خبر پارسی – سعید نظری ـ فرزاد صدری: موضوع مهاجرت این روزها به صدر اخبار رسانههای دنیا تبدیل شده و اروپا به دلیل بحرانهای امنیتی و اقتصادی آفریقا و خاورمیانه شاهد هجوم سیل آسای مهاجرانی غیر قانونی است که کشورهای خود را به قصد تامین سرپناه و معیشتِ بهتر ترک میکنند. در این میان انتشار اخبار مربوط به مرگ صدها مهاجر غیرقانونی در مسیر دریایی و بعضا زمینی مرزهای اروپا، موجی از نگرانی را در بین فعالان حقوق بشر ایجاد کرده تا آنجا که اتحادیه اروپا نشستهایی را برای کنترل سیر مهاجرت اتباع اروپایی و آسیایی آغاز کرده و کشورهایی همچون ایتالیا در نقطه صفر مرزی اروپا، از بیتوجهی نهادهای بین المللی گلابهمند است.
جمهوری اسلامی ایران بیش از ۳۰ سال است که در پس حوادث خشونت بار در کشورهای منطقه میزبان حضور مهاجرانی از کشورهایی از جمله افغانستان، عراق، پاکستان و … است و بخشی از امکانات خود را در اختیار این طیف از مهاجران قرار داده است. هرچند هجوم غیرقانونی مهاجران بیگانه به برخی از نقاط کشور از جمله استان فارس بدون شک آسیبهایی را برای امنیت ملی و سلامت شهروندان ایرانی به همراه داشته اما واقعیت موجود بیانگر زیست مسالمتآمیز اتباع بیگانه در کنار شهرندان ایرانی است و این کشور امن منطقه توانسته جاذبههایی در حوزه امنیت و اقتصاد را برای شهروندان همسایه خود ایجاد کند که هر خطری را برای رسیدن به آن به جان می خرند.
«سیدعلاالدین کراماتی» دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه شیراز ، کارشناس مسائل سیاسی و مدیرکل امور اتباع بیگانه استانداری فارس در گفتوگو با ما ضمن تشریح برخی سیاستهای مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران، به آسیبهای این دسته از مهاجران اشاره کرد که در ادامه می خوانید.
جناب دکتر کراماتی جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط ناامن منطقه چه سیاستی را در قبال حضور مهاجران بیگانه دنبال میکند؟
اوج نگاه مردم ایران به هم نوعان خود با هر زبان و دینی همان شعر معروف شیخ اجل سعدی ست که «بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش زیک گوهرند» سعدی در جای جای آثار خود، کمال بخشیدن به انسان را جستجو میکند و به نوعی سخنگوی نوع نگرش تمدن ایرانی ـ اسلامی به انسان و زیست اخلاقی آن است. به قول مرحوم زرین کوب، تمدن ایرانی ـ اسلامی، تمدنی است که احساسش هندی، قدرتش ترکی، زبانش عربی و فکرش پارسی اما دل و جانش اسلامی و انسانی است. بنابراین آموزههای دینی ما انسانها را برهنه از قومیت و ملیت و به دور از دیدگاههای ناسیونالیستی میبیند و با همگان احساس خویشاوندی دارد. جمهوری اسلامی دوست دارد ضمن تامین امنیت خود و حفظ منافع ملی، کرامت همه انسانها را پاس داشته و نوع انسان را تکریم کند.
چند سالی است غرب با چالش هجوم مهاجران آفریقایی و بعضا آسیایی روبرو شده که جمهوری اسلامی قریب به ۳۰ سال است آن را تجربه میکند. چه تفاوتی در نوع دیگاه غرب و ایران در زمینه پذیرایی از مهاجران وجود دارد؟
واقعیت این است که غرب برای منافع ملی و هویت ملی غربی خوداصالت قائل است و خیلی مواقع که سخن از مساوات و برابری مطرح میکند، اگر به دقت تامل کنیم منظور و مقصودشان همان نسل غربی است؛ در غیر این صورت شاهد این همه استعمار و استثمار نبودیم. در قرن هفدهم و هجدهم بردهداری و تجارت انسان در اروپا نگران کننده بود و اروپای مدرن هم بر اساس تفکرات و اندیشههای ماکیاولی در سیاست شکل گرفته است. برای آنها مهم نیست چقدر انسان از بین برود. در غرب مصائبی برای پناهجویان مهاجر وجود دارد که هیچ کدام از شهروندان غربی آنها را تجربه نکرده اند. بسیاری از مشکلات مثل مرگ دسته جمعی مهاجران بر روی کشتیهای رها شده در دریا به دلیل بستن مرزهای غرب بر روی مهاجران شکل گرفته است بنابراین نوع نگرش غرب به مقوله انسان عقب مانده است اما در جمهوری اسلامی نگاه به نوع انسان، اومانیستی نیست و به «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» اعتقاد راسخ داریم.
بلاخره وجود مهاجران به خصوص اگر از نوع غیر قانونی باشد، برای هر کشوری از جمله ایران چالش آفرین بوده و نمیتواند همه امکانات خود را صرف پذیرایی از مهمانان ناخواندهای کند که مثلا کشورشان درگیر چنگ و ناامنی شده است.
البته وجود مهاجران مددجو جزیی از مشکلات کشور بوده و عدم شناخت دقیق نسبت به پدیده مهاجرت یکی از مهمترین چالشهای کشور است. در کشوری که خود در گیر مشکلات اقتصادی است و رئیس سابق دولت قطع نامه های بین المللی علیه ایران را کاغذپاره مینامید، مطمئنا در پس وجود تحریمها، مشکلات مهاجران هم برجستهتر میشود. اگر با نگرشی عالمانه و تحلیلگرایانه سراغ مساله مهاجرت برویم شاید قادر باشیم تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم. بنابراین هم اکنون وجود انبوه مددجویان قانونی و غیر قانونی، تحریمهای اقتصادی، فقدان همکاریهای جدی بین المللی با ایران و فزونی گرفتن تعداد مهاجرانی به دلیل سختتر شده شرایط زندگی در کشورهای مبدا و عدم توجه دیگر کشورهای منطقه به موضوع مهاجران بعضا جنگ زده، مشکلات خاصی در حوزه مهاجران در ایران ایجاد کرده است. چرا به رغم وجود همه مشکلات، کشور ایران و به خصوص استان فارس جاذبه بیشتری برای حضور مهاجران بیگانه دارد؟
البته تنها ایران پذیرنده مهاجران بیگانه نیست و برخی از کشورهای منطقه مثل حوزه خلیج فارس هم از حضور مهاجران استقبال میکنند. اما میزان بالای مرزهای خاکی ایران برای تردد راحتتر در کنار نوع منش و رفتار ایرانیان و ملاطفت خاطر آنان برای مهاجران پذیرش بیشتری دارد. در عین حال باغ شهرهایی که بدون تدبیر و بررسی در حاشیه شهر شیراز گسترش پیدا کرد، اولین چشمانداز زیبا برای مهاجران بیگانه است. از طرفی عدم علاقه بسیاری از شهروندان به کارهای سخت مثل دامداری یا کار در کورهها و معادن و نیز علاقمندی به استفاده از نیروی کار آسان و ارزان و متاسفانه در برخی مواقع عدم رعایت حقوق کارگر و پرداخت کارمزد واقعی از مسائلی است که وجود مهاجران غیرقانونی را برای فارس و شیراز جذابتر کرده است. با این اوصاف در ایران هم به برخی از کارگران بیگانه اجحاف می شود؟
متاسفانه بررسی ما نشان میدهد که برخی از کارفرمایان به کارگران غیر مجاز بیگانه ظلم میکنند و به همین جهت بسیاری از آسیبهای اجتماعی توسط کارگران غیر مجاز و با منشا بیعدالتی کارفرما شکل میگیرد. مثلا کارگر غیر مجاز را برای مدت ۶ ماه تا یکسال به کار میگیرند و روز آخر وقتی خواستند حقوق او را بپردازند، با یک تلفن به اداره پلیس زمینه اخراج کارگر بیچاره را فراهم میکنند و ممکن است همین مساله نزاع هایی را در آینده ایجاد کند. در عین حال جمهوری اسلامی و کارگزاران آن در حوزه مدیریت اتباع بیگانه هیچ گونه ظلمی را نمیپذیرد و حاضر به تحمل هیچ گونه ظلمی در قبال این افراد نیستیم حتا اگر آن کارگر غیرمجاز و غیر قانونی در کشور فعالیت کرده باشد. به نظر شما برای خروج از چالشهای مرتبط با حوزه اتباع بیگانه به چه راهکارهایی نیاز داریم؟
هم اکنون نگاهی سنتی نسبت به حضور اتباع بیگانه در کشور وجود دارد در حالیکه به نگرشی عالمانه و تحلیلگرایانه مبتنی بر علوم انسانی و علوم اجتماعی نیاز داریم. نهادها و بنیادهای متولی مقوله مهاجرت باید در کشور فعال شوند و تا زمانی که سازمان مهاجرت شکل نگیرد نمیتوان انتظار حل مشکلات و رفع چالشها داشت. ما به سازمانی مستقل با رویکردی اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و انتظامی با مشارکت همه دستگاههای مسئول نیاز داریم که متولی موضوع مهاجرت در ایران باشد اما الان پراکندگی تصمیم در این زمینه وجود دارد و حضور همه اتباع بیگانه حتا اتباع غیر افغان خارج از مسیر هدفمند صورت میگیرد و در صورت بروز مشکل، مهاجر نمیداند به نیروی انتظامی، وزارت کشور یا وزارت خارجه مراجعه کند. وقتی سخن از مهاجر در ایران می شود، بیشتر نگاهها متوجه مردان افغان است. در حالیکه همین مردان معمولا با خانوادههای خود به ایران عزیمت میکنند و بررسیها نشان میدهد زنان و کودکان بیگانه مهاجر معمولا از نیازهای اولیه ای مثل آموزش و بهداشت محروم هستند. آیا این موضوع را تائید میکنید؟ الان در استان فارس که ۹ شهر آن هم برای حضور اتباع بیگانه ممنوع شده، با سه گونه مهاجر از کشورهای افغانستان و اندکی هم از عراق و پاکستان روبرو هستیم. حدود ۳۰ هزار نفر مهاجرانی هستند که از کشور خود پاسپورت دارند و از ایران ویزای ورود و مجوز کار گرفتهاند که همه مسائل آنان از مسیر قانونی قابل ردیابی و بررسی است. حدود ۶۵ هزار نفر گذرنامه و ویزا ندارند اما با طی مراحلی قانونی موفق به اخذ کارت شناسایی و اجازه اقامت شدهاند؛ مسائل و مشکلات این افراد هم در مراجع قانونی قابل پیگیری است اما پیش بینی میکنیم بیش از ۲۰۰ هزار نفر اتباع بیگانه و غیر مجاز حضور دارند که در تامین نیازهای اولیه خود مثل آموزش و بهداشت مشکل دارند. در همین حال اگر نیازهای اولیه آنان را تامین کنیم اما قادر نخواهیم بود به تنهایی همه مسائل آنان در زمینه مباحث فکری و فرهنگی و اجتماعی را دنبال کنیم. امروز ما با مشکلاتی روبرو هستیم که ریشه اجتماعی و فکری دارد مثل کودکی افغان که در ایران متولد شده و رنگ و خاک افغانستان را ندیده و هنوز نتوانسته است هویت خود را شکل دهد! بنابراین در مسیر تغییر نگرش سنتی به موضوعات مهاجرت باید دانشگاهها و مراکز علمی کشور فعال شوند و خود را در معرکه چالشهای اجتماعی، رفتاری، روانی و فکری و فرهنگی مهاجران بیگانه ورود کنند. دانشگاهها باید بتوانند به حل معضلات مختلف این افراد پاسخ دهند و خود را از تدریس محض خارج کنند،. امروز به کمک دانشگاهیان نیاز مبرم داریم. برخی معتقدند ضعف ساختاری هرم مدیریت در امور اتباع بیگانه در کشور باعث شده سالیانه ارقام سنگینی ارز از کشور خارج شود. کارگر بیگانه بدون پرداخت مالیات و عوارض به راحتی در ایران کار می کند و عایدی خود را تبدیل به ارز کرده و به راحتی از کشور خارج می کند. آیا سیستمی برای کنترل فعالیت اقتصادی آنان وجود ندارد؟
موضوع ردیابی فعالیت اقتصادی اتباع بیگانه نیازمند کار فنی در دستگاههای اقتصادی مثل وزارت اقتصاد یا وزارت کار و رفاه و تعاون است. البته کارگران بیگانه مجاز برای فعالیت خود چارچوبهای قانونی دارند و معمولا فعالیت آنان توسط دستگاههای ذیربط رصد میشود. اما کارگران غیر مجاز نیازمند رصد و بررسی فنی است. همانگونه که وزارتخانههای خارجه و کشور موضوع امنیتی و عضویت افراد در گروه های تندرو و تروریست را به راحتی رصد میکنند، فعالیت اقتصادی مهاجران هم قابل ردیابی و کنترل است بنابراین دستگاههای مسئول باید بتوانند زمینه کنترل آنها را فراهم کنند.