خبر پارسی – عبدالکاظم دریساوی – وقتی رویداد خاطره را می سازد و خاطره حافطه تاریخی را نوازش می کند، تو باور میرکنی که هستی و وجود داری.
شاعری سروده بود که انسان با نخستین درد آغاز می شود اما “ما”با نخستین نقد آغاز شدیم. نقد کردیم پس بودیم و هستیم.نخستین جرقه های نقد قدرت در نخستین اعتراضمان آغاز شد از خامی احساسات تا تحقق رویاها زندگی را این گونه دیدیم. آه از این همه پست و بلند روزگار! روزگارسپری نشده من وتو و همه ما. اینگونه است که پایان ناپذیری را در خودتاریخیمان حس کرده ایم .
راستی تو درکجای رویداد قرار داری ؟ خاطره را چگونه واگویه کنیم… نه انگار که هنوز درما ادامه دارد همان آرمان ها و تحقق رویاهامان و آرزو هامان که با تاریخ و بازیگرانش پچ پچه کرده ایم آزادی و عدالت و عشق وانسان را… چند روز پیش شانزدهم آذر بود،می دانسی؟یا خاطرت رفته بود؟ شانزدهم آذر گرامی باد! حادثه اش را گرامی بداریم یا مبارکش بخوانیم.. نه نه نه!! همان گرامی مرا تا عمق خاطره و تاریخ می برد آیا از آن همه جدو جهد و تلاش و پیکار عرصه ای را متاثر کرده است یا رویدادهم چنان ناتمام است؟ قصه رهایی و آزادگی و سعادت ملی و انسانی دریغ و درد. اما نه! نسل ها با رویداد زندگی کرده اند. از آن نوشیده و زندگی را نوشانده اند.
هرچند دیر اما متبرک باد نام و نشان آدمی و آدمی گری….
1 دیدگاه برای “برای ۱۶ آذر ؛روزی که از تقویم شیراز جا ماند!”
باسلام خدمت سردبیر محترم
نقد یکی از ابعادانقلابگری است که راه برون رفت کشوری از جهان سومی بودن همانطور که که سید جمال الدین اسدآبادی راه نجات کشورهای جهان سوم انقلابگری دربرابر محافظه کاری میداند
باسلام خدمت سردبیر محترم
نقد یکی از ابعادانقلابگری است که راه برون رفت کشوری از جهان سومی بودن همانطور که که سید جمال الدین اسدآبادی راه نجات کشورهای جهان سوم انقلابگری دربرابر محافظه کاری میداند