خبر پارسی – علی محمد پشوتن – نقد و نقادی، یکی از اصول مهم مد نظر صاحبنظران برای فراهم کردن بسترهای رشد و تعالی هر فعالیتی است و شاید از کارکردهای مهم رسانهها نیز در اصلاح ساختارهای مختلف در یک جامعه، توجه به همین موضوع باشد.
در تمام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی و … نقد جایگاه داشته و دارد، جایگاهی که در جوامع مختلف متناسب با شیوه حاکمیت و قوانین مرتبط، تعریف و دنبال شده است.
در نظامهای مبتنی بر رای مردم یا دموکراسی، موضوع نقد جایگاه ویژهتری داشته و البته با چهارچوبهایی که در هر حاکمیت با هدف مصلحتهای مرتبط با صیانت از ارزشها و اصول اعتقادی، طراحی و ایجاد شده است، دنبال میشود.
در چنین جوامعی تمام اعضای جامعه، قابل نقد هستند اما با رعایت اصولی که موجب کنترل منتقد و حرکتهای انتقادی میشود.
بخش مهمی از رویدادها و اخبار و گزارشهای رسانهای نیز در جوامع مختلف، بر پایه نقد و فعالیتهای مرتبط با آن، چیدمان میشود، بهگونهای که با تخصصی شدن فعالیتهای رسانهای، رسانهها ضمن انتشار اخبار رویدادها، مسائل را نیز نقد و تحلیل و تفسیر میکنند.
بررسی محتوای رسانههای مختلف چه در داخل چه در خارج از کشور نشاندهنده این رفتار متمدنانه با نگاهی مبتنی بر توسعه و اصلاح است، اگرچه نمیتوان مدعی شد که تمام نقد و تحلیل و نظرها، خالی از عقدهگشاییهای شخصی و گروهی یا واکنشهای افراد و نهادها است.
در این میان، نقد و تحلیل و نظر در ایران نیز به واسطه فضای حاکمیتی موجود، در ابعاد مختلفی وجود دارد و همراه با توسعه فعالیتهای رسانهای و گسترش و تکثیر رسانههای مختلف، رشد عددی هم داشته است.
بهنحوی که طی سالهای اخیر، شاهد افزایش نشستهای تحلیلی، نقدهای نوشتاری و گفتاری و دیداری و یادداشتهای تحلیلی در حوزههای مختلف بودهایم.
اما آنچه قابل توجه و تعمق است، کشیده شدن حصاری نامرئی، به دور روزنامهنگاران بهطور عام و خبرنگاران بهشکل خاص هستیم بهگونهای که اصحاب این حرفه، علیرغم آنکه بهدنبال نقد و تحلیل تمام رفتارهای اجتماعی و عملکردهای مرتبط بوده و هستند و آن را بهعنوان یکی از ویژگیهای مبرز و متمایز کننده روزنامهنگار و خبرنگار فعال و غیرفعال، تاثیرگذار و بیتاثیر، میدانند، خود نقد نمیشوند یا شاید در مواقعی نقد را هم بر نمیتابند!
بررسی در سالهای اخیر، ردی از وجود نقدهای منظم و مستمر در حوزه رسانه، که طی آن فعالان این بخش را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد را به بررسی کننده نشان نمیدهد.
اگرچه در هر سال شاهد برگزاری جشنوارههای کوچک و بزرگ در حوزه رسانه و فعالیتهای رسانهای بودهایم اما این جشنوارهها بیشتر داوری برای شناخت و معرفی خوبترینها است و هیچگاه در هیچ یک از این رویدادهای میمون و مبارک، شاهد نقد و تحلیل نبودهایم.
با توجه به اینکه روزنامهنگار به واسطه آنکه یکی از ارکان اصلی نقد و نظر محسوب شده و بهنوعی خود را مستحق ورود به تمام حوزهها و تهیه خبر و گزارش و نوشتن یادداشت و تحلیل میداند، وجود و برگزاری جلساتی که عملکرد یک روزنامهنگار در آن مورد تحلیل بررسی قرار گیرد، با اغماض، کمتر سابقه دارد.
خبرنگاران و فعالان عرصه رسانه به شکل عام و گزارشگران، تحلیلگران و منتقدان این حوزه به شکل خاص، به هیچ عنوان خط قرمز نقد محسوب نمیشوند و بیتردید بررسی و کنکاش در فعالیتهای آنان میتواند، زمینهساز رشد و تحول در روزنامهنگار نقد شده و دیگر افراد فعال در این بخش شود.
نقد و بررسی تحلیلی فعالیتهای یک روزنامهنگار، مانند آئینهای که میتواند عیوب و نواقص و کاستیها را آنگرادیسمان شده، نشان دهد و در کنار اشاره به داشتهها، توانمندیها و نقاط قوت، راهکاری برای تقویت تولیدات رسانهای افراد، ارائه دهد.
اگرچه توجه به این نکته که نقد اصولا بر عملکردها وارد است و نقد شخصیت افراد، نمیتواند جایگاهی در این حوزه داشته باشد، بنابراین، منتقد و تحلیلگر، ابتدا باید خود اشرافی مناسب به روشها و شیوههای نقد داشته باشد و بهدرستی بداند که چه بخش و موضوعی را قرار است بررسی و کنکاش کرده و در چه مسیری نتایج بررسیهای خود را ارائه دهد.
بنابراین مدیریت برنامهها و نشستهای نقد، یکی از ضروریترین موضوعات محسوب میشود، زیرا ورود نگاههای شخصی به این حوزه، نه تنها تاثیرات مثبت آن را از بین خواهد برد، بلکه زمینهساز توقف چنین رخدادهای تاثیرگذاری هم خواهد شد.
نشستهای روزنامهنگار در زوم، که به همت رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس و با رویکردی مناسب، طی ماههای اخیر اجرایی شده و جلساتی از آن هم برگزار شده، همان بستری است که میتواند مسیر اصلاح و ارتقا را فراروی رسانهها و فعالان رسانه، بگشاید.
شناساندن فعالان عرصه رسانه، ایجاد و بسترسازی تداوم گفتمان نقد و نظر و تحلیل، ایجاد امکان نهادینهسازی و گسترش فعالیت در حوزه نقد و تحلیل در رسانهها، مشخص شدن نقاط ضعف و قوت فعالیتهای رسانهای و فعالان رسانه و زمینهسازی برای ارتقا کیفی فعالیتها در زمانی که گسترش کمی رسانهها به عددی مناسب رسیده است، برداشته شدن حصار فرضی ایجاد شده بهدور رسانهها و ایجاد و تقویت روحیه نقدپذیری و …. را میتوان از مزیتهای قابل بیان این نشستها برشمرد.
متاسفانه تاکنون استقبال از نشستهای روزنامهنگار در زوم، به هر دلیل، متناسب با گستره کمی رسانهای در استان فارس و شیراز نبوده است. بهگونهای که حتی مدیران و فعالان دستگاههای فرهنگی استان هم، علیرغم تایید زبانی و شفاهی این برنامه و استقبال از آن، در نشستها شرکت نکردهاند.
از طرفی، برداشتها نامانوس و غیرواقعگرایانه از برگزاری این نشستها، بهنوعی واکنشی غیرمنطقی از سوی برخی کنشگرایان در مواجهه با افراد ارزیابی میشود که بدون در نظر گرفتن اصل یک حرکت، در جهت تضاد فکری و رفتاری با برگزار کننده یا برنامهریزان یا شرکت کنندگان، سعی در تحریم و حتی تخطئه این رویداد دارند.
باور داشتن به این نکته که هدف نقد و تحلیل، نمود دادن نقاط ضعف یک فعالیت و رفتار، به تنهایی و درشتنمایی کردن آنها نیست، باور به این موضوع که یکی از راهکارهای رشد روزنامهنگاری و فعالان این عرصه، نقد و تحلیل آثار و فعالیتهای آنان است، قبول و پذیرش اینکه اگر اصحاب رسانه، خودشان را جدی نگرفته و برای شناساندن اقدامات و تلاشهایشان تلاشی نکنند، نمیتوانند از دیگران انتظاری داشته باشند و … میتواند در افزایش اقبال به نشستهای روزنامهنگار در زوم و هر نشست و برنامهای که با چنین هدف و منظوری طراحی و اجرایی شود، کمک کننده باشد.
بیتردید تا زمانیکه خبرنگاران و روزنامهنگاران خودشان را سانسور کرده و اخبار و رویدادهای مرتبط با این حوزه را منتشر نکنند، مسئولان و دستگاههای اجرایی و مردم هم آنان را جدی نخواهند گرفت.
یکی از مهمترین تاثیرات برگزاری نشستهای نقد روزنامهنگاران و در ادامه نقد روزنامهنگاری و رسانهها، متوجه کردن افراد به اهمیت و کارکرد این افراد و ابزارها بهشمار میرود.
با تاسف باید به این واقعیت اقرار کرد که تا امروز کمتر خبرنگاران و عکاسان و رسانههایی را دیدهایم که سخنرانیها و فعالیتهای دیگر همکاران خود را منعکس کنند. بهطوریکه اگر در یک مراسم، حتی مراسم روز خبرنگار، یکی از اهالی رسانه، بهعنوان شخص یا نماینده یک گروه، مطلبی را در قالب سخنرانی طرح و بیان کند، جز رسانهای مرتبط، هیچ یک از رسانهها آن را منتشر نمیکنند!!
هدف از این رفتار که از آن میتوان نوعی سانسور یاد کرد، برای نویسنده این یادداشت، در ابهام و سایه است، اما تاثیرات آن، عمیق، گسترده و ماندگار است و آن را میتوان بهخوبی در نوع رفتارهای سازمانی و فردی صاحبمنصبان مشاهده کرد.
تا زمانیکه رسانهها خود و تاثیرات خود را باور نداشته باشند، مدام از ضعفها و کاستیها و نداشتههایشان بگویند، نمیتوان انتظار داشت که رسانه و فعالان رسانه یکی از پایههای حاکمیت محسوب شود.
امروز اولین قدمها برای ایجاد فضایی جدید و نوشتن برگی نو از دفتر تاریخ رسانه و فعالیتهای رسانهای در فارس، برداشته شده است. همراهی همه رسانهها و فعالان این عرصه، در تداوم بخشی و ارتقا کیفی این حرکت، بسیار اثر بخش خواهد بود. اگرچه با سابقهای که از برنامهریز و برگزار کننده این برنامه (روزنامهنگار در زوم) وجود دارد، به حتم این نشستها تداوم خواهد داشت.