روزهای تنهایی فارس
پیمان بهادری
اولی از نوادگان آیت الله سید نورالدین حسینی الهاشمی بود. همو که با نطق ها و منبرهای آتشینش در دفاع از ملی شدن صنعت نفت در مسجد وکیل شیراز مخاطبانش را بعد از نماز به شور و شوق می آورد. اما سید نوالدین کجا و او کجا، «محمد رضا رضا زاده» نه معمم بود و نه محبوب و نه روزگار تکرار حکایت آن سال های ۱۳۳۰، بنابرین او به اقتضای زمانه از سلوک دانش آموختگان مکتب سید نور الدین دور افتاد. سال ۸۴ بود و اعضای حلقه احمدی نژاد یکی یکی از راه می رسیدند. محمد رضا رضا زاده در میان استقبال احمدی نژادی ها چفیه برگردن وارد فرودگاه شیراز شد و همان وعده ها و شعارهای گوش پرکن احمدی نژاد را تکرار کرد. حامیانش معتقد بودند او اگر چه در حوزه فرهنگی و اجتماعی به دلیل عدم تخصص، کم تحرک است، اما در حوزه عمرانی فعال است. رضا زاده ۴ سال بعد، پس از انداختن عکس یادگاری کنار قطاری که با سرعت ۳۰ کیلومتر فاصله شیراز –تهران را ۲۴ ساعته طی می کرد، از شیراز رفت اما یادگار افتتاح راه آهن نیمه کاره شیراز- اصفهان بر سینه فارس چنان حک شد که سال ها پس از این ماجرا هنوز فارسی ها از «قطار کندرو» شیراز می هراسند و اتوبوس را به این قطار نصف و نیمه انتخاباتی ترجیح می دهند. تا جاییکه در تاریخ ۲۱/۳/۹۲ رییس جمهور در نطق انتخاباتی خود در شیراز به ماجرای قطار شیراز و افتتاح نیمه کاره آن اشاره می کند و علاوه بر این در تاریخ ۲۰ /۳/ ۹۲ مدیر عامل راه آهن فارس خبر از احتمال تعطیلی قطار شیراز به دلیل عدم استقبال فارسیان می دهد و می گوید: «وضع قطار شیراز-اصفهان نگران کننده است؛ متاسفانه مردم آنچنان که انتظار می رفت از قطار شیراز-اصفهان استقبال نکردند که همین امر باعث توقف این قطار از یک هفته پیش شده است و اگر در این مدت کوتاه مردم از سفر با این قطار استقبال نکنند، به دلیل کامل نشدن ظرفیت، این قطار برای همیشه متوقف خواهد شد».
گفت هر دارو که ایشان کردهاند
آن عمارت نیست ویران کردهاند
دیگر استاندار فارس «احمد زاده کرمانی » جوان تحصیل کرده دانشگاه امام صادق (ع) بود که پس از خروج پر حاشیه از دانشکده خبر در سن ۳۱ سالگی به عنوان تجربه اول و به سفارش نزدیکان رییس جمهور سابق، استاندار فارس شد. چینش نیروهای استانداری به گونه ای بود که راست سنتی و ریشه دار شیراز و فارس که در طول انقلاب مدعی پست های کلیدی حساس بودند، برای هموار شدن مسیر انتخابات ۹۲ و حضور یار نزدیک احمدی نژاد هدف حمله تیم او در فارس قرار گرفتند.کشاکش و درگیری میان طیف سنتی اصولگرایان و نزدیکان مشایی به جایی رسید که
آیت الله جنتی پس از بازگشت از سفر فارس در خطبه های نماز جمعه گفت: «چگونه می توان چنین فردی را بدون هیچ تجربه مدیریتی به عنوان استاندار این منطقه مهم منصوب کرد و همه این کارها نیز از سوی کسی که هیچ مسوولیتی ندارد و کارها را پس و پیش می کند، انجام شود. آیتالله جنتی با طرح این سوال که مگر حساب و کتابی در مملکت در کار نیست؟ افزود: این فردی که هیچ مسوولیتی ندارد، افراد حزب اللهی را درو و طرد می کند. این در حالی است که هر چه ما داریم از حزب الله است و این اقدامات تضعیف حزب الله است و ما در مقابل هر رفتاری که به تضعیف حزب اللهی ها بینجامد، می ایستیم». و فراخوان استاندار از فارس و ارتقای او به معاونت رییس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پایان ماجرای دومین استاندار دولت احمدی نژاد در فارس بود.
من ز شیرینی نشستم رو ترش
من ز بسیاری گفتارم خمش
اما سومین استاندار دولت «حسین صادق عابدین» منضبط ترین دانش آموز مدرسه استانداری فارس بود، کسی که برای غلط ننوشتن اصلا دیکته نمی نوشت. او سومین استانداری بود که از تهران برای سکان داری فارس انتخاب شد و هنوز درگیر طی کردن فاصله شیراز – تهران است. او آمده بود تا فضای ملتهب و راست سنتی دلخور از اقدامات نماینده سابق دولت در فارس را آرام کند و فضا را برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و حضور کاندیدای دولت فراهم کند.
استانداری که جدایی ۵۰ هزار هکتار از زمین های قطرویه نیریز فارس از استان را مصیبت نمی خواند، اما با حضور در جمع فعالان اقتصادی استان، اندک گورخران ایرانی دشت های فارس را مصیبتی برای مردم خواند و گفت: «به محیط زیست اعلام کرده ایم مردم نی ریز حاضرند هر کدام یکی از این گورخرها را به خانه خود ببرند و از آن به خوبی محافظت کنند تا شما اجازه بهره برداری از این معدن را صادر کنید و جوانان نی ریزی از بیکاری نجات یابند».
غافل از اینکه گور ایرانی، دشت زیست و در آستانه انقراض و در اتاق نشیمن و یا در فضای ۳یا ۴ متری نه گور تاب می آورد، نه جان و سر پناه انسان امان دارد، پس به جای حبس نیازمند حمایت بیشتر است.
چون به خانه مـرغ، اشـتر پا نهاد
خانه ویران گشت و سقفش اوفتاد
این حکایت ۸ ساله استاندارانی (با حذف سرپرستانی که ۳ روز و ۳۰ روز بر صندلی استانداری فارس تکیه زدند) بود که قرار بود طی این مدت کشتی فارس را به سر منزل مقصود برسانند که حکایت چنان شد نه کشتی ماند و نه کشتی بان.
حالا ۷۴ درصد مردم فارس در انتخابات شرکت کردند و ۵۸ در صد آنها رای خود را به دکتر روحانی دادند یعنی پاسخ« نه » صریح به ۸ سال سیاست و ماجراجویی مردان دولت احمدی نژاد. مردم فارس تخریب راه آهن شیراز- اصفهان برای تبلیغات ریاست جمهوری، تعطیلی کارخانه ها، سقوط صادرات فارس، رکورد استان در تعداد بیکاران، ماندن مترو در گل به دلیل عدم پرداخت سهم دولت، و صدها مصوبه بی سرانجام دولت در فارس را از یاد نبرده اند.
تیم دکتر روحانی باید استانداری را برای فارس برگزیند که در کنار تعامل با مردم، نماینده ولی فقیه دراستان، روحانیت و نمایندگان مجلس بیشترین ارتباط و امکان گفت و گو و چانه زنی را با دولت داشته باشد.
باید رای ۵۸ در صدی مردم به رییس جمهور منتخب در انتخاب استاندار لحاظ شود که مطمئنا با رای اکثریت نمایندگان فارس فاصله زیادی دارد. نیازی به پنهان کاری ندارد، رای اکثر نمایندگان استان بر خلاف مردم فارس دکتر روحانی نبوده است، بنابرین خود نمایندگان پیشنهاد دهنده باید در ایفای وظیفه نمایندگی مردم به جای نظر ۱۱ درصدی خود، و معرفی گزینه های نا کارآمد، ناتوان و امتحان پس داده گذشته، رای مردم را ملاک انتخاب استانداران قرار می دادند که با پیشنهاد سه مدیر دولت گذشته چنین اتفاقی نیفتاده است.
نمایندگان فارس باید پویا تر و فعال تر و با تحلیل منطقی تر با درک تغییر و تحولات، پیشنهادهای خود برای استانداری ارایه کنند. در ۲۴ خرداد ۹۲ «روحانی » رییس جمهور مردم ایران شده است نه کاندیداهای محترم دیگر، بنابراین اگر پیشنهاد استانداران به مانند پیشنهاد وزرای فارسی مانند کامران باقر لنکرانی برای وزارت بهداشت و نوذری برای وزارت نفت باشد، باز به دلیل عدم تحلیل درست شرایط، پیشنهاد نمایندگان راه به جایی نخواهد برد.
تکرار مدیران دولت احمدی نژاد چیزی جز نادیده گرفتن ظرفیت های فارس و عقب نگاه داشتن استان نخواهد بود و این یعنی نشنیدن پیام مردم در انتخابات و تاکید مقام معظم رهبری برای در قله بودن فارس.
درمیان فارسی ها این روزها نام چهره های برجسته ای برای استانداری فارس بر سر زبان هاست که توان اداره وزارتخانه را دارند. شخصیت هایی چون محمد ابراهیم انصاری لاری می تواند وزارت کشور یا وزارت ارشاد، محمد جواد اطاعت، وزارت علوم، عبد الحمید معافیان، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، جعفر اسلامی، وزارت صنایع معادن، سید محمد احمدی، وزارت خارجه را به راحتی اداره کنند، اما ۱۸ وزارتخانه بیشتر نیست و فارس به همت همه دلسوزان فارس نیازمند است.
امروز قصه ما قصه فارس عقب مانده با صدها کارخانه تعطیل و طرح های نیمه تمام و مصوبه های بی سر انجام و کارگران بی کار و هزاران جوان جویای کار و سرمایه گذاران گریزان از استان است. نجات از این شرایط بحرانی فارس کم از اداره وزارتخانه نیست. رای مردم، دِینی است که درسخت ترین و حساس ترین شرایط کشور با امید به آینده تقدیم به تفکر «دولت امید » شد. دِینی که مدیران، مسوولان، نمایندگان و تمامی معتقدان برنامه های «دولت تدبیر و امید» باید با ایثار و تلاش، محافظ و پاسخگوی آن باشند.