فجر سپاسی در آوردگاه سیزدهم لیگ برتر
خبر پارسی – از چهارشنبه این هفته چرخ لیگ سیزدهم فوتبال به چرخش در می آید و رقابتهای این رشته در لوای رسیدن فوتبالمان به جام جهانی برزیل از حساسیت و شور بیشتری برخوردار خواهد بود. کم شدن تعداد تیمهای حاضر در لیگ برتر و نیز تغییرات صورت گرفته در بسیاری از تیمها همه و همه نشان می دهد که لیگ سیزدهم در مسیری متفاوت با گذشته گام برداشته و اکنون علاقمندان خواهان فوتبالی جذاب و با طراوات خواهند بود.
فجر سپاسی اما این فصل را هم با تغییر آغاز کرد.یاوری که قریب به دو فصل در فجر ماندگار شده بود جای خود را مثل گذشته به پیروانی سپرد تا پس از سالها دلخوری و نگرانی که فی مابین پیروانی و جعفری ایجاد شده بود این دوبار دیگر به هم برسند و تنها نماینده فارس در لیگ برتر را یاری دهند. با نگاهی اجمالی نسبت به سالهای قبل (و یا حداقل فصل قبل) در می یابیم که کار فجریها در فصل جدید با تفاوتهایی مواجه خواهد بود که بی شک در ادامه راه کار پیروانی را با موانعی روبرو می کند.
۱-فصل گذشته بازیهای فجر در ورزشگاه شهید دستغیب دنبال می شد که این خود یه مزیت تاکتیکی برای فجریها محسوب می شد.همین که دو بازی به حافظیه رفت و حاصل آن شکست برای شیرازیها رقم خورد نشان داد که ورزشگاه شهید دستغیب و موکت چمن نمای آن یک حربه برای خرای کردن فوتبال رقبا خواهد بود و این برگ برنده تا آخر هم جواب داد و بی شک اگر چند بازی دیگر به حافظیه انتقال داده می شد چه بسا در انتها مشکلات فراوانی برای بقای فجر رخ می داد.این فصل فجریها به حافظیه باز می گردند و این حکایت از آن دارد که کار شاه غلام برای مقابله با حریفان باید به نسبت قبل تفاوت زیادی داشته باشد.
۲-فصل نقل و انتقالات مهمترین زمان برای هر باشگاهی محسوب می شود.فصل گذشته یاوری علیرغم تجربه زیادی که داشت بزرگترین ضربه را به فجریها وارد ساخت و اکثر خریدهای آغاز فصل را در نیمه فصل به امان خدا سپرد و بیشترین ضربه انسانی را به تبم وارد ساخت و متاسفانه دم از کسی هم برنیامد!! اما این فصل جعفری با تجربه بالای خود بهترین فرصت را به پیروانی داد و دست وی را برای هر خریدی باز گذاشت و بنظر نمی رسد که خواسته پیروانی بیش از اینها باشد.این سیاست جعفری راه بهانه های بعدی را برای هر مربی خواهد بست.اینکه بضاعت مالی فجر چه میزان هست حرف دیگری است لیکن در بازار نقل و انتقالات همیشه هم پول حرف اول را نمی زند. فجریها چندین مهره را از دست دادند و چند مهره قدیمی این تیم را دوباره جذب کردند. پیروانی پاسخگوی فردای این تیم است که باید به لحاظ فنی این خریدها را جواب دهد چرا که او تمام این نفرات را قبول کرده و زمان لازم برای هر اقدامی را داشته است>
۳-یاوری هر مشکلی که داشته باشد یک نکته را بسیار خوب بلد است.او زبان رسانه ای را خوب می داند و برای انتقال نارسایی ها هرگز بی گدار به آب نمی زند. کمتر کسی دیده است که یاوری در زمان شکست لب به شکوه گشاید و از زمین و زمان ایراد بگیرد.او با سیاست خاص خویش تمام کمبود و نداریها را به وقت موفقیت و شادی رو می کرد تا بهانه برای روزهای دیگر داشته باشد.این سیاست یک فرد کارکشته و کاربلد است. پیروانی از همین حالا باید تکلیفش را با اهالی فوتبال و مطبوعات و بخصوص رسانه های محلی روشن سازد. از امروز او دیگر حق هیچ اعتراضی به کمبود و نداری نخواهد داشت چرا که قبول مسئولیت را با شناخت قبلی پذیرفته است. دیگر هیچ مصاحبه ای با حرفهای کلیشه ای و مقایسه تیر کمان و تفنگ بادی و ژ۳ و …….. برای مردم و علاقمندان و طرفداران قابل توجیه نیست !! او همه داشته های فجر را دیده و قبول مسئولیت کرده و باید بداند که حساسیت طرفداران تیم بسان گذشته هم نسبت به او تغییر نموده و این رفت و آمد نگاهها را هم به وی تغییر داده است.از طرفی مدیران فجر هم مثل سالهای ماضی زیاد پای ناکامی شاه غلام نخواهند نشست و اگر شرائط روند مناسب خود را طی نکند همه چیز رنگ دیگری بخود می گیرد. پس لازم است پیروانی به تمام این اتفاقات با یک نگاه سیاستمدارانه توجه نماید.
۴-از زمانی که طرفداران فوتبال بیاد دارند تاکنون سالی نگذشته است که مدیران و کادر فنی فجر سپاسی از بی پولی و کمبود به زمین و زمان اعتراض نکنند.دیگر این موضوع به یک امر عادی تبدیل شده و که برای خود حربه ای می تواند باشد برای فرار از ناکامیهای احتمالی!!
اینکه فراموش شود فوتبال روند حرفه ای طی می کند و باشگاهها باید از روشهای اقتصادی بدنبال جذب سرمایه و اعتبار باشند یک حرف خنده دار و بی معنا برای بسیاری از مدیران فوتبال ایران و باشگاه فجر است .آنها همه ساله متوقع حمایت مسئولان فارس و بخصوص شخص استاندار از تیم هستند.اینکه در کجای قوانین باشگاهداری نوشته است که استانداری باید خرج تیمهای باشگاهی را تامین کند معلوم نیست! و اینکه آیا ورزش یک استان فقط فوتبال و یک تیم خاص هم هست موضوع عجیب دیگر!!
فجر اگر قرار است باشگاهداری کند برای یک بار هم شده روی پای خود بایستد و همه چیز را تمام کند.یا زنگی زنگ و یا رومی روم.! اینکه بخواهیم داشتن یک تیم را به استان تحمیل کنیم برای همیشه جوابگو نیست. اگر منابعی برای حفظ باشگاه تعریف شده و مشخص است که چه عالی و خوب لیکن اگر قرار است با وعده و وعید فلان و بهمان مدیر و مسئول و مقام هر سال کاسه چه کنم دست گرفته شود همان بهتر که عطای کار به لقایش بخشیده شود.
به هر حال این فصل برای فجریها فصل متفاوتی است و بیان بعضی از واقعیتها نباید موجبات نگرانی را برای دست اندرکاران و مسئولین تیم باعث شود.راه بهانه از همین آغاز بسته است و حرفهایی که باید میانه کار زده شود همین ابتدا بیان شد. امید که سیاستهای موجود و طریق رفته پاسخگوی ادامه راه باشد و فجریها در پایان آوردگاه یازدهم به سر منزل مقصود برسند چرا که این تیم تنها آمال باقیمانده فوتبال فارس است و آنچه به عنوان تذکر امروز بیان می شود نه از سر تضعیف و تخریب بلکه تنها از سر دلسوزی و علاقه است چرا که دوستان واقعی مشکلات را قبل از بروز بیان می کنند تا دشمنانی که فردا از سر ملامت و سرزنش!!