تفاوت ظریف!/ وقتی عادل برای فاجعه منا، پیامک جمع می کرد

خبر پارسی -رسول بهروش –  رابطه تلویزیون و دولت خوب نیست و این مساله هر روز خسارات جدیدتری برای کشور به همراه می‌آورد. آخرین قربانی هم عادل فردوسی‌پور است؛ مردی که بعد از ماه‌ها تلاش و کوشش موفق شد مصاحبه‌ای با وزیر امور خارجه ترتیب بدهد، اما صداوسیما درست سر بزنگاه جلوی پخش این گفت و گو را گرفت. مسلما خیلی زشت است که محبوب‌ترین مجری ممکلت، مشهور‌ترین وزیر دولت را به حرف بکشاند و بعد مدیران مافوقش اجازه روی آنتن رفتن مصاحبه را ندهند. این یک توهین بزرگ و همزمان است؛ هم به مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده و هم به میلیون‌ها مخاطبی که چندین روز به انتظار تماشای این برنامه نشسته بودند. با این وجود تلویزیون ایران در طول حیاتش به دفعات ثابت کرده هراسی از این قبیل رفتارها ندارد و فقط به سازی می‌رقصد که مدیرانش کوک کرده باشند. بعد از آنچه اتفاق افتاد، سخنگوی وزارت خارجه انگشت اتهامش را به سمت سیما نشانه رفت و مدعی شد تلویزیون باید در مورد این رفتارش توضیح بدهد. از همه عجیب‌تر اما واکنش رسانه مثلا ملی به این ماجرا بود؛ جایی که آقایان در اطلاعیه‌ای چهار بندی به سرعت پشت عادل را خالی کردند و پای خودشان را از غائله بیرون کشیدند. درست مثل همیشه، باز هم آدم‌های این مجموعه قربانی سیاست‌هایش شدند!

مسوولان تلویزیون نوشته‌اند عادل بدون هماهنگی با آنها سراغ مصاحبه با ظریف رفته و از آن گذشته، برنامه او صرفا ورزشی است و نباید وارد چنین مسایلی شود! این عبارت «صرفا ورزشی» قشنگ از آن چیزهایی است که اعصاب و روان آدم را به هم می‌ریزد. اصلا مگر در دنیای امروز می‌شود چنین مرزهای قطعی و سفت و سختی را بین حوزه‌های مختلف ترسیم کرد؟ همین یک ماه پیش تیم ملی فوتسال زنان این مملکت با دستور مستقیم رییس‌جمهور به وزارت خارجه راهی مسابقات جهانی شد و همین یک هفته قبل هم خبر رسید که همکاران ظریف ترتیب وصول پول‌های بلوکه شده ایران در فیفا را داده‌اند؛ آیا واقعا تشخیص ارتباط‌های میان‌حوزه‌ای بین این دو بخش، اینقدر کار دشواری است؟ اصلا به فرض که هیچ ارتباطی بین ورزش و وزارت خارجه نیست و این مصاحبه فانتزی هم کاملا غیرتخصصی گرفته شده؛ موثرترین وزیر کابینه بعد از دو سال خدمت به مردم و تلاش برای اصلاح تصویر کشورمان در عرصه بین‌الملل، کجا باید با مردم ایران حرف بزند که دیده شود؟ مگر این تلویزیون مهجور و مفلوک، قاب دیگری هم برای تماشا دارد؟ خود آقایان یک بار بیایند و شفاف آمار بدهند که چند درصد مردم بیننده دایمی برنامه‌های تلویزیون هستند؟ این تشکیلات معظم با چند ده هزار نیروی حقوق‌بگیر، چنان اسیر بی‌کفایتی مدیریتی است که مردم برای فرار از آن همدیگر را زیر دست و پا له می‌کنند. جالب است که همین اواخر یکی از مسوولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا مدعی شده بود انبارهای صداوسیما از تجهیزات ماهواره‌ای توقیف شده در حال انفجار است، به طوری که نامه نوشته‌اند و خواسته‌اند که این وسایل دیگر در اختیار تلویزیون قرار نگیرد! این باید مایه تاسف رفقا باشد که امروز تک مصاحبه‌های اینترنتی رضا رشیدپور با چهره‌های مختلف، بازتابش از همه برنامه‌های رادیو و تلویزیون بیشتر است. اما چه سود؛ آنکه باید عبرت بگیرد، در خوابی عمیق فرو رفته است.

ماجرای شل‌کن، سفت‌کن دوستان در جام‌جم هم که اصلا حکایت غریب خودش را دارد. تا دیروز حتی اگر می‌خواستند مردم را به صرفه‌جویی در مصرف گاز هم تشویق کنند، یک کاغد می‌دادند دست عادل تا از رویش بخواند، اما حالا که سلیقه فردوسی‌پور با ذایقه سیاسی‌شان جور نیست، توی سر نود می‌زنند که چرا از حوزه تخصصی‌اش خارج شده است! مگر آزادی مرزبانان عزیز ایرانی که به اسارت گرفته شده بودند، «ورزشی» بود که عادل آن همه برایش وقت گذاشت و تلاش کرد؟ اصلا چرا راه دور برویم؛ بعد از حادثه دلخراش منا که باعث شد تلویزیون ایران صدها ساعت برنامه علیه مسوولان عربستانی بسازد، فردوسی‌پور هم در چند برنامه متوالی از مردم خواست مسیج مجانی بدهند و به کمپین محکومیت این فاجعه ملحق شوند. چطور آن روز مسوولان صداوسیما در راستای سیاست‌های خودشان حق داشتند از برنامه نود بخواهند کار فرا حوزه‌ای انجام بدهد، اما حالا که پای یک «تفاوت ظریف» در میان است، همه باید سر جای خودشان قرار بگیرند؟ رهای‌مان کنید لطفا؛ یک کلمه بگویید «میل»‌مان می‌کشد، خلاص! 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.