خبر پارسی – مستانه مرتب – ما ایرانی ها به لحاظ برخورداری از سواد و دانش و نیروی متخصص در سطح قابل قبولی قرار داریم اما در میزان استفاده از این پتانسیل بالا سزاوار نقدهای فراوان می باشیم و باید به لیست اتلاف هایمان که شامل اتلاف زمان،انرژی،آب، مواد غذایی و غیره است، اتلاف دانش هم بیفزاییم! هر گاه به شهر خوبم می نگرم،افسوس می خورم و می گویم این شهر باید خیلی زیباتر از این باشد….
به قول دوستی ” تندباد تاراجگر نوسازی، بر باغ و باغچه های شهر گل، زادگاه بهار و سرو و نرگس و نارنج وزیدن گرفت و حریم کوچه باغ هایش را دریدند. و شهر آهسته آهسته تسلیم غریبگی و عریانی و غربت شد. باید دوباره سبز شود این شهر“
در این راستا گفت و گویی داریم با مهندس علی صفایی کارشناس ارشد شهرسازی تا شیراز را به لحاظ ساختار و زیبایی مورد بحث قرار دهیم.
*شیراز شهری فشرده است و ساختار بی نظم شهری اش نشانی از کار کارشناسی قابل قبول ندارد و آن طور که شایسته نام و تاریخ دیرینه اش است به نظر نمی آید،شما با این نگاه موافقید؟
تا حدود زیادی بله. و البته مقصر اول این بی نظمی و کار غیر کارشناسانه مطمئنا مدیریت غلط شهری است.به طور مثال در اصفهان هماهنگی،دلسوزی و همت ویژه ای بین مدیرانش موج می زند که کار را به بهترین نحو پیش می برند. آنها عاشق شهرشان هستند و این را در عمل ثابت کرده اند، نه فقط در حرف.اما در فارس و شیراز به دلیل کثرت قومی و کشمکش ها بر سر پست ها و تعویض های مدیریتی بیش از اندازه گاه شاهد حضور افرادی بر صندلی های مدیریتی هستیم که یا غیر متخصص و غیر متعهدند یا دلشان آنطور که باید برای شهر نمی تپد. متاسفانه گاهی هم دیده می شود که سودآوری ها و بازی های دیگری بر کار کارشناسی و نگاه علمی اولویت دارد.علاوه بر این ها افراد غیر متخصص فراوانی برای سودجویی وارد حوزه ساخت و ساز شده اند،از جامعه پزشکی شهر گرفته تا کاسب و کشاورز و مدیران و ثروتمندان شهر… به وضوح می بینیم پزشکان عزیزمان به دلیل پشتوانه مالی قوی هر جا دلشان می خواهد ساختمان و بیمارستان می سازند و به جز سود مالی به هیچ اصولی اهمیت نمی دهند. در کل هرکس می خواهد به سرعت به سود مضاعف برسد زمینی تهیه می کند و وارد ساخت و ساز می شود،با هر سلیقه و هر سطح سوادی در این زمینه! طبیعتا نتیجه اش هم همین است که شهر شبیه توده ای از آهن و آجر آن هم از نوع بی نظم و بی قاعده اش می شود.
*پس شهر گل و بلبل کاملا چهره اش عوض شده؟
متاسفانه همین طور است. حکایت باغ های قصردشت را همه ما می دانیم، که چگونه بوسیله پروژه سازان تهرانی چون دل سوخته ای برای شهر ما نداشتند و منفعت طلب بودند،به نابودی کشیده شد و مجوز این نابودی را هم از مسئولین شهر خودمان گرفتند!سال ۱۳۶۸ مساحت باغ های شیراز ۵۹۶۲ هکتار بوده که حدود سه هزار هکتار از این باغ ها نابود شدند.با وجودی که جمعیت شهر از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ هشت برابر شده،اما شهر به لحاظ وسعت بیست و یک برابر شده که نشان از یک گسترش خطی و لجام گسیخته است. وقتی شهرداری به عنوان مهمترین سازمان اداره کننده شهر مصوب کرده بود “باغ فرزانه” تنها باغ به یادگار مانده از دوران صفویه را تخریب کرده و به دو برج بیست و پنج طبقه تبدیل کنند،دیگر چه انتظاری از سودجویان و غیرشیرازی ها می توان داشت؟ برای درک این اشتباه بزرگ هیچ احتیاجی به تخصص در زمینه شهرسازی نیست، حتی یک انسان معمولی هم درک می کند که ساخت برج دو قلوی بیست و پنج طبقه در کانون ترافیک شهر و با آن وضعیت غیر قابل تحمل خیابان زند غربی چقدر اشتباه است و اصولا چرا باید فضای سبز تبدیل به آهن و سیمان شود،آیا واقعا منطقی است؟این خیابان به دلیل تعدد پزشکان و مراکز درمانی تخصصی و فوق تخصصی دارای توریست های درمانی بسیار است و باغ در صورت لزوم به تغییر می تواند تبدیل به یک پارک و استراحت گاه برای آنها شود،چرا که به وفور دیده ایم به دلیل کمبود جا و محل اسکان موقت از فضای وسط بلوار استفاده می کنند. باغ های زیادی هم در بولوار چمران بخاطر ساخت بیمارستان ها و دیگر ساخت و سازها خشکانده شدند.علاوه بر آنکه باغ های چمران به لحاظ زیست محیطی اهمیت فراوانی در پاکسازی هوای شیراز دارند،این خیابان برای تفریح و گردشگری در نظر گرفته شده است و اماکن مربوط به آن مثل هتل و کافی شاپ و رستوران باید مجوز ساخت بگیرد نه هر آنکس که پول کلان داشته باشد.
*اما تنها مشکل زیبایی شیراز کمبود فضای سبز نیست!
درست است. ساخت شهر در بسیاری مناطق پایه درستی نداشته و همین اشتباهات بنیادین دنباله دار،هزینه های زیادی را بعدها تحمیل کرده که شاید بسیاری هم جبران ناپذیر بوده است.شهرداری بایدنظارت بیشتری بر ساخت و سازها داشته باشد و نظرات کارشناسانه خود را اعمال کند و زیر بار هیچ تصمیم اشتباهی نرود.به عنوان مثال نگاهی به خیابان معالی آباد بیندازید که با ساخت های بی حد و حساب شبیه یک دالان بی تهویه شده و حتی ساختن مجتمع های تجاری مدرن و آپارتمان های شیک هم نتوانسته چهره آن را چشم نواز کند چون ساخت آن غیر اصولی است. هیچ نوع آینده نگری در اکثر ساخت و سازها دیده نمی شود.
علاوه بر قضیه نظم و تراکم، شهرداری باید به نماهای ساختمان ها و استفاده از رنگ ها و طرح های زیبا و جدید اهمیت دهد و مشوق باشد یا حتی سخت گیری کند و زیبایی را در همه موارد از جمله مبلمان شهری ، پل های هوایی،کیفیت آسفالت،فضای سبز،دیوارها و درب ها و حتی کاشی پیاده روها با دقت در نظر بگیرد. مجموعه همه این ها بر چهره شهر تاثیرگذارند.متاسفانه نمای اکثر ساختمان هاو آپارتمان ها تکراری،فاقدخلاقیت و زیبایی است و از رنگ های بی روح و خنثی استفاده شده است.نما و اندازه ی یک ساختمان با ساختمان کنارش هیچ تناسبی ندارد.به لحاظ زیبایی شهر دچار شلختگی و ناهماهنگی است.به دامنه کوه دراک و ساخت و سازهایش نگاهی بیندازید…فقط آجر و آهن است که به شکل عمودی بالا می رود و حتی زیبایی کوه دراک را هم تحت تاثیر منفی خود قرار داده است.توجه به زیباسازی شهر توجه به سلامت جسمی و روحی شهروندان است و از کنار آن نباید ساده گذر کرد.
*چگونه می شود با یک روند سریع،برنامه ریزی صحیح و اجرای قوی داشته باشیم؟
تنها راهش استفاده از کارشناسان فرهیخته و دلسوز است که در شیراز تعدادشان کم نیست.متاسفانه بارها دیده شده که علاوه بر کنار گذاشتن نیروی علمی عمران و معماری،اگر هم آنها با نگاهی فقط کارشناسانه و دلسوزانه از طرحی (مثل باغ فرزانه) انتقاد کرده اند،با برخوردهای نامهربانانه و تاوان های سنگین مواجه شده اند که این به لحاظ انسانی و حرفه ای قابل قبول نیست.تا زمانی که فقط به دنبال منافع و حفظ مقام باشیم کار اصولی پیش نمی رود.استان فارس پتانسیل بالا و افراد متخصص بی نظیری دارد که اگر به آنها مجال بدهیم،احتیاجی به یاری گرفتن از سایر استان ها نخواهیم داشت.