در نامه سر گشاده جمعی از فعالان عرصه سلامت به دکتر ایمانیه عنوان شد:روش مدیریت شما عوارض بسیار جدی برای سلامت فارس بوجود آورد

خبر پارسی – جمعی از فعالان عرصه سلامت فارس در نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز ،ضمن تقدیر از زحمات وی بخصوص در زمینه سخت افزاری،نوع مدیریت دکتر ایمانیه را مورد نقد قرار داده و معتقدند که روش مدیریتی ایشان عوارض بسیار جدی برای این دانشگاه و سلامت فارس بوجود آورده است.

فعالان عرصه سلامت همچنین در این نامه اهمیت دو چندان دکتر ایمانیه به ظواهر دین را  موجب رشد جماعتی ظاهر سازدر اطراف ایشان دانسته اند که همه به جز جمع خود را غیر متدین – البته نه غیر مسلمان! می دانند.

در این نامه همچنین رویه هیئت جذب اساتید،ناصواب دانسته شده و آمده: چه شده که همه باید از غربال یک فردخاص در هیئت جذب بگذرند تا متعهد محاسبه شوند؟

در ادامه متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبر پارسی قرار گرفته منتشر می شود با این توضیح که این حق را برای ریاست محترم دانشگاه قائل هستیم که در صورت تمایل پاسخ ایشان را به طور کامل در خبر پارسی منتشر کنیم.

باسمه تعالی                                                                                   

محضر مبارک استاد ارجمند جناب آقای ایمانیه – ریاست محترم دانشگاه

با سلام و  عرض ادب وتبریک ایام الله فرخنده دهه ی مبارک فجر

چالشهای جدی پیش روی سلامت فارس و نگرانی های عمیق موجود، ما را بر آن داشت تا انتقادهایی جدی و روشن را به نوع نگاه و مدیریت جنابعالی به حضورتان عرضه بداریم. قبل از بیان ،خداوند بصیر و عالم را شاهد می گیریم که قصدی جز اصلاح امور دانشگاه پس از دوره ای طولانی مدیریت پر انتقاد فردی نداریم و به جد معتقدیم که مشکلات ساختاری قابل حل سلامت این استان – و نه آن بخشی که ناشی از مشکلات مزمن و صعب العلاج وزارت بهداشت است -تنها با ایجاد تغییرات جزیی و رو بنایی برطرف نمی شود. امید است این روشنگری های صادقانه و بعضا تلخ ختم به خیر شده و موجبات بروز کینه و عداوتی نگردد.

 قصد نگارش این نامه را نداشتیم اما اصرار بیش از حد جنابعالی و دوستانتان و رایزنی های بسیار گسترده تان برای حفظ  طولانی تر از  حد قانونی حضور در این سمت و نیز لزوم  لبیک به ندای سکاندار دولت تدبیر و امید مبنی بر عدم سکوت دانشگاهیان ما را برآن داشت تا من باب ادای تکلیف نکاتی را متذکر شویم:

۱ .معتقدیم که جنابعالی زحمات  قابل توجهی را در عرصه ی سخت افزاری در دانشگاه متحمل شده و آثاری در خور به جا گذارده اید که البته اجرتان نزد خداوند بصیر محفوظ است و ماندگار  و اوست که بهترین حکم کننده است.

۲ . در عرصه نرم افزاری خصوصا در نوع مدیریت کلان جنابعالی روشی را اختیار نمودید که عوارضی بسیار جدی هم برای دانشگاه علوم پزشکی شیراز و سلامت فارس پهناور به بار آورد و هم برای جنابعالی که ذیلا تنها به بخشی از آنها اشاره خواهیم کرد:

الف- نوع نگاه شما به مدیریت به عنوان مقوله ای تماما متمرکز به فلج عملی کلیه معاونت ها و امور تخصصی کارشناسی آنها انجامیده است. به عبارتی شما با نوعی مقیاس قرار دادن خود و تفکراتتان در همه عرصه ها اجازه ی ظهور و بروز تفکری را نداده اید و همگی معاونین محترم جنابعالی تنها مجری سیاست های رئیس هستند و نه سیاست های اجرایی هیئت رئیسه.در این نوع نگاه آنکه تابع تر است مقرب تر و آنکه چالشی تر است مغضوب ترخواهد بود.

ب- اهمیت دو چندان جنابعالی به ظواهر دین- که البته خود ملتزم به بطون آن هستید- موجب رشد جماعتی ظاهرساز در اطرافتان شده که همه بجز جمع خود را غیر متدین – البته نه غیر مسلمان! -می پندارند و متاسفانه این کار اسبابی شده برای رواج تزویر و تظاهر در جمع حلقه ی پیرامونی تان و این موضوع به دلزدگی قاطبه ی دانشگاهیان و گاه حتی دوری گزینی ایشان از مقوله های با رنگ و بوی مذهبی منجر شده است. کنکاش جدی شما و به تبع آن دوستانتان در مباحث مذهبی افراد و اصل قرار دادن ظاهر افراد، این نگاه را به بیننده ی این رفتارها متبادر می کند که شاید اصل دین ظاهر آن بوده نه باطنش.

ج – رویه ناصواب ساری و جاری بر هیئت جذب اساتید خود مقوله ای غریب و ناعادلانه است. اعمال نظر شخصی جنابعالی بر همه جای این گزینش سایه گسترده است و عملا افراد مورد نظر جنابعالی به راحتی با حذف دیگر ذی حقوقان وارد این عرصه می شوند و افراد مخالف و منتقدتان بندرت توان عبور از این فیلتر خاص را دارند. مصداق هایی زنده موجودند که در صورت نیاز به حضورتان – گرچه بی اطلاع نیستید- عرضه خواهیم داشت.

چه شده که دوستان و همفکران جنابعالی هیئت علمی شدن افراد را عطیه ای الهی از جانب شما ! به سایرین محسوب می کنند؟

چه شده که همه باید از غربال یک فردخاص در هیئت جذب بگذرند تا متعهد محاسبه شوند؟

د – در نگاه مدیریتی جدید وزارت بهداشت ظاهرا مقرر گردیده بود جنابعالی به تغییرات گسترده ی محتوایی – و نه شکلی – دست بزنید. نتیجه چه شد؟

احدی از منتقدین سیاست خود را با حکمی به سرپرستی! معاونت پژوهشی منصوب نمودید و فردای آن روز اختیار مراکز پژوهشی را از وی سلب نموده ! و به معاونت محترم قبلی خود سپردید آن هم  باحکمی تحت عنوان قائم مقام رئیس دانشگاه در امور مراکز تحقیقات !

آیا این را چیزی جز دهن کجی به قاطبه ی منتقدین عملکردهای مدیریتی خود ترجمه می کنید؟

آیا این به معنای عدم باور قلبی شما به لزوم تغییر محتوایی تلقی نمی شود؟

از طرف دیگر عزیزی که در حوزه ی معاونت درمان حضور و دستاورد ویژه ای نداشت و عملا این حوزه ی خطیر را به دست دو برادر عزیز سپرده بود تا با نگاه های خاص و بعضا تنگ نظرانه ی خود این مجموعه را عملا زمینگیر نمایند، چه شایستگی ویژه مدیریتی – شایستگی های علمی ایشان به عنوان استاد بخش بیهوشی به جای خود محفوظ – داشت که معاونت توسعه و منابع دانشگاه – که جدی ترین و راهبردی ترین معاونت مدیریت دانشگاه است – را به وی سپردید؟

الا اینکه ایشان در عمل مجری محض دستورات جنابعالی بوده و هستند و دیگر هیچ.

ه – در حوزه ی امنیتی دانشگاه دوستان جنابعالی همچنان با پیروی از نگاه گذشته به مقوله های دانشگاه مینگرند و بیشتر پیگیر حراست از جنابعالی دربرابر منتقدین هستند تا حراست از کلیت دانشگاه. روندهای ناصواب پیگیری پرونده سازی برای مخالفین و منتقدین و تند روی های گاه باندی و جناحی باید جای خود را به التزام حراست به حفظ شأن دستگاه و پرسنل خدوم آن بدهد ولاغیر.

و- جنابعالی همچنان با حفظ دو حوزه ی جدی پشتیبانی و نیز امنیتی دانشگاه تنها با تغییرات جزیی تر در  یکی – دو بیمارستان آن هم با استفاده از نیروهای بی ضرر و غیر منتقد جدی و غیر چالشی، سعی در اقناع مسئولین وزارت بهداشت به حصول تغییر نموده اید، درحالی که به نظر می رسد این تغییر جدی باید در باور جنابعالی صورت پذیرد نه در شکل کار که آن هم با شناختی که از عملکرد و نظرات شما بدست آمده است، بعید به نظر می رسد.

ز-  جنابعالی انسانی متشرع اید و انگشت اتهامی در خصوص ایجاد زمینه های دوری از انصاف و عدالت به سوی خود را برنمی تابید اما بگذارید خیلی واضح به حضورتان عرضه بداریم که اتفاقا زمینه های زیادی از ایجاد دوری از انصاف و عدالت را در بخش های مختلف تسهیل نموده اید، از جمله در جذب اعضای هیئت علمی که بیان شد، اما آنچه در یکی از بخش های آموزشی شاهد و ناظر هستیم را به حضورتان معروض می داریم و می دانیم که این موضوع با علم و توافق شما صورت پذیرفته است و این را تنها به عنوان مثالی از اقدامات فراقانونی و غیر شرعی شما بیان می کنیم، گرچه موضوعات جدی دیگری نیز وجود دارد که به تدریج آن ها را بیان خواهیم کرد.

در بیمارستان مادر و کودک غدیر اجازه داده ایدکه یک بخش دانشگاه متاسفانه چندین نفر از متخصصین فارغ التحصیل را اجیر نموده و شیفتی دویست و بیست هزار تومان به ایشان بدهد و مبلغی چهار، پنج برابر این مقدار به حساب اساتیدی واریز شود که در این بیمارستان حضور ندارند و در جایی دیگر مشغول فعالیت همزمان اند.

استاد محترم آیا این حق الناس نیست؟ آیا این تیشه به ریشه ی شأن این رشته ی مظلوم نیست؟

آیا این عدم حضور اساتید محترم و دریافت وجهی از محل فعالیت همکارانی از جنس ایشان سیئه محسوب نمی شود؟ آیا این به رواج امر ضد فرهنگ بهره کشی از همنوع منجر نمی شود؟ آیا اگر عوارضی در این وضیعت برای بیماری رخ دهد، باز هم استاد محترم این بخش خود را شریک عوارض می داند یا فقط در دریافتی ها سهیم اند؟

استاد محترم، آنقدر شأن علمی یک بخش دانشگاهی در زمان شما تنزل یافته است که همه در تلاطم گرفتن اتاق عمل های هرچه بیشترند، آن هم بدون حضور فیزیکی !

آیا این قانونی است؟ آیا شرعی است این رویه ی ناصواب؟

بله! ایشان اساتیدی هستند دارای شان والا و گرانقدر، اما نوع نگاه مدیریتی شما به ایشان نیز اجازه ی بهره کشی از همنوع را داد. چه ایرادی داردکه این بزرگواران به جای استثمار همکاران فارغ التحصیل خود، خودشان تعدادی از برنامه ها  را پوشش دهند و بقیه را هم واگذارند جهت امرار معاش این عزیزان جوان غیر هیئت علمی و محروم از فضای کار مستقل.

آیا سزاست با هدف بهبود درآمد گروهی از اعضای محترم هیئت علمی شأن سایر متخصصین این رشته و خود رشته را با به استثمار کشیدن این عزیزان به تاراج دهیم. آیا صرف نبودن فضای ثانوی کار برای این قشر مظلوم مجوزی به ما می دهد که از آنها بهره کشی کنیم؟ آیا این منکر نیست؟ مجوز شرعی و قانونی این کار ناصواب از کجا صادر شده است استاد متشرع؟

آیا صرف حمایت همه جانبه ی اساتید محترم این بخش از جنابعالی و سیاست هایتان برای ایشان صدور مجوز شرعی انجام هر امر غیرقانونی و غیر شرعی را به دنبال داشته است؟

برادر عزیز و ایمانی!

بپذیریم که استثمار در همه ی اشکال آن بد است و در همه ی مقیاس ها . ما اگر بخواهیم به استثمار کهن این سرزمین اسلامی پایان دهیم ابتدا باید خود عامل به عدم اجازه و عدم علاقه به این مقوله های عفن در همه ی حیطه های مدیریتی باشیم.

ضمن عرض ارادت مجدد به حضور شما برادر عزیز، اعتقاد جدی به لزوم تغییر کلان مدیریت دانشگاه در دوره جدید حیات سیاسی – اجتماعی ملت بزرگ و مسلمان ایران را یادآور می شویم و همچنان معتقدیم که شما عزیز بزرگوار باید ضمن سپردن سکان هدایت دانشگاه به فردی معتقد و ملتزم به خرد جمعی، به استراحتی بپردازید و صد البته به بازبینی و بازنگری در عملکردهایتان و نتایج آن.

 دلمان می خواهد شما به عنوان سرمایه ای صاحب تجربه با حفظ شأن و جایگاه برای نظام  حفظ شوید و آیندگان از تجارب مثبت شما استفاده نمایند.

توفیق روزافزون شما را از خداوند متعال خواهانیم.

                                                                 راه امام و شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس پاینده باد

 

۲۲ بهمن ماه ۹۲

جمعی از فعالین دانشگاهی عرصه ی سلامت فارس

105 دیدگاه برای “در نامه سر گشاده جمعی از فعالان عرصه سلامت به دکتر ایمانیه عنوان شد:روش مدیریت شما عوارض بسیار جدی برای سلامت فارس بوجود آورد

  1. بعدازسخنرانی رئیس جمهور ، کم کم آقای دکتر ایمانیه باید غزل خداحافظی را بخوانند

  2. حراست دانشگاه به جای حراست از دانشگاه حراست از ایمانیه در مقابل منتقدان انجام می دهد.
    جمله بسیار جالبی بود

  3. خدا رو شاهد میگیرم که مطلبی خلاف آنچه که فکر میکنم درست است ننویسم… متاسفانه عمر مدیریت ایمانیه حتی برای کسی که مدیریتش علمی و اصولی باشد پایان یافته است … ایشان باید بپذیرد که مقاومت و لج بازی اش در مقابل قاطبه دانشجویان و دانشگاه و فعالین سلامت فقط و فقط شان و جایگاه ایشان حتی دیگر در کسوت استاد را هم پایین میاورد…

  4. متاسفانه ایمانیه فقط در ظاهر عوض شده و هنوز در عرصه جو دانشگاه تغییری حاصل نشده … متاسفانه شوری صنفی خوابگاه ها بعد چند ماه تایید صلاحیتاش اعلام نشده و از این حیث دانشگاه از شوری نگهبان و انتخابات ریاست جمهوری جلو زده… خبرا حاکی است که اکثر کسایی که برا تغییر تو دانشگاه تلاش کردن تحت فشارن و تایید هم نمیشن….

  5. عده ای با خیال راحت عنوان می کنند که حامیان ایمانیه ناچیزند و 7 درصد بیشتر نیستند در صورتی که این تحلیل اشتباه است زیرا همین 7 درصد اندازه 70 درصد قدرت دانشگاه را در اختیار دارند

  6. دوستان خوبم در عرصه سلامت
    سلام
    اولا که استاد هاشمی هیچگاه منتقد دکتر ایمانیه نبوده . اگر خلاف می گویم سخنرانی ای ….مقاله ای….ارائه فرماوید
    ثانیا اختیارات ایشان کم نشده و استاد حاتمی جایگزین دکتر رضائیان شده اند
    ثالثا این عزیزان شجاع عرصه سلامت نام ندارند

    1. salam sadeghkhan,albatte nafarmoodid sadeghkhalkhali hastid ya sadegh ahangaran ya sadeghe zibakalam ,pas khodeto moarrefi kon vase tarafdaraye dr ke risk nadare. nokteye dovvom ishoon montaghed bood vali na tond. sevvom dr rezaeyan ghaem maghame raise daneshgah dar marakeze tahghighati nabood balke zir majmooeye moavenate pajhooheshi bood,deghghat konid dar hokme dr hatam hatta ghaid nashode ba moavenate pajhooheshi hamahang beshe,,,

      1. مخاطبین محترم بزرگواری می کنند اگر فارسی بنویسند

    2. صادق جان
      سلام
      1- دکتر هاشمی اگر منتقد و حتی مخالف دکتر نبودند دلایل برگزاری جلسات متعددشان برای طراحی حرکت های نو خلاف عملکرد دکتر ایمانیه چه بود. ما کاری به تبعیت ایشان از نظر استاد ملک حسینی- در نهایت امر- نداریم و تصمیمشان برای خودشان محترم.اما اگر میخواهید منطقی و نه از روی تعصب نگاه کنید مقایسه ای کنید بین نوع کلام بکار رفته در ابلاغ دکتر ایمانیه برای دکتر بهادر و سیاق قلم حکمی که برای دکتر هاشمی عزیز زدند
      2- احتمالا اطلاع ندارید باز هم رجوغ کنید به حکم با ابلاغ اختیار مالی برای دکتر حاتم(نه حاتمی) و ابلاغ مسئولیت دکتر رضاییان همه چیز بر شما عیان خواهد شد اگر بخواهید
      3- اینکه این عزیزان بقول شما شجاع عرصه ی سلامت چه کسانی هستند روشن است تقریبا 92% از کارکنان و دانشگاهیانند که نه بزرگی به ادامه ی حضور تفکر دکتر ایمانیه و دوستانشر گفتند اما ایشان با عوض کردن رنگ ،خود را به خواب زدند اما برای اینکه بهتر این شجاعان را بشناسید دعوتتان میکنیم به شستن واقعی چشمان مبارک و نگاهی نو به دور و برالبته نه آلوده به تکلیف؟!

    3. دکتر رضاییان به عنوان دبیر شورایعالی مراکز و زیر نظر معاون پژوهشی دانشگاه فعالیت می کردند.حکم دکتر حاتم قاءم مقام رییس دانشگاه و دبیر شورایعالی مراکز است و محل استقرار ایشان بر خلاف دکتر رضاییان که در معاونت پژوهشی بود در برج پژوهشی نمازی است. به اعتقاد من دلیل این ابلاغ برای دکتر حاتم بیشتر دلجوییازایشان بود وگرنه هم خود دکتر ایمانیه و هم به خصوص دکتر حاتم به خوبیی میدانند که جدا کردن امور مراکز از معاونت پژوهشی شدنی نیست و این.امر هم اممراکز ضربه میزند و هم معاونن پژوهشی را خلع سلاح می کند.

  7. با سلام
    چرا نام و سوابق امضا کنندگان این نامه منتشر نمی شود؟
    متاسفانه به نظر می رسد جمعی دو سه نفره که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری نظراتی با 180 درجه اختلاف از اصلاح طلبی واعتدال، و دقیقا همراستا با دکتر ایمانیه؛ داشته اند (امثال دکتر لطفی) ،با هدف بهره مندی از منافع خاص اقدام به انتشار نامه هایی از این دست می کنند و چیزی جز منافع شخصی برایشان مهم نیست.

    1. اسامی پیش ما محفوظ است – حتی اگر 3 نفر هم باشند می شود جمعی – فعلا تمایلی به انتشار نام خود ندارند

    2. پاسخ به برادر معترض به عدم انتشار اسامی
      سلام.چیه حاجی بازم میخوای بری دنبال پرونده سازی های زشت.اینا2-3 نفر نیستن ودر بدبینانه ترین حالت به اندازه ی 92درصد نظر سنجی نباشن به اندازه ی طرفدارای 8 درصدیتون هستن که لااقل .و من چند نفرشونو که میشناسم چغر تر از این حرفان که فکر کنین.پیشنهاد میکنم حتما از روش چسبوندن قضیه های اخلاقی و مالی و … که البته اوستایین توش استفاده کنین شاید بشه امید وار بود که کمکی بکنه به نگهداری اوستای دیندارتون.
      بعد هم محتوای بیانیه رو جواب بدید نه پی پیدا کردن اسم مخالفاتون باشین.دکتر هم دست از رو زدن به هر کس و ناکسی واسه موندگاری برداره بخدا قسم دیگه خیلی قضیه سبک شده .تو تهران که به هرکسی رسیده التماس دعا داشته برا نگه داشتنش .ولی مطمئن باشه که رفتنیه.مجبورمون کرده که دیگه شروع کنیم به گفتن نگفتنی هایی که دلمون نمی خواست شروعش کنیم

    3. دوست عزیزی که با نام بردن از دکتر لطفی و اتهام زنی به مخالفان آن ها را پی گیر منفعت شخصی تلقی کرده اید
      سلام
      اول اینکه بنده هم از امضا کنندگانم اما هیچگاه هم خط و ربط دکتر ایمانیه نبوده ام .بعد هم در قاموس مدیریتی ایشان افراد و تفکراتی رشد کرده اند که ترور شخصیت هنر هر روزه شان است.همه را متهم به هر چه دلشان میخواهد میکنند.
      این قوم همه بجز حلقه ی اطرافیان خود را غیر صالح و نامحرم میدانند و همه بجز خود را منفعت طلب و مقام پرست .اما به خود که میرسند التماس برای در قدرت ماندن را ادای تکلیف وحجت شرعی و …میدانند.
      پاسخ به یک سوال پاسخ کلیدی به این موضوع را روشن میکند که ما دنبال پست و مقامیم یا شما و دوستانتان:
      پس از انتخابات اخیر و نه بزرگ ملت به تفکر شما و دوستانتان دست و پازدنهای عجیب و غریب و دور از عقلانیت شما برای ماندگاری در قدرت بوی دلبستگی به پست و مقام و منفعت شخصی میدهد یا انتقادات ما به مدیریت قبیله ای و تک نفره و مرید پرور بر دانشگاهی که خانه ی ماست نه ملک شخصی کسی؟

      1. دوست عزیز سلام
        شما که از امضا کنندگان این نامه هستید لطفا به این سوال جواب دهید
        – چرا دکتر لطفی که حساسترین معاونت دکتر ایمانیه را برای چند سال داشته اند بعد از انتخابات و ریاست جمهوری روحانی مخالف دکتر ایمانیه شده اند و قبل از انتخابات هیچ مخالفتی با ایشان نداشته اند؟
        دوستان در اینکه دکتر ایمانیه باید برود شکی نیست ولی متاسفانه به نظر می رسد باندهای قدرت فعال شده و قصد فریب افکار عمومی را دارند. برای این باند ها بهترین گزینه پیش رو جا کردن یکی از افراد سرسپرده در لباس مخالفت دکتر ایمانیه و همراستا نشان دادن این چهره با دولت می باشد تا از موج بوجود آمده بهترین بهره برداری شود. به نظر می رسد برای کسانی که نامه مخالفت با دکتر ایمانیه را امضا می کنند قصد و نیت تهیه کنندگان این نامه مهم نیست و فقط رفتن دکتر ایمانیه با هرروشی مهم است. کمی آینده نگر باشیم

  8. جان من یه کم برو استراحت کن دکتر ایمانیه عزیز تا ما هم یه نفسی بکشیم

  9. ببین ایمانیه چیکار کرده که کسی جرات نداره نه نام واقعی خودش را در کامنت ها بگوید و نه نام خودش را در زیر نامه ها
    معلومه حراست نقش خودش را خوب انجام داده

  10. برادر صدری عزیز
    سلام و خدا قوت
    کامنتی را که دارای هیچ مضمون توهین امیز نبود و واقعیاتی تلخ بود را به صورت 1-2-3- 4 دو بار فرستادم ولی هر دو بار مورد ممیزی قرار گرفت کاش ان را بگذارید ممنونم.

    1. باور کنید همه موارد مورد اشاره شما مشکل داشت – شما خودت را بذار قاضی – با اسم مستعار کامنت می گذارید هیچ مسئولیتی هم برایتان ندارد و بعد هر چه می خواهید می نویسید اینجوری نمی شود برادر ما رنج دوران برده ایم خون دل ها خورده ایم تا سایت پا گرفته !

  11. من هم حاضرم از دکتر ایمانیه تعریف کنم البته به شرطی ک:/.- قول بدهد و برود

  12. با سلام خدمت صادق عزیر البته ما متومه نشدیم ایشون صادق خلخالی صادق لاریجانی صادق زیبا کلام یا صادق اهنگران هستند:اقای دکتر رضاییان قایم مقام رییس دانشگاه در مراکز تحقیقاتی نبود و حداقل در ابلاغ هگاهنگی با معاونت پژوهشی هم ذکر نشده بود.این عزیزان عرصه سلامت 1000دانشجوی امضا کننره نامه به وزیر 100متخصص امضا کننده انجمن های صنفی پزشکان عمومی 323امضا کننده نامه به رییس جمهور و 92درصد دانشگاهیانی هستند که به دکتر ایگانیه نه گفتنر حالا شما کدوم صادق هستید؟

  13. به دکتر ایمانیه باید گفت با پشتکار ترین مدیر حال حاضر جهان
    اینهمه درخواست برای عزلش ولی هنوز سرپاست

  14. واقعا جالبه احمدی نژاد خوب این هیئت جذب رو آورد، ایمانیه هر کاری دلش میخواد انجام میده اسمشو هم میذاره حکم هیئت جذب! یکی نیست بگه آقای رئیس شجاعانه وایستید بگید خودم دوست دارم، دلم میخواد! چرا میرید پشت اسم هیئت جذب قایم میشید؟

  15. جناب آقای دکتر صادقی عزیز
    با سلام
    اینجانب مثل بسیاری از اساتید دانشگاه اصلاح طلب و منتقد دکتر ایمانیه هستم اما اصلاح طلبی ، دین ، عدالت و… تنها خرقه پوسیده و نخ نمایی است که جنابعالی به تن کرده اید و با اهدافی که برای همه روشن است با سوء استفاده از شرایط سیاسی فراهم شده ناجوانمردانه ترین تهمت ها و هتاکی ها را به دکتر ایمانیه ای میکنید که با وجود اصولگرا بودن همیشه از همه سلایق سیاسی استفاده کرد و سیاسی کاری نکرد هر چند اشکالات دیگری به ایشان وارد است. من فعلا قصد پرداختن به این موضوع ندارم و فعلا قصد من دفاع ازاساتید بخش بیهوشی است که چندین سال است از هر راهی برای ورود به آن استفاده کرده اید اما بخش روحیه مستبدانه و دیکتاتور مابانه شما را خیلی زود شناخت و این عقده ای شده که اینگونه آگاهانه تهمت میزنید در حالی که خوب از واقعیت ها خبر دارید. خوب میدانید که بخش بیهوشی حساب مشترک دارد و پول به تناسب، پس از پرداخت توسط بیمارستانها (با تاخیر حداقل یکسال ) تقسیم میشود و در این میان اساتید تازه کار که حکم هیئت علمی آنها صادر نشده و 1k هستند تقریبا همان اندازه دریافت میکنند که ای همکاران به زعم شما استثمار شده.آن هم نه نقد و سر ماه بلکه حداقل یکسال بعد.! ثانیا این همکاران عزیز هر کدام به صلاحدید مسئولین بیمارستان مادر و کودک یا دانشگاه به کارگیری شده اند درست مثل خود شما که بارها از ریاست دانشگاه نامه آورده اید و از الطاف کریمانه ایشان بهره مند شده اید اما رسم ادب را به جا نمی آورید. وگرنه بخش بیهوشی خو به راحتی توان چرخاندن اتاق عمل بیمارستان را دارد. ثالثا سهمیه هر استاد بخش بیهوشی از شیفتهای بیمارستان مادر و کودک که دانشگاه برای حمایت از اساتید تمام وقت خود راه اندازی کرده کمتر از یک روز در ماه میشود در حالیکه جنابعالی با همین هوچی گریهایتان مرودشت، گراش ، مادر و کودک ، قلب الزهرا ، تروما ، علی اصغر و… کار میکنید والحمدلله به برکت شعبه معلوم الحال بین الملل همه جا هم ، 2k هستید و…

    1. درمورد شخص ا قای دکتر ایمانیه باید بگویم که معاونین نارسای ایشان باعث بدنامی او شدندو معاونت درمان قبلی دانشگاه به دستور بزرگترهایش دربخش بیهوشی بیشترین ستم رابر متخصصین بیهوشی درمانی روا داشت و علیرغم اگاهی ریاست محترم دانشگاه از این موضوع ایشان هیچ کار عملی انجا م ندادند.

    1. اگرچه شما نه اصلاح طلب و نه منتقد دکتر ایمانیه هستید اما به احترام آزاد اندیشی قبل از اینکه این کامنت را بگذارید کامنت قبلیتان منتشر شده بود

      1. این درست نیست که آزاد اندیشی شما فقط شامل حال حامیان ایمانیه می شود و کامنت های مخالفین را یا تعدیل می کنید یا حذف

  16. ایمانیه با اجرای بدون فکر و شتابزده طرح پزشک خانواده فقط خواست که عنوان کند که من اولین نفری بودم که این طرح را اجرا کردم در حالی که اجرای بد و ناقص این طرح باعث سردرگمی و عذاب مردم و بیماران شده وفقط پول بیت المال تو جیب یک عده پزشک بیسواد میرود

  17. از اصلاحات اساسی انجام شده در دانشگاه انتصاب آقای رضوی به دبیری کمیته انضباطی است
    کسی که ید طولایی در اذیت کردن دانشجویان داشته است واقعا باید به آقای دکتر بصیر هاشمی تبریک گفت که قاطی این سیستم شده اند!

    1. درود بر آرش
      ر فقط با ماموریت پرونده سازی برای منتقدین الف به کمیته انضباطی آمده، ماموریتی که تخصص عجیبی در آن دارد

      1. از دیگر تحولات به وجود آمده عدم برگزاری انتخابات شورای صنفی است البته شایعاتی مبنی بر رد صلاحیت گسترده منتقدین نیز به گوش می رسد

  18. آقای دکتر ایمانیه به صلاح شماست که استعفا دهید و هر چند که اگر 6 ماه پیش اینکار را می کردید بیشتر سود می دیدید و کمتر ضرر باور کنید چیزی جز خیر و صلاح شما در نیت من نیست هر چه تلاش کنید بیشتر بمانید از عزت خود و خانوادگی تان بیشتر کاسته می شود.

  19. دکترسید ابراهیم صادقی

    سلام بر استاد محترم بیهوشی
    از اینکه این نامه را بهانه ای قرار داده اید برای نوازش دوست قدیم خودتان ممنونم.حقیر نیزنامه را مطالعه کردم با اکثر قسمتهای آن موافقم.اما به طریق اولی با آن بخش که به بیان اشکال وارده به نوع عملکرد بخش محترم بیهوشی پرداخته موافق ترم زیرا که این رشته واقعا مربوط به همه ی اعضا است و حفظ شان آن نیز وظیفه ای است همگانی در بینمان. خود را همواره شاگرد اساتید برازنده ای در آن رشته میدانم.پیشاپیش از حضور ایشان خاضعانه عذرخواهی میکنم و جسارت های این شاگرد کوچک را ببخشند.
    و اما دوست عزیز
    ۱-ابتدا اینکه موجب بسی تاسف است که حضور حقیر در بیمارستان را الطاف کریمانه ی استاد میدانید و انتقادات قبلی اینجانب به ایشان را نمک نشناسی.انگار که استاد محترم را صاحب ملکی دانسته اید که مرا مورد تفقد مالی قرار داده اند کجاست عزت نفس به تاراج رفته ی جنابعالی
    ۲-اینجانب در عین ایراد انتقادات جدی به ایشان هیچگاه تهمتی نزده یا خدای ناکرده اهانتی به وی ننموده ام
    ۳-اما کیست نداند که نحوه ی حذف اینجانب در اولین فراخوان هیات علمی به چه سبک و سیاقی رخ داد .اما ناخوداگاه اعترافی کردید که بخش روحیه ی دیکتاتور مابانه ی مرا شناخت و ….دیگر تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل.البته این همه ی ماجرا نبود و فراتر از این قصه هاست.
    ۴- هیچ میدانید علت بررسی دوباره ی امتیازات سهوا!! اشتباه شده ی حقیر در هیات ممیزه ی همان سال چه بود. قصه ی زوایای پنهان حذف حقیر دامنگیر تر از این چند حرف و جمله است و برای من هم تمام شده است اما اگر لازم باشد ناگفتنیهایی را در این خصوص خواهم گفت که دوستانی متضرر خواهند شد و دلگیر.
    ۵-چرا از یک انتقاد ساده و البته به نظر حقیر بسیار بجادر خصوص بهره کشی و بدی آن اینقدر آشفته اید. خطاب صحبت نامه ظاهرا رییس محترم دانشگاهی است که اجازه ی این بهره کشی را داده است.خواهش میکنم اسم خود را اصلاح طلب نگذارید منفعت طلب بسی برازنده تر است و البته فرصت طلب زیباتر
    ۶-استاد هیات علمی وقتی می تواند از مزایای آن استفاده کند که حکم تمام وقتی اش صادر شده باشد .اینکه به ظرافتی خواسته اید بیان کنید که به متخصصین محترم استثمار شده(با عرض معذرتی تلخ از ایشان)هم معادل اساتید تازه بکار گرفته و بدون حکم تمام وقتی مبلغ پرداخت میکنید تنها به توجیه اقدام ناصوابتان پرداخته اید ولا غیر.
    ۷- صادقانه بگویید نکنداین عزیزان هم مورد تفقد کریمانه ی شما قرار گرفته اندو دارید به فرزندان برومند فارغ التحصیل با کفایت این رشته صدقه سری میدهید.اینجاست که با این بخش از نامه ی فوق موافقم که ضد فرهنگ بهره کشی انگار دارد همه گیر میشود.
    ۸-یک سوال ساده و اساسی:آیا بقیه ی رشته های دانشگاهی پزشکی هم حق دارند فارغ التحصیلان این رشته ها را برای خود اجیر کنند و بیاورند در بیمارستانی با نام خیریه !و برای خود از ایشان کسب در آمد کنند؟
    ۹-روی صحبتم با شما همکار محترم و اساتید بزرگ رشته ی بیهوشی است:چرا اجازه می دهید برای کسب در آمدی زودگذر شان این رشته ی مظلوم تنزل یابد. شما خوب میدانید که این بهتر است هم برای این رشته و هم برا ی دین و دنیای خودتان که در این بیمارستان غیر آموزشی و خیریه !حضوری داشته باشید و ما بقی برنامه را بسپارید به عزیزانی که استثمارشان کرده اید
    ۱۰- من خود شاهد فعالیت این عزیزان بوده ام و اما باید از ریاست محترم دانشگاه پرسید واقعا مجوز قانونی و شرعی استثمار متخصصین محترم بیهوشی را چگونه صادر کرده اند.
    ۱۱-و اما قصه ی کشیک های پر رنگ و لعاب برشمرده تان برای حقیر:
    -با عنایت ویژه ی دانشگاه حقیر را ملزم نمودند به مدت ۲/۵ سال هر دو هفته یک با ر به گراش بروم و در این راه سختیهایی کشیدم که از حوصله ی این بحث خارج است .جهت اطلاع جنابعالی تنها تاکنون ۳۰ درصد حق الزحمه ام را دریافت کرده ام و البته پس از فارغ التحصیلی اقای دکتر صائم اینجانب از آنجا پایان کار گرفتم.
    -تنها دو کشیک در ماه در شهید رجایی و ۲یا سه کشیک در علی اصغر میدهم
    -۴/۵ کشیک در ماه هم در مرودشت هستم و عملا یک روزکامل کشیک آنهم اخیرا در مادر و کودک که علی الظاهر خیلی به حالتان خوش نیامده
    -تنها یک روز در هفته اتاق عمل تخصصی رشته ی خودم (بیهوشی قلب )آنهم در بیمارستان قلب الزهرا میدهم و همه هم دریافتی هایم چند ماه بعد هستند همچون دریافتی های شما (البته بجز بیمارستان کوثر و مادر و کودکتان). و البته مقدار دریافتی حقیر غیر قابل مقایسه با دریافتی های شما عزیزان است اما راضی ام به کرم خدا وهیچگاه به خود اجازه ی بهره کشی از هم نوع و همکار را نداده ام و نخواهم داد.
    دوست عزیز بگذاریم این رشته بیش از اینها مورد هجمه و ظلم قرار نگیرد بیاییم حرمت بقیه ی همکاران و حرمت این رشته را حفظ کنیم.بگذاریم که این رشته و فارغ التحصیلانش عزتمند بمانند .بیاییم خودمان حافظ این رشته و اعضا محترمش باشیم.همه چیز به هیات علمی بودن و شدن ختم نمی شود. هنوز دیر نشده بیایید اصلاح کنید این روش نو و نامیمون را باور کنید بزرگتر میشوید و عزتمند تر و البته این رشته عزیزتر. راستی دوست عزیز اگر وقتی داشتی یک بار و عمیقا کتاب جامعه شناسی نخبه کشی را بخوان تا کمی همه مان بخود آییم و بخوانیم برای یک بار غزل ناب سفر ز سرای پر تبعیض کهن به دل پاکی و عزت. به ره پاک امیر.شب خوش و خدا نگهدار

    1. نرود میخ آهنین در سنگ آقای دکتر صادقی، کسی که خودش را به خواب زده نمی توان بیدار کرد.
      ولشون کن

    2. دکتر عزیز به نکته صحیحی اشاره کردید. دقیقاً اینگونه هست که اگر برای بیمارستان مادر متخصصی از بیرون می آورند مانند این است که این ملک پدری ماست و منت بر سر شما نهاده ایم و لطف ما شامل حال شما شده است که توانسته اید در اینجا شیفت بایستید. متأسفانه انجمن بیهوشی هم یا بیهوش است یا به علت وجود اساتیدی از گروه داخل آن بیشتر در حال ملاحظه کاریست تا در نظر گرفتن مشکلات اکثریت صنف.

    3. ایراد شما جناب آقای دکتر صادقی این بود که حرف خودتون رو بی پروا می زدید و به این دلیل خیلی ها چشم دیدارتون رو نداشته و ندارند. و در این سیستم دانشگاهی عادت کرده به پاچه خواری به عنوان یاغی شناخته شدید. دلیل رد هیأت علمی شما عدم سواد یا اخلاق نبود و به قول حافظ این بود: گفت: آن یار کزو گشت سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد

  20. آقای وزیر شما رو به خدا ما رو از دست این احمدی نژاد دانشگاه شیراز نجات دهید؛ ایشون آنقدر سطح پایین برخورد می کنن که دانشجوی دختر رو شخصا میخوان که بهش بگن “تو چرا شلوار اجنبی ها رو می پوشی شلوار وطنی بپوش!” این جمله شما رو یاد احمدی نژاد و نظرش راجع به کت و شلوار نمیندازه؟!! آخه این هم شد رئیس دانشگاه اون هم دانشگاه علوم پزشکی شیراز؟!!!!!

  21. آقاتو را خدا جمع کنید این بساط هیات جذب را ، هرچه حکم غیر قانونی میدید اسمش را میگذارید حکم هیات جذب . این چه هیات جذبی است که نشسته نظرات غیر قانونی وغیر منصفانه رییس دانشگاه را راجع به اساتید اعلام میکند؟ ! ! . اگر اینطور است پاره کنید هرچه کتاب قانونه وبگیدقانون یعنی آقای رئیس و بس !!! واقعا” این باعث تاسف است

  22. من در عجبم که این بشر جقدرتشنه ماندن در پستش است که برای ماندن این همه حق و نا حق میکند ، به این و آن رو میزند
    جل الخالق…..

  23. با درود. در اینکه اساتید گروه بیهوشی نمک گیر شده اند شکی نیست. با نگاهی به پست های دانشگاه این مسأله هویداست: معاون توسعه دانشگاه که معرف حضورتان هستند به علاوه ریاست بیمارستان های نمازی، دستغیب و چمران و همچنین مدیر محترم گروه بیهوشی که مدیر امور پژوهشی دانشگاه هم هستند. در پاسخ به فرمایش استاد بخش بیهوشی (که البته احتمالا ایشان استادیار یا دانشیار هستند چون این بخش یک استاد تمام بیشتر ندارد و مشغله و دغدغه مالی گاهی اوقات مانع از ارتقای رتبه علمی می شود) باید عرض کنیم که چگونه سهم اساتید گروه بیهوشی از بیمارستان مادر و کودک کم است وقتی که هر روز هفته نام یکی از اعضای هیأت علمی این گروه در برنامه هست وهمه درآمد مادر و کودک مختص گروه بیهوشی است و عملاً به متخصصین درمان مبلغ ناچیزی پرداخت می شود؟ با مراجعه به آدرس و گروه بیهوشی و دانلود برنامه اساتید به آدرس : http://med.sums.ac.ir/departments/clinical_sciences/Anesthesiology/educational-program مشخص است که فقط نام هیأت علمی و آن هم یک نفردیده می شود در حالیکه این بیمارستان غیر از اتاق عمل اصلی ،2 اتاق عمل دیگر نیز دارد که در لیست برنامه نیست و توسط متخصصین درمان و با دستمزد ناچیز اداره می شود. اینکه تصور کنید که اساتید گروه بیهوشی خود قادر به تکمیل برنامه شان در اتاق عمل ها هستند بسیار اشتباه است چون همان گونه که عرض شد به علت پست های اجرایی دوستان ومرخصی ها، بسیاری از شیفت ها خالی مانده که مجبور هستند با تماس به متخصصین بیهوشی ضریب کا که فعلا بیکار هستند یا فلوها این شیفت ها را پر کنند که البته وضعیت فلوها بدتر هم هست و شیفتی 170 هزار تومان به آنها تعلق می گیرد!!! متأسفانه بخش بیهوشی از چند سال گذشته تاکنون در حالی سیطره خود را افزایش داده است و نه تنها بیمارستان مادر و کودک بلکه اتاق های عمل رجایی، قلب کوثر و الزهرا نیز تحت پوشش خود درآورده که بسیاری از متخصصین جوان تازه فارغ التحصیل که ضریب کا را به اتمام رسانده اند و پول های میلیاردی برای خرید سهام بیمارستان های خصوصی هم ندارند هنوز جرأت بازگشتن به شیراز و آمدن سر خانه و خانواده خود را نداشته و به اجبار در شهرستانها مانده اند. سؤال بزرگ بسیاری از دوستان از دانشگاه و بخش بیهوشی این است که با توجه وجود فارغ التحصیلان شایسته و متبحر و البته بیکار چرا تعدادی از اعضاء هیأت علمی این گروه که باز نشسته شده اند دوباره دعوت به کار شده اند؟ آیا 30 سال کار و خدمت کافی نبوده؟ و یا گروه و دانشگاه خود را موظف به تأمین شغل اساتید پس از بازنشستگی هم کرده اند؟

    1. سلام
      رئیس بیمارستان علی اصغر و مرودشت رو فراموش کردید دوست عزیز. این دو بیمارستان هم توسط همکاران بیهوشی اداره میشود که نشان از توانمندی این همکاران است.
      البته قائم مقام گرانقدر دانشگاه بین الملل رو هم فراموش نفرمائید.
      مراکز درمانی که ذکر فرمودید همه دانشگاهی بوده و توسط اعضاء هیئت علمی گروههای جراحی اداره میشود، پس چرا نباید اعضاء هیئت علمی گروه بیهوشی حضور داشته باشند؟!
      همانگونه که شاهدید اغلب کسانی که عضو هیئت علمی شده اند ابتدا بصورت درمانی با بخش همکاری داشته و پس از تایید عملکرد علمی و آموزشی به گروه وارد شده اند.
      در مورد اساتید بزرگوار باز نشسته نیز باید عرض کنم که دور از حق و انصاف است استادی که مدت سی سال را بصورت تمام وقت در خدمت دانشگاه بوده است پس از بازنشستگی خانه نشین گردد و تجربیات گرانبهای ایشان بدون استفاده ماند. آیا همکاران عزیزی که در مراکز خصوصی اشتغال دارند پس از سی سال خانه نشین میگردند؟؟!!!
      به نظر میرسد برخی از دوستان ، گروه آموزشی را صرفأ مکانی برای امرار معاش میپندارند و تصور میکنند اگر سهام بیمارستان برایشان مقدور نیست بایستی به هر قیمت وارد گروه گردند و در این راه متاسفانه با شعار صیانت از راه امام و پاسداری از خون شهدا از هر تهمت و افترائی بهره میگیرند!
      خداوند همه ی ما را هدایت کند که همیشه نیازمند هدایتیم.

      1. خطاب به یک دوست
        اول اینکه این دوست گرانقدر واحد بین المللی تان با خوردن حق فرد جانباز دیگری هیات علمی شدند.
        دوم اینکه استاد باز نشسته ای از همکارانتان را که سهام بخش خصوصی دارد را به کار دعوت کرده اید به نظر نمیرسد دغدغه ی معاششان را دارید.حلقه نباید نامحرم به خود گیرد.صداقت بهتر است اگر بدانید.
        سوم موافقم که هر که کارایی واقعی اش بالا باشد در هر رشته ای چه جراحی و چه بیهوشی و چه رشته های دیگر باید اگر کننده است مسئولیت بگیرد
        چهارم اینکه من که مدتهاست در ستاد کار میکنم هیچ کارایی خارق العاده ای از معاون محترم قبلی درمان ندیدم که به ناگه سر از پشتیبانی دراورد.البته ایشان آدم محترم و نجیبی هستند ولی به نظر زیادی تابع و تسلیم امر رییس محترم هستند.
        پنجم من امروز برای بررسی صحت مطالب بیان شده نیم چه بررسی کردم به نظر می آید حرف مطرح شده در نامه در خصوص پزشکان محترم بیهوشی مادر و کودک و متاسفانه ظاهرا چند بیمارستان دیگر درست است و باید از این حالت ناشایست بیرون بیاید انشا الله با اصلاح این روش ناشایست و غیر زیبنده در نظام اسلامی با کمک خداوند عزیز به هدایت و اصلاح خود بپردازیم.

      2. کسی منکر زحمات اساتید قدیمی نیست ولی آیا روال طبیعی طبیعت و زندگی جایگزینی نسل جوان به جای بازنشسته نیست؟! آیا هر فردی باید تا آخرین لحظه عمر کار کند؟ آیا ساعات کاری اتندینگ بازنشسته و تازه بورد گرفته باید مثل هم باشد؟ آیا به بهانه استفاده از تجربه باید جوان تر ها از نان خوردن بیفتند؟ آیا از گروه آموزشی به قول شما هدفی جز آموزش و پژوهش و کسب درآمد انتظار دارید؟ وارد شدن به گروه راه امرار معاش می تواند باشد ولی این گروه تا حدی راه امرار معاش از طرق دیگر را برای دیگر متخصصین نیز تنگ کرده است. آیا استاد اسماعیلی که هشتاد و اندی سن دارند و هم اکنون هم در جلسات و گرند راند ها حضورفعال دارند و همه از سخنان ایشان لذت می برند بعد از بازنشستگی خانه نشین شدند؟(تازه دست دو تا متخصص بیهوشی جوان رو هم در بیمارستان خصوصی خودشون بند کردند) شما چرا سیستم دولتی و خصوصی را با هم قاطی می کنید؟ اساتید هم با همه استادی و حرمتی که همه برای آنها قائلند کارمند دولت بوده و مستخدم دولتند و در نتیجه ناگزیر به باز نشستگی. در سیستم خصوصی فرد برای خودش کار می کند و تا هر زمان هم که بخواهد سر کار می رود.

      3. اتفاقا خوب شد که با نظر یکی از این بزرگواران آشنا شدیم. نائل آمدن به بازنشستگی که در همه شغل ها، رشته ها و همه دنیا امری پذیرفته شده است و برای فرد افتخار محسوب می شود اینجا بد شد! مرگ خوبه ولی واسه همسایه. اول چه کار به سر این رشته در آوردید که بازنشستگی آن مساوی با خانه نشینی باشد؟ دوم اینکه بالفرض خانه نشینی فرد شصت و خورده ای ساله که بازنشسته هست مذمومه ولی خانه نشینی جوان متخصص خیر؟!

  24. از آقای دکتر امیر حسیت قاضی زاده هاشمی برادر وزیر محترم ، سخنگوی جبهه پایداری و عضوکمسیون بهداشت مجلس خواهشمندیم با توجه به درخواست های مکرر دانشگاهیان شیراز از وزیر، موافقت اعضایی جبهه پایداری فارس را در جهت تعویض این آقا جلب نمایند .

    1. آقا ى دکتر ایمانیه زرنگ تر از این حرفها هستند که شما بتوانید به وی در افتید.
      آخه افشین امینی چه گل به سر سیستم زد که بردش پشتیبانی. فقط و فقط قیافه ى اتو کشیده که نمی شه اصلاح طلبی. بعدش هم اصل کارایی فرده نه مشرب سیاسی. اما دکتر ایمانیه انقدر دانشگاه علوم پزشکی رو سیاسی کرد که همه چیز دیگری بر پاشنه ى سیاست می چرخد. بادش بخیر دوران دکتر ملکحسینی جور ی عمل می کرد که در اوج
      مباحث سیاسی مملکت کسی نفهمید ایشان راست است یا چپ. اصل برایش صداقت بود و کارایی وچشم پاکی و دیگر هیچ.

  25. متاسفانه این قسمت ازسایت شده حسابرسی شخصی اقایون دکترای عزیز
    درسته که پست جناب دکتر ایمانیه ابدی نیست ولی خدا وکیلی اگر کسی مطلب مثبتی از ایشان می دون بگه
    من شهادت می دم دکتر مثل دیگر روسای وزارت خانه ها دزد تیست فقط یه کمی خود رای هست

  26. اولا در مورد جذب هیت علمی:یکی از اقایان که ناصواب و به جای فرد صلاحیتدار جدب هیت علمی شده بود در پاسخ به اعتراض فرد متضرر گفته بود که قبل از ثبت نام در فراخوان ,خود دکتر ایمانیه به من قول هیت علمی داده بود.اقا این یعنی چی?یعنی اینکه شرکت در فراخوان چرت است هر چی والاحضرت ایمانیه بخواد همان میشود.از استاد بیهوشی میپرسم اگه شما فرصت کافی جهت اداره اتاق عمل مادر و کودک را ندارید اولا مگه مجبورید همه جا سر بزنید مثلا بیمارستان کوثر، رجایی، دستغیب و…..ثانیا اگر هم یک متخصص میاد برای کار چرا اجازه نمیدهید طبق تعرفه کار کرد خودش را دریافت کند.چرا باید برای شما کار کند.مگه بیمارستان مادر و کودک ارثیه بابای شماست که همکار خود را اجیر میکنید.اقای دکتر ایمانیه ایا این اساتید بیهوشی همانهایی نیستن که با مهر تایید شما و به عنوان فرد متعهد انتخاب شده اند.ایا خوردن حق دیگران در ایین شما حرام نیست.

  27. با سلام خدمت تمام عزیزانی که اقدامات انتقادی دکتر لطفی این استاد بزرگ و شایسته را ناشی از منافع شخصی دانسته و به ایشون ایراد وارد میکنند ، لازم است به استحضار این دوستان برسانم که منافع شخصی یا رسیدن به پست و مقام است یا رسیدن به پول و ثروت ومادیات دیگر ، که توجه به چند نکته در این خصوص خالی از لطف نیست :
    1- همه میدانند تنها معاونی که در مقابل سوء مدیریتها و تصمیمات یکجانبه دکتر ایمانیه حاضر نمیشد سکوت کند و مطیع محض و بله قربانگو و صرفا یک اجرا کننده بی چون و چرای تصمیمات ملوکانه باشد ایشون بودند ودرست به همین دلیل بود که دکتر ایمانیه حضور ایشون رو برنمی تابید و در نهایت در یک اقدام شوک آور وبا یک رفتار بسیار عجیب مفتضح ترین تصمیم مدیریتی خود را رقم زد و باعث شد استاد بزرگ با عزت نفسی مثال زدنی (که لازم بود سایر معاونین هم از خروج تاریخی و بزرگ منشانه ایشون درس میگرفتند) از سیستم دانشگاه جدا شود . بنابراین اگر استاد به دنبال پست و مقام بودند می توانستند با عذرخواهی از دکتر ایمانیه در مسند خود باقی بمانند اما حاضر به این کار نشده و حسرت آنرا به دل سیستم مدیریتی دکتر ایمانیه گذاشتند تا ایشون متوجه شود که همه افراد آنگونه که وی تصور می کند ذلیل پست و مقام نیستند.
    2- همه می دانیم که استاد دارای مدارج علمی و آموزشی بسیار بالا ، و فردی بسیار توانمند و با سواد در حوزه تخصصی خود هستند و در سال گذشته نیز به عنوان رادیولوژیست برتر کشور انتخاب شدند ، بنابراین اگر استاد به دنبال منافع شخصی بودند به راحتی می توانستند مثل خیلی از اساتید دیگر راه صدساله داخل دانشگاه را یک شبه در بیرون از دانشگاه بپیمایند و به دنبال زندگی شخصی خود و خانواده خود بروند اما به قول خودشان « وقف دانشگاه » شده اند و تمام هم و غم خود را بر آموزش دانشجویان گذاشته است تا دین خود را به کشور و مردمش ادا نمایند.
    3- امیدواریم به زودی روزی را در دانشگاه شاهد باشیم که افرادی با سواد ،توانمند ، و دلسوز در تمام عرصه ها مخصوصا در زمینه جذب اعضای هیات علمی، افرادی شایسته و با استحقاق به کار گرفته شوند تا جبران نقایص بسیار ناشی از بکارگیری افراد گزینشی و سفارشی در طول هشت سال گذشته بشود و مردم ، این صاحبان اصلی این مرز و بوم بیش از پیش آسیب نبینند.

  28. پزشکانی که در شهرستان ها کار میکنن ( استخدامی یا طرح )طبق قانون دانشگاه حق ندارن در شیفت صبح در مطب حاضر شوند پس چطوری ممکن است که اساتید تمام وقت در بیمارستان های خصوصی کوثر و مادر و کودک انهم در شیفت اداری( شیفت صبح )کار کنند.ما منکر حمایت از اساتید هیت علمی نیستیم ولی نه با روشی که خلاف قانون باشد و به اهداف اموزشی لطمه وارد سازد.خلاف دیگر دانشگاه در ایجاد بخش VIPدر بیمارستان رجایی است.ایا میشود در یک بیمارستان دولتی یک بخش دولتی و ارزان داشته باشیم ودر کنار ان بخش خصوصی.به بیماران گفته شود اگه پول داری همین امشب و توسط خود استاد عمل میشوید و اگه صبر کنید…..ایا این نهایت توهین و تتبعیض بین افراد نیست.اقای دکتر ایمانیه اگر پول ندارید حق العمل پزشکان را بپردازید و ان را با اسم VIPاز مردم بدبخت میگیرید چرا بیخودی هزینه پزسک خانواده میکنید.خوشحال هستید مبلغ چند هزارتومان بابت یک ویزیت را رایگان کردید ولی از همان فرد مجبور است چند میلیون بابت یک عمل ساده در بخش VIPپرداخت کند.این یعنی سوء مدیریت.این یعنی اینکه به قیمتی که شده( اسیب به سیستم اموزشی,ضرر مردم تبعیض … )اقا میخواد سیستم بیمار را حفظ کند.بیخیال اموزش، بیخیال مردم، بیخیال تبعیض.مهم حفظ موقعیت است و بس.از اقای دکتر میخوام که اگه توضیحی دارن بیان کنن یا از خدا و مردم عدر خواهی کنند.

  29. سلام.
    انتقادات بسیار زیادی به آقای دکتر ایمانیه وارد است که فاجعه آمیزترین های آن اتفاقا در محیط خارج از سیستم دانشگاه و خارج از جمع مخالفان امروز دکتر است.
    با این وجود چند نکته مدام به ذهن می رسد:

    1- این همه هیجان و مبارزه! برای برکناری ایشان را من فقط در این سایت و محیط مجازی می بینم و با وجود حضور تقریبا دائم در دانشگاه؛ محیط دانشگاه به هیچ عنوان نشانه ای از این همه مخالفت ندارد.

    2- آقای دکتر ایمانیه شیوه مدیریتی مشکل دار و البته مختص خودشان دارند. آیا واقعا دانشگاه مملو از اساتیدی با توان و دانش مدیریتی بالاست که اندکی امید داشته باشیم بعد از ایشان مدیر بهتری خواهیم داشت؟ یا این همه حرف و حدیث فقط برای برکناری یک گروه و آمدن گروه دیگری است؟

    3- چرا همه اعتراضات تنها با مطالبه برکناری ایشان ختم می شود؟! آیا تمایل این مخالفان این است که تنها ایشان کنار برود و فرد دیگری بیاید و بر این سفره گسترده بنشیند؟! آیا بهتر این نیست که در همین زمان مدیریت ایشان روند های اشتباه اصلاح شود؟!
    فراموش نکنیم که اگر امروز امید به برکناری ایشان است فردا اندکی امید هم به برکناری نفر بعدی تا چند سال نیست.

    4- عادت کرده ایم به هر مطلبی تفکری منتقادانه و علمی داشته باشیم. این سایت چیست؟ توسط چه کسی اداره می شود؟ CONFLICT OF INTEREST نویسندگان آن را از کجا بدانیم؟

    5- به هر حال آمدن ایمانیه با میدان دادن به اساتید جوانی بود که فعالیت های قابل تقدیری هم داشتند. شاید این کار آقای دکتر ایمانیه تنها برای استفاده از چهره محبوب این اساتید بوده باشد(الله اعلم) اما این جریان نه باید به تخریب این چهره ها منجر شود و نه به بازگشت به دوران مدیریت پیرمرد ها!
    فراموش نمیکنم که در دوران تحصیل بنده در دوره پزشکی عمومی آموزش و پژوهش در دست پیرمردها بود و عملا چند منشی و مدیردفتر همه کاره آموزش و … بودند.

    در آخر اینکه امیدوارم خوانندگان این کامت توجه داشته باشند طرح این سوالات و پاسخ آنها برای پرهیز از “جو گرفتگی” لازم است و شایسته نیست دانشجو و اهل علم صرفا بر اساس جو و جریان جاری تصمیم بگیرند و گرنه اینجانب هم معتقد به تغییر هستم و نگران فردای تغییر.

    1. خواننده عزیز توجه داشته باشید همزمان با انعکاس صدای مخالفین دکتر ایمانیه صدای ایشان را نیز منعکس کرده ایم به تضارب آراء اعتقاد داریم همزمان با انتشار نامه فعالان عرصه سلامت ،اظهارات دکتر ایمانیه را نیز به نقل از ایسنا کار کرده ایم که بسیار هم بازدید کننده داشته اما یک نکته را توجه داشته باشید متاسفانه جو امنیتی حاکم بر دانشگاه به گونه ای است که حتی خود شما با اینکه از دکتر ایمانیه طرفداری کرده اید اما از معرفی خود واهمه داشته اید! ما نیز فقط صدای منتقدین دکتر ایمانیه را منعکس کرده ایم و بحث ها هم فقط بر روی نوع مدیریت ایشان است و اینکه 8 سال ریاست کافی است هیچ بی احترامی به ایشان نکرده ایم و نخواهیم کرد

    2. پاسخ به رزیدنت محترم
      سلام
      اولین جفای حادث شده در سالیان اخیر رواج روحیه ی تظاهر بود.
      مدیریت هم قائم به شخص شدو تقریبا همه ی معاونت ها مصلوب الاختیار گشتند
      تقریبا همه چیز دانشگاهی که نباید سیاسی باشد از کانال سیاسی گری عبور داده میشد
      تقریبا اکثر پذیرفته شدگان هیات علمی باید در انتها مورد تایید یک نفر قرار گیرند وگرنه عذرشان خواسته میشد
      در خصوص تن دادن به عوارض جدی طرح خام و پراز ضعف پزشک خانواده سلامت فارس فدای مطامع باندی و جناحی شد
      جفای بزرگ تر اینکه جوری عمل شد در این سالیان که از سیستم های پا گرفته در بدنه ی کارشناسی معاونت های مختلف چیزی نماند و از طرفی طراحی های قشنگی صورت گرفت که اینطور وانمود شود که سکاندار دیگری برای این کشتی طوفان زده وجود ندارد.
      روزی گفتند دکتر هاشمی لر است و غیر بومی و عملا وی را -کاری به توانایی های ایشان ندارم-حذف کردند.
      امروز میگویند دکتر لطفی -کسی که از رییس شبکه ای شروع کرد تا رییس بیمارستانی و معاونت-فرصت طلب است و جالبتر اینکه با روشی بسیار ناجوانمردانه میگویند -و میخواهند القا کنند-که لطفی مهره ی آقایان فعلی است و مصلحتی رنگ عوض کرده.و اگر قضیه ی تغییر جدی تر شود احتمالا چند تیکه ی دیگه هم به او خواهند چسباند
      و متاسفانه آنقدر هنرمندانه از همه ی ابزار رسانه و لابی گری استفاده میکنند که شما دوست عزیز و خیلی های دیگر را نگران فردای تغییر کرده
      اما برادر عزیز بت پروری در مدیریت به استبداد ختم میشود که شد.
      اگر بپذیریم که قانون باید مدار همه ی حرکت ها باشد نه از استبداد نشانی خواهد ماند و نه از بی عدالتی
      اگر بپذیریم که فردی بیاید اولا معتدل و نه افراطی طیف مقابل دکتر- که ما هر چه الان میکشیم از افراطی گریهاست خصوصا در چند سال اخیر-و ثانیا معتقد و ملتزم به کارگروهی و ثالثا معتقد به استفاده از بدنه ی کارشناسی-آنچه که مانده- آنگاه میتوان امید داشت که ظرف 3-2 سال برگردیم به روال طبیعی در این دانشگاه
      اما مطمئن باشید که فردی که 8 سال متکلم وحده بوده و سایرین رعیتش نمی تواند یک شبه دچار دگر دیسی فکری شده باشد.انچه بر اینجانب روشن است ایشان فعلا و به دستور تشکیلات بسیار منظم جناح راست دارد ادای اعتدال را در می اورد تا به موقع به انجام اهداف مشخص تشکیلاتشان موفق شود.یادمان نرود فارس مامن ثانی جبهه ی پایداری است و متاسفانه لانه ی ان هم در دانشگاه ما.یادمان باشد که در این اینجااول باید خطت مشخص دین در درجه ی بعدی البته آنهم قرائتی خاص از دین

  30. سلام
    انتقاد ازمدیریت بسیارپسندیده است!بدون کمترین توهینی انچه لازمه اصلاح بوده بیان نموده اید .امیدوارم کسانی که درفضای گذشته سیر می کنند به خود ایند وبدانندمردم اعتدال و اصلاح را انتخاب کرده اند واکنون خواست ومصلحت مردم برهم منطبق است!
    رویکردها و روشهاباید اصلاح شود تادانشگاه درعمل تغییر رااحساس کندوگرنه تغییرچندمدیرباعث اقناع خیرخواهان نخواهد شد!
    هییت رییسه دانشگاه منشورحقوق دانشگاهیان راتصویب تاازتصمیمهای خودسرانه دربرخوردبا منتقدان جلوگیری شودوفضای نقادی
    نهادینه شود.
    امید بی تدبیرتوهم است و تدبیر بی امید بیگاری است!

    1. دکتر موسوی عزیز سلام
      ما هیات رییسه ای نمی بینیم .خودتان بهتر میدانید که ایشان هیات رییس! هستندو عملا هیچکاره.اگر قرار است منشور حقوق دانشگاهیان را این دکتر عزیز تصویب کند که واویلا.
      اما برادر عزیز ایشان از این حربه ی خوش برو رو برای فریب مسئولین بالا استفاده میکند برای ماندگاری.
      همراه شو رفیق اما با ما نه با این برادری که حتی
      از شما هم که حقیر معتقدم منشت اصلاح طلبی است سعی میکند برای ماندگاری استفاده کند.نگاهی واقع بینانه -مانند سالهای 77تا هشتادت-بینداز.دورو بر پرند از نیروهای کاری معتقد به کار گروهی وبدوراز تزویرو ریا
      آیا این را توهین به افکار دانشگاهیان نمی دانی که فکر کنی بنیانگذار منشور حقوق دانشگاهیان فردی باشد که تنها قرائت خود را از دین حاکم کرده و شده غربال تشرع؟
      دوست و برادر بزرگ من آیا پس از 8 سال این حد اقل حق دانشگاه نیست که بخواهند فردی که تندرویهایش کم نبوده جایش را به فردی معتدل بدهد؟
      برادر عزیز تغییر رویکرد لازمه اش تغییر باور است نه نمایش اعتدال مزاجی
      نمایشنامه ی تصویب حقوق دانشگاهیان نیز سکانسی است از نمایش اعتدال مزاجی برای ماندگاری و دیگر هیچ.
      امید به اصلاح باور در ایشان اوج توهم و خامی است برادرمن.
      ایشان بدستور تشکیلات جناح اقتدارگرا فعلا بازیگری اعتدال را به عهده گرفته اند ترا بخدا شما که زیرک تر از این حرفهایید نشوید هیزم آتشی که ایشان به جان دولت سراسر امید بی همراه انداخته اند.
      آیا واقعا شما هم فکر میکنید قحط الرجال است. دوست قدیمی شما

      1. وقتی در دولتی که با رای اصلاح طلبان سرکار آمده ، رضوی دبیر کمیته انضباطی می شود، موسوی حامی ایمانیه می شودو ایمانیه منشور حقوق دانشگاهیان تصویب می کند طبیعی است که بز 5 قلو بزاید!

    2. برادر عزیز آقای دکتر موسوی

      شما که اینهمه به اصلاح رویه ها بدون تعویض مدیران اعتقاد دارید بهتر بود با احمدی نژاد صحبت می کردید رویه اش را عوض کند و یک منشور حقوق شهروندی تدوین نماید و بعد هم مثل ایمانیه می رفتید خوش خدمتی اش.
      آقای دکتر موسوی مگر ایمانیه به شما چه داده که تا این حد در رکابش هستید؟
      آقای دکتر این همه نام اصلاح طلبی را خراب نکنید لطفا. کسی شما را اصلاح طلب نمی داند لااقل شما از این واژه استفاده نکنید

    3. یک خبر کاملا موثق در مورد دکتر موسوی نقل می کنم قضاوت با شما
      دکتر موسوی در جلسه منتقدین ایمانیه شرکت می کند ، سپس در جلسه ای شرکت می کند که دکتر م ح، دکتر ایمانیه و چند تن دیگر حضور داشته اند. دکتر م ح در جلسه از حضور دکتر موسوی در جلسه منتقدین ایمانیه با استاندار مطلع می شود و به شدت عصبانی می شود و و خطاب به دکتر موسوی می گوید” تو خجالت نمی کشی در این جلسه شرکت کرده ای؟” دکتر موسوی جواب می دهد ” از دکتر ایمانیه بپرسید من با هماهنگی ایشان در جلسه شرکت کرده ام”
      قضاوت با شما
      آقای دکتر موسوی صداقت، حلقه گمشده سوابق سیاسی شماست

      1. بله برادر عزیز همانروزی که جلسه ی استانداری بود آقای دکتر موسوی به اتفاق آقای دکتر ه ابتدا به حضور استاد شرفیاب میشوند و عصر آنروزدر جلسه ی استانداری حاضر میگردند.این اوج بی اخلاقی است.ما میپذیریم که دکتر موسوی مدیون استادند اما میتوانند مردو مردانه و عیان نه در لفافه ی کلمات با رنگ و لعاب اصلاح طلبی از ایشان و ماندگاری وی حمایت کنند همانند آقای دکتر ادراکی که گرچه زمانی مشی اصلاح طلبانه داشت اما امروز به هر دلیل و محکم دارد از ایشان علنا حمایت میکندو خود را پشت عناوین خوش رنگ و لعاب پنهان نمیکند.دکتر عزیز واضحا در میدان حمایت وی وارد شوید از متن تان بر میاید که قایل به ایجاد تغییر با سکانداری استاد هستید.پس آنچه عایدتان میشود تزویر خواهد بود نه تغییر.معامله گری با خرجکردن مطالبات انتخابات اخیر ممنوع.از شما این حرکات نامبارک بعید بود.کمی دیگر تفکر ناب کنید.عرصه ی تاریخ مملو از رنج این ملت پر است از معاملات نابرابر و ذلت اور در گردنه های حساس.پیروز باشید

  31. سلام. اقای دکتر ایمانیه شما یا واقعا ازکارهای ناپستد خودبیخبرید یا کارهای ناپسند مدیران دانشگاه را میدانید ولی صرف اینکه همراه شما هستند ترجیح میدهد که این مدیران علیرغم کم کاری و تخلف در مسند مدیریت باشند.نمونه بارز ان دکتر الف است.شما خدا وکیلی میدانستید ایشان هفته ای چند ساعت در معاونت درمان کار میکنند؟ ( حد اکثر 4الی5 ساعت در هفته )و جالب اینکه ایشان وظیفه خطیر استادی!!! و اموزش را هم مانند مسولیت مدیریتی انجام میدادند یعنی هفته ای و یا گاهی دو هفته در میان یک نصف روز را در بخش بیهوشی تشریف داشتند البته همکاران محترم اساتید بیهوشی ایشان هم بنابر امتیازاتی که دکتر الف بواسطه اتصال به رئیس حسابی سود می بردند مثل تصرف بیمارستان کوثر و بیمارستان مادروکودک، سعی میکردن کم کاری وی را نادیده بگیرند.اقای دکتر ایمانیه یا واقعا از چنین وقایعی خبر ندارید و یا بنا بر مصلحت شخضی بیخیال ان میشوید که در هر دو حال شما مقصرید.از ایراد های اساسی وزارت خانه به دکتر ایمانیه همین مورد دکتر الف بوده است که دکتر ایمانیه بجای برکناری وی او را در پست دیگری گماشت.

  32. سایت محترم خبر پارسی
    سلام
    لطفا عدالت را رعایت فرمایید که تاکنون همین طور بوده و برازنده تان.لینک نامه سرگشاده را اگر ممکن است همچون لینک مصاحبه ی اقای دکتر در صفحه ی اول حفظ کنید برخی دوستان با صفحه اشنایی ندارندو متن را نیافته اند.سپاس

    1. مطلب مورد اشاره شما هتوز خبر تاپ مااست و در سرویس اجتماعی هم کار می شود – خبر از تاپ که برداشته شد در اخبار ویژه هم کار می شود

  33. در پاسخ به متخصص بیهوشی میخواهم اضافه کنم که شنیدم سال گذشته یکی از اساتید بخش بیهوشی که از فرزندان …است با تایید و حمایت علنی دکتر الف جذب هیت علمی شدند ( دکتر ک ص )چگونه دکتر الف و خود دکتر ک ص که ضاهرا ادم های متشرعی هستن حاضر هستند جفاها ومسایل خلاف شرع بخش بیهوشی را ببینند و حتا در ان شریک باشند.

  34. انتصاب رضوی به عنوان دبیر کمیته انضباطی از سوی ایمانیه نشانگذر آن است که ایمانیه نه تغییر کرده و نه تغییر خواهد کرد

  35. جناب،صدری یه مطلب در مورد رضوی و میرابراهیمی بنویسید، در مورد سوابقشون، در مورد عملکردشون،
    میرابراهیمی که الان ژست منطق و اعتدال گرفته، کارشناسی بهداشت داره، که در دوران دانشجوییش مسئول نمازخانه خوابگاه دستغیب بوده، سال 85 که به خاطر داشتن چندین پست و سمت لقب الهام ایمانیه بهش داده بودن، سمت هایی از جمله رئیس اداره خوابگاه ها، دبیر هیئت نظارت، طرف امور قراردادها، مشاور ایمانیه و ..، بعدش شد رئیس مجموعه ولایت ، الانم که مدیرکل معاونت دانشجویی هست
    در مورد رضوی که اوضاع خیلی بدتره، از انتظامات با مدرک دیپلم امد تو حراست، با یه مدرک کاردانی و بعدش کارشناسی که خودش حای سوال هست،شد معاونت دانشجویی حراست، انجا هم به جای حراست از دانشجویان، بیشتر تهدید میکرد . ضرب شتم و هم در دوره ایشون اتفاق افتاد( مدارک تهدید و ضرب شتم موجود هست + فیلم) . بعد از انتخابات هم رنگ عوض کرده و شده حامی دولت تدبیر و امید،الانم که شده دبیر کمیته انضباطی

  36. سمت های افراد زیر در دولت تدبیر و امید
    ایمانیه: رئیس دانشگاه
    دکتر کامران باقری لنکرانی: رئیس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت
    خباز شیرازی: رئیس دفتر ایمانیه
    میرابرهمیمی: مدیرکل معامونت دانشجویی فرهنگی
    رضوی: دبیر کمیته انضباطی
    صلاح: رئیس حراست
    صفیاری: رئیس درمانگاه امام رضا
    اگه کسی ندونه فکر میکنه سعید جلیلی رئیس جمهور هست

    1. دکتر صلاح ک ی اصلاح طلب تمام عیاره و کاش همه مدیران دانشگاه ی جو غیرت و توان وقت ایشون داشتن. با اومدن دگتر صلاح حراست دانشگاه 180درجه نسبت به قبل تغیر کرد و شد حامی کارکنان و مشاور اتان

  37. جناب صدری چرا سانسور میکنید؟ ما گفتیم یه مطلب در مورد سوابق رضوی و میر ابراهیمی بنویس،

  38. سلام. اقا هرکی این مطلب عمل زشت بخش بیهوشی دانشگاه یعنی اینکه همه جا سفره پهن کردن و از امتیازی که ریاست محترم دانشگاه به انها اعطا کرده!!! نهایت سوء استفاده را میکنند و همکاران جوان را استثمار میکنند هر کس این موضوع را فاش کرده دستش درد نکنه.هم ابروی اساتید محترم بیهوشی بخصوص انهایی ادعای شرع و دین دارن و نیز انهایی که پستهای مدیریتی دارن مثل معاونت پشتیبانی ( معاونت درمان سابق ) قایم مقام واحد بین الملل یا ریاست بیمارستان چمران و….را برده است و هم ابروی دکتر ایمانیه را برده اند.دست شما درد نکنه.

  39. سلام
    اقایان صمد ومیرمحمد ، متاسفم که به مدیران سابق لقب دروغگو می دهیدولی خودتان همان راه را میروید!
    من نه مدیون کسی هستم و نه ازکسی حمایت می کنم.هرگز درمورد جلسه ،بادکترایمانیه صحبتی نداشته ام
    و هرگزدکترملک حسینی درجریان جلسه بااستاندار نبوده وحتی کمترین پرسشی ننموده اند.
    اینجانب ضمن احترام به عزیزان همیشه مستقل ودرراستای باورهایم حرکت می کنم.
    من موافق تغییرهستم اما نه تغییرصوری بلکه تغییرهمراه بارشدمدیریتی .اگررویکردها روبه پیشرفت باشد
    فرد نمی تواندبه تنهایی تصمیم بگیرد چه دکترایمانیه باشدچه دیگری.
    اینجانب اماده مناظره باشما درخبرپارسی ویاهرجلسه دیگردر رابطه باچگونگی تغییر در دانشگاه هستم.
    فکرانتقام را ازخود دور کنید تاخداوند همه مارادرراه رسیدن به هدف مقدسمان که پیشرفت فارس و نهایتا
    ایران عزیزاست یاری دهد!
    بهتراست مثل اینجانب بانام اصلی خودتان کامنت بگذارید تا بهتر همدیگررا بشناسیم!ودیگران قضاوت کنند
    چه کسی دنبال منافع شخصی در دانشگاه است وچه کسی دغدغه اعتلای دانشگاه را دارد.
    به گونه ای حرکت کنیم که اعتدال را به سرنوشت اصلاحات دچار نکنیم و دوباره اداره کشور به دست کسانی
    بیفتدکه نتیجه ان ایران عزیز ومظلوم امروزباشد!
    اندکی صبر….

    1. جناب دکتر موسوی
      احتمالا منظور شما از ” به گونه ای حرکت کنیم که اعتدال را به سرنوشت اصلاحات دچار نکنیم و دوباره اداره کشور به دست کسانی
      بیفتدکه نتیجه ان ایران عزیز ومظلوم امروزباشد!” افتادن ریاست دانشگاه به دست جناب دکتر هاشمی بزرگوار است. نگران نباشید این اتفاق خواهد افتاد. اما به قول شما اندکی صبر تا دانشگاهیان حسابی از ایمانیه به ستوه آیند و به راحتی به ریاست دکتر بصیر هاشمی تن در دهند . هنوز فضای آن ایجاد نشده. اندکی صبر….

    2. آقای دکتر موسوی آیا شما در جلسه مخالفین ایمانیه با استاندار به عنوان مخالف شرکت کردید یا نه؟
      آیا اکنون جزو تیم ایمانیه هستید یا نه؟
      آیا یادداشتی که در همین سایت منتشر کردید در حمایت از ایمانیه نبود؟
      آیا به مخالفان ایمانیه در همان یادداشت اتهام نزدید که مطالبی که در مورد ایمانیه بیان می کنند تهمت است
      آیا مخالفان ایمانیه بارها از شما نخواستند که یکی و تنها یکی از مواردی که مصداق تهمت به ایمانیه باشد را بیان فرمایید؟
      آیا تا کنون موردی را ذکر کرده اید؟
      آقای دکتر بهتر است رو راست باشید و اگر می خواهید از ایمانیه حمایت کنید مرد و مردانه بایستید و از کارتان دفاع کنید. رفتارهایی که رنگ و بوی دورویی دارد در شان شما نیست. بحمدالله مخاطبین سایت هم افرادی با ضریب هوشی زیر 50 نیستند تا با فرافکنی و فرار از پاسخگویی خامشان کنید

    3. سعید جان
      عزیزم، چطور دعوت می کنید که اشخاص با نام واقعی خود کامنت بگذارند در صورتی که خود بهتر می دانی که چه عوارضی برای آنان دارد. در مورد این دعوت شما به نیتت شک دارم . شما عملا با این کار می خواهید منتقدین را به ایمانیه معرفی کنید تا برایشان مشکل ایجاد شود. البته همه مثل شما به علت “حمایت حرفه ای” از ایمانیه در لباس اعتدال و اصلاحات و انتقاد حاشیه امنیت ندارند.

    4. دکتر موسوی عزیز
      سلام
      نوع صحبت های شما از همان جلسه ی استانداری -که توجه کنید جلسه ی منتقدین عملکرد دکتر ایمانیه بود نه موافقین-بوی نامیمونی میداد.من از صحبت استاددکتر ملک حسینی با شما خبری ندارم اما در خصوص صحبت هایتان به اتفاق دکتر همتی با دکتر ایمانیه اطمینان کامل دارم.گیریم که آن را هم نپذیرید علاقه ی شما به ایجاد تغییر تحت ریاست طویل المدت دکتر ایمانیه خبر از دلبستگی غیر معمول شما به ایشان میدهد.هر عقل سلیمی که شما و منش اصلاح طلبیت را بشناسد نمی تواند بپذیرد که این نوع نگاه جدید در شما ناشی از عمق تفکرات شما باشد زیرا که شما -در صورتی که عوامل پیرامونی را حذف کنیم-نیرویی خوش فکر وآینده نگر برای سیستمید.پس لا جرم چند فرضیه در خصوص این رفتار جدید شما به ذهن خطور میکند:
      1- شما هم یک شبه دچار دگر دیسی فکری شده اید؟!-اما ایشان در جهت بقا خود در سیستمی که تفکر و عملکردش در 24 خرداد جواب نه از مردم خصوصا دانشگاهیان عزیز گرفت ولی شما در سیستمی که هم رایتان است.وی خود رااعتدالی می داند و شما که معتدل و اصلاح طلبید محافظه کار-به معنای سیاسی ان-میشوید.رفتار دکتر ایمانیه قابل توجیه است چه او نشان داده است که میخواهد به هر قیمتی-تاکید میکنم به هر قیمتی- بماند زیرا که دستور تشکیلاتی است به ایشان و خود بهتر میدانید که در تشکیلات منسجم جناح اقتدار گراتکلیف تشکیلاتی از خیلی واجبات واجب تر است.اما خامی است که بپذیریم شما برای ماندگاری اینگونه تغییر یافته اید.پس این فرضیه در باره ی شما مردود است.
      2-شما گرچه ازاد منشید-به زعم حقیر-امامرید قومی قبیله ای و مرامی استاد ارجمندم جناب دکتر ملک حسینی هستید و در این جریانات مشرب عملیاتی تان همسو با استاد است.این نوع رویه را اگر هم انکار کنید -با اجازه ی گلتان- نمی پذیرم.همانطور که انروز که دکتر هاشمی گفتند از استاد خط نمی گیرند قبول کردم امانه قلبا و بعد حوادث پیش امده و پذیرش پست سرپرستی معاونت پژوهشی -آنهم تکه تکه شده اش-و انهم از سوی کسی که سودای ریاست بود برایش نشان داد که قومیت گرایی و نوعی تبعیت از بزرگ قوم- که البته امری محترم است در اکثر جاها و البته نه همه جا-در میان قبیله ی بزرگ ،ریشه دار.و محترم لر حرف اول را میزند.این فرضیه قریب به صحت است
      3-فرضیه ی سوم: شما همانطور که دکتر ایمانیه در مصاحبه گفت توسط ایشان در شرایطی خاص دستگیری و کمک شدید وحال رسم ادب ایجاب میکند که نمک نشناسی نکنید و حتی با ظرافتی خاص در بیا ن و رفتارنوعی عمل کنید که برایند عملتان به بقا دکتر بینجامد. این فرضیه نیز بعید به نظر نمی رسد.
      انشا الله که اینگونه نباشد ولی اگر خدا وکیل قصد قدر شناسی از حمایت انروز دکتر از خود را دارید کاری نکنید که از جبهه ی اعتدال و اصلاحات مایه گذارده شود پیغامی به دوستان بدهید که من به دلایل اخلاقی از همراهی با اعتدالیون در این مقوله ی خاص معذورم و انگاه یا به علن یا در خفا به حمایت از ماندگاری وی بپردازید.حرجی هم به شما نیست.دوستان نوشته اند مگر دکتر ادراکی که به دفاع جانانه و لابی گری های گسترده برای بقا غیر قانونی دکتر برخاسته و روشن تر از روز از ایشان و ماندگاریشان دفاع میکند را کسی چیزی گفته گرچه دلگیریم از روش وی اما صاحب فکر است و البته مختار.میترسیم بهای قدرشناسی شما از دکتر از جیب مطالبات روشن تر از روز مردم در 24 خرداد پرداخت شود.شما اگر نگران برگشت عملکرد و قبیله ی 8 سال گذشته می باشی-که هستی به باورمن-نادانسته یا دانسته داری از کسی حمایت ظریف -به زعم من-می کنی که بدترین عملکردها را در خیلی از حوزه ها داشته ومنادی قرائت نامبارکی از دین و حوزه های انسانمدارانه ی ان بوده.و اکنون به صلاحدید تشکیلاتی رنگ عوض کرده ودارد میکند.
      سعید عزیز ما هم از تبدیل سرنوشت اصلاحات به بر امدن مخرب ترین نگاه اجرایی در 8 سال گذشته ناراحتیم اما به طریق اولی از تبدیل گفتمان اعتدال به محافظه کاری نگرانیم.مگر کاندیداهای جانشینی رییس دانشگاه همه معتدل و تقریبا غیر سیاسی نبودند؟همه ی حرف ما اینست که فردی که عملکردی تندروانه در سالیان اخیر داشته و مدت قانونی ریاستش هم پایان یافته و خیلی دانشگاه را سیاسی کرده و همه ی معاونت ها را بی اختیار کرده و…..برود و جای خود را به فردی معتدل معتقد به خرد جمعی و همراه قلبی با دولت تدبیر و امید بدهد.این خواسته ای عجیب است؟سهم فارس از امید دولت و تدبیرش کجاست؟آیا تغییرات فرعی و درجه دو و سه آنهم با ماندگاری فردی که بیشترین اعتراض به ماندنش هست و در نظر سنجی تنها 8درصد طرفدار داشته دهن کجی به خواست مردم در 24 خرداد نیست؟ایشان چقدر در همراهی با دولت صادقند؟عملکردشان گویای همه چیز است.برادر من بسیار ساده اندیشی است که ایشان بخواهد یا بتواند تشکیلات مقتدر جناح راست را ترک کرده و به اردوی اعتدال گرایان یا اصلاح طلبان بپیوندد.تکلیف تشکیلاتی وی فریب من و شما و ماندن برای انجام وظیفه ی تشکیلاتی در جاهای حساس است .کمترین هزینه ی ماندن وی قطع عقبه ی استراتژیک دانشگاهی و جوان دولت در فارس با دولت تدبیر و امید است و این دست آوردی بسیار وزین است برای جناح اقتدارگراکه جوانان را از دولت امید ناامید کنند و منزوی.
      حرکات نامیمون راس این جریان صاحب قدرت و ثروت و رسانه را با دولت برامده از رای ملت ببینید؟از هر راهی در سنگ اندازی در توافقات هسته ای و مباحث داخلی بهره میگیرند.برخورد سخیف صدا و سیمای ملی؟! را با نفر دوم مملکت ببینید…….
      بسیار ساده اندیشی است و همچنان عجیب برایم که منادی تصویب حقوق دانشگاهیان با سکان داری دکتر ایمانیه شده اید .بیشتر به طنز میماند اما بسیار تلخ برادر اصلاح طلب روزهای نه چندان دور من
      یادمان باشد که متاسفانه جناح اقتدارگرا با بیرون امدن از شوک عدم توفیق در ادامه ی روند سیطره ی همه جانبه برمنابع و مناصب این مملکت با تمام توان و با همه ی روشها به میدان امده تا عدم توفیق دولت را رقم بزندو ما هم موظفیم کشوری بیندیشیم و استانی عمل کنیم. ما باید تا جانشینی ایشان با فردی همراه واقعی با دولت تدبیر و امید از پای ننشینیم که نخواهیم نشست گرچه به همه جا سربزنند که با روش نخ نمای پرونده سازی به لحاظ حیثیتی شهیدمان کنند.
      یادمان نرود که فارس مامن تندروهای جبهه ی پایداری است و خصوصا دانشگاه ما راس جبهه ندیده های جبهه ی پایداری است.همانانی که در مجلس به لبخند وزیر امور خارجه دردیداری دیپلماتیک هم گیر شرعی! میدهندو در روز مبارک 22 بهمن تصویر حلق اویز کردن سید محبوب و نجیب و با شرف اصلاحات را در روز نمایش وحدت و یک دلی ملت بر بالای سر میبرند.
      زیرک تر از اینها باشیم سعیدجان.خدا میداند که فکر هیچ منصب کیسه ای نیستیم الا کیسه ای فاخر و وزین از تدبیر و امید برای ملت نجیبی که امیدشان به دستهای عزتمند رییس جمهوری عاقل و با برنامه اما تقریبا بی همراه است .شرف و زندگیمان را بگذاریم به را ه عزتمندی مردمی که به نظام جمهوری اسلامی و نه حکومت اسلامی دلبسته اند و خونها داده اند برای پا گرفتن آن.به قول امام راحل عظیم الشان نگذاریم انقلاب به دست نا اهلان ونامحرمان بیفتد.عزت زیاد .دوستدار واقعی شما

      1. کهنه سرباز فکر ما هم باشید که یک ساعت باید متن شما را بخوانیم حالا دکتر موسوی یک حرفی زده 100 تا آدم که کیلومتری جواب نمی ده ! موضوع فقط طولانی جواب دادن نیست موضوع این است که شما با اسم مستعار با خیال راحت هر حرفی می زنید فکر ما نمی کنید که باید برای کلمه کلمه شما پاسخگو باشیم

      2. صدری عزیز
        سلام و خدا قوت و عذر خواهی از شما.موضوع یک حرف نیست موضوع این است که ایشان که از دوستان من هستند و نمی خواهم از من برنجند پا در حیطه ای خطر ناک و به ضرر جنبش اصلاحی و اعتدالی گذارده اند.وباید صادقانه و تلخ با وی حرف زد.ایشان هم پی من قال نباشند ما قال را دریابند.ممنون از حوصله تان.
        راستی سایتتان دارد میشود برنامه ی نود البته در حیطه ای غیر ورزشی و بسیار چالشی.پایدار باشید

    5. سلام دکتر موسوی
      خواهش میکنم التماس میکنم جهت روشن شدن اذهان به هم ریخته ما هم که شده یک نامه به همین سایت بفرست و صادقانه جواب این حرف و حدیث هایی که در مورد شخص شما و دکتر هاشمی و دکتر ملک حسینی میزنند را بدهید . حداقل ذره ای برایمان ارزش قائل باشید و صادقانه پاسخ دهید که آیا جریان این زد و بندها درست است یا نه!! جریان شرکت در جلسه استانداری چیست؟ جریان جلسه با ایمانیه چیست؟ وای سرم دارد گیج میرود!!!!! دکتر اکثر این افراد از تندروی های ایمانیه ضربه خورده اند حقشان است که حالا که فضای اعتراض باز شده از درد دلشان بگویند!!! ممنون

    6. ول کن دکتر موسوی بسه دیگه
      دکتر ایمانیه کاملا منوجه شد که دوستش داری بی خیال کافیه

    7. به نظرم هدف شما از مصوبه پوشالی منشور حقوق دانشگاهیان یکی از دو مورد زیر است:
      1-یا می خواهید ورژن جدیدی از ایمانیه را دانشگاه قالب نمایید
      2-یا می خواهید این مصوبه را به عنوان دستاورد ورود دکتر هاشمی به هیات رئیسه بدانید

      به عرضتان برسانم هر دو مورد از قبل شکست خورده است.

  40. یک چند سوال ساده و واقعی از انسانی که نام خانوادگی اش هم نشانی از علاقه ی قلبی اش به دین به دست میدهد:
    آقای دکتر ایمانیه ی عزیز
    من از کسانی هستم که در بیمارستان مادر وکودک به تمام معنا استثمار شده ام و چند همکار دیگرم هم همینطوردر اینجا و در بیمارستان های دیگر.در بیمارستان مادر وکودک روزی بوده که 20 بیمار بیهوش نموده ام و 440 هزارتومان به من داده اندیعنی تعرفه ی بیهوشی 3 بیمار را و مابقی به اساتید محترم تعلق گرفته.حقیقت اینکه تاکنون چیزی نگفتم و ننوشتم اما حال که این موضوع با هر هدفی طرح شده میخواهم بگویم که بلی من شرح درد بهره کشی نسل دانشگاهی از پزشکان درمانی غیر دانشگاهی هستم.گاه از خودم متنفر میشوم که مجبورم تن به بیگاری از سر ناچاری بدهم.فرقی بین خودم و اساتید بخشتان نمی بینم و همین که اساتیدتان به سپردن کار به من نوعی اعتماد میکنند یعنی کفایت من در کار.
    چرا من تنها به دلیل هیات علمی نبودن باید در بیمارستانی غیر آموزشی تن به به زعم نویسندگان این نامه بهره کشی بدهم؟
    آیا این کار با مجوز شرعی صورت گرفته؟ کجای شرع؟در کدام رساله ی عملیه؟
    مجوز قانونی این اقدام براساس کدام بند از کدام قانون صادر شده است؟
    آقای دکتر آیا خودتان اگر جای من و سایر همکاران بودی تن به این بهره کشی میدادی؟
    نمی دانم که ماندنی هستید یا دارید میروید.در هر حال به دلیل اینکه این کار زشت با اجازه ی شما در جهت حمایت از اساتید تمام وقت؟!(به گفته ی خودشان) صورت گرفته و هم به لحاظ قانونی و هم خصوصا به لحاظ شرعی شما ضامنید در اولین فرصت این بساط زشت و نامیمون را برچینید و اجازه دهید ما با همان کفایت همیشگی و با احساس عزت نفس زیبنده ی یک فرد مسلمانبرای خودمان کار کنیم نه رعیت اساتیدی شویم که درامد به نسبت خوبی دارند.

  41. انتصاب رضوی به دبیری کمیته انضباطی که قبلا مسوول واحد دانشجویی حراست بود و دانشجویان از وی جز رفتارهای ناجوانمردانه ندیده اند و با کارهایی که کرده مدیون افراد بسیاری است، به خوبی نشاندهنده این است که ایمانیه نه تنها هیچ تغییری در رویه خود نداده بلکه بازوهای اصلی خود در برخورد با منتقدین که همان حراست و کمیته انضباطی هستند را از قبل نیز تندروتر کرده است.
    آقای دکتر ملک حسینی، دکتر هاشمی و دکتر سیدسعید موسوی باید در این زمینه که چگونه حاضر شده اند با فردی مثل ایمانیه وارد ساخت و پاخت شوند و با دانشجویان یک دانشگاه و سلامت مردم استان بر سر منافع شخصی بازی کنند، پاسحگو باشند

    1. ایمانیه رضوی رو دیگه از کجاآورد؟! فکر می کردیم عصر این ها دیگه تموم شده، وای سرم رو به کدوم دیوار بکوبم

    2. گوسفندی در علی آباد سفلی 6 قلو زایید

      دامپزشکان اعلام کردند این گوسفند پس از شنیدن این خبر که آقای رئیس ،جناب ررا به سمت دبیری کمیته … منصوب کرده بلافاصله 6 قلو زائید.

  42. سلام
    “حرف ناتمام”عزیز
    اولا:شان استادملک حسینی افضل از این است که اهل زدوبند و این قبیل کارهاباشد.
    ثانیا:هرگزاینجانب جلسه ای بادکترایمانیه دررابطه بامسایل دانشگاه نداشته ام
    ثالثا: درجلسه استانداری اینجانب عرض کردم بایدفردی که جایگزین دکترایمانیه می شود درمدیریت قویتر از او باشدتا بتواند
    پاسخگوی مطالبات به حق دانشگاهیان باشد
    رابعا:دوستانی که مسلسلشان مرانشانه گرفته است مگردران جلسه حرف نزدند ؟ایااین جمله من اینقدرموثربوده ویاواقعامدیری
    توانا ندارند!؟
    خامسا:من هم به ظلمی که به دانشگاه در این مدت رواداشته اند معترضم وخواهان پاسخگویی همه مدیران هشت سال گذشته
    هستم ،نه فقط همه گناهان رابه گردن یکنفر بیاندازیم وبقیه رامبری بدانیم!
    سادسا:تاکیدمی کنم اینجانب نه نیازی به دکترایمانیه دارم نه ازعملکردقابل انتقادایشان ومجموعه تحت امرشان دفاع می کنم
    وهمیشه درحدتوانم ازکسانی که دردانشگاه مظلوم واقع شدندبدون ترس ازعواقب ان حمایت کرده ومی کنم!
    دراخر از دوستانم تقاضا دارم کمی صبور باشند وبه معذوریات دولت توجه کنند. پیروزباشید

    1. آقای دکتر موسوی
      دلیل ناراحتی شما را کاملا درک می کنم
      شما و پیشوایتان دکتر ملک حسینی و آن هم تحت القایات شما به دکتر ایمانیه قول دادید که اگر امتیازاتی به شما بدهد شما هم جریان مخالفین ایمانیه را ساکت خواهید کرد . متوجه شدید که نه تنها مخالفت ها کم نشده بلکه اضافه هم شده است. و وزنه واقعی شما مشخص گردید.البته وزنه علمی استاد ملک حسینی سنگین تر از آن است که من بتوانم در مورد آن اظهار نظر کنم.
      آقای دکتر در نوشته شما غروری پنهان وجود دارد. اینکه به شما جواب می دهم از آن روی نیست که چهره مهم و تاثیر گذاری هستید و سخنانتان نافذ است که خود نیک می دانید وزنه ای نیستید از آن جهت جواب شما را می دهم که شما صداقت ندارید . لباس انتقاد می پوشید و از پشت این نقاب دنبال ادامه ریاست دکتر ایمانیه هستید که البته همه به چهره واقعی شما پی برده اند و احتیاج به توضیح نیست.
      فقط یک نکته :
      دکتر عزیز
      زمستان می رود و رو سیاهی به ذغال خواهد ماند

    2. دکتر موسوی جان چرا هر بحثی می شه خودت رو می ندازی وسط؟ تو چیکار به این کارا داری؟ شما آدم مستقلی نیستی چون مدیون دکتر ایمانیه هستی دکتر ایمانیه خوب تشخیص داد و زمانی که به علت خلاف قانون هایی که در شورای شهر انجام دادی و آبروی اصلاح طلبان را بردی و کسی تحویلت نمی گرفت آغوشش را برای تو باز کرد برای چنین روزهایی.
      کلا این اعتماد به سقفت! منو کشته دکتر موسوی که خودت را قاطی هر بحثی می کنی

  43. سعید عزیز سلام
    ما دلگیریم از اینکه میگویید – چون به زعم شما-روند ها رو به پیشرفت است…….
    کدام پیشرفت برادر گرانقدرم.اینکه یکی از کاندیداهای ریاست بشود سرپرست!!!!یک معاونت؟اینکه استادی عزیز که نه مقبولیت عملکردی چندانی دارد نه حوصله و اعصاب درست حسابی نه وقت حسابی ونیز بازنشسته یا دم بازنشستگی بشود معاون درمان؟اینکه فردی منفعل و مطیع محض اقای دکتر بشود معاون توسعه؟
    و اینکه دکتر صلاح بسیار تند رو همچنان رییس حراست بماند اقای رضوی بسیار تندرو بشود دبیر کمیته انضباطی .میر ابراهیمی با ان عملکردهایش بشود مدیر کل امور دانشجویی و دکتر لنکرانی یعنی مغز متفکر همه ی این بازیها و جبهه ی پایداری همچنان بر اریکه ی سیاستگذاری سلامت فارس تکیه زده باشد روند رو به پیشرفت است یا ببخشید روند رو به نیشخند؟!
    سعید جان ما دورو برمان پراست از نیروهای معتدل امتحان پس داده ی معتقد به خرد جمعی و کار تیمی ملتزم به استفاده از بدنه ی کارشناسی معتقد به اصالت حرمت همه ی انسانهای مسلمان و غیر مسلمان حاضر در چارچوب نظام و نه ملتزم به رعایت شان یک گروه خاص:
    خود جنابعالی ،دکتر لطفی دکتر هاشمی دکتر حق نگهدار دکتر میری دکتر خلعتبری دکتر رضاییان دکتر نیک اقبال دکتر میر احمدی دکتر عسکریان دکتر منصوری دکتر ادراکی دکتر هادوی دکتر تهامی دکتر کشفی دکتر حیدری دکتر قادری دکتر رحیمی دکتر ثاقب دکتر درویشی دکتر هاشمی گوارش و…… .کدامیک امتحان پس داده نیستند.؟برایند عملکردی این جمع اعتدال مطلق است و البته همه همراه صادق دولت راستگویان.
    البته تجربه ی گرانسنگ اساتید کارازموده ای چون استاد طالعی استاد ملک حسینی و دیگر اساتید مبرز موجود نیز پشتوانه ی این عزیزان صاحب سبک و تجربه است.پیروزباشید

  44. سلام
    برادرحسین که انشاا…ان برادر حسین!نباشی
    دانشجوی پزشکی که انشاا…خودعضو پرونده سازان سابق نباشی! چون به نظر می ایددرتهمت زدن دستکمی ازاسلافت نداری
    “اینجانب انچه شرط بلاغست با تو گفتم خواه پندگیرخواه ملا ل”
    اگرخواستی ازعلت به مشکل برخوردن این حقیر درشورامطلع شوی به بزرگان اصلاحطلب وسخنرانیهایم درشورارجوع کن!البته اگر
    انها راقبول داشته باشی زیرانوع سخنت فرسنگها بااعتدال واصلاحطلبی فاصله دارد!
    موفق باشیدوتندرست

    1. دکتر موسوی بابا بی خیال، کسی که از او حمایت می کنی نماداحمدی نژادیسم در استان فارس هست، من که شما رو میشناسم، شما نه اصلاح طلب هستی، نه اعتدال گرا، امثال شما فرصت طلب هستین، و ضربه ای که امثال شما به جریان اصلاح طلبی زده، احمدی «ژاد هم نزده
      از کی تا الان هکماری با اعضای جبهه پایداری شده اعتدال؟ایمانیه، لنکرانی، خباز شیرازی، صلاح، رضوی، میر ابراهیمی اینها اعتدال گرا هستند؟
      یا خودتو به خواب زدی یا پای منافع شخصی هست که اینجوری از اینها دفاع میکنی؟
      وقتی دنبال منافع شخصی هستی، جرا با اسم اصلاح و اعتدال وارد میشی؟ این کارت غیر از ضربه زدن به اصلاحات نیست، و، شهامت داری بیا رک و راست بگو من واسه …

  45. متخصص بیهوشی
    خطاب به به اصطلاح‌ استاد بیهوشی
    تمامیت خواهی شما تمامی ندارد؟ خود به همه جا دست اندازی میکنید و بعد به آزادمردی چون صادقی عزیز می‌گویید با هوچیگری همه جا هستند.راستی چند سال است که یک کشیک شب نداده ای استاد؟؟!
    صادقی مرد است و سربلند .حرف حق تلخ است مگر چه گلی به سر دانشگاه زده اید که
    با کمال وقاحت از بهره کشی کردن از متخصصین جوان دفاع میکنید
    12 اتاق عمل درمادروکودک وکوثر ( که 3_4برابردولتیمیگیرید )وبیش از55اتاق عمل در بیمارستانهای ز ینبیه قلب الزهرا دستغیب فقیهی نمازی حافظ خلیلی چمران رجایی برای25 استاد بیهوشی عجیب نیست؟ به حق خودتان قانع باشید و بگذارید جوانترهای درمان هم بهره ای ببرند.انحصار طلبی بس است دیگر.این قدر هم نگویید وی تهمت ناجوانمرادنه به ایمانیه زده.کدام تهمت. نکند بیان بهره کشی شما از متخصصین بیهوشی درمانی نامش تهمت به ایمانیه است؟
    دکتر ایمانیه هم باید اینرا به عنوان خبط غیر قانونی و غیرشرعی خود بپذیردو سریعا ان را اصلاح کند.
    کاش چند سر نترس مثل صادقی داشتیم

  46. با این اوصاف که می بینم خدا کند آخر ماجرا به رئیس شدن یکی از هموطنان یکی از قومیت های عزیز نرسیم!

  47. “الا ای آهوی وحشی کجایی
    مرا با توست چندی آشنایی” “1”
    مرا پستی است بس محبوب و مطلوب
    مرا هرگز مباد از آن جدایی
    مرا روزی در اینجا شوکتی بود
    و در دانشگهم غرا ندایی:
    به جز سمعا و طاعت کس مگوید
    نخواهم بشنوم جز این صدایی
    ولیکن قوم بی ایمان کافر”2″
    مرا خواهد کند شوت هوایی!
    منی کز جانمازم آب جاریست
    و دانشگاه را هست ز ایمانم صفایی
    چو بر من اندکی کس خرده گیرد
    “رضوی” می دهد او را سزایی”3″
    ملک ها و سعید و هاشمی هم”4″
    شده حامی من در کدخدایی
    سلاح من در این میدان “صلاح” است”5″
    چو با من بوده یار باوفایی؛
    هر آنچه انتقاد از من بگردد
    ندارد نزد من اندک بهایی
    از آن سو “هاجری” در صحنه آید”6″
    به “صدری” می دهد اندرزهایی
    چو اندرزش گره از کار نگشود
    به میدان می کشد بحث قضایی!
    چو پشت من به این ها گرم باشد
    از این پس می روم کشورگشایی!!!

    1. احسنت خیلی با حال بود
      چو پشت من به این ها گرم باشد
      از این پس می روم کشورگشایی!!!

      فکر کنم چند مدت دیگه ایمانیه بمونه یه چهار تا حافظ و سعدی و مولوی هم درست بشن

    2. نجابت ها و ثاقب،میرزا جانی
      از آن هم پیش تر تا لنکرانی
      همه اندر رکابم جان فشانند .
      همه اندرسکوت فرمانبرانند.
      چو من نطقی کنم به به کن و چه چه کنانند.
      که تا هستم رئیس اندرامان و در مقامند
      به شرط آنکه فرمانم به گوش جان سپارند.

      1. من وواقعااز خیلی از نظرات مغرضانه تعجب می کنم.در عملکرد انعطاف ناپذیر دکتر میرزاجانی حرف و حدیث زیاد هست ولی دکتر ثاقب یکی از بهترین افراد این دانشگاه هست

  48. خبر جدید دکتر ش که بدلیل اعترلضات گسترده از قائم مقامی درمان حذف شده بود با تدبیر جدید 3شغله شد معاون اجرایی معاون توسعه ( همان رییس سابقش) 2 رییس بودجه دانشگاه 3 رییس اقتصاد توسعه افرین به تیم چینی اصول گرایان

  49. واقعیتهای تلخ موجود تصدیقی برنظرات اقای دکترصادقی مخصوصا در موردجفای بخش بیهو شی در مورد نیروهای درمانی است.عدم توانایی وخستگی اساتید محترم بخش بیهوشی به علت کار زیاد موجب مورتالیتی های غیر قبل انتظار بیماران انان شده است واین هم جفایی دیگر در حق بیمار است.

  50. سلام
    دوستان عزیز!
    خدا را شاهد میگیرم که هیچ گاه قصد مداخله در این بحثها را نداشتم.چرا که نه انگیزه ای داشتم و نه حوصله ای در این زمینه .اما وقتی دیدم بعضی شرکت کنندگان در این بحثها رو به توهین به دکتر موسوی آوردند و بحث مسائل مربوط به شورای شهر را پیش کشیدند ،هر چه تلاش کردم سکوت کنم ،نتوانستم..
    احتمالا برخی از شما من را میشناسید،اگر هم نمیشناسید:فرهاد دهقان هستم ،عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده پزشکی و همچنین در شورای مرکزی انجمنها در دانشگاه شیراز و علوم پزشکی.
    دکتر موسوی را از سال 77 میشناسم .از زمره مدیرانی بود که علیرغم اینکه با حمایت و بلیت اصلاحطلبان به مدیریت نرسیده بود ،خود را با همه توان اصلاح طلب میدانست، بیاد دارم حتی مدیرکل فرهنگی دانشگاه که چند وقتی بود اصلاح طلب شده بود و حتی خواستار عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت!!!!! هر روز دست به توطئه ای بر علیه دکتر موسوی میزد، البته با حمایت ما در انجمن اسلامی و دوراندیشی معاونت دانشجویی دانشگاه جناب آقای دکتر خلعتبری(که مدیر و استادی به نازنینی او ندیده ام و مطمئنا نخواهم دید)همه آن توطئه ها نقش بر آب میشد.
    اما وقتی به صداقت و مردانگی دکتر موسوی معتقد شدم که در سالهای 82-83 همان سالهایی که بوی تغییر دولت به مشام همه میرسید و همه مدیران حتی آنهایی که با بلیت اصلاح طلبی به مدیریت رسیده بودند ،خود را فراجناحی معرفی میکردند، دکتر موسوی که هیچ وابستگی تشکیلاتی و محفلی به اصلاح طلبان نداشت ، با صدای بلند در مصاحبه ها و اظهارنظرهایش خود را مدیری اصلاح طلب معرفی میکرد.
    بعد از انتخاب در شورای شهر شیراز هم به همین روند ادامه داد ، تا آنجا که خبرهایی از تلاشش برای انتخاب شهرداری اصلاح طلب برای شیراز در اوج قدرت اصولگرایان به بیرون از شورا درز میکرد. به یاد دارم در انتخابات سال 88 هم پای ثابت همه میتینگهای انتخاباتی میرحسین موسوی و جناب کروبی بود ، چه در مقام سخنران بعد از تاجزاده ، چه در مراسم استقبال از کروبی و…. . تا ثابت کند که اصلاح طلبی حزب و گروه نیست ،بلکه اندیشه است.
    البته همین عملکرد وی در شورای شهر هم باعث گردید تا بعد از انتخابات ،اصولگرایان استان ،بیش از این به این موجود چموش و یاغی امان ندهند و به بهانه کمک فردی به هیات والیبال استان که دکتر موسوی ریاست همزمان آن را به عهده داشت او را فتیله پیچ کنند . که اگر همین رویه بخواهد در مورد روسای همه فدراسیونها و هیاتهای ورزشی اعمال شود ،گمان نمیکنم هیچ کدام از اصولگریان بیرون از زندان بمانند . اینکه اصولگرایان با فردی که غمیقا اصلاح طلب است چنین کنند ،در سیاست ایران خیلی تعجب برانگیز نیست ، اما اینکه ما خودمان به بهانه اختلاف نظر بر سر یک مساله مدیر صادق و کارکشته خودمان را تخریب کنیم و بحث حکم دستگاه قضایی را پیش بکشیم ، عمل منصفانه اخلاق مدارانه ای نیست.
    سخنی هم با دوست قدیمیم دکتر موسوی…..
    دکتر موسوی عزیز!
    اینکه شما بحث تفاهم را پیش میکشید ،بحث نادرستی نیست.دموکراسی بدون تفاهم بر اصول، یعنی افغانستان و عراق و اوکراین و در خوشبینانه ترین حالت یعنی لبنان. تفاهم همان اصلی است که ما از صدر مشروطه تا به امروز از آن غفلت کرده ایم.و هیچ یک ازجریانهای سیاسی بعداز مشروطه تا به امروز نه شعور و نه آنقدرسیاست داشته اند که به لزوم آن پی ببرند.
    تفاهم چیز در دانشگاه هم چیز خوبیست.اما تفاهم فقط با تغییر یک معاون و چند مدیر حاصل نمیشود. بلکه تفاهم با تغییر رویه و عملکردها حاصل میشود .آنچه که تا امروز از خبرها به گوش میرسد حاکی از چنین تلاشی در مدیریت دانشگاه نیست.
    مورد آخر هم مشکلی که برای ادامه تحصیل یک دانشجو پیش آمد و با کلی منت گذاشتن بر سر این و آن حل شد . این عملکردها حاکی از تلاش مدیریت برای رسیدن به تفاهم نیست و اتفاقا مخالفان را عصبانی تر هم میکند.
    در پایان اکیدا به شما توصیه میکنم که به جای ظاهر شدن در قامت مدافع اصلاحطلب دکتر ایمانیه تلاش کنید در نقش مشاور اصلاحطلب ایشان ،ایفای نقش نمایید.که اگر واقعا رویه ها به طور اصولی تغییر نماید ،گمان میبرم مخالفین باصداقت دست از مخالفت بر خواهند داشت .

    1. دکتر دهقان سلام
      گرچه به نظر میرسد عملکرد چند ماه اخیر اقای دکتر موسوی در برانگیختن برخی مخالفتهای گاه خیلی تند با ارائه ی نظر توسط ایشان بی تاثیر نبوده مع الوصف معتقدیم که منش اقای دکتر اصلاح طلبی است و فردی عملگرا هستند.
      اما اعتقادی به دادن نقش مشاور اصلاح طلب به ایشان در برابر دکتر ایمانیه نداریم.معتقد هم نیستیم که به زعم ایشان ما تغییر را فقط برای تغییر میخواهیم.نه !ما تغییر را برای ایجاد تحول امید افرین میخواهیم.اما به جد معتقدیم که سکاندار ایجاد تحولات امید افرین نمیتواند فردی باشد با عملکردهای تند روانه در خیلی از حوزه ها و غیر معتقد به خرد جمعی
      اقای دکتر میتوانند در جهت طراحی برنامه های اینده ی دانشکاه نقش مشاور داشته باشند در میان اعتدالیون و اصلاح طلبان .نمی دانم ما را چه میشود که به ناگه اقای دکتر ادراکی اصلاح طلب میشود مدافع سر سخت ماندگاری البته غیر قانونی رییس محترم فعلی. اقای دکتر دهقان اصلاح طلب پیشنهاد مشاور شدن دکتر موسوی اصلاح طلب را میدهد برای دکتر ایمانیه ی مجری برنامه های تشکیلاتی گروه اقتداگرا .و نتجه چه میشود؟ سرخوردگی دانشگاهیان امیدوار به تغییر و تدبیر و عملا قطع ارتباط استراتژیک دولت تدبیر و امید با عقبه ی دانشگاهی بسیار تاثیر گذار خود.دوست عزیز اصلاح طلب ما میخواهیم دانشگاه در دست گروهی اداره شود که اولا برایندشان اعتدال باشد ثانیا عملگرا باشند ثالثا همراه صادق دولت راستگویان باشند.یادمان باشد که بخشی بسیار تند رو همهی تلاش خود را گذارده اند به تقابل پیدا و پنهان با دولت و یادمان باشد که به طور ویژه بخشی از این اقایان در فارس و دانشگاه ما خیمه زده اند.هشیار تر باشیم همه مان

  51. خ ش هم تا اردیبهشت به مرخصی رفته تا ابها از اسیاب بیفته و برگرده وکمافی السابق دررکاب استاد به امر خطیرحالگیری دانشجویان بیچاره بپردازد.

  52. فرزاد جان سلام
    دیشب یک کامنت در سبک طنز نوشتم که ظاهراً قابلیت گذاشتن توی سایت رو نداشت و نیاز به اصلاح داره حداقل کامنتی رو که گذاشتم بهم برگردون تا اصلاحش کنم بتونی بذاریش توی سایت!! خیلی بلند بود حال ندارم دوباره بنویسم!!

    1. مشکل همینه دیگه خیلی بلند می تویسی و مسئله دار 5 خطش رو ویرایش کردم دیووته شدم از خیرش گذشتم

      1. چی بگم فرزاد جان دلمون پر درده هیچ جای دیگه هم نداریم بگیم به جز همین صفحه رسانه ای شما که شده گوش شنوای ما. ولی بعضی کامنتا که اجازه نشر میدید خیلی مسئله دار تره مثلن همین شعر طنز باحال “الا ای آهوی وحشی کجایی!!!” نمیدونم به خاطر سیاست های شماست یا به خاطر تغییرات روحی و روانی که آدم در این زمونه در طی روز براش پیش میاد یا که نه به خاطر اینه که چندتا ممیز و یا ویرایشگر دارید که نظرات متفاوتی دارن! ولی به هر حال اون قسمت “هر کی تو رو توی لجن فرو میبره بدیتو نمیخواد ….” خیلی مناسبت داشت!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.