بخش پایانی گفت و گو با دکتر ایمانیه: برای استعفا به تکلیف شرعی نرسیده ام / دنبال ماندن نیستم ولی دنبال رفتن هم نیستم! / اگر قانون گفته باشد برو به سلامت،می رویم به سلامت!

خبر پارسی –  فرزاد صدری – بخش سوم گفت و گو با دکتر ایمانیه را در حالی به پایان می بریم که موضوع مهم این گفت و گو رفتن یا ماندن ایشان بر مسند ریاست دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود.همین موضوع را اخیرا در یک نظر سنجی به رای گذاشته ایم تا مخاطبین محترم سایت خبر پارسی، به قضاوت درست نزدیک شوند.نکته ای که در بحث نظر سنجی باید به آن اشاره کنیم،تعداد شرکت کنندگان و میزان موافقین و مخالفین ریاست محترم دانشگاه است.معتقدیم هر چند نظر سنجی خبر پارسی خیلی علمی نیست اما حتی رسانه های مشهور دنیا نیز در نظر سنجی های اینچنین اعلام می کنند این نظر سنجی علمی نیست دلیل آن نیز میدانی نبودن نظر سنجی و تفکیک نکردن رای دهندگان به لحاظ جنسی،سنی،میزان سواد و … است از همین لحاظ گفته می شود این نظر سنجی ها خیلی علمی نیست و گرنه در نظر سنجی سایت خبر پارسی هر کامپیوتر فقط می تواند یک رای دهد و قطعا تا حدود کمی دچار خطا در نظر سنجی به لحاظ میزان موافقین و مخالفین خواهیم شد ،اما قطعا نتیجه نظر سنجی یاد شده شاقول خوبی برای تصمیم گیری برای ماندن یا رفتن دکتر ایمانیه خواهد بود،هرچند ایشان در بخش پایانی گفت و گوی خود با خبر پارسی دلایلی می آورد که برای رفتن به تکلیف شرعی نرسیده است! از طرف دیگر اعلام می کند که اگر قانون گفته برو می روم اما وقتی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را به ایشان گوشزد می کنیم،می گویند: این را از وزیر سئوال کنید!

بخش پایانی گفت و گوی جسورانه خبر پارسی با دکتر ایمانیه را بخوانید و به قضاوت بنشینید.

*راجع به مسائل تفکیک جنسیتی در دانشگاه هم خیلی اعتراض و حساسیت وجود دارد.این موضوع تا آنجا پیش رفت که حتی در بیمارستان شهید دستغیب بیماران تالاسمی به تناسب جنسیتشان زوج و فرد شدند!

دکتر ایمانیه: خوب شد به این موضوع اشاره کردید،به شرطی که تقوا را رعایت کنید و سانسور نکنید!

ببینید تفکیک جنسیتی یعنی چی؟یعنی اینکه بگویم کلاس دخترها و پسرها جدا؟یا آزمایشگاه آنها جدا؟ ما تفکیک جنسیتی نداشتیم.یک دانه شما در این سال ها پیدا کنید که ما گفته باشیم دانشجویان دختر و پسر جدا شوند.غیر از کلاس های معارف که در کل کشور بوده و مربوط به دانشگاه ما نیست.تنها جایی که گفتم کلاس ها جدا شود کلاسی است مربوط به آموزش بخشی از آناتومی که آن هم به درخواست برخی دانشجویان بود.

ممکن است بگوئید ورودی ها.باید بگویم بحث dress code یا «کد پوشش» در تمام دنیا وجود دارد و فقط هم بحث حجاب خانم ها نیست.در تمام دنیا دانشگاه های معتبر،مثل دانشگاه هاروارد،جان هاپکینز،آکسفورد و یا دانشگاه سوربن فرانسه وقتی به سایت دانشگاه مراجعه کنید با عنوانی به نام  dress code برخورد می کنید.یعنی با چه پوششی،با چه وضعیتی،دانشجو باید وارد محیط دانشگاه شود.آنها ممکن است به پوشاندن مو اعتقادی نداشته باشند اما در هر حال مقرراتی برای پوشش دانشجویان داردحالا هر کشور متناسب با فرهنگ خودش برنامه ریزی می کند.

ما برای رعایت dress code و برای اینکه حالت برخوردی پیدا نکند و بیشتر جمالیت و زیبایی کار را در نظر بگیریم،این موضوع را واگذار کردیم به حوزه آموزشی دانشگاه.برای نظارت بر dress code چند کار می شد انجام داد.یکی اینکه از نیروی انتظامی دعوت می کردیم می آمد دانشگاه نظارت کند.خب اصلا نه صحیح بود و نه صلاح بود.دوم می توانستیم به انتظامات دانشگاه خودمان بگوئیم.باز هم صلاح ندانستیم.سوم این بود بگذاریم گرن معاون دانشجویی و فرهنگی که آن هم صلاح ندانستیم،گفتیم وظیفه او چیز دیگری است.بنابراین بهترین راه که در دنیا هم مورد استفاده قرار می گیرد اجرای dress code توسط معاونت آموزشی است.بنابراین زیر مجموعه معاونت آموزشی کمیته ای به نام کمیته dress code تشکیل دادیم.چندتا خانم هم به کار گرفتیم گفتیم شما کارشناسان dress code دانشگاه هستید.می خواستیم آنها را در ورودی دانشگاه مستقر کنیم.آیا باید یک خانم جوان می رفت کنار یک آقا می نشست؟ترجیح دادیم در یک گیت دیگری بنشینند.این باعث شد خانم ها از این گیت وارد شوند آقایان از گیت دیگر.اما چه کار می کنند؟وقتی از گیت خارج شدند به هم می پیوندند بعد هم در کلاس پهلوی هم می نشینند.این به معنای تفکیک جنسیتی است؟تفکیک جنسیتی زمانی بود که من یک دیواری می کشیدم،می گفتم خانم ها از این راه بیایند بروند سر کلاس بعد از همان راه بروند بیرون و هیچگونه تماسی هم با آقایان نداشته باشند.بروید در دانشکده پزشکی ببینید این ها با هم مشغول صحبت کردن نیستند؟

*حالا این سئوال پیش می آید که آیا این طرح در همه دانشگاه ها اجرا شده یا فقط شما اجرا کردید؟

دکتر ایمانیه: مثل پزشک خانواده است!آیا من باید پاسخگو باشم که قانون را اجرا کردم یا دانشگاهی که اجرا نکرده باید پاسخگو باشد؟!

*یعنی شما می خواهید بگوئید از این منظر از خیلی از دانشگاه های پیشرفته دنیا الگو برداری کردید و این باید حُسن شما تلقی شود نه عیب؟

دکتر ایمانیه: بله . این قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است.ما آن را بومی سازی کردیم با رعایت حرمت افراد.مثلا خانم مسئوول پوشش می گوید خانم فلانی بند سوم را رعایت نکرده،نه اینکه خودش به دانشجو بگوید نه. تازه او باید به معاون آموزشی اطلاع بدهد،نه به کمیته انضباطی،نه به دادگاه انقلاب،نه به اداره اطلاعات،بلکه به معاون آموزشی اطلاع دهند و معاون آموزشی به دانشجو بگوید.این دانشگاه مقرراتی دارد.رعایت کن اگر دید که نه دانشجوی لجبازی است و رعایت نمی کند،او را به معاون آموزشی دانشگاه ارجاع می دهد چرا که او معاون آموزشی دانشکده است.معاون آموزشی دانشگاه هم یک کارشناسی در دفترش دارد که به دانشجو مشاوره می دهد.باز هم اگر دیدیم لجبازی می کند،مطابق مقررات با او برخورد می شود.

در سال ۹۱ و در اوج دولت دهم مجموعا ۱۷ نفر راجع به این موضوع حکم خوردند.در دانشگاهی که حدود ۱۰ هزار دانشجو دارد،۱۷ نفر در مقابل ۱۰ هزار نفر می شود ۱۷ صدم.از این ۱۷ نفر ۹ نفر را خود من شخصا وساطت کردم و گفتم حکم آنها را اجرا نکنید.برای ۸ نفر در ۱۰ هزار راجع به این موضوع حکمی اجرا شده.حکم هم اخراج نبوده.مثلا گفتند یک ماه از خوابگاه استفاده نکنید.اصلا دانشگاه نمی تواند حکم اخراج بدهد.این که ما را متهم می کنند که فلان دانشجو را اخراج کردید،خنده دار است.چون اخراج دانشجو در حیطه وظایف دانشگاه نیست.وزارت بهداشت در این مورد تصمیم می گیرد.

*خیلی ها برای ما کامنت می گذارند یا پیام می دهند در شان رئیس دانشگاه نیست که مثلا دکتر ایمانیه برود به درمانگاه ها سر بزند و اگر مثلا پرسنلی ۴ تار مویش بیرون است،قرارداد او را تمدید نکند! آیا این کار در شان رئیس دانشگاه است؟

دکتر ایمانیه: افراد باید مصادیق را بگویند که در طول این ۸ سال این اتفاق افتاده. آنها که ادعا می کنند اسم بیاورند.ثانیا بنده هم وظیفه خود می دانم.اسلام معتقد است مهمترین رکن جامعه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است.

بنده به عنوان رئیس دانشگاه در این ۸ سال به کمتر از ۲۰ نفر  تذکر داده ام  و مثلا گفته ام تو حجابت خوب نیست.بنده محل کارم بیمارستان و درمانگاه است.نه اینکه برای منظوری که شما گفتید بیمارستان رفته باشم.وقتی برای رفتن با هر هدفی به دانشکده رفته ام،خانمی را دیده باشم که پوشش مناسبی نداشته،به او گفته ام پوشش تو خوب نیست،بیا دفتر با شما کار دارم.او را صدا زده ام گفته ام بیا اینجا . نشستم با او صحبت کردم.به او کتاب دادم.به او سی دی دادم.گفتم این نوع پوشش در شان شما نیست.در بیمارستان های ما از قاتل و جانی و لات و الواط و مشروب خور و بی فرهنگ و …می آید،خوب نیست که تو دانشجوی ما این پوشش را داشته باشی تا چشم طمع به تو ببندند.قانع شده رفته.آیا بد کاری کردم؟اشتباه کردم؟همه معترضین هم بیایند بگویند اشتباه کردی،می گویم وظیفه دینی ام را انجام دادم.در شان یک دانشگاه نیست این رفتار.پیامبر خدا هم امر به معروف و نهی از منکر می کرد.یعنی چه در شان رئیس دانشگاه نیست؟!این چه حرفی است!

*البته بیشتر منظور این است که دکتر ایمانیه در ریزترین مسائل دخالت می کند،در حالی که به هر حال شما معاون دارید.یکسری از کارها را باید به معاونین خودتان محول کنید.

دکتر ایمانیه: بنده نمی توانم بگویم امر به معروف وظیفه نهاد نمایندگی است.در عین حال با نهایت احترام امر به معروف کرده ام.

*بگذریم- خوابگاه رودکی چند نفر ظرفیت دارد؟

دکتر ایمانیه: متاسفانه حداقل دو برابر ظرفیتش ما دانشجو گرفتیم.آن چیزی که می خواستی سئوال کنی خودم به شما عنوان کردم! اما باید بیایند تشکر کنند! به نظرت چرا؟ متاسفانه تعداد دانشجویی که برای ما فرستادند،بدون درخواست و تمایل دانشگاه از مهر ۸۸ تا مهر ۹۲ تقریبا ۳ برابر شده.ما می توانستیم بگوئیم مثلا ما متقاظی ۸۰ دانشجوی پزشکی بودیم.شما برای ما ۱۵۰ دانشجو دادی ما ۷۰ نفر آنها را می پذیریم.آیا می شود به دانشجویی که به او گفته اند شما پزشکی شیراز قبول شده ای برو به سلامت؟آیا به تناسب افزایش دانشجو بودجه و امکانات به ما داده اند که من ظرفیت خوابگاه را ۲ یا ۳ برابر کنم؟اتوبوس های حمل و نقل دانشگاه را ۲ یا ۳ برابر کنم؟پول غذای آنها را تامین کنم که غذای با کیفیت بدهم؟نه پول نداده اند. می توانستم بگویم شما دانشجوی مازاد بر ظرفیت بودی برو به سلامت.خوابگاه هم نداریم.در دفترچه کنکور هم اعلام کردیم خوابگاه نداریم.برو به سلامت،خودت برای خودت خانه بگیر.هر چقدر هم بگوید پدرم کشاورز است،بگویم به من چه! چون تعهدی برای امکانات نداشتیم،بخصوص خوابگاه که در دفترچه کنکور نوشتیم تعهدی نداریم برای خوابگاه .ولی انصافا و وجدانا دلم نیامد.گفتم اگر دختر یا پسر خودم بود،این جوری سرش می آوردم؟آمدم با اعتبارات ناچیزی که داشتیم بعضا از خیرین کمک گرفتیم.از جای دیگر تانین اعتبار کردیم .حتی اخیرا متوسل به وام گرفتن از بانک شدین تا کسی را به حال خود رها نکنیم.واقعا جای تاسف است. همه این کارها را کردیم و از هر ظرفیتی برای خدمت استفاده کردیم.راهروها را تفکیک کردیم،تخت ها را دو طبقه کردیم.هر کاری توانستیم کردیم، تا این دانشجو آواره شهر نشود حالا این هم دستمزد ما! می گویند آمدی بیش از ظرفیت دانشجو گرفتی.بسیاری از دانشگاه ها را نگاه کنی می بینی دانشجویان را آواره شهرشان کردند.

*یک بحث هم در مورد دانشجویان تخصص و فوق تخصص وجود دارد،شما متهم شدید به اینکه گاهی آنها را ملزم می کنید به داشتن کارنامه فرهنگی.شاید این در نگاه اول خوب باشد.در واقع خواستید به بحث فرهنگی اهمیت دهید،اما ایرادی که منتقدین بر آن می گیرند این است که تعریفی که دانشگاه از کار فرهنگی ارائه می دهد،با تعریف رایجی که ما از کار فرهنگی داریم متفاوت است در تعریفی که  دانشگاه از  کارنامه فرهنگی ارائه می داد  یعنی فعالیت در تشکل های همسو با دولت احمدی نژاد! در صورتی که اساسا باید مهمترین معیار برای دانشجویان تخصص و فوق تخصص معیارهای علمی باشد.

*دکتر ایمانیه: معیار علمی سر جای خودش اما در بُعد فرهنگی قبول دارید که باید اخلاق باشد؟در بحث کارنامه فرهنگی هم بروید دفترچه مربوط را از همکاران ما در دانشگاه بگیرید و بخوانید .خواهید فهمید که آنچه منتقدین به شما گفته اند درست نیست .من خواهش می کنم شما این دفترچه را بخوانید و پاسخ خود را از آن بگیرید.

*آقای دکتر یکی از صحبت هایی که قبل از این جلسه با هم داشتیم،در بحث ماندن یا رفتن شما ،به نظرم یک جوری گفتید برای رفتن از ریاست دانشگاه به حجت شرعی نرسیده اید.

دکتر ایمانیه:حجت شرعی نگفتم.بحث من این بود آنهایی را که به لحاظ اعتقادی قبول دارم ،نظرشان این نیست که در شرایط موجود، مدیران استعفا دهند .این خلاف اخلاق اسلامی است که به پست ها و میزهایمان بچسبیم ولی از آن طرف هم تکلیف شرعیمان نیست استعفا دهیم،در عین حال اعلام آمادگی کردیم بسپاریم دست فرد دیگری.

*اجازه بدهید از یکی از مراجع محترم که شما هم ایشان را قبول دارید مثالی عرض کنم . این مرجع تقلید سالهاست فریاد می زند که : سود جریمه دیرکرد بانکی حرام است.اما هیچ بانکی به فرمایش ایشان توجهی نمی کند.از آن طرف مرجع محترم تقلید،بر اساس حجت شرعی خود،این سود را حرام اعلام می کند.اما هیچ بانکی به فرمایش ایشان در این زمینه، توجه نمی کند و می گویند: مملکت قانون دارد و ما داریم بر اساس قانون عمل می کنیم!من اصلا نمی خواهم بگویم کار بانک ها درست است،اما می خواهم بگویم بانک ها اعلام می کنند حجت قانونی برایمان ملاک است نه حجت شرعی!

دکتر ایمانیه : اگر قانون گفته باشد برو به سلامت،می رویم به سلامت! از این طرف محکم گرفتید که من باید بروم!

*من از اینکه خیلی رُک هستم عذر خواهی می کنم!اگر جسارتی در سئوال من است مرا ببخشید.حضرت آیت الله ایمانی نماینده محترم ولی فقیه در استان،چندی پیش و قبل از اینکه استاندار فارس مشخص شود در خطبه های نماز جمعه،فرمودند:«مسئوولیت گرفتن در این دوران سخت است و مدیران دانا برای آن دست و پا نمی شکنند».قطعا آقای دکتر ایمانیه مدیر دانایی است،خدای ناکرده من نمی خواهم بگویم شما دست و پا می شکنید،ولی وقتی می گوئید «فعلا نمی روم»،نمود بیرونی اش شاید،تعبیری باشد که عرض کردم!

*دکتر ایمانیه: مگر خانه خاله است که بروم یا نروم! بنده ادعا می کنم که یک دستور مشق دارم.یک دانه شما مصداق بیاور که من پیگیری کرده باشم که بمانم.اگر یک دانه آوردی تمام حرف هایم را پس می گیرم.حالا اگر یک سری دوستانی هستند بین دانشجویان و یا کارمندان و…

*اجازه بدهید من یک مورد خدمت شما عرض کنم.مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را که شما در جای دیگری به آن تاکید داشتید،اعلام می کند پس از یک دوره ۸ ساله  شما نمی توانید رئیس دانشگاه بمانید ولی شما برای رفتن به تکلیف شرعی اشاره می کنید!

* دکتر ایمانیه :من باید جواب دهم؟

*شاید باید این سئوال را از وزیر بپرسیم!

دکتر ایمانیه:وزیر ممکن است پاسخ شما را بدهد: باشه دارم می برم شورای عالی انقلاب فرهنگی! من باید چه کار کنم؟شما یک دانه مصداق بیاور و ثابت کن که من دنبال ماندن هستم.یک دانه بیاور من تمام حرف هایم را پس می گیرم.

*خب وقتی استعفا نمی دهید یعنی دنبال ماندن هستید دیگه!

دکتر ایمانیه:اینجوری نیست.وقتی استعفا نمی دهم معنایش دنبال ماتدن نیست!بنده دارم می گویم دنبال ماندن نیستم ولی دنبال رفتن هم نیستم!بخاطر آن تکلیف شرعی دنبال رفتن هم نیستم،در عین حال تصمیم گیرنده کار آقای وزیر است .ایشان تصمیم بگیرد برو به امید خدا .

فرمایشی نداری!

*ببینید آقای دکتر،مقام معظم رهبری هیچ فردی از زیر مجموعه خود را بیش از دو دوره نگه نمی دارند.رئیس قوه قضائیه،رئیس صدا و سیما و دیگر نهادها…

دکتر ایمانیه:از خود وزیر بپرسید!

*باشد! اجازه بدهید یک سئوال هم راجع به بخش خصوصی بپرسیم،خیلی شما را متهم می کنند که اجازه نفس کشیدن به بخش خصوصی را نمی دهید.

دکتر ایمانیه: می شود از شما و همه کسانی که این مباحث را مطرح می کنند مصداق بیاورید؟من نمی دانم کلی گویی خوب است به نظر شما؟در تمام مواردی که طول مصاحبه گفتید مصادیق را بیاورید من آنها را بررسی می کنم.باید در محضر خدا همه این حرف ها را پاسخگو باشیواگر حرف هایی را که حق است چاپ نکنی باید پاسخگو باشی اگر چاپ کنی آن چه که ناحق است باید پاسخگو باشی. البته نمی خواهم شما را بترسانم اما باید تمام این حرف ها را شما به سهم خودت جوابگو باشید.

*آفرین! خیلی تکته درستی است.اگر منتشر کنیم،ممکن است حق یکی را ضایع کرده باشیم.اگر منتشر تکنیم هم باز ممکن است حق یکی را ضایع کرده باشیم. مسئوولیت واقعا سخت است.

*دکتر ایمانیه: من یک موضوع را بگویم .من جزو معصومین نیستم.قطعا اشتباه کردم در زندگیم و اشتباه خواهم کرد.

*یک سئوال هم خبرنگاری خواهش کرد که بپرسم.اینکه شما چه اصراری دارید هزینه ای را که دولت برای سلامت مردم باید بپردازد بیندازید بر دوش خیرین؟

دکتر ایمانیه: من سعی کردم بین دولت،بخش خصوصی و خیرین یک تعادل ایجاد کنم.همه را اگر بخواهید بسپاریم بخش خصوصی یا خیلی پررنگش کنیم مشکل برای مردم می شود،چون مردم توان پرداخت ندارند.تعرفه بخش خصوصی حدودا ۱۰ برابر بخش دولتی است.چند درصد جامعه فکر می کنید چنین توانی دارند،من که معتقدم کمتر از ۱۰ درصد.بنابر این باید یک کاری کنیم که حدودا ۱۰ درصد خدمات را بخش خصوصی بدهد.در بحث بستری البته نه در بحث سرپایی.من خودم معتقدم.بحث های سرپایی را در بخش خصوصی خیلی پررنگ ببینم، که دیدیم هم.الآن ۷۰ در صد خدمات سرپایی را بخش خصوصی دارد می دهد.چون ۱۰ درصد مردم ما توان پرداخت خدمات بخش خصوصی را دارند عدالت ایجاب می کند تقریبا ۱۰ درصد خدمات بستری را بدهیم بخش خصوصی.همین کار را هم کردیم و ادعا هم داریم.باقی مانده را باید دولت پوشش بدهد طبق حق و حقیقت و عدالت و هر چه شما بگوئید.یعنی من معتقدم باید ۹۰ درصد را دولت پوشش دهد،امادولت توانش را ندارد.بالآخره ما تو این مملکت داریم زندگی می کنیم.اعتبارات دولت محدود است. پس باید چی کار کنیم بنشینیم؟رو به قبله زار زار گریه کنیم برای این قسمتی که دولت نمی تواند به آنها خدمتی بدهد! ما برای ایمکه ننشینیم زار زار گریه کنیم راه حا سومی پیدا کردیم.گفتیم خیرین هم به کمک دولت بشتابند این مخصوص کشور ما نیست.بنده خودم در بیمارستان هایی که در خارج از کشور بودم(دوره هایی که گذراندم) مثلا یک بخشی در پیوند لندن در  انگلستان بود،نوشته بود:اهدایی امیر قطر،که آن بخش را ساخته بود.حالا امیر قطر خیر نیست که از پول مردم بدبخت قطر رفته آن بخش را ساخته.فلان تجهیزات را فلان خیر انگلیسی خریده بود.یعنی حتی در غربی که این همه اعتبار به بخش سلامت می دهند،آنها هم از خیرین کمک می گیرند. دانشگاه های معتبر دنیا «جان هاپکینز» و «هاروارد» اگر اشتباه نکنم هر دو خیریه هستند.یعنی حتی در آمریکا که این همه اعتبارات سلامت آنها بالاست باز هم خیرین می شتابند به کمک دولت.

گویا از نظر دوستان شما بر عکس شده. به جای اینکه تشکر کنند،مورد سئوال قرار می گیریم در این مورد! بیشترین خدمات خیرین در استان فارس بوده.ما مقایسه کردیم با استان های دیگر دیدیم بیش از استان های دیگر خیرین فارس به عرصه سلامت ورود پیدا کردند و هزینه کردند.بیمارستان های کوثر،پیوند،مادر کودک غدیر،سوانح و سوختگی امیرالمومنین،پروژه فدک(بیمارستان حضرت فاطمه (س)) و احمدبن موسی همه کمک های خیرین بوده .در شهرهای آباده،گراش،لار،گراش،اوز و لامرد نیز بیمارستان ها با کمک های خیرین ساخته شده است.آیا باید بیایند تشکر کنند یا بیایند بگویند شما باید رو به قبله می خوابیدی گریه می کردی به حال این مردم بدبخت!

در مورد بخش خصوصی هم هر کدام معتقد و مدعی هستند که ما فراقانونی به آنها سخت گرفتیم،اعلام کنند.یک وقتی یکی توقع دارد بنده خلاف قانون تسهیلاتی ایجاد کنم به اسم اینکه دارم به کمک بخش خصوصی می شتابم،بنده این کار نکرده و نخواهم کرد.

*آقای دکتر من در این زمینه سوادم اندک است،اما آن چیزی که به ذهنم می رسد خب شما فرمودید دولت توانش را ندارد و باید از باری که روی دوشش است کم کنیم، اگر برفرض مثال یک دسنگاه ام آر آیی را بخش خصوصی بخواهد بیاورد خب چه ایرادی دارد؟

دکتر ایمانیه: ما تا سقف قانونی اجازه می دهیم،فراقانونی را اجازه نداده و نمی دهیم.امکانات توسعه ای بخش خصوصی مثل تخت بیمارستانی یا موسسات سرپایی یا تجهیزات پزشکی ما مدعی هستیم تا سقفی که قانون اجازه می دهد کمک کردیم.اگر کسی فراقانونی از ما خواسته موافقت نکردیم.بیایند یک موردش را برای شما مثال بزنند ما هم البته ممکن است اشتباه کرده باشیم .اگر اشتباه نکردیم جبران می کنیم اگر هم اشتباه نکردیم قانع شان می کنیم.اگر حمایت کردن از بخش خصوصی یعنی اینکه هر کس هر تخلفی کرد ما چشم خود را ببندیم این کار نکرده و نخواهیم کرد.لطفا این را به دوستان منتقل کنید.نه تنها در بخش خصوصی در بخش دولتی و در خود دانشگاه هم نباید چشممان را بر تخلفات ببندیم.بالآخره این حق مردم است که به ما سپردند نظارت و کنترل کنیم.

*به بحث رتبه علمی دانشگاه هم اشاره داشته باشید گویا رتبه دانشگاه خیلی آمده پائین.

دکتر ایماتیه : رتبه علمی یا در پژوهش است یا در آموزش. ما در پژوهش در سطح بندی ها یا رتبه دوم هستیم یا سوم.این هم من در آوردی ما نیست از آقای دکتر حاتم معاون پژوهشی دانشگاه سئوال کنید برایتان یکی یکی می نویسد که یا ۲ کشور هستیم یا ۳ کشور.تازه رتبه دو یا سه کشور هم مدعی هستیم در بعضی از مطالب اول هستیم اما علتی که شدیم دوم این است که دانشگاه علوم پزشکی تهران ۲ هزار و ۱۰۰ هیات علمی دارد.ما ۸۰۰ هیات علمی داریم،معلوم است اگر ۲ هزار و ۱۰۰ نفر اگر هر کدام یک مقاله هم بنویسند،می شود ۲هزار و ۱۰۰ مقاله ما اگر هرکدام از اعضای هیات علمی مان دو مقاله هم بنویسند می شود ۱۶۰۰ مقاله از او عقب می مانیم.یا دانشگاه شهید بهشتی که دوم است و ما سوم،۱۳۰۰ هیات علمی دارد شما اگر به این کسر مخرج ندهید قبول دارید که همیشه آنها جلو هستند؟یعنی بنده باید ۲ برابر آنها تلاش کرده باشم تا از آنها جلو بزنم.این راجع به پژوهش .

راجع به آموزش هم آخرین رتبه بندی را به تازگی اعلام کردند.یک طرحی را در کشور اعلام کردند به نام طرح راد.از آقای دکتر ثاقب برگه رتبه بندی کشوری را بگیرید.ما اول شدیم در کشور.این دیگر رتبه بندی وزارت بهداشت است من در آوردی من نیست.آدم چقدر متاسف می شود بخاطر اینکه ثابت کنند بنده موفق نبودم می گویند نه شدیم رتبه هفتم و هشتم و یا رتبه آخر!

۳۰ هزار پرسنل داریم الته با بازنشسنه ها چون برخی خدمات بازنشسته ها همچنان بر دوش ما است .۱۰ هزار دانشجو داریم۱۲۰۰ خانه بهداشت داریم.۳۰۰ مرکز بهداشتی درمانی روستایی شهری داریم.۵۱ بیمارستان داریم.۵۰ مرکز تحقیقاتی داریم.۶ مرکز رشد در تولیدات داریم و در ۴ مورد هم قطب کشور هستیم.در پیوند اعضاء،در آی تی پزشکی، در میکروب شناسی و در ایمونولوژی سرطان قطب کشور هستیم.لذا مدیریت کردن اینجا کار راحتی نیست.بعضی ها جست و جو می کنند یک نقطه ضعف پیدا کنند.فکر می کنند این انصاف هست واقعا؟

*تشکر می کنیم از حضور و حوصله شما در این گفت گو.

86 دیدگاه برای “بخش پایانی گفت و گو با دکتر ایمانیه: برای استعفا به تکلیف شرعی نرسیده ام / دنبال ماندن نیستم ولی دنبال رفتن هم نیستم! / اگر قانون گفته باشد برو به سلامت،می رویم به سلامت!

    1. “بنده ادعا می کنم که یک دستور مشق دارم.یک دانه شما مصداق بیاور که من پیگیری کرده باشم که بمانم”
      دو بار میخواستن برش دارن، پیشاپیش خبردار شد نامه استعفا نوشت، یه عده از حامیاش با همدستی نماینده های مجلس نامه حمایت براش امضا کردن، برکناریش منتفی شد.

  1. جناب دکتر اگر دنبال مصداق بودید در حضور دانشجویان با منتقدین واقعی نه ساختگی می نشستید تا مصداقها رو یک به یک برایتان میشموردن.
    بچه های انجمن سابق رو قطعا یک به یک میشناسید و هر کدوم خودش هزار و یک مصداق دارن براتون. شما دنبال حجت نیستید فقط دنبال ریاستید و بس خودتان بهتر از همه میدانید …

  2. به سوال و جوابها دقت کنید. انگار یک خبر نگار با احمدی نژاد گفت و گو می کند و او هم مثل همیشه سفسطه!!! با دست پس می زنه با پا جلو می کشه. با چه زبانی باید بگن ایمانیه را نمی خواهیم؟؟ فکر می کنه اگه نباشه دانشگاه میپوکه؟ هیهات!

  3. متاسفم که آقای دکتر باز هم دست به سفسطه زدند. در خصوص dress codeایشان شخصا پی گیر زدن حکم انضباطی برای داننشجویان بودند آنهم با عصبانیت و تحکم. کاش ایشان با شجاعت تمام صادقانه حرف بزنند دروغ بسیار زشت و ناپسند است آنهم از انسانهای متشرع.
    ماندن به چه قیمتی؟

    1. مخصوصا در دانشکده بین الملل در مرودشت، حتا مسول مربوطه را برداشتند.

  4. ایمانیه گفته اگر ماندنم غیر قانونی است بروید از وزیر بپرسید
    آقای دکتر این به این معنی است اگر وزیر به شما امر کند نماز نخوانید شما هم نباید نماز بخوانید

  5. آقای دکتر امر به معروف وئ نهی از منکر که اسلام عزیز ما گفته شرایط داره آیا شما تمام شرایط آن را دارید؟؟؟؟

  6. توجه کنیم به همین جمله و تا آخرش را بخوانیم
    “بحث من این بود آنهایی را که به لحاظ اعتقادی قبول دارم ،نظرشان این نیست که در شرایط موجود، مدیران استعفا دهند”
    آقای دکتر ترا به خدا اینقدر از مقدسات و اعتقادات برای نگه داری میزت مایه نگذار . مرد و مردانه بگو این پست رو دوست دارم تا درم نکنند هم نمیرم .
    این چه کار زشتی است که در دوران سخت این مملکت در 8 سال جنگ عافیت طلبی مرامت بود و در روزهای خوش عافیت زده ی پس از آن -و خصوصا این روزها -دین و اعتقادت فوران کرده واقعا اینجاکه انسان کنه کلام معصوم : “فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال”را میفهمد
    مگر شرایط موجود چه شرایطی است که الزام اعتقادی؟؟ به ماندنت کرده اند صادقانه مردانه و شرافتمندانه نقاب از چهره برکش و بگو آنها که به لحاظ باندی و خطی قبولشان دارم گفته اند استعفا نده.
    ما این را میدانستیم و قبلا هم گفته شده است.شما را خاکریز نگهداری خودشان کرده اند و شما نیز مطامعی دارید سرشار با این ماندگاری
    خواهشا از دین بیخود مایه نگذار زیرا به روز حکم دین به دفاع، شرافتمندانه خانه نشین و پناهگاه نشین شدی و غائب از نظر و امروزسینه چاک دین .
    خواهشا کمی هم به شعور مخاطبین احترام بگذارید آنها نیز چیزهایی میفهمند و البته حافظه شان نیز چیزهایی را به یاد دارند

  7. در مورد قضیه احضار خانومها باید عرض کنم موارد احضار دختران به دلیل پوشش اسلامی به صدها نفر می رسد! کسی را نمی شناسم که دست کم به این دلیل به حراست احضار نشده باشه و مورد بازخواست قرار نگرفته باشد. چرا ملاک را فقط احکام کمیته انضباطی قرار می دهند ایشان؟؟؟

    1. خیلی بی انصافق . آن دخترهایی که احضار شدند با پوشش نامناسب و آرایش های دور از شان جامعه وارد دانشگاه می شدند و مبلغ بی حجابی بودند

  8. سلام
    خیلی بی انصاف هستید من خودم تا بحال با دکتد ایمانیه چند برخورد داشتم خدا وکیلی با جان و دل برای دانشگاه زحمت کشیده و بی انصافی هست بخاطر خطایی دیگران و بعضا خود اشخاص تمام تیرها بسمت ایشان نشانه گرفته شده فقط همین را بگویم دنیا دیگری هم وجود داره که باید جوابگو باشیم پس چشم بسته درباره هم قصاوت ناعادلانه نکنیم

    1. اگه تو چند برخورد داشتی باهاش من بزرگش کردم. خطاکار بزرگ خودشه. گردن اطرافیان ننداز

  9. بسیار بسیار از سایت خبر پارسی سپاسگذارم که دروغ ها و تهمت های که طی این چند ماه به اسم پادگانی کردن دانشگاه به دکنر ایمانیه نسبت دادند. با توضیحات کامل وصادقانه و شجاعانه همه رانقش براب کردند . من قبل از این مصاحبه جز مخالفان دکتر بودم وحنی به رفتن ایشان درسایت رای داده بودم ولی الان از خدا طلب بخشش میکنم.

    1. به قول دوستان ننگ هایی که بار اومده بیشتر از اونه که با رنگ پاک شه.
      قسم عباس شما و رییس تان را باور کنم یا سیلی مامور حراست به گوش خانم ط. ج یا پرت کردن س.ش از بالای پله ها یا کشان کشان بردن م.ف و بیرون پرت کردن از دانشکده پزشکی؟
      صد رحمت به پادگان
      ار خدا بترس

    2. پاسخ به رضا اکبری

      اکبری جان علی الظاهر دروغ گویی به شما هم سرایت کرده .نه تنها مخالف وی نیستید که احتمالا دینتان را هم برای ماندن وی و شاید مستفیض شدن از فیوضات ویژه ی وی به مخاطره انداخته و دروغ گفته اید.عین متن قبلیتان را از مطالب گذشته در زیر کپی کردم که کمی عیار هواخواهان ایشان آشکارتر شود.احتمالا این هم از سر احساس تکلیف شرعی !!1بوده درسته؟
      “رضا اکبری
      بهمن ۲, ۱۳۹۲ در ۹:۰۲ ب.ظ

      دوستی با واسطه نقل می کردکه درجایی وزیر محترم بهداشت گفته است من دکتر ایمانیه را عوض نمیکنم مگر اینکه خودشان تمایل به استعفا داشته باشندامروز به صحت این موضوع یقین حاصل کردم چرا که حمله چند کامنت گذار تکراری با مطالب سفارشی وحمایت سایت اقای صدری وانجام نظر سازی (نه نظر سنجی) با جمعیت قلیل (سه درصد)از مجموع ۳۵ هزار دانشجو استاد کارمندوشاغلین حوزه سلامت دربخش خصوصی علیرغم پیامک های بیشمارقصدی جز خسته کردن دکتر ایمانیه وفشار رسانه ای برای استعفای وی ندارند.”

    3. جون خودت. مطلب قبل هم که هنوز نظرسنجی برگزار نشده بود در رسای دکتر کامنت نوشته بودی حالا شدی مخالفش. ما را ا ل ا غ فرض کردی؟

    4. طنز نوشته:
      وای اکبری جان چه تصادفی! من هم از اول اول اول اول منتقد ایمانیه بودم ولی حرف های این مرد شریف رو که خوندم نظرم عوض شد!
      من از اسلام و انقلاب که دکتر ایمانیه عین این مقدسات است معذرت می خواهم.
      فهمیدم اگر چه ایشان در سنگر ها نبود ولی پشت سنگر بود.
      شهدا شرمنده ایم.

      جدی:
      چه سناریوی کثیفی. دستت رو شد. می خواستی القا کنید با این مصاحبه همه نظر ها عوض شد!

  10. صدری جان شجاعت این پرسیدن هایت را ستایش می کنم و سادگی و خوش باوری ات را نقد می کنم
    چقدر هم که سوال های چالشی شما تاثیر داشته؟؟!!!!
    دکتر سر و مر و گنده و با لبخندهای مدل 92 همچنان رییس !!!

  11. سوال را با سوال جواب دادن فقط از جانب دونفر بر میاد
    احمدی نژاد و ایمانیه

  12. یاشاسین آذربایجان الدی من باخ
    دچتر هی میجه احساس تچلیف احساس تچلیف خودشو ناراحت می کنما !!!
    بالام جان مجه از تو بهتر پیدا نمیشه؟ بوو حالو یرزه انصاف دوشته باش ( خدا خفت بکنه صدری !!! ایم سایته را انداختی ؟ هر وقت ترکی حرف می زنم بهوو لهجم میشه شیرازی خلص )
    از ای آدمو هرچی بیگی بر میاد یواش یواش داره احساس تکلیفم روشن میشه حواست باشه شاواجیم دعاش گیرانا؟!!!! بد جوری میزنه زمینا ؟!!

  13. دستگاه حسگر تکلیف محصولی از دوره نهم و دهم !!!
    همراه با هشت سال گارانتی (گارانتی فقط شامل تغییر و چرخش می شود شامل تعویض !!! نمی شود)
    کافی است عدد 8 را به شماره 10 9 پیامک کنید تا در اسرع وقت این حسگر تکلیف در اختیار شما قرار داده شود

    قیمت : قدری خود را به بیخیالی زدن تا آبها از آسیاب بیفتد و ….

    1. این مطلب طنز است.
      از سایت خبر پارسی شکایت دارم .
      حرف های دکتر ایمانیه را تحریف کردند.
      منظور دکتر تک لیف بود نه تکلیف!
      یعنی ایشان از ان جا که به قول یکی از سینه چاکان کامنت گذارشان برای خودش در این 8 سال کیسه ای ندوخته است طبیعتا تک لیف دارد و باید 8 سال دیگر بماند تا استطاعت افزودن یک لیف دیگر را هم پیدا کند و بشود دو لیف و چه بسا سه لیف! (با این جهشی که من در دانشگاه دیدم غیر ممکن نیست. ما در همه چیز اولیم. چرا در لیف بافی سرامد کشور نباشیم)
      اساسا لیف مساله بسیار مهمی است و با بهداشت فردی و ژولیده نبودن ارتباط تنگاتنگی دارد.. البته برخی شاید از قصد بخواهند ژولیده باشند و لیف به کارشان نیاید
      ایشان فطعا بلدند دام بدوزند. من خود به دام ایشان افتاده ام.
      چون صید به هر لحظه به دام تو شکارم … تا دام در آغوش نگیرم نگرانم
      و البته نیازی به دستمال دوختن هم ندارند چون دستمال کشان انقدر هستند که …
      دستمال من کجاست کجاست؟ پشت دیوار لوله ای گم شده! (ساختمان لوله ای*) خبر داری؟ نه نه. منتقدی؟ بله پس تو ضد ان ق لا بی!

  14. صدری گرامی. سوال ما محیطیهای شیراز را نپرسیدی، که چرا بهداشت محیط مردم را به بازار اجاره داده! درضمن تکلیف قانونی همان تکلیف شرعیه! وقتی قانون میگه برو، شرع هم همین رو میگه آقای دکتر!!! قانون توی این مملکت بر اساس شرع هست. پس تکلیف شرعی اینه که تشریف ببرید!

    1. دوستان عزیز و فرهیخته بهداشت محیط این گفت و گو را حدود یک ماه پیش گرفتم – در کامنت های دوستان بهداشت محیط در آن تاریخ سئوال و مصداق مشخصی بیان نشده بود من از دکتر سئوال کنم با این وجود گفتم همکاران بهداشت محیطی شما نیز از وضعیت خود راضی نیستند مصداق می خواست و دلایل نارضایتی که چون نداشتم نه وارد بحث شدم و نه در گفت و گو به آن اشاره کردم . انشاالله اگر فرصتی دست داد حتما جبران می کنم

  15. آقای دکتر بنده به عنوان یک بازرس بهداشت محیط به سهم خودم به خاطر بلایی که به سر بهداشت محیط و بهداشت مردم آوردی حلالت نمیکنم و دعا میکنم هر چه برکنار شوید.

  16. سلام و درود بر دکتر ایمانیه وتمام خدمتگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی

    1. راست می گه. تو سایت دانشگاه هم نوشته بودن! هر کی مخالف ایشان هست لاجرم ضد انقلابه.
      دوباره خودشون گره زدن به تمامی ارزش ها و نظام مقدس.
      واویلا!

    2. با تشکر از خدمت گزاران جمهوری اسلامی و بدرود به دکتر ایمانیه.
      هادی جون بای بای
      به پایان سلام کن!

  17. سلام درسلامت ایشان همین بس که در طول این هشت سال هیچ کیسه ای برای خود ندوخته اند انتقال فرزندشان هم بر اساس قانون وتسهیلا ت اعضا هیا ت علمی صورت گرفته است

    1. واقع بین عزیز
      اول اینکه تغییر رشته ازدام پزشکی به پزشکی بوده نه انتقال

      ثانیا لطفا عین قانون رادر همین سایت بگذارید تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد
      حسب قانون وی که در دام پزشکی قبول شده بود اگر 92/5 درصد نمره ی آخرین نفر پذیرش شده در شیراز را آورده باشد میتواند از این جابجایی استفاده کند.کمی تعقل کنید آیا امکان دارد کسی 92/5 درصد شیراز را آورده باشد و نتواند پزشکی فسا یا جهرم یا زاهدان یا…..را بیاورد و برود دامپزشکی فلان جا قبول شود
      ثالثا احمدی نژاد دزد و زر اندوز نبود ولی ببینید با مایه گذاردن از مقدسات چه ها کردند بله ایشان را کسی خدای ناکرده به کیسه دوزی ودزدی متهم نکرده ولی منشهای ناروای ایشان و تنگ کردن حوزه ی فهم از دین و دینمداری به خودشان و اندک دورو بریهاشان و عمل بر اساس برداشتهای سطحی نگرانه از این حوزه ها عملکرد غیر قابل قبولی از ایشان در برخورد با خیلی از مسایل در دانشگاه برجای گذارده
      رابعا مردم در انتخابات به تفکری رای دادند که حافظ قانون باشد و به عبارتی از بی قانونی خسته شده بودند.الان هم ما این را میگوییم حسب قانون مصوب انتهای سال89 ادامه ی خدمت این بزرگوار غیر قانونی است حال اگر دولت اعتدال وتدبیر وزیر محترم معتقدند که برای حفظ مدیری افراطی لازم است بی قانونی کرد و بی تدبیری واضحا بفرمایند تا ما هم بیش از این انرژی صرف نکنیم و مجدد برگردیم به همان حرفه ی غاز چرانی خودمان!!

  18. اولش به اسم انتقاد اومدین جلو، هی کم کمک خودتونو لو دادینا. حتی به من بیسواد هم احترام نذاشتین و فحشم دادین. من که بی تقصیرمو فقط آبدارچی. یکیتون هی تو بوق و کرنا کرده که چرا دکتر ایمانیه زمان جنگ نرفته جبهه. پای منبر زیاد شنیدم که میگن جنگ جهاد اصغره و فحش ندادن و احترام گذاشتن و … جهاد اکبر. حالا اگه یه کم دور و برمونو نیگا کنیم ببینیم کدومتون رفوزه شدین. کدومتون جهاد اکبر بهتری داشتین. اونهایی که تهمت و فحش و لجن مالی می کنن یا ایمانیه مظلوم که فقط با خوبی از شما حرف میزنه و شما رو از خودش میدونه و باهاتون مصاحبه هم می کنه. به حرف من که گوش نمیدین ولی اگه گوش بدین میگم که برید تو یه نمازخونه یه کم فکری کنین و توبه کنین و بس کنین. اگه بیاین تو نمازخونه دانشگاه، چایی بعد توبه تونم با خودم. چایی تازه تازه میارم واستون. چطوره؟

    1. آقای آبدارچی سلام مدتی نبودی دلمان برایت تنگ شده بود. انگاری فقط با مصاحبه های دکتر میایی؟ راستی بی سواد هم نیستی. فرق جهاد اکبر و اصغر را میدانی! در ضمن بحث فحش و توهین نیست. بحث فقط بر سر رفتن دکتر هست. لطفا اگر برای آقای دکتر چای بردی سلام برسان و بگو یک نفر از سی هزار پرسنل گفت خواهش میکنم دیگر بروید.

    2. بزن باران بهاران فصل خون است

      بزن باران که صحرا لاله گون است

      بزن باران که به چشمان یاران

      جهان تاریک و دریا واژگون است

      بزن باران که به چشمان یاران

      جهان تاریک و دریا واژگون است

      بزن باران بهاران فصل خون است

      بزن باران که صحرا لاله گون است

      بزن باران که دین را دام کردند

      شکار خلق و صید خام کردند

      بزن باران خدا بازیچه ای شد

      که با آن کسب ننگ و نام کردند

      بزن باران به نام هرچه خوبیست

      به زیر آوار گاه پایکوبیست

      مزار تشنه جویباران پر از سنگ

      بزن باران که وقت لای روبیست

    3. ابدارچی جان سلام ما هم دکتر رو دوست داریم به همین علت میگیم بره تا هزینه برای دولت و مردم ایجاد نکنه در ضمن دکتر پیغام داده بود واسه مصاحبه و خبر پارسی افتخار داد چاپ کرد.اگر او ما رو دوست داره دو تا از مقالات انتقادی ما رو تو سایت دانشگاه بزنه

    4. پاسخ به هیات علمی محترمی که چرخش روزگار راضی اش کرده با شمایل آبدارچی کامنت بگذارد؟!!
      1- انعطافتان ستودنی است اما شانتان را دچار انعطافهای سخیف نکنید حیف است
      2-توهین بد است حتی به مخالف والبته توهین به کرامت انسانها پلید تر
      3-در جهاد اکبر دروغ نگفتن شرط لازم است
      4-در جهاد اکبر تلاش برای پرونده سازی برای انسانها گناهی نابخشودنی است
      5-در جهاد اکبراستفاده ی ابزاری از دین روشی ناجوانمردانه است
      6-در جهاد اکبر خود خدا پنداری جایی ندارد
      7-در جهاد اکبرهمه با هم برابرند و نه برخی برابرتر
      .
      .
      .
      .اما این پاسخ ما نیست سوال واضح است لطفا صریح پاسخ داده شود:
      چرا فردی که تا چند ماه قبل اینقدر افراطی عمل میکرد و هر که را خواسته از میدان بدر کند مارک عدم التزام عملی به ولایت فقیه زده و اخیرا هم اعلام کرده از خطوط قرمزشان امام و شهدا هستند یک روز هم سابقه ی اطاعت عملی از امر ولی فقیه زمان جنگ در پرونده ندارد.به روز حادثه کجا بوده؟امروز چرا اینقدر میدان داری میکند؟نکنداز باب ایجاد رونق در کار اینهمه افراط گری کرده ایم؟ناگفته ها بسیار است در خصوص عافیت طلبان فرصت طلب برادر
      پرستوها سفر کردند و رفتند ز شهر ما گذر کردندو رفتند
      شبی از بیم دلسردی پاییز همه هم را خبر کردندو رفتند

    5. من تو نماز خونه دانشگاه واسه رفتنش سه روز روزه گرفتم و انشا الله با رفتنش نذری خواهم داد. شما هم بیا. قدمت بر چشم!

  19. سلام آقای دکتر ایمانیه از زحمات بی دریغ جنابعالی در ارتقاء بهداشت ودرمان وآموزش استان فارس کمال تشکر وقدردانی را داریم از این بابت هم متاسفایم که در خارج از استان بیشتر به ارزش شما واقفند

    1. گویا الطاف خاصه دکتر به خارج استان هم رسیده است …گویا شما هم از قبلشان کم نان نمی خوری که این طور هیجان زده شدی!

  20. بوو چرا دوزاریتون کجه! کل جریان اییه، طرف میگه؛ پی رفتن نیستم؛ پی موندنم. یعنی حالوحالوها در خدمتیم.از اقوی وزیرم ها رو گرفتم. پاشنه ملکیتونه بکشید بدووید تا پاهاتون وا شه!!!!!

    1. از حضرت زینب یاد گرفتیم اگر ظالم را نمی توان ساقط کرد رسوا که می توان ساخت.

  21. آخی ببم آق فرزاد شرمنده یادوم رفت جریان کلپکو.. نه مارموکلو رو نپرسیدی ازش که چیطو شد که ایطو شد؟بچو میگه علمی بنویس! مارمولکی که به تاندون تبدیل شد؟ اخه تو فیلمو هنو مارمولکه!!!!

  22. اجر خیرین محترم با خداوند. ولی حواستان باشه از نیت خیرتان سواستفاده نشه! و خدای نکرده یکی از هزاران از شما هم… انشاالله که نیت همه خیر است. میدانید ما هنوز هم نفهمیدیم چرا باید یک نفر بی سواد خارج از سیستم علوم پزشکی برای بهداشت محیط تصمیم بگیرد. گفتیم شاید نکند بابت مزد عمل خیر کسی باشد!!!!!!

  23. ایا همه استخدامهای دانشگاه از روی قانون بوده !؟ چقدر خارج از ضابطه استخدام داشتین. گفته می شود بیشتر کارکنان کارگزینی دانشگاه همسر و برادرو خواهرشون رو خارج از ازمون استخدام کرده اند . گفته می شود خود مدیر کارگزینی کم خلاف نکرده. شنا اجازه رسیدگی به تخلفاتش رو ندادین چرا؟!

  24. سلام
    دقیقا مشکل ما همین است که ایشان فرمودند، تبدیل به یک انسان زمینی به موجودی ملکوتی و آسمانی و مقدس. ما انقلاب کردیم که قانونمان عینا مطابق با شریعت اسلام بشود. زیر پا گذلشتن قانون یک منکر و کناه است آنهم در حکومت اسلامی. جواب به این سوال که بیش از 8 مدیریت دانشگاه قانونی است یا نه؟ زیرش در میرود و گردن وزیر میندازد. مگر میشود از یک نفر تکلیف شرعی بگیری و دانشگاه را بگردونی. والله ما هم تکلیف شرعی داریم شما را برداریم ولی داریم از راهکار قانونیش وارد میشویم. انشالله یک روز نزدیک مثلث زر و زور و تزویر برداشته شود. خدا لعنت کند کسی که در این سالیان اخیر دروغ را در گشور نهادینه کرد.

  25. بدون آنکه بخواهم وارد این بحث بشوم فقط در مورد dress code در دانشگاه هاروارد توضیحی بدهم که خلط مبحث نشود. کد لباس در دانشگاه هاروارد فقط شامل کارکنان می شود و خیلی ساده می گوید نوع پوشش کارکنان در طول ساعات کاری باید مرتب و مناسب با موقعیت شغلی و کار و ایمنی آنها باشد. مثلاً نوع پوشش و حتی کفش کارکنانی که در تأسیسات دانشگاه به کار مشغول هستند با نوع پوشش کارکنان ادرای دانشگاه متفاوت است. عین مطلب را بخوانید. نکته دیگر اینکه دانشگاه هاروارد خصوصی است و از طریق شهریه و وقف هزینه های خود را تأمین می کند. در شروع سال تحصیلی جدید خانم دکتر درو فاوست Drew Faust در ضیافت نهار یک ساعته که هر ساله با حضور خیرین امریکایی و دانش آموختگان دانشگاه هاروارد برگزار می کند 12 میلیارد دلار برای دانشگاه هاروارد جمع آوری کرد. یک هفته پس از آن روسای دانشکده های مختلف هر یک بین سه تا پنج میلیارد دلار برای دانشکده های خود جمع آوری نمودند. روسای دانشگاه های امریکا بدون استثنا همه انتخابی هستند. جهت اطلاع علاقه مندان به علم و دانش از سال 1914 تا به حال استادان دانشگاه هاروارد حدود پنجاه جایزه نوبل را به خود اختصاص داده اند.

    Dress Code
    Employees are expected to present a neat appearance at all times. It is the policy of HUIT that employee attire during work hours and related work activities is appropriate to the duties of the position
    and the safety of the employee. The choice of dress is personal to the employee the employee’s supervisor will have the final decision on whether the attire is appropriate for the work environment.
    If you have any questions or concerns, please contact Harvard University Information Technology, Human Resources at 495-5314.
    .

    1. نن جون من هم راجع به ایین نامه پوشش می دونه! توش نوشتن خنده با صدای بلند ممنوع! میزان استحمام در هفته رو برامون تعیین کردن. یعنی ما شعور نداریم. ناخن گرفتن رو همینجور تعیین کردن. تی شرت ممنوعه! لباس دخترا که بماند.. کفش اگر به تشخیصشون راحت نباشه خلافه! جواهرات ممنوعه!

      من پسری و می شناسم که به جرم بلند بودن مو ممنوع الورود شد و اجازه انتخاب واحد نداشت! پسر دیگه ای که به همین جرم رفت کمیته انضباطی.

      به خدا عین واقعیت و دارم می گم. یک سر به سایت دانشگاه بزنید راجع به ایین نامه پوشش. عینا پاراگراف یک من رو نوشته!

      هادی جون.هاروارد،جان هاپکینز،آکسفورد و یا دانشگاه سوربن فرانسه همین خبرهاست!؟

  26. فقط دعامیکنم زودتر بری که دانشجوی جدید حداقل یکم احساس دانشجو بودن کنند….
    بتونن نفس بکشن….
    بتونن زندگی کنن…
    مهم نیست کی بیاد مهم اینه که تو نباشی….
    اصلا نباشی…
    تو یی که…

  27. جانب انصاف را داشتن در نقد افراد حلقه مفقوده اخلاق در جامعه ماست. من یکی از منتقدین حوزه فرهنگی در دوره ریاست دکتر ایمانیه هستم. اما چند ویژگی بسیار خوب ایشان را نمیتوان از نظردور داشت و متاسفانه این ویژگی ها توسط دوستان همفکر من به کلی فراموش شده اند. اولا با اطمینان کامل می گویم هیچ هیات علمی بالینی به اندازه ایشان برای مدیریت دانشگاه وقت نگذاشته و نخواهد گذاشت. دوما بجز معاون فرهنگی که گرایش فکری ایشان را نمی دانم با شناختی که از آقایان دکتر ثاقب دکتر حاتم و دکتر لطفی دارم با اطمینان می گویم دکتر ایمانیه معاونین قبلی خود را بر اساس گرایش سیاسی آنها انتخاب نکرد چون حداقل این سه معاون هیچ سنخیتی با تفکر احمدی نژاد و پایداری نداشته و ندارند. سوما دکتر ایمانیه به افراد صادق جوان که قابلیت خود را نشان می دادند فرصت مدیریت می داد باز صرف نظر از گرایش سیاسی آنها. چهارما بهایی که ایشان به علوم پایه و تحقیقات داده اند را هیچ هیات علمی بالینی نداده و نخواهد داد. البته نگاه خاص ایشان به مباحث فرهنگی اساتید و دانشجویان و برخی موارد دیگر از اشتباهات ایشان است. من البته معتقدم ایجاد جو امنیتی در دانشگاه ارتباط چندانی به مسولین دانشگاهی ندارد و بسیاری از اینگونه مسایل از خارج از دانشگاه مدیریت شده ودولت احمدی نژاد نقش اصلی را داشته هست. من نمی خواهم اشتباهات ایشان را نادیده بگیرم ولی در فضای بی اخلاقی جامعه ما حامیان تفکر اصلاحات باید بیش از همه منصف باشیم. مثلا یکی از اساتیدی که در مسولیت طولانی مدت خود در یک پست مهم از دانشکده پزشکی با جلب حمایت بسیار قوی دکتر ایمانیه ترک تازی می کرد و هیچکس غیر از خودش را قبول نداشت زمانی که با اعتراض شدید اساتید و رزیدنت ها به درستی توسط دکتر ایمانیه برکنار شد شمشیر از رو بست و فراموش کرد که تمام این سالیان با حمایت مستقیم دکتر ایمانیه مدیریت می کرده است. ایشان هم اکنون از مخالفین سرسخت و علنی دکتر ایمانیه شده و جزو کسانی بوده که با حضور در دفتر استاندار خواستار تغییر ایشان شده. من صداقتی در این مخالفت ها نمی بینم هرچند خود به دلیل نیاز به تغییر فضای دانشگاه و به فراموش سپردن دوران تلخ احمدی نژاد موافق تغییر در مدیریت دانشگاه و باز شدن واقعی فضای دانشگاهم.

    1. یا خیلی ساده هستی و یا خودت را به سادگی می زنی و از سر زرنگی انطرف بام افتادید. اینکه جناب دکتر مدیران خود را جناحی انتخاب نکرده با شما موافقم ولی به این نکته دقت بفرمایید که ایشان مدیرانشان را از بین افرادی انتخاب می کردند که فرمایشات ایشان را مو به مو اجرا کنند و مخالفت نکنند. آن ها فقط مطیع فرمایشات ایشان بودند و برای همین هم از بین جوان تر ها انتخاب می شدند. وانگهی مدیران دانشکده را رئیس دانشکده انتخاب می کند و نه رئیس دانشگاه، مگر اینکه خلاف نظر خودتون را داشته باشید که رئیس دانشگاه به جای رئیس دانشکده هم تصمیم می گرفته…… با توجه به نوشته هاتون اینطور که فکر نمی کنید، نه؟
      ضمنا پیشنهاد می کنم اگر از چیزی اطمینان نسبی ندارید آن را علنی نکنید، فکرش را بکنید در آخرت خیلی ساده نیست پاسخگویی به حرف هایی که اتهام به افراد بوده.
      برای همه آرزوی توان اندیشه های باز دارم. آمین

    2. من از نظر فکری در جناح دکتر ایمانیه نیستم و نبو ده ام ،اما با کامنت فوق موافقم که هیچ هیات علمی بالینی به اندازه ایشان برای مدیریت دانشگاه وقت نگذاشته وافقم نخواهد گذاشت .
      ایجاد جو امنیتی در دانشگاه ارتباط چندانی به مسولین دانشگاهی ندارد و بسیاری از اینگونه مسایل از خارج از دانشگاه مدیریت شده ودولت احمدی نژاد نقش اصلی را داشته هست.
      تک صدایی از هرکه باشد وهر جناحی نتایج ناپسند دارد ، هدف ما این باشد که در دانشگاه فضایی ایجاد کنیم که تک صدایی از بین برود .
      اگر ما با روش های غیر اخلاقی و غیر اصولی که خلاف منش اصلاح طلبی هست بخواهیم فردی را به پایین کشیده وفردی ناشناخته را بر خر مراد سوار کنیم پشیمانی به بار می آورد . این را تجربه سی ساله من در دانشگاه میگوید.
      تمام افراد مطرح که کاندید برای ریاست دانشگاه هستند ، هیچکدام از نظر تقوا وایمان ومدیریت به پای دکتر ایمانیه نمیرسند.
      من این ها را در پست های قبلی خودشان بارها امتحان کرده ام

      1. دم خروس این کامنت بد جور پیداست!آقا یا خانم هیات علمی موافقین دکتر که دیگر نیازی به پنهان سازی ندارند- شما که نباید گمنام کامنت بگذارید حداقلش این است که یک هیات علمی باسواد با معرفی خودش می تواند خیلی طرفدار برای دکتر ایمانیه جذب کند – وانگهی چه جور همفکر ایشان نیستید که سرتاپا تعریف و تمجید کرده اید؟!لابد همفکرانتان را مدح و ثنا می کنید!

      2. کاربر محترم
        کامنت گمنام گذاشتن هم دردی است ،برای درد بی درمان جناح بازی که گریبان ما رو گرفته است سخت وبی امان ! همین سال های گذشته از ترس احمدی نژادی ها که ما را در دانشگاه شناسایی میکردند (دکتر شیرازی لیست تهیه کرده بود از کسانی که به …رای داده اند) . و حالا لیست تهیه میشود از کسانی که میگویند اگر انتقادی دارید حداقل منصفانه وبه دور از حب وبغض ومنافع شخصی پیگیری نمایید.
        اگر ایمانیه برود به سود من و امثال من است .
        اما به ضرر دانشگاه است .

      3. اگر درست مدیریت می کرد و معاون هاش اختیار داشتن لازم نبود این قدر وقت بگذاره. ایشان خود کارها را انجام می دادن. البته این وقت گذاشتن ژست تبلیغاتیه بیشتر!
        ایمانیه راجع به مدل موی بچه های کلاسمون شخصا نظر می ده. اگه این ها رو بسپاره به یکی دیگه وقتش خالی می شه.

    3. سلام علی اقا،منفی ترین خصوصیت مدیریتی دکتر ایمانیه عدم استفاده از مدیران صاحب نظر است ،معاونانی انتخاب میکردند که مجری اوامرشان باشند.اگر معاونی در نظرات کارشناسی با ایشان مخالفت می کرد برکنار میشد،حالا من ماندم اصرار دکتر برای ماندن برای چیست؟

  28. 1- برای کنار رفتن از ریاست دانشگاه کدامیک لازم است؟
    الف- قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی
    ب- خواست آحاد دانشگاهیان
    ج- تکلیف شرعی
    د- نظر وزیر

    2- نرفتن به جبهه وحتی طرح یک ماهه موظفی فارغ التحصیلی با نامه کرفتن از امام جمعه وقت برای راست وقت دانشگاه جه توجیهی دارد، با توجه که الان هم حزب اللهی دو آتشه شده
    الف- سنگر علم مهمتر بوده
    ب- تکلیف شرعی
    ج- کشور در بعد از جنگ مدیر میخواهد
    د- جهاد اصغر بوده و نیازی نبوده

    3- مدیریت و گرداندن دانشگاه ع پ شیراز همانند کدام دانشگاه در دنیا است؟
    الف- ماکو ماکو در بورکینافاسو
    ب- شین فین کین در کره شمالی
    ج- الحافظ در سوریه
    د- هاروارد و جان هاپکینز اداره شده توسط خیرین سلامت در آمریکای جنایتکار و بی دین و حائن و تروریست و کثافت

    4- مخالفان دکتر ایمانیه از چه قشری هستند؟ (5 کزینه)
    الف- ببو
    ب- جیره خوار دشمنان اسلام
    ج- بیسواد و کند ذهن
    د- ی مشتی جهاد اصغر رفته ی جهاد اکبر نداشته
    ه – همه موارد

    5- ایشان گفته که تا کنون خودم هیچ کاری برای ماندن نکردم، پس کدام کارهای زیر برای کی انجام دادند؟
    الف- دو سه شخصیت عالی مقام خودشان به وزارت تماس گرفتند
    ب- اطلاع از بیشتر جلسات مخالفان، به ویژه استانداری، بر اساس اصل بقای انرژی به ایشان رسیده
    ج- در جلسه نمایندگان مجلس (همراه نماینده کازرون ) با وزیر
    د- سفارش رییس کمیسیون مجلس به وزیر برای چیزی دیگه ای بوده
    ج- اینهمه لابی برای داشتن جلسه با مخالفان برای خوش و بش بوده

    6- کدام ویژگی دکتر ایمانیه بارزتر است
    الف- مدیریت هارواردی
    ب- ناهی از منکر و آمر به معروف
    ج- مکلف شرعی برای کلیه امور
    د- همه موارد

  29. بنده خدا ترسیده نفره جبهه!!!! ترس جرم محسوب نمیشه. بعد که رییس شده اند بعضی کارها و تصمیمات شبیه جرم گرفته اند مثل همین اصرار بر ابقا و موارد متعدد دیگر.

  30. دکتر س ج م یک پزشک عمومی که به دستور ایشان هیئت علمی شد
    بقیه را هم شما بگویید

    1. در خصوص هیات علمی ایشان تا توانستند با این جمله ی معروف ما استاد متعهد میخواهیم نه دانشمند تیشه زدند به ریشه ی پایه های پزشکی دانشگاه.البته تعهد را هم با آن منظر و نگاه افراطی گری و قشری نگری به دین در این وادی به خدمت گرفتند.آقای دکتر ش را که واقعا دنیایی از علم کسب کرده بود در رشته ی قلب با همین نگاه ناصواب و زدن برچسب های زشت که البته هنر ایشان است حذف کردند.اقای دکتر ع که زجر کشیده ی حفظ نظام بود را باز در همین رشته برنتافتند و چون فردی حقگو و زیر بار نرو بود راهمچنان معطل نگه داشته اند و عملا حذفش نمودند. دکتر م. ا را که زجر کشیده برای نظام بود رابا زدن برچسب های هنرمندانه و ناجوانمردانه حذف کردند.دکتر ا ص را هم که زحمت کشیده ی نظام در روز های سخت بود هم تا توانستند معطل و اذیت کردندچون که حقگو ورک گو بودو…..
      اما خانم دکتر ج را بدون داشتن ارجحیت خاص علمی وبه دلیل اینکه همسر یکی از متحدین امنیتی ایشان بود را جذب کرد.با پایمال کردن حق یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس(دکتر ب) آقای دکتر ص که متحد و مرید ایشان است و البته فرزند یکی از علمای مورد علاقه ی وی را جذب کرد.آقای دکتر ف را بدون داشتن ارجحیت خاص بدلیل دوستی با برادر وی جذب کرد.خانم دکتر ح را بدلیل دوستی با همسر ایشان باز هم بدون داشتن ارجحیت علمی خاص در رشته ی داخلی جذب کرد.اقای دکتر ا را بدلیل دوستی و رابطه ی مرید ومرادی در اطفال جذب کرد.آقای دکتر ه را باز فقط بدلیل نظر وی به متشرع بودن ایشان با نمره ی بورد 107(یعنی فقط دو نمره بالای حداقل قبولی) و با پایمال نمودن حق واضح آقای دکتر ص جذب نمود…….
      بله این است معنای خدا دین امام؟ شهدا؟ ولایت؟ و البته قانون؟
      شک نکنید که ایشان از کلمات مقدس تکلیف شرعی و خدا و ائمه و شهدا در خیلی جاها برای پیشبرد آنچه خودشاندرست میپندارند هنرمندانه استفاده کرده اند و همین روزها هم در اوج استفاده از این مفاهیم هستند.

  31. با درود. یکی از نقطه ضعف های جامعه ما در رویارویی با مسائل و مشکلات کمبود رسانه های شفاف، سالم و منتقد است. متأسفانه در طول این سال ها شاهد آن بوده ایم که با وجود ارسال نقدهای حق به یکی از نشریات پرتیراژ و قدیمی شیراز – روزنامه خبر جنوب – و دیدن و لمس دردهای نظام سلامت توسط همکاران و خبرنگاران این مؤسسه، اشکالات و ایرادات در آن به درستی و آنگونه که بایسته است منعکس نمی شود. در گفتگوهای زیادی که با یکی از قدیمی ترین پایه های این روزنامه که سال گذشته به رحمت ایزدی پیوستند، داشتم همیشه انتقاد خود و دیگر همکاران جامعه سلامت و پزشکی شیراز و استان را به ایشان منتقل کرده و گاهی نامه ای نیز به ایشان می دادم ولی اکثریت این نامه ها هیچ گاه چاپ نمی شد و در جواب گلایه بنده ، می فرمودند که روال موجود در روزنامه خبر جنوب و مدیریت محترم آن جناب واحدی پور بر اساس محافظه کار بودن، نقدهای آرام وعدم درگیری با مقامات استان بوده و هست. و باز یکی از بسیار گواه های این رویه عدم انعکاس اوضاع نا به سامان سلامتی، بهداشتی، و وضعیت نا گوار دانشگاه علوم پزشکی شیراز است که شاهد آن هستیم. حتی در این اواخر تعدادی از پزشکان متخصص طرحی که دراین سیستم مظلوم و مورد ستم واقع شده اند نامه نگاری کرده بودند در مورد کار شکنی هایی که دانشگاه برای پرداخت حق آنکالی، معوقات بیمه ها و قطع شدن حق الزحمه مناطق محروم اعمال کرده است و متأسفانه روزنامه خبر آن را بایکوت کرد (هرچند که از طرق دیگر پی گیر آن هستند). به عنوان عضوی ناچیز از سیستم سلامت این شهر از روزنامه خبر جنوب و مسؤولین محترم آن انتظار می رود که در این موارد موضع خود را مشخص نموده و آینه تمام نمای مشکلات مردم من جمله فعالین حوزه سلامت باشند.

  32. دوستان من نمی گم دکتر ایمانیه برای ریاست دانشگاه خوبه یا بد.ولی خداوکیلی یک بار بهشون ایمیل زدم و ازشون خواستم در مورد مشکلات پزشک خانواده جواب ایمیلمو بده.3 -4 روز بعد شماره موبایلمو از دکتر قاسم پور گرفته بودن و زنگ زدن به موبایلم و حدود 30 دقیقه در مورد مشکلات پزشک خانواده با هم بحث کردیم. از این کارشون خیلی خوشم اومد. شخصا ادم خوبیه ولی در مورد مدیریتشون بحث نمی کنم چون مدت هاست از مسایل دانشگاه و دانشجویی به دور هستم دکتر عبدالوهاب جواهری

  33. باسلام خدمت استاد محترم
    چندتا نکته تو جوابای شما بود که واسم جای سوال بود
    1.در تمام مصاحبه های شما گفته شده که اگه راست میگویید مصداق بیاورید..استاد محترم مصداق اوردن کار سختیه چون اساسا با شیوه مدیریت شما کسی جرات نمیکنه ظلمی که بهش شده رو اعلام کنه.خیلی از کسایی رو که واسشون حکم زدین از جمله خود من بهشون گفتین فعلا اجرا نمیشه ولی اگه فضولی کردی اجرا میشه.مث اینکه تبر گذاشتین بالای سر ادم میگین اگه حرف زدی گردنت میزنیم
    اکثر از احکام شما ناعادلانه و از غرض بوده واسه همین شما هم شهامت اجرای اون احکام نداشتین وگرنه بهرحال اب از سر اون فرد میگذشت و به مراکز دیگه واسه رسیدگی مراجعه میکرد
    خلاصه ساکت کردن بلدین.اگه هر کدوم از اینا اقدام میکردن و شما حکمشون اجرا کنین کی میخواد جلوتون بگیره؟
    احمدی نژادم اینقد فساد تو دولتش بود تا وقتی رییس جمهور بود کی جرات داشت اعتراض کنه؟
    شما تشریف ببرین ایشالا اون موقه مصادیق می بینین

  34. با سلام و احترام- اقای مدیر مسول سایت ایا تا بحال از احوال گذشته و حال خود خبر گرفته ای- ایا فتنه گری بس نیست – دو روز دیگر این ایام نیز میگذرد و سیاهی بر زغال باقی خواهد ماند. بجای شایعه سازی ئ و خبر های دروغ سازی به خود بیا و توبه کن زیرا همین دو روز هم دیر است . مرگ هر لحظه در کمین انسان است – ایا برای اخرت جوابی داری ؟ ایا پول گرفتن و ابروی مومن را بردن به این زندگی دو روزه ارزش دارد ؟ و ایا ؟؟؟؟؟؟/////

    1. آبروی کدام مومن را برده ایم؟سئوال کردیم جواب گرفتیم منتشر کردیم.از روی فایل صوتی هم گفت و گو را پیاده کردیم.از کدام آبروریزی حرف می زنید؟

  35. در مورد موارد اموزشی فقط در مورد رشته خودم یعنی پزشکی حرف میزنم
    من یاد ندارم در 5 سال گذشته به غیر از یکبار علوم پزشکی شیراز در امتحان علوم پایه و پره اینترنی رتبه اول کشور شده باشه.(این دو ازمون بهترین معیار سنجش دوره پزشکی عمومی است)
    در امتحان بورد تخصصی که مهمترین و بهترین معیار سنجش اموزش دوره تخصصی است امسال به لطف مدیریت شما شیراز هفتم کشور شد.در برخی رشته ها مثل چشم پزشکی سالهاست حتی یک رتبه برد هم نداشتیم
    حالا ما در چیکار کردیم که اول شدیم نمیدونم نمیدونیم حرفهای شما رو باور کنیم یا امار رسمی کشور
    اقای دکتر شما اموزش دانشگاه رو فدای درمان کرده اید
    از طرفی کشیکهای طاقت فرسا و بیش از حد دانشجویان که از 7 ترم اخر پزشکی تو شیراز شروع میشه(در کلیه نقاط کشور تنها 3 ترم اخر) و باعث خستگی و عدم داشتن وقت کافی برای مطالعه میشه و از طرفی تعداد کم اساتید و تمام وقت بودن انها که فرصت انگیزه و انرژی تدریس از اونها میگیره
    اقای دکتر وقتی با افتخار از تاسیس بیمارستانای دولتی حرف میزنین لطفا پزشکان این بیمارستانا رو از تعداد محدود اساتید و ئانشجویان تامین نکنین.وظیفه اصلی دانشجویان اموزش و اساتید تدریس هست نه همالی برای بخش دولتی شما
    لطفا عدم وجود فضای اموزشی در دوران علوم پایه رو حل کنین
    لطفا سیستم اموزشی منسوختون پایان بدین
    لطفا پای دانشگاه بین الملل به دانشگاه ما باز نکنین
    لطفا فکری به حال بی انگیزگی دانشجویان واسه حضور سر کلاس درس کنین
    لطفا در مورد جایگزینی مدیر اموزش دانشکده پزشکی که یکی از مجربترین مدیران این دانشگاه بود با مدیری که مدیریت قبلی ایشان به کلی گویایه فاجعه رخداده است توضیح بدین
    لطفا در مورد کتک کاری دانشجو توسط معاون اموزشیتون که سرش بستین توضیح بدین
    لطفا در مورد مدیر گروهای اموزشی که از بالا توسط شما انتخاب میشن . در مورد جذب هییت علمی های فاقد صلاحیت علمی ولی هم کیش شما .در مورد انتقالی دانشجویان خارج از ضابطه و به ناحق و ……….توضیح بدین
    در بحث پژوهش جایگاه دانشگاه بد نیست ولی اقای دکتر ما با اختلاف زیادی نسبت به تهران بهشتی و اصفهان عقب هستیم.اختلافی که حتی به تناسب تعداد هییت علمی ها نمیخونه
    بگذریم از اینکه کم شدن تعداد اساتید شایسته در دوران شما رخ داده (که یکی از دلایل مهم شما بود) و بهرحال تعداد دانشجوی بالایه ما و اجبار به نوشتن پایان نامه دلیل اصلی همین موقعیت امروزی ماست
    حال این روزهای دانشگاه ما خوب نیست اقای دکتر.در هیچ کجایه این دانشگاه نشاط نیست
    لطفا بروید و با خود خمودگی رو ببرین
    یاد سخن معروفی میافتم که میگفت :ما با پدیده ای مواجهیم که در چشمان ادم زل زده و دروغ میگوید

  36. بنده نه سواد دارم نه سواد داری واما اگر اینگفته هایش راست باشد این مخلفت ها فقط از جانب حضراتی است که جای خوردنشان میسوزه راه چپاول کردن ملت بدبخت براشان بسته شده وکسانی که دین خدا وپیامبر(ص )را به بازی گرفتن میخواهن بی حجابی ولا وبالی راتو جامعه افشابدن مگر کجای اسامی بودن بده ایراد حجاب چیه یه سف خارج از کشور برید تا بفهمید خودشون هم تو منجلابی که درست کردن موندن روشون نمیشه بگن غلط کردیم حجاب خوبه نه بی حجابی تو هما زبان انگلیسیشون به زن میگن وسیله ای برای مرد یا من ولی ما میگیم زن یعنی زندگی

    1. آقای کرمی ایمانیه را با دین خدا و پیامبر در یک کفه قرار ندهید که گناه بزرگی کرده اید به گفته اگر ایمانیه نباشد بی بند و باری و بی حجابی به وجود می اید آقا این حرفها دیگر دورانش گذشته ایشان همه را از دین و اسلام و ……زده کرده با این ادبیات که (جای خوردنشان میسوزه) ثابت کرده اید که در مورد شما چنین اتفاقی افتاده نه همه مخالفان ما هیچوقت نگفتیم و نمی گوییم اسلام عزیز ناب محمدی ما و حجاب بد است گفتیم هر چیزی جای خود دارد در نظرات خود حتما تجدید کنید که سخت در اشتباهید

      1. سلام اقا یه لحظه دلم برا ایمانیه سوخت…بسته دیگه…بابا گناه داره بستشه…

  37. اومدن یک مدیر جدید برای دانشگاه که توانایی تغییرات عمده و اساسی را نداشته باشد افتادن در دامی بزرگتر است بایستی یک تیم منسجم و دارای برنامه عهده دار مسؤلیت شود

  38. ایشون گفته اند دنبال ماندن نیست ودنبال رفتن هم نیست لابد می خواهند داخل راهرو ها بایستند مگر چیزی بین این دو هم داریم ؟ آقایان برای رسیدن به قدرت خیلی زود احساس تکلیف شرعی می کنند ولی برای رفتن از قدرت اگر دست خودشان باشد هیچگاه احساس تکلیف شرعی نمی کنند .

  39. واقعا تاسف بار است، دکتر ایمانیه مدیزی است که گفته می شود ایمانش ق.ی است ولی در عمل با چنگ و دندان به صندلی اش چسبیده و گفته می شودبه خاطر پستش لابی می کند، به هر حال از طرف برخی دانشویان متهم است استاد دانشگاه اخراج می کند و عدالت را رعایت نمی کند. آقای دکتر اگر این حرف ها درست باشدبه خدا دنیا ارزش آن را ندارد که به خاطر پست و مسند اینقدر بی عدالتی می کنید. چرا فکر می کنید ناجی این دانشگاهید؟ 2 دوره کم است؟ بگذارید یکی دیگر بیاید شاید آن وقت این همه تنفر از شما کمرنگ شود!!!

  40. با سلام.اگر واقعا برخی از دوستان راست میگویند و از دکتر ایمانیه که همه وجودش را برای خدمت گذاشته انتقاد میکنند.کاش در بیاناتشان جوانب اخلاقی را هم رعایت میکردند.نه اینکه بی ادبانه نسبت به استاد خود بی پروا و بر اساس شنیده ها سخن بر زبان اورند.من سالها است استاد را میشناسم واذعان دارم که جمع بندی خدمات ایشان کاملا مثبت است.,’وگرنه دولت جدید ایشان را ابقا نمیکرد.و دلیلی نداشت مقام محترم وزارت در یادداشت خود از ایشان به نیکی یاد کنند.با پوزش فراوان

  41. ((مؤمن جبال الفکر و یا جوهری الذکر است ))مومن فکرش دائماً در جبلان است و ذکر دائماً در جانش است، نه اینکه زبانش ذکر می گوید. (پیامبرص)
    تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون)) همانگونه که استاد امجد می فرماید: تفکر دلیل عقل است بین وهم و عقل ارتباط برقرار می کند. اگر انسان عاقل باشد می تواند با روح اسلام رابطه برقرار کند. عقل: بر خلاف هوای نفس عمل کردن است .کرامت انسان علم است. نه علم حصولی. یعنی آدم در خدمت علم باشد. برسد به یک علمی، خدا می گوید: «من علیم هستم، تو هم باید مظهر من باشی»، یعنی باید علیم باشی. علم که آمد همه چیز می آید. همان حیرت زایی و استفاده از دو پایه آدمیت ((عقل و شرم)) مولانا ومعنای حلم وعلم ازدیدگاه فیلسوف ومتکلم آقای جوادی که میفرماید: حلم این است که کسی به انسان جسارت کند و برای انسان اهمیت ندارد و دعایش می کند که خدا هدایتش کند وجواب این فیلسوف دراین سوِال مگر کسب علم، خودش ارتباط با خدا نیست؟ جواب: اگر علم وسیله ی دنیا بشود چه می شود؟ یا نه علم وسیله ی دنیا نشود، وسیله ی این بشود که من پُز بدهم که من عالمم. آیا این شخص به خدا می رسد؟ اینها علم را برای خدا می خواهند. این نور می شود. این دیگر نفسانیت ندارد. هفت شهر عشق را آنها گشتند، ولی ما به یک کوچه هم نرسیدیم. علم باید نور داشته باشد. اَلعِلمُ نور. سئوال: این که می گویند: العلمُ هُوَ الحجاب الاکبر، یعنی چه؟ جواب: اگر به علمش تکیه کند، حجاب اکبر است وگرنه اگر نردبان باشد، حجاب اکبر نیست. من دو کلمه خواندم، آنگاه می گویم: یک وجب سینه و یک علم
    علم کز تو، تو را نبستاند
    جهل از این علم، به بود صد بار
    جواب این فیلسوف در پاسخ به سئوال کسی درباره سرشت و کمال دوستی می گویند: «سرشت در همه انسانها یکی است». فاقم وجهک لدین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله. دین دو قسم است یکی دین فطری است که همه مسلمانند و یک دین مجموعی است. دین فطری اینست که همه مسلمانند. کل مولود یولد علی الفطره، یعنی هر مولودی که متولد می شود بر فطرت ثابت است. یعنی «کل مولود یولد ثابت علی الفطره». این متعلق به ثبوت است. یعنی ثابت علی الفطره و محیط و اجتماع و خانواده این فرد را عوض می کند، و گرنه سرشت یکی است. سرشت انسان کمال دوست است طبیعت آدمی شهوت و غضب است همه کمال دوستند. آیا یک نفر هست که کمال دوست نباشد؟ منتهی یک نفر کمال را در پول می بیند و یکی در مقام می بیند. اشتباه در تطبیق است. وگرنه همه کمال دوستند. پس این کمال سرشت است، کمال هم خداست. «کل کمالک کامل و کل جمالک جمیل»( اشاره به دعای سحر است) ، هیچ فرقی ندارد. اما مجموعه دین فرق دارد، یکی دین موسی است، یکی دین عیسی است، اما آن مجموعه عقاید و اخلاقیات و احکام را می گویند: دین محمد(ص)، دین موسی(ع)، و دین عیسی(ع) … و إلی الله المصیروحق الیقین شدن همه ی تلاش برای شدن. البته خدا نمی شود، ولی خدا گونه می تواند بشود..هر فرد وجامعه ای با کسب آن می تواند راه خوشبختی وسعادت ورسیدن به کمال را طی کند
    شأ الخلق انشاء و ابتدأه ابتداءً بلا روِیّه أجالها و لا تجربه استفادها و لا حرکه أحدَثها و لا همامه نفسِ اضطرب فیها أحال الاشیاءَ لاَوقاتِها و لامَ بَینَ مختَلفاتها و غرّزَ غرائزِ ها و الزمها اشباحها عالماً بها قبل ابتدائها محیطاً بحدودها و انتهائها عاراً بقرائنها و اأحنائها.

    ترجمه

    آفرینش را بدون نیاز به اندیشه و فکر و استفاده از تجربه و بى آن که حرکتى ایجاد کند و درباره تصمیمى بیندیشد ایجاد کرد و آغاز نمود. خلقت هر موجودى را به وقت خاصّش موکول کرد موجودات گوناگون را با یکدیگر التیام داد و به هر کدام طبیعتى مخصوص و غریزه اى ویژه بخشید و صفات ویژه آنها را همراهشان ساخت و پیش از آن که آنها را بیافریند از همه آنها آگاه بود و به حدود و پایان آنها احاطه داشت و از جمیع لوازم و تمام جوانب آنها باخبر بود.عدم سازش با ستمکاران: شما را چه باشد که به دنیا تکیه کردید، و به ستم خشنودید، و فرو گذاشتید آنچه را که عزت و سعادت شما و نیروی علیه ستمگران در آنست، نه از خدایتان شرم دارید، و نه به حال خود فکر می‌کنید. شما در هر روز ظلم می‌شوید ولی از خواب بیدار نمی‌گردید، و سستی شما پایان نپذیرد، آیا نمی‌بینید دین شما کهنه می‌شود و شما سرگرم دنیایید، خدای بزرگ می‌فرماید: «و شما مؤمنان هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست باشید و گر نه آتش کیفر آنان در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید یافت و هرگز کسی، یاری‌ شما نخواهد کرد».۳۸و. حضرت على(ع) مى‏فرماید:
    مَن أحَبّنا فَلْیَعْمَل بِعَمَلِنا؛ کسى که ما را دوست دارد باید چون ما عمل نماید.
    ابتدا باید در راه و روش از امام پیروى کنیم و آن چه را که مى‏فرماید مبناى کارهاى روزمره خود قرار داده و با عمل نشان دهیم که از عاشقان و منتظران حقیقى او هستیم. پس از این که خود را اصلاح و از گناهان و پلیدى‏ها دورى گزیدیم، انتظار زیارت چهره زیباى حضرت دور از دسترش نیست پس بیایید اغاز کننده تغییرات باشیم
    همانگونه که دیدگاه اسلام براى تغییر یک فرد یا یک ملت، باید اول محور افکار او را تغییر داد و در این باره، راه همبستگى مادیت و معنویت، فعالیت و فضیلت را نباید از نظر دور داشت که همین روش فلسفه توحید است.تکامل، که عالى ترین هدف آفرینش است، جز در سایه این مطلب میسر نمى گردد پس عدالت در سلامت که یکی از زیر شاخه های تکامل است جز در سایه این مطلب میسر نمى گردد . براى پى گیرى این هدف و رسیدن به کمال، جز اینکه انسان ها ویژگى هاى خویش را بدانند و توفیقى در شناسایى خودداشته باشند، راهى نیست. براى موجودى که فطرتاً داراى حب ذات باشد، کاملا طبیعى است که بهخود بپردازد و درصدد شناخت کمالات خویش و راه رسیدن به آن ها برآید. پس درک خودشناسىنیازى به دلیل هاى پیچیده عقلى یا تعبدى ندارد. بنابراین، اصرارى که ادیان آسمانى و پیشوایان دینى.( بر خودشناسى و خودپردازى دارند، همگى ارشادى است(مصباح، ۲۴:۱۳۸۰در این بخش، براى آشنایى بیشتر، به نمونه هایى از آیات قرآن و روایات اشاره مى شود٧-(سنُریهم آیاتُنا فىِ الآفاقِ و فی اَنفُسهِم حتّى یتبین لَهم اَنّه الحقُّ) به زودى نشانه هاى خود را دراطراف جهان و در درون جانشان به آن ها نشان مى دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است(سوره فصلت، آیه ۵۳(.-(ولا تَکُونوا کالّذینَ نَسو اللّهفاَنساهم اَنفسهم) مانند کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند، خدا.( هم خودشان را از یادشان برد(سوره حشر، آیه ۱۹).-(علیکُم اَنفسکُم لا یضرُّکم من ضَلّ اذا اهتدیتُم) به خویشتن بپردازید و کسى که گم راه شد به. شما زیان نمى زند، اگر هدایت یافتید(سوره مائده، )۱۰۵-(و فی اَنفُسکُم اَفَلا تُبصرونَ) و در خودتان نیز آیاتى هست، مگر نمى بینید؟(سوره ذاریات، آیه۲۳).احادیث متعددى در این زمینه با مضامین گوناگون از امیرمؤمنان على(علیه السلام)رسیده کهمرحوم آمدى قریب سى روایت از آن ها را در غررالحکم آورده است(آمدی، ۱۳۷۹ ).به نمونه هایى از آنها توجه کنید :شناخت خویش، سودمندترین شناخت هاست. « معرفۀُ النفسِ اَنفع المعارف »-در شگفتم از کسى که گم شده اى را مى « عجبت لمن ینشد ضالتَّه و قد اَضلّ نَفسه فلا یطلبها »-جوید، در حالى که خود را گم کرده است و آن را نمى جوید.در شگفتم از کسى که خود را نمى شناسد، چگونه « عجبت لمن یجهلُ نفسه کیف یعرف ربه »-پروردگارش را بشناسد.نهایت معرفت این است که انسان خویش را بشناسد . « غایۀُ المعرفۀِ أن یعرف المرء نفسه »-بزرگ ترین کام یابى از آن کسى است که به خودشناسى « الفوز الاکبرُ من ظفَر بمعرفۀِ النَفسِ »-نایل شود.هر قدر بر دانش « کلّما زاد علم الرجلِ زاد عنایتَه بنفسه و بذَلَ فی ریاضتها و صلاحها جهده »-شخصى افزوده شود، اهتمامش به خودش بیشتر مى گردد و در راه تربیت و اصلاح خویش بیشتر می کوشد.همچنین حضرت على(علیه السلام) در نهج البلاغه مى فرماید:
    دانشمند کسى است که ارزش « العالم من عرف قدره و کفى بالمرء جهلا أن لا یعرف قدره »- خویش را بشناسد.، و براى مرد همین جهل کافى است که ارزش خود را نداند(نهج البلاغه،خطبه ۱۰۳انسانى که ارزش خود را نشناسد هلاک مى شود(نهج البلاغه، کلمات « هلک امرء لا یعرَف قدره »

  42. بسمه تعالی
    قرآن که سخن «دوست» است,در رگ و پوست مسلمان ریشه دوانیده ودر طول چهارده قرن اندیشه و تار و پود وجودانسان را مسخر خود ساخته و در قلمرو علم و ادب و حکمت و شیوه زندگی و سیاست به او جهت بخشیده است.برای خطور بساحت قرآن, پا نهادن است بر شرک و عجب و شک و آرزوهای موهوم دراز و لااله الااللـه شدن, نه تنها لااله الااللـه گفتن.
    پس شایسته است که ما از این نور هدایت روشنی جوییم و رو به آن آوریم.
    کلکم راع و کلکم مسئول

    “انی اعلم ما لاتعلمون”

    « مداد العلماء افضل من دماءالشهداء »
    مرکّب دانشمند از خون شهید برتر است . مسئولیت مرکّب از مسئولیت خون حساس تر و سنگین تر است
    سید جمال از دیدگاه شهید مطهری
    شهید مطهری در کتاب بررسی نهضت های اسلامی در صد ساله ی اخیر می گوید: «بدون تردید سلسله جنبان نهضت های اصلاحی صد ساله ی اخیر، سید جمال الدین اسد آبادی معروف به افغانی است. او بود که بیدار سازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد، دردهای اجتماعی مسلمین را با واقع بینی خاصی بازگو نمود، راه اصلاح و چاره جویی را نشان داد… نهضت سید جمال، هم فکری بود و هم اجتماعی. او می خواست رستاخیزی هم در اندیشه ی مسلمانان به وجود آورد و هم در نظامات زندگی آنها… سید جمال در نتیجه ی تحرک و پویایی، هم زمان و جهان خود را شناخت و هم به دردهای کشورهای اسلامی – که داعیه ی علاج آنها را داشت دقیقا آشنا شد.
    سید جمال در راستای تحقق هدف (اتحاد اسلامی) مسافرتهای طاقت فرسایی را به‏ نقاط مختلف جهان انجام داد که در نهایت سبب ساز نهضت‏های اسلامی در سده‏های‏ اخیر در مصر و ایران و الجزایر و سایر نقاط سرزمین اسلامی شده است که ویژگیهایی‏ چند بر آن قابل ذکر است:از جمله نکاتی که سید جمال همواره در چارچوب نظریه وحدت اسلامی پیگیری می‏کند بحث،«همگرایی اسلامی»است.منظور از همگرایی اسلامی، اتفاق نظر پیرامون‏ مشروعیت سیاسی نظام اسلامی از یک سو و اتحاد پیرامون کلیات اصول دین و پذیرش‏ آن از سوی فرق اسلامی، از دیگر سو است. در اینجا قبول مشترکات دینی از سوی فرق‏ اسلامی و توجه و دقت نظر به آن در راستای(بیداری اسلامی)، منظور سید جمال بوده‏ است.چنانچه با دقت به این قضیه نظر کنیم، خواهیم دید، امکاناتی روشن و بس عظیم‏ برای اتحاد عالم اسلام وجود دارد که برای ملتهای دیگر یا نیست و یا کمتر فراهم است.
    عوامل تفرقه مسلمانان از دیدگاه سیدجمال الدین اسدآبادی در قالب ۹ مورد مطرح شده است
    ۱-ترک فضایل اخلاقی و رسوخ اوصاف رذیله
    ۲-فاصله گرفتن از اسلام اصیل و اولیّه و نفوذ خرافات و بدعت‏ها در عقاید مسلمانان
    ۳-قومیّت‏گرایی و تعصبات قومی و نژادی
    ۴-عقیده بدون عمل و مسأله نفاق، قطع رابطه و عدم همکاری میان علما و زمامداران مسلمانان بلاد
    ۵-جدایی دین از سیاست و تبدیل خلافت به سلطنت
    ۶-فرقه سازی و فرقه‏گرایی-
    ۷-استبداد داخلی
    ۸-استعمار خارجی ۹-جهل و بی‏خبری و عقب ماندگی در علوم
    وراه حل
    ۱- عملگرایی در برابر تفکرات صرفا نظری
    ۲- پویایی اجتماعی در برابر روحیه صرفا فلسفی
    ۳- انقلاب‏گری در برابر محافظه کاری
    ۴- فرا اندیشی در برابر تفکرات ناسیونالیستی و منطقه‏ای
    ۵- عدم جدایی دین از سیاست‏

    ااندرو گرو رهبر شرکت «اینتل» درجواب به این سوال
    چرا(عمل راهبردی) را مهم‌تر از «برنامه‌ریزی راهبردی» قلمداد کرده‌اید. ؟
    «برنامه‌ریزی راهبردی» مثل سخنرانی سیاسی است، بیانیه‌ای است درخصوص آنچه می‌‌خواهید انجام دهید. خشک و مجرد است و فقط برای مدیران ارشد قابل فهم است. در حالی که «عمل راهبردی» برداشتن گام‌های قابل دیدن و قابل شمارش است؛ گام‌هایی که الان برداشته‌ایم و در حال برداشتن هستیم. عمل راهبردی برای همگان قابل فهم است. اصولا برنامه‌ریزی باید مثل کار واحدهای آتش‌نشانی باشد که محل آتش‌سوزی آینده را نمی‌دانند اما گروهی را آنچنان کارآمد و توانمند آماده می‌سازند که می‌توانند به پیشواز هر حادثه دشوار و پیش‌بینی نشده برون

    همانطور که بایزید بسطامی می گوید:
    کردار بیار گرد گفتار مگرد کار کرده شود آنگه گویند که کرد

    نقطه چرخش راهبردی» و آن را در روند حیات هر سازمان بسیار مهم می‌دانید. این نقطه چیست و کجاست؟
    «نقطه چرخش راهبردی» در زندگی هر بنگاه زمانی است که بنیان‌های آن در معرض دگرگونی قرار می‌گیرند. این دگرگونی ممکن است از بیرون تحمیل شود و یا خود ما آغازگر آن باشیم. نقطه چرخش راهبردی هنگامی است که تعادل نیروها از ساختار کهن، روش‌های کنونی انجام کار و راه‌های جاری رقابت به روندی تازه روی می‌آورد. این دگرگونی ممکن است فرصت بالا رفتن از نردبان به نقطه‌ای بلندتر یا آغاز سرنگونی باشد. بنابراین، نقطه چرخش راهبردی به مفهوم تغییر بنیادین در هر گونه کسب و کار فنی و غیرفنی است. تاثیر این انتقال در کسب و کار بسیار ژرف است. در ریاضی، نقطه چرخش وقتی است که علامت نرخ تغییر شیب منحنی (مشتق دوم) عوض می‌شود. مثلا از مثبت به منفی. پس از این نقطه با توسعه کسب و کار یا سقوط کسب و کار مواجه خواهیم بود.
    چگونه می‌توان تشخیص داد که یک سازمان به نقطه چرخش راهبردی رسیده است؟
    هیچ کس با به صدا درآوردن زنگ به ما هشدار نمی‌دهد که به دوره جدید آمده‌ایم. فرآیند تدریجی است. دوران انتقال آهسته و آ‌شفته است. تشخیص این که چه موقع به نقطه چرخش راهبردی رسیده‌ایم- حتی پس از آن- دشوار است. اما طی آن نخست احساس ناراحتی پدید می‌آید که گویا چیزی دگرگون شده است. درست مثل گم شدن گروهی در جنگل؛ که یک بار احساس می‌کنید گم شده‌اید اما مجددا پیش می‌روید تا بالاخره در یک نقطه، راهنما می‌ایستد و می‌‌گوید گم شده‌ایم. این همان نقطه چرخش است. بنابراین،‌ نقطه چرخش راهبردی تنها یک نقطه نیست، کوششی درازمدت و طاقت‌فرساست. پیدایش ناهنجاری‌های راهبردی نشان از رسیدن به نقطه چرخش راهبردی است. پرسش کارکنان مبنی بر این که چرا چنین می‌‌گوییم ولی چنان عمل می‌کنیم، اخطار فرا رسیدن یک نقطه چرخش راهبردی است.
    وظیفه مدیریت ارشد سازمان در دگرگونی‌های بنیادی یا به تعبیر شما نقطه چرخش راهبردی چیست؟
    مدیر ارشد سازمان مسئول رهبری سازمان و خارج کردن آن از نقطه خطر و همخوان کردن آن با نظم نوین است. تصمیم‌گیری در نقطه چرخش راهبردی وظیفه مدیر ارشد و هیات مدیره است. انتقال مخاطره‌آمیز از وضع موجود به وضع جدید را من «دره مرگ» می‌نامم. مدیر می‌فهمد که اوضاع واقعا تغییر کرده و چیزی دیگر شده است. اگر در نقطه چرخش نتواند کشتی شرکت را به ساحل امن برساند به صخره‌ها برخورد کرده و واژگون خواهد شد. چه بسا دگرگونی‌ برای مدیران عادی و بی معنی شده باشد اما نقطه چرخش راهبردی یک دگرگونی ساده نیست، زیرا ممکن است شما همه کارهایتان را به درستی انجام دهید، به کیفیت سخت پایبند باشید، در کار خود پیشتاز و چابک باشید اما ناگهان وضع دگرگون شود. مثل تغییر جهت باد در دریا در حالی که شما در قایق هستید و همه چیز به خوبی پیش می‌رود، ناگهان قایق به گل می‌نشیند! در آوردن و راه‌اندازی مجدد قایق و پیگیری مسیر درست، کار دشواری است. در چنین وضعیتی، دانش، از خودگذشتگی و کوشش فراوان نیاز است.
    پس به این جهت است که شما در گزینش مدیریت ارشد سازمان‌ها نظر خاصی دارید؟
    بله، برای جانشین‌سازی مدیریت ارشد سازمان‌ها به جای جست‌وجوی مدیری برجسته‌تر باید کسی را یافت که در راهبرد و روش گذشته سرمایه‌گذاری نکرده و به آن دلبستگی ویژه‌ای نداشته باشد؛ تنها راه بیرون آمدن از شور و مستی دیرین، فرصت دادن به دیدگاه‌های تازه است.
    اما آیا مدیران این توانایی را دارند که نقطه چرخش راهبردی را تشخیص دهند؟
    در بسیاری از سازمان‌‌ها، رهبران آخرین افرادی هستند که از بروز دگرگونی‌های چشمگیر آگاه می‌شوند! بسیاری از مدیران ارشد در برج عاج خود راحت نشسته‌اند و اخبار- به ویژه از گونه ناگوار آن- باید به سختی از لایه‌های گوناگون بگذرد تا به گوش آنها برسد. آنان با آرمیدن در اتاق‌های گرم و نرم خود اسیر باورهایی هستند که پیروزی‌های گذشته را به وجود آورده است. درس مهم این است که همه باید خود را در مسیر بادهای دگرگونی قرار دهیم. باید در دسترس مشتریان و کارکنان رده‌های پایین باشیم که یافته‌هایی دارند که از چشم کارشناسان گاه دور می‌ماند. باید میز خود را ترک کنیم و با دیدار از رسانه‌ها و خبرگان و کارکنان پرسش‌هایی با آنان مطرح کنیم. ستاره پیروزی‌های دوران گذشته، اغلب آخرین نفری است که تن به دگرگونی و سازگار شدن با منطق نقطه چرخش راهبردی می‌دهد. هم اوست که بیشترین زیان و سخت‌ترین سقوط را باید تحمل کند. البته مدیران میانی و به ویژه مدیران فروش و بازاریابی و برنامه‌ریزی تولید و مالی، یعنی کسانی که در خط مقدم جبهه کسب و کار هستند، دگرگونی‌ها را سریع‌تر می‌بینند و بهتر و بیشتر درمی‌یابند، زیرا آنها نسیم دنیای واقعی بهتر به صورتشان می‌خورد و احساس آسیب‌پذیری می‌کنند. آنها «پیشگویان سازمانی‌» هستند. برف‌های کوه در فصل بهار ابتدا از حاشیه‌ آب می‌شوند چون بیشتر در معرض آفتاب هستند.
    آیا همیشه باید به آنچه به تعبیر شما پیشگویان سازمانی می‌‌گویند، گوش فرا داد؟
    ممکن است نشانه‌هایی که پیشگویان سازمانی می‌دهند به جای راهنمایی گمراه کننده باشد. باید دقت کرد. البته همیشه باید رادار روشن باشد و به دگرگونی‌هایی که در محیط پیرامون رخ می‌دهد، همانند یک نشانه هشداردهنده در صفحه رادار نگریست. خطر در جایی نهفته است که من آن را دام «نخستین برداشت» نامیده‌ام. با برداشت نخست نمی‌توان درباره برجستگی و اهمیت یک نقطه چرخش راهبردی درست داوری کرد. باید به تجربه پرداخت. با سیستم عامل DOS و WINDOWS نیز در ابتدا با سردی برخورد می‌شد، اما بعدا معلوم شد که آنها نیروی دگرگون‌ساز بوده‌اند
    و همانطور که سید جمال می گوید باید گفت با وجود اختلاف و افتراقی که به سبب توطئه و تبلیغات استعمار بین‏ مسلمانها ایجاد شده، باز هم برای ایجاد اتحاد بین ملل مسلمان، پایه‏هایی محکم وجود دارد. [۶]با اینکه تقسیم عربی و عجمی، شیعه و سنی و… برای ایجاد فاصله بسیار موثر بوده است، باز هم آن پنج اصل مهم، برای ایجاد وحدت، موجود است. باید گفت امروز ملتهای مسلمان و بویژه دولتهای اسلامی نیز در مورد آن پنج اصل اتفاق نظر دارند:
    + اعتقاد به وحدانیت خداوند متعال
    ۲- اعتقاد به نبوت پیامبر اکرم(ص)و ختم نبوت
    ۳- اعتقاد به قران مجید که منزل من الله است
    ۴- مرکزیت کعبه بین مسلمانان
    ۵- کلمه توحید لا اله الا الله،محمد رسول الله

    حال زمانی است که طلاب ما با دانش غنی اسلامی باید در راستای اتحاد دنیای اسلام تلاش نمایند و در خارج از ایران نیز در جهت همگرایی دنیایی اسلام گام بردارند باامید برقراری اسلام ناب محمدی در سراسر پهنه گیتی . آمین

  43. سلام بر همگی عزیزاان اگر روزی اسلام واقعی باعث برداشتن ایمانیه از ریاست شود باران رحمت نازل خواهد شد ، گناه کم خواهد شد ، مرگ و بیماری کم میشود و …وان روز مردم فارس بشکرانه بر کناریش نماز برکزار میکنند و جشن میگیرند و شیرینی پخش میکنند برای دیدن ان روز روز شماری میکنم چون هرچه سعی کردم تا کنون نتوانستم چهره واقعی اش را به شما وبقیه عزیزان نشان دهم به امید انروز

  44. از باسواد ترین و مسلمان ترین انسان های روزگار
    واقعا خدا نگهدارتان باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.