خبر پارسی – علی خزاعی – معمولا همه را خواب می برد و فلانی را آب. اما این بار همه را خواب برد و نفت را آب! رابطه نفت و آب از قدیم الایام هماننند روابطی چون؛ کارد و پنیر، خربزه و عسل، تام و جری، سگ و گربه و “…” و “…” بوده و اصولا آبشان در یک جوی نمی رفته. هردو در پی اثبات خود و مالیدن پوزه حریف به خاک بودند. آب: آخه بشکه! تو بخوری زمین ترکیدی! نفت در جواب میگوید: از کوزه همان برون تراود که در اوست! آب بیچاره از این که همیشه او را در کوزه شکسته ای نگه می داشتند و کوزه گر هم دیگر از همان کوزه شکسته آب نمی خورد افسرده بود و از عصبانیتش هرروز چشمش به قیمت نفت خام دریای شمال بود و حرص می خورد و آنقدر به در و دیوار کوزه کوبید که کوزه به زمین افتاد و قل و خورد و قل خورد و قل خورد تا به حوضچه تصفیه خانه آب یک شهر افتاد. این آب قصه ما که همه فکر و ذهنش مشغول به خاک مالیدن پوزه نفت بود هنگامی که با افکار انقلابی و چریکی خود به داخل حوضچه افتاد و خیل کثیری از آب های دیگر را دید که خیلی خوشحال لب استخر نشسته اند آفتاب می گیرند، به فکر حکومت بر آب های حوضچه برای قیام علیه نفت افتاد. پس یک روز در میدان اصلی حوضچه جمع شد و همه آب ها را دور خود جمع کرد و تنها یک جمله گفت: آب های سراسر حوضچه، متحد شوید! این گونه بود که هدف همه آب های حوضچه به خاک مالیدن پوزه نفت شد. سپس آب فرمانده و عده ای از آب های مختصص در امر اقتصاد تشکیل کارگروهی دادند به نام کارگروه مالش پوزه نفت. پس تشکیل جلسات علنی و غیر علنی و بحث های پشت در های بسته، گزارش کارگروه به اطلاع عموم رسید. گزارش بدین شرح بود: “بریم گم بشیم”. بدین منظور همه ی آب ها سریعا رفته و گم شدند و آب برای چند روز قطع شد. از آنجایی که مردم بر سر سفره شان بیشتر به آب نیاز دارند تا نفت! غوغایی در شهر شکل گرفت و آب نای آب شد. آب های گم شده ما نیز، در جایی جمع شده بودند و از طریق رسانه ملی شان دنبال کننده اخبار بی آبی از بخش خبری ۲۰:۲۰ بودند:
-بر اساس معاملات امروز بازار هر بشکه آب فاضلاب که عاری از هرگونه فاضلاب جامد بوده، با ۱۸ دلار افزایش، ۷۹ دلار معامله شد.
-هر بشکه آب نیمه تصفیه با دستگاه تصفیه خانگی زیر سینک ظرفشویی با یک دلار افزایش، ۷۳ دلار معامله شد.
-همچنین هر لیوان آب معدنی با ۴٫۵ دلار افزایش، ۱۱٫۵ دلار معامله شد.
همزمان با این اتفاق و همانطور که پیش تر عرض شد، به دلیل اینکه آب در سر سفره مردم حیاتی تر از نفت سر سفره مردم بود، و به دلیل وجود شبکه های اجتماعی و تبادل با دیگ آب های جهان و اعتصاب دسته جمعی، به یکباره قیمت جهانی نفت به هر بشکه ۴۹ دلار(واقعی) رسید و فریاد شوق ز هر کوی و بام خواست.
این گونه بود که نفت پایدار ما با شکست بدی مواجه شد و مجبور شد دربرابر آب اعتراف کند: تو خوبی!
اما پس از اتفاقات چند روز اخیر بدون نظر گرفتن اعداد و ارقام بالا و با چند حساب سر انگشتی می توان با نرخ دلار ۳۰۰۰ تومان و هربشکه ۱۵۹ لیتر به موارد زیر دست یافت:
-قیمت هر لیتر آب معدنی برابر ۱۰۰۰ تومان.
-قیمت هر لیتر نفت برابر ۹۲۴ تومان.
و البته اقدامات زیر ضروری ست:
-جستجو در اینترنت درباره اینکه آیا شرکت هایی مانند بریتیش پترولیم، توتال و غیره همچنان در صنعت نفت باقی مانده اند یا؟
-جستجو در اینترنت درباره اینکه آیا شرکت هایی مانند ایوان و آکوافینا و غیره همچنان در صنعت آب معدنی باقی مانده اند؟
که البته ذکر این نکته ضروری است که الکی اینترنت پرسرعتتان را پای جستجوی مورد دوم نکنید چون در صورت جستجوی عبارت فوق جوابتان سه حرف خواهد بود: پ ن پ!
و البته نتایج زیر را در بر خواهد داشت:
-بالا رفتن قیمت خودرور های هیدروژنی
-حضور تیم هایی مثل آب مسجد سلیمان، آب تهران، و آب آبادن، در لیگ های برتر.
-استفاده از “نفت نما” در پارک ها و مبلمان شهری.
-مصادره حوض ها و استخر های شخصی مردم به عنوان اموال عمومی
و دیگر نتایح لازم.
خارج از بحث:
این روزها هم که از طرفی در شیراز قطعی آب خبر دسته اول شده و از طرفی کاهش قیمت نفت و مرگ احتمالی ملک عبدالله، ذهن نگارنده مشغول این مطلب است که چطور تاکنون قیمت نفت و قطعی آب شیراز ارتباطی با فتنه نداشته اند و اصولا مگر می شود فتنه در کاهش قیمت جهانی نفت بی تاثیر باشد؟
البته دوستان از از آن سو اشاره می می کنند که دقیقا در همین لحظه یکی از نمایندگان محترم مجلس ، مهرداد بذرپاش، جمله زیر را به زبان جاری فرمودند:
“من نمیدانم که چرا هر وقت اصلاحطلبان سر کار میآیند قیمت نفت نصف میشود!”
که از سخن ایشان موارد زیر نیز استنباط می شود:
اینکه گاهی لاوِتزی به خداحافظی از فوتبال فکر می کند!
کمبود بارش های سال جاری مخصوصا برف!
و پارافین مالیده شده روی پوست سیب هم تقصیر فتنه گران است!
معرفی استان کرمانشاه به عنوان پی بیکار ترین استان کشور!
مقصر همه ی موارد بالا کسی نیست جز فتنه گر ها …
قصه ما بسر رسید، نفت به خونش نرسید (احتمالا در مسیر خودکشی کرده!)