روزنامه محلی؛ در یک گفت و گوی چالشی با امید صدیق / روزنامه های شیرازی سلیقه مخاطب را پایین می آورند/ تنبلی شیرازی ها با دو روزنامه هم برطرف نمی شود!

خبر پارسی – فرزاد صدری – دانشجوی دیروز مهندسی آب که نشریه دانشجویی” دریا “را در دانشگاه آزاد اسلامی شیراز منتشر کرد،جزو اولین گروه از دانشجویانی بود که در خبرگزاری دانشجویان ایران،دفتر فارس ،مشق خبر نگاری می کرد تا شاید به واسطه ی همین حضور و نیز فضای مناسبی که در آن سال ها بر مطبوعات کشور حاکم بود،مشغول به تحصیل در رشته ی “ارتباطات”دانشگاه علامه طباطبایی تهران شود.

او با داشتن مدرک کارشناسی ارشد «ارتباطات» از محدود روزنامه نگاران تحصیل کرده در این رشته و شاید تنها کارشناس ارشد روزنامه نگاری در سال ۸۶ در شیراز بود که به حرفه روزنامه نگاری مشغول بود.مطبوعات محلی ،تعریف جایگاه و موانع آن بهترین سوژه ی گفت و گو با فردی بود که در زمان مصاحبه هنوز از پایان نامه اش دفاع نکرده بود،اما دل”دریا”یی اش به او این اجازه را می داد که به همراه «حمید روستا»،«جواد شلتوک کار» و کلا یک تیم جوان ِتحصیلکرده با  مدبریت «بهمن حاجات نیا» متفاوت ترین روزنامه آن روزهای شیراز را منتشر کند .

 سال ۱۳۸۶با «امید صدیق» به مناسبت صدمین شماره روزنامه تحلیل روز گفت و گویی چالشی داشتم که به گمانم در زمره ی بهترین گفت و گوهایم قرار دارد.حیفم آمد این گفت وگو و بده و بستان مطبوعاتی را با موضوع روزنامه محلی در فضای مجازی نداشته باشیم.از دخترم «دریا» نیز که زحمت تایپ این گفت و گوی بلند را کشید سپاسگزارم.اتفاق جالبی است که تایپیست این گفت و گو هم نام اولین نشریه ای است که امید صدیق  سردبیری کرده .کاش همه ی ما دل “دریایی”ای داشته باشیم که وسعت “دریا” مجابمان  می کند وسیع و عمیق بنویسیم.

*ار کجا شروع کنیم؟

-نمی دانم، شما قرار است گفت و گو کنید.

*به نظرم اگر شروع گفت وگو از روزنامه های محلی باشد،استقبال کنید.

-شروع خوبی است؛درواقع برای من یک شروع ایده آل است.

*پس تعریفِ شما از روزنامه محلی؟

-روزنامه نگاری محلی را از دو منظر می شود نگاه کرد؛منظر اول محدوده جغرافیایی چاپ و انتشار روزنامه محلی است و منظر دوم،بحث محتوایی روزنامه محلی است.

*حالا اگر بخواهیم به مهمترین برجستگی این روزنامه توجه کنیم،به کدام ویژگی آن اشاره خواهید کرد؟

-قطعا مهمترین برجستگی روزنامه نگاری محلی،عنصر دربرگیری آن است،به عبارتی،عنصر یاد شده برگ برنده روزنامه محلی است.در کنار این البته از ارزش مجاورت هم نباید گذشت؛مجاورت های معنوی چون حس همشهری بودن و مجاورت جغرافیایی.

*آقای صدیق شما به عنوان کارشناس ارشد ارتباط بهتر از من می دانید تعریفی که از روزنامه محلی در دنیا می شود،تعریفی نیست که ما از روزنامه های محلی داریم،در دنیا همان گونه که مثلا ما روزنامه واشنگتن پست را داریم،در همان واشنگتن، روزنامه محلی واشنگتن سیتی را داریم و گاهی حتی روزنامه های محلی واقعا روزنامه یک محله و یا دانشگاه و … است،ولی روزنامه های محلی ما نام استانی و یا منطقه ای را برخود دارند اما فقط در مرکز استان توزیع می شوند!

-اشاره خوبی داشتید.با توجه به اشاره ای که به روزنامه محلی داشتیم،ما در کشور خودمان روزنامه محلی با تعریف آکادمیک نداریم،بلکه با اغماض می گوییم روزنامه محلی.

*حتی نمونه موفقی نمی شود مثال زد؟

-شاید تنها روزنامه ای که می شود مثال زد روزنامه همشهری در تهران است که با انتشار “همشهری محله”مردم را به سمت خود جذب می کند و به اعتقاد من تا حدود زیادی توانسته نیازهای محلی مردم را برآورده کند.تیتر ها با نیازهای مردم همخوان است و کمی به آن تعریف علمی و آکادمیک نزدیک شده است.

*روزنامه های محلی حتی از تیراژ بالایی هم برخوردارند،نشریه محلی هرالد پویالوپ در آمریکا در ۳۰ هزار نسخه منتشر می شود و اخبار مربوط به پنج ناحیه را پوشش می دهد.

-دقیقا،اصلا روزنامه های محلی در کشور های پیشرفته بخش بزرگی از شمارگان مطبوعات آن کشور را شامل می شود و جزو پر تیراژ ترین روزنامه ها است.دیدگاه آن ها کاملا محلی است و عنصر در بر گیری را به خوبی دارند و هرکس به فراخور محلی که در آن کار می کند و بسته به علاقه ای که در صنف خود دارد،می تواند یک نشریه برای خود پیدا کند.

*و شما فکر می کنید بزرگترین مشکل روزنامه نگاری محلی ما چیست؟

-بزرگترین معضلی که روزنامه نگاری محلی ما دارد،یک مشکل عمومی در رسانه های مااست و آن هم شکل گیری سخت رسانه مستقل و پاگیری آن در کشور است.من مثالی می زنم؛در کشور خودمان نزدیک به ۱۰ خبرگزاری رسمی داریم اما با همین تعریف به غیر از ایرنا که خبر گزاری رسمی کشور است،می گویم که هیچ خبر گزاری دیگری در کشور وجود ندارد؛چرا که بنگاه خبری هستند؛نه خبر گزاری.

*چرا؟

-به این دلیل که خبرگزاری رسانه مستقلی است که محل در آمدش از فروش اخبار خود است،اما خبر گزاری هایی که در کشور وجود دارند-به غیر از ایرنا-خبرگزاری های آزاد هستند و هرکس به راحتی می تواند به آن دست پیدا کند،پس در این تعریف نمی توانیم اسم خبرگزاری را بیاوریم،بلکه می گوییم بنگاه های خبری هستند.

*حالا این عیب است یا حسن؟

-عیب است!چرا که در مفهوم خودش به عنوان کارکرد خبری شکل نگرفته است.

941803_10201453363721661_509172322_n

*گفته می شود روزنامه محلی باید با توجه به حجم آگهی مخاطب داشته باشد اما مردم حداقل در استان خودمان آن قدر که به آگهی اهمیت می دهند،به محتوای روزنامه کاری ندارند،این مساله جای نگرانی ندارد؟

حرف شما از این نظر که مردم ببشتر به آگهی میل و رغبت بیشتری نشان می دهند،درست است.برای این که آگهی هایی که شما از آن یاد می کنید‌،نیاز های روزمره مردم است و این آفت نیست،اتفاقا خیلی هم خوب است.نمونه موفق این روزنامه هم در کشور ما روزنامه همشهری است و معتقدم برگ برنده همشهری نیز آگهی آن است.

اما به هر حال با شما هم عقیده هستم .روزنامه ها به صورت همسان توسعه پیدا نمی کنند.به همان اندازه که آگهی های ما رشد و توسعه پیدا کرده،میزان اخبار و اطلاع رسانی به مخاطب رشد پیدا نکرده است.

معتقدم  مخاطب روزنامه محلی احتیاج دارد به اخباری دست پیدا کند که همانند آگهی ها نیاز روزمره اورا برطرف کند.او اخبار مربوط به خرید،بازار،اجناس و …. منطقه خود را نمی تواند در روزنامه ملی پیدا کند و از طرف دیگر اخبار مربوط به زندگی جامعه محلی و بومی خود را نیز نمی تواند در روزنامه ای غیر از روزنامه محلی پیدا کند.با این توضیح روزنامه محلی باید هم نیاز آگهی و هم نیاز خبری مخاطب را بر طرف کند.

* این حرف ها که شما می زنید، آرمانی است اما حتما یک جایی این روزنامه های محلی ما مشکل دارند.

-اشکالی که به روزنامه نگاری محلی ما وارد است،این عدم توازن است.بالا بودن میزان آگهی ها بد نیست که بسیار هم خوب است و درواقع نشان می دهد که رسانی توانسته اقتصاد خود را تامین کند،اما ضعف از آنجا پیدا می شود که نمی تواند به نیاز های خبری مخاطب خود پاسخ دهد و این منجر به معضلی می شود که سلیقه مخاطب را پایین می آورد.

*حالا با این تعریف هایی که از روزنامه محلی داشتید،”تحلیل روز”یک روزنامه محلی است؟

-من فکر می کنم در تحلیل روز دچار چند مساله همزمان هستیم:یکی این که ما اولین روزنامه نبودیم،بلکه ششمین روزنامه بودیم،بنابراین وارد فضایی شدیم که پیش از آن  ترسیم شده بود.

معضل دوم نوپا بودن روزنامه ما است که باید آزمون و خطا را در این مسیر طی کنیم .معضل سوم به شکل نگرفتن روزنامه محلی در کشور و نبود الگوهای خیلی مناسب بر می گردد.مشکل دیگر اقتصاد رسانه است که به نوعی ،تمام رسانه ها کم یا زیاد درگیر آن هستند.

البته مسایل جانبی دیگر مثل پایین بودن آمار روزنامه خوان که در شمارگان بسیار پایین مطبوعات محلی خود را نشان می دهد،بنابراین سوال شما را باید در این بستر پاسخ داد.

*اما دلایلی که شما ذکر می کنید،من را قانع نمی کند…

-ولی من هنوز سوال شما را پاسخ ندادم.می خواهم بگویم با توجه به بستر هایی که از آن یاد کردم،سعی کردیم یک روزنامه محلی باشیم اما با تمام این گفته ها،مردود نیستیم؛هرچند شاید ناپلئونی قبول شدیم.بنابراین هنوز خیلی زود است که خود را با تعاریف یاد شده یک روزنامه محلی بدانیم.هنوز در شناخت مخاطب دچار مشکل هستیم و به همین دلیل نیرو و امکانات برای محلی شدن و پاسخگویی به نیاز های محلی نداریم،ضمن این که ذائقه مخاطب ما که مردم استان فارس هستند،یک ذائقه تعریف شده است،بنابراین در یک مقطع کوتاه مدت نمی توانیم فضا را عوض کنیم.

ما روزنامه ای هستیم که می خواهیم در بلند مدت به یک روزنامه محلی خوب تبدیل شویم و حتی اعتقاد دارم که روزنامه محلی این پتانسیل را دارد که چه به لحاظ شمارگان و چه به لحاظ مخاطب با وجود همه مشکلات یاد شده از روزنامه نگاری کشوری هم جلو بزند.پس دو فاکتور مهم است؛یکی زمان و دیگری اقتصاد رسانه که دومی با اولی قابل حل است.

*باز هم با بخشی از صحبت شما موافق نیستم!اشاره داشتید:ذائقه مخاطب ما در استان شکل گرفته و تغییر این ذائقه زمان می برد و به هرحال سخت است.من دو مثال می زنم تا فضایی را که شما معتقدید در بلند مدت به سختی می توان عوض کرد،به راحتی و در کوتاه مدت تغییر داد!

روزنامه همشهری که منتشر شد،درست در همان شماره های نخستین مورد استقبال مخاطب قرار گرفت ،‌قبل از آن هم روزنامه های دولتی دیگر منتشر می شدند که مثل همشهری مورد استقبال قرار نگرفتند.خبرگزاری ایسنا نیز دومین مثال است.این خبر گزاری در کوتاه ترین زمان ممکن مخاطبان بسیاری پیدا کرد.به هر حال این دو رسانه بهانه را تقصیر دیگر رسانه ها نینداختند.

-هر چیز را باید در فضا و گفتمان خودمان بسنجیم.

فضایی که روزنامه همشهری در آن قرار داشت،با فضای ما خیلی متفاوت است.همشهری اولین روزنامه رنگی با کادری مجرب بود.ایسنا نیز یک منبع خبری غیر دولتی بود که این رسانه هم در فضای خاصی شروع به کار کرد.به هر حال امروز هم خیلی از روزنامه های رنگی با صفحه بندی خوب هستند اما چقدر زمان می برد تا جا بفتند؟همشهری اما در تهران منتشر شد،بافت و فضای فرهنگی تهران با شهرستان متفاوت است،پس نمی شود این دو را باهم مقایسه کرد،ضمن اینکه هم ایسنا و هم همشهری مشکل مالی نداشتند؛چرا که منابع مالی آن ها مشخص بود.این دو رسانه به نوعی دولتی یا بهتر بگویم از حمایت های مالی دولت برخوردار هستند.

*اما با این وجود باز هم جواب خود را نگرفتم،شما می گویید وقتی ما کار خود را شروع کردیم،ذائقه مخاطب شکل گرفته بود،بی شک منظور شما روزنامه خبر جنوب است که این ذائقه را در مخاطب بوجود آورده،اما بحث من این است که “تحلیل روز”با وجود شخصی مثل شما که کارشناس ارشد ارتباطات در قامت سردبیر است و اتفاقا از تیم مجربی هم سود می برد،چرا ذائقه مخاطب را به سمتی که خود می خواهد، نمی برد؟

-ابتدا بگویم روزنامه خبر جنوب بسیار موفق است که از باب مدیریتی باید از این روزنامه تقدیر کرد.

اما در تحلیل روز، دو مساله را در کنار یکدیگر داریم،اعتقادمان بر این است که روزنامه باید در بعد محلی پاسخگوی نیاز مخاطب باشد و هم مخاطب را از خرید روزنامه های کشوری بی نیاز کند و به خاطر این است که گاهی از مباحث کشور و حوزه بین الملل عکس و تیتر در صفحه می آید.

*با این توصیف باز هم معتقدید روزنامه شما محلی است؟

-این الگو البته با الگوی روزنامه نگاری محلی اصیل فاصله دارد،اما الگوی ترکیبی بهترین روشی است که می توان در کشور پیاده کرد و باید به هر الگو و هر روشی بر اساس بومیت و محلی بودن نگاه کنیم.

1939656_10201696289634657_313831671_o

*بحث ترکیبی را که عنوان می کنید،بحثی است که دیگر روزنامه های شیراز هم به همین بهانه به سراغ تیتر های ملی و فراملی می روند!اما ظاهرا آن چیزی که فراموش می شود،بوم و محدوده جغرافیایی انتشار روزنامه است!به هر حال صحبت های شما هنوز من را قانع نکرده است که یک روزنامه محلی چرا باید تیتر بین المللی بزند؟

-اگر اینجا یک کشور بود که از معیار های توسعه برخوردار بود،معتقدم از آغاز تا پایان روزنامه های محلی باید بومی باشد.

معیار های توسعه در نظر شما چیست؟

معیار هایی مثل سطح سواد(که در تعریف جدید آن سواد رایانه ای را هم در بر می گیرد)،میزان شمارگان مطبوعات و یا آمار های بین المللی توسعه .مثالی می زنم؛گاهی حتی در سبد یک خانوار چهار نفره در کشور های توسعه یافته چهار روزنامه پیدا می شود اما در کشور ما برای این خانواده چهار نفره، حتی اگر یک روزنامه پیدا شود،جای خوشحالی دارد! پس نیاز داریم که از الگوی خودمان استفاده کنیم.

*به اعتقاد شما اشاراتی که در بالا راجع به سطح سواد و یا نبودن روزنامه در سبد خانواده داشتید،دلیل خوبی برای این است که ما تیتر روزنامه محلی را ملی یا فرا ملی بزنیم؟البته بحثی هم که من می کنم شاید آرمانی باشد؛یعنی نتوانیم هرروز تیتر روزنامه خود را به مسائل استان اختصاص دهیم،اما به یک مسئله معتقدم؛یا اتفاق در منطقه رخ می دهد یا نمی دهد که در هر دوصورت ما تیتر خواهیم داشت اتفاق روی داده خود، تیتر است و در صورت نبود اتفاق مهم ،باز هم ما تیتر داریم که مثلا شهر چرا سکون و راکد است ؟

-من از قسمت دوم بحث شما شروع می کنم،معتقدم روزنامه می تواند هر روز تیتر یک و تیتر درشت خود را محلی کند.اما ما به دنبال آرمانی هستیم که در هیچ روزنامه محلی دیگری نیست.تعریفی که ما از ترکیبی داریم یعنی سمت و سویی که روزنامه های محلی دیگر می روند،متفاوت است.در واقع ما به دنبال این هستیم که از دید محلی به اخبار کشوری نگاه کنیم.

*منظورتان این است که از نظر کارشناسان موجود در استان برای رویداد ملی بهره بگیرید؟

-بله و درنهایت استان از این نظریات بهره می برد.

*به نظرم قرار نیست استان بهره ببرد،قرار است کارشناسان محلی،راجع به مشکلی ملی نظر بدهند،حالا نظر دادند اما برد این روزنامه محلی مگر چقدر است.درواقع بردی ندارد و چون ندارد،تاثیر گذاری هم نخواهد داشت.

-تاثیر گذاری را در حوضه افکار عمومی باید بگذارد.عنصر در بر گیری فقط مشمول حوضه کشوری نمی شود و به صرف این که روزنامه محلی هستیم،نمی توانیم از بحث در برگیری کشوری خودمان را دور کنیم.ما انواع و اقسام در بر گیری ها را داریم؛دربرگیری منطقه ای،محلی،استانی،کشوری و بین المللی.بنابراین دربرگیری عنصر مهمی است.پس به هیچ عنوان قبول ندارم که اخبار بین المللی را پوشش ندهیم

*و جای این اخبار باید صفحه اول با تیتر درشت باشد(در یک روزنامه محلی)

-جای آن مشخص نیست نمی شود پیش بینی کرد که تیترِ یکِ ما، فردا چیست.آن چیزی که در نهایت در این قضیه موثر است،میزان ارزش خبری یک خبر است پس اگر روزی اخبار کشوری را نداشتیم ظلم به مخاطب محلی است که آن خبر را به مخاطب خود نرسانیم.

*ببینید دو بحث است؛یکی این که ما هرروز اخبار داغ در کشور به مفهوم دربرگیری نداریم،اما مطبوعات محلی ما باز هم تیتر یک خودر را اخبار ملی قرار می دهند.

دوم اینکه بیشتر اوقات سلیقه گرانندگان روزنامه و در راس آن سردبیر است که مشخص می کند که آن خبر مهم است،اما واقعیت این است که خبر یاد شده برای مردم مهم نیست!

-خیلی طبیعی است که سلیقه حرف مهمی را بزند.از وقتی که خبر تولید می شود تا وقتی که خبر دست مخاطب می رسد ما با انواع و اقسام دروازه بانان خبر روبه رو هستیم؛از خبرنگاری که خبر را تولید می کند تا دبیر سرویس،دبیر خبر،سردبیر و حتی توزیع کننده ی روزنامه.همه این ها سلیقه ای است و در نهایت این سلیقه مشمول یک داوری می شود،اما این داوری نهایی مردم است که سلیقه را بپذیرند یا نپذیرند.

*کیت مارش،ناشر ارشد نشریه محلی واشنگتن سیتی می گوید:ما به دنبال نوعی حس شخصی احساس ، تعلق داشتن و حس فرهنگی در نشریه مان هستیم،این احساس تعلق داشتن به بوم و زادگاه خود چقدر در روزنامه نگاران محلی ما پیداست؟

-قبل از گفت و گو قرار گذاشتیم سوال سخت نپرسید.

*سوالم سخت نیست.من برای ادامه گفت و گو از یکی از بهترین نشریات محلی دنیا مثالی آوردم،از طرفی شما کارشناش ارشد ارتباطات هستید،می دانم می توانید خوب پاسخ دهید.

-سوال شما نسبی است.نمی شود گفت احساس تعلق وجود ندارد.نهایت کار مکتوب می شود و به نظرم این احساس تعلق را من به خصوص در خبرگزاری های موجود در استان می بینم،به دلیل آنکه دست آنها باز تر است و به صورت نسبی برای هر خبرنگار روزنامه محلی این قضیه وجود دارد.

*می دانید که در دنیا مردم به مفهوم عام آن ارتباط خیلی خوبی با نشریه محلی دارند،در اینجا افراد عادی و توده مردم چقدر در روزنامه محلی جای دارند؛چه به لحاظ مطالبی که به آنها می دهیم تا بخوانند و چه نقشی که خودشان می توانند در تولید خبر و گزارش ایفا کنند.

-در رفع نیاز مردم خیلی کار داریم ،زمانی می توانیم بگوییم در رفع نیاز مردم موفق بودیم که همان قدر که به لحاظ آگهی روزنامه محلی ما مورد توجه قرار بگیرد،به لحاظ مطلبی هم مورد توجه قرار بگیرد.

اما در جواب قسمت دوم سوال شما یعنی ارتباط رسانه با مردم باید بگویم ما خیلی ضعف داریم و آن رشد نیافتگی روزنامه محلی است.در دنیا رادیو های محلی حتی نسبت به افراد محله شناخت دارند،بنابراین در دنیا این ارتباط تنگاتنگ است.

*سئوال آخرم در واقع یک مثال و نظر است که  دوست دارم به آن جواب دهید.گفته می شود شیرازی ها آدم های تنبلی هستند،اگر واقعا این گونه باشد روزنامه های محلی در رفع این عادت بد چه کاری می توانند انجام دهند؟

-تنبلی شیرازی ها با دو روزنامه هم برطرف نمی شود!

13 دیدگاه برای “روزنامه محلی؛ در یک گفت و گوی چالشی با امید صدیق / روزنامه های شیرازی سلیقه مخاطب را پایین می آورند/ تنبلی شیرازی ها با دو روزنامه هم برطرف نمی شود!

  1. جناب آقای صدری !
    تجربه شما در خبر پارسی نمونه موفقی از سایت خبررسانی محلی است.
    در ادامه راه برای شما وهمکارانتان آرزوی بهروزی دارم.

  2. از اینکه یاد دوران طلایی تحلیل روز را زنده نگه می دارید سپاسگزارم؛ کلی خاطره برای من زنده کردید. و البته آن تحلیل، محصول همراهی دوستانی چون شما و تلاش تیمی بود که هر کدام برای خودشان این روزها جایگاهی دارند؛ ارادت ما اما دیرینه است؛ دل دریاییتان شاد. دست دخترخانمتان هم درد نکند؛ نکته جالب دیگر اینکه عکس آن مصاحبه و آن روی جلد و این عکس هایی که گذاشته اید را یک نفر گرفته؛ اولی را در خراد گرم 86 در شیراز و دومی را در دیماه سرد 92 در تهران ؛ علیرضا صمدی

  3. چرا انقدر به زندگی در گذشته علاقه داری صدری؟ همش داری گذشته رو زیرو رو می کنی؟ آخه مصاحبه های صد سال پیش چه جذابیتی داره؟؟؟

    1. تا الآن برای بیش از سیصد تفر جذابیت داشته موضوع هم کهنه نیست روزنامه محلی – اینجا شیراز روزنامه محلی کم ندارد و متاسفانه عادت نداریم روزنامه های همدیگر را بخوانیم در اینترنت بیشتر با هم مهربانیم بعد هم این نشخیص ماست با سواد اندکمان مجبور نیستی هر مطلبی را بخوانی اگر مطالب جذابتری داریم آنها را بخوان اگر نه سایت های دیگر ماشالله تعدادشان کم نیست یکی را انتخاب کنید که مثل ما در گذشته نباشد

      1. سردبیر عزیز و محترم از مطالب و اخبار بسیار خوبتان تشکر می کنم. این جواب اصلا از شما قابل قبول نیست. این جواب از روی عصبانیت است که افت کار خوب شما می شود. اگر کسی بی ربط می گوید شاید او ناراحت است تحمل شما، نشانه بزرگی شما است. اصلا چطور دلت میاد با مخاطب خودت اینجوری صحبت کنی؟ به تو امید داره کجا بره؟

      2. مهم انعکاس نقد این مخاطب بود – عصبانیت سردبیر هم برداشت شماست – در هر حال از شما متشکریم

  4. این جه مطلبی است که عنوان کرده اید؟ جرا یک مطلب توهین امیز را در سایت خود و بر علیه شیرازی ها عنوان می کنید؟ کی میکه شیرازی تنبل است؟ ما زرنک نیستیم ولی زرنک به مفهوم رند نیستیم
    این جه سیاستی است که در سایتی که خود را متعلق به شیراز می داند از این عبارات استفاده می شود؟ به جای انکه در زدودن این تصور نادرست از ذهن مردم بکوشیم خودمان بر علیه خودمان حرف می زنیم؟!!!! واقعا که جای خجالت دارد

  5. اقای سردبیر محترم٠ ایا نمیخواهید جوابکوی مطلب توهین امیز مندرج در سایت خود نسبت به شیرازی ها باشید؟!!!!!

    1. کدام توهین عزیز من . حرف آقای صدیق طنز بود. هر چیزی را جدی نگیرید . صدیق خودش یک شیرازی است و همسرش نیز بنابراین خواسته در قالب طنز تلنگری هم زده باشد.عادت های هر قوم با قوم دیگر متفاوت است با این وجود خاک شیراز دامنگیر است و مردمش مهربان حتما مثل همه مردم دیگر ایران و دنیا نقایصی هم دارند اما نقص هم اگر هست دوست داشتنی هستند .

      1. چه طنزی؟ آیا می توان به بهانه طنز هر چیزی را بیان کرد؟ آیا پسندیده است به بهانه طنز، ترک ها را …… ، اصفهانی ها را ……. قزوینی ها را ……. لر ها را …….. رشتی ها را ….. خطاب کرد؟ آیا این طنز است؟ آیا یک شیرازی واقعی راضی می شود درباره خودش به قول شما طنز بگوید؟!!!!!
        آیا در یک رسانه اصفهانی، درباره …….. اصفهانی ها جک می نویسند؟

        حداقل انتظار من از سایت شما این است که این قسمت توهین آمیز را حذف کنید.

  6. بابا این صدری خودش شیرازی نیست زورش گرفته می خواد لج ما شیرازی ها رو هم دربیاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.