خبر پارسی – عبدالکاظم دریساوی – نزدیک به ده سال است که بحث خصوصی سازی در فوتبال مطرح شده است که هر بار بنا به دلایلی از جمله آماده نبودن سازو کار آن و مشخص نبودن منابع درآمدی و بالا بودن هزینه ها به سرانجام خود نرسیده است، اما اخیرا وزارت ورزش و جوانان با طرح دوباره خصوصی سازی در فوتبال قصد آن دارد که با واگذاری سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به مردم(تحت عنوان سهام عدالت) به پیشکسوتان،سرمایه گذاران داخلی و دولت (به میزان ۲۰ درصد)خصوصی سازی در فوتبال را اجرایی کند با این هدف که تصدی گری در فوتبال را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش دهد و شرایط کاهش هزینه های فوتبال را برای وزارت ورزش و جوانان فراهم نماید.ولی آیا این شدنی است؟
موضوع خصوصی سازی در فوتبال با استناد به اصل چهل و چهار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که اقتصاد ایران را در سه بخش دولتی – تعاونی و خصوصی تعریف کرده،مطرح شده است که ظاهرا بدون تحلیل علمی،اقتصاد و بسترهای اقتصادی کشور دوباره خوانی شده است که ظاهرا بدون تحلیل علمیاقتصاد و بسترهای اقتصادی کشور دوباره خوانی شده است.طراحان و واضعان دیدگاه خصوصی سازی در فوتبال با این رویکرد و نگرش که چون دولت تاجر و مدیر خوبی نیست،به همین دلیل حضورش در فوتبال و بالاتر از آن در اقتصاد،زیان ده و پر هزینه است که باید آن را از صفحه ورزش و اقتصاد دور کرد و از مالک و مسئوول بودن به ناظر تبدیل کرد این تحلیل و دیدگاه که با کاهش تصدی گری و سپردن کار مردم به مردم تبلیغ و ترویج می شود بدون توجه به تجارب و سرمایه ای کسب شده توسط بخش دولتی تحت تاثیر اقتصاد و مدیریت سرمایه داری فوتبال را وارد مسیری می کند که شرایط و بسترهای حضور در آن فراهم نیست.چگونه می شود در اقتصادی که بیش از هشتاد درصد آن توسط بخش دولتی اداره می شود،خصوصی سازی را از فوتبال،آن هم با دو باشگاه استقلال و پرسپولیس کلید زد؟!
واقعیت این است که اگر تا کنون فوتبال ایران،در بخش مدیریت و برنامه ریزی خود،دچار مشکل بوده و هزینه ساز و هزینه تراش بوده است نه به دلیل دولتی بودن آن بلکه به دلیل وجود نگرش سیاسی و گروهی و استفاده ابزاری جریانات قدرت از فوتبال بوده که شایسته سالاری و نظارت پاک و سالم بر عملکردها را تحمل نکرده است.
افزایش هزینه های سرسام آور در فوتبال در چند سال اخیر بدون کمترین سرمایه گذاری در بخش زیر ساخت ها با هدف داشتن فوتبال نه بخاطر دولتی بودن،بلکه به دلیل فقدان برنامه ای استراتژیک و مدیران شایسته و با دانش است.معلوم نیست که وزارت ورزش و جوانان بر اساس کدام الگوی توسعه،خصوصی سازی را از فوتبال شروع کرده است؟
تا زمانی که بسترهای لازم خصوصی سازی در اقتصاد کلان کشور فراهم نشود،خصوصی سازی در ورزش و فوتبال به جایی نخواهد رسید و فوتبال را در دوری که نامش تسلسل است گرفتار خواهد کرد.فوتبال ایران قبل از خصوصی سازی باید نظارت و کنترل مدیریتی شود و همراه با سازماندهی و برنامه ریزی جدید بر اساس یک برنامه استراتژیک،شایسته سالاری و بهبود مستمر روند امور را در دستور کار خود قرار دهد.مبحث کاهش هزینه و درآمدزایی و ارتقاء کیفی و فنی فوتبال و توسعه آن و استاندارد سازه ها از جمله مباحثی است که در برنامه استراتژیک باید دیده شود تا بتوان از روزمرگی در فوتبال و مشغول کردن مردم به این فوتبال پرحاشیه به یک صنعت درآمدزا و مفرح و نشاط آفرین و شادی بخش رسید.درود بر کسانی که شنوندگان نیکی هستند.