خبرپارسی – در شب چهارم از برنامه های یادروزشیخ اجل، خیل سعدی پژوهان به خوان چهارم رسیدند .
چهارمین شب از “هفت شب یر خوان سعدی” ویژه برنامه ی یادروز سعدی که امسال مرکز سعدی شناسی، به دلیل شیوع ویروس کرونا به شکل مجازی برگزار کرد، در حالی به پایان رسید که سه تن از سعدی دوستان و پژوهشگران حوزه ادبیات، ابعاد مختلف شخصیت ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی، پرداختند .
“زبان غنایی و جاودانگی زبان و فرهنک فارسی” عنوان اولین سخنرانی بود که توسط دکتر سید مهدی ماحوزی به عنوان نخستین سخنران ایراد شد سپس استاد حسن میرعابدینی دومین سخنران بود که به “جنبه های روایی آثار سعدی” پرداخت و در نهایت هم سید محمد مهدی جعفری سخنانی با عنوان “تاثیر نهج البلاغه بر سعدی شیرازی” ایراد کرد .
سخن سعدی مجموعه ای از نغمه و موسیقی است
دکتر سید مهدی ماحوزی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان نخستین سخنران این شب به بررسی زبان غنایی سعدی پرداخت و با اشاره به اهمیت اصطلاح خط منحنی در حفظ زیبایی و هنر گفت:«زبان سعدی زبان عشق، حیات و حرکت است که هر نوع زاویه ای از آن گرفته شده و بدان ارزش غنایی بخشیده است و در نهایت در آثار سعدی مجموعه ای غیرقابل تفکیک از نغمه و موسیقی پدید آورده است.»
وی با بیان این که ارزش هنری ادیب، شاعر، آهنگ نواز و نغمه پرداز در این نکته اسرار امیز نهفته است که هنر آنها در ابداع آنهاست گفت:« در نظر امثال سعدی و حافظ حقیقت دیانت، انسان شدن و موزون شدن است و از خود رستن و به حقیقت مطلق رسیدن است.»
دکتر ماحوزی جدل ناپذیرترین کار سعدی را سخن او عنوان کرد و افزود:« هیچ گوینده ای چون سعدی صنعت و سادگی، استواری، روانی و رقت را به هم نیامیخته و بدین موزونی سخن نگفته است سعدی گمراه کننده تمام غزل سرایان پس از خویش است همه شیوه او را در غزل دنبال کرده و بیشتر فرو افتاده اند چه سادگی بیان وی همه را به این اشتباه انداخته است که می توان چون سعدی سخن گفت از این رو کلام او سهل ممتنع است به نظر ساده است اما تقلید از او بسی دشوار است.»
وی صنعت غالب در آثار سعدی را موزونی عنوان کرد و اظهار داشت:« سعدی موزونی را یک اصل اجتناب ناپذیر می شناسد لیکن نکته ی مهم در هنر سعدی آن است که سرّ موزونی او همیشه آشکار نیست و گویی یک خط منحنی پیوسته در نظم او به ویژه در غزل هایش است و پیوستگی کلمات در آثار او با هیچ زاویه ای شکست نمی خورد.»
این استاد دانشگاه با بیان این که سعدی و حافظ هر دو خداوندان ذوق و هنرهستند با این تفاوت که زبان سعدی زبان محاوره است گفت:« در گفته سعدی روانی و سادگی به حد زبان جاری به چشم می خورد ولی شیوه سخن وی چنان است که فاصله خود را با زبان متداول حفظ می کند، زبان زبان غنایی است وهر واژه نماینده همان معنایی ست که برای آن استخدام شده است از صنایع ادبی استفاده شده ولی حشو و اغراق در آن راه ندارد و در حافظ همین مضمون لباس استعاره و تشبیه می پوشد.»
سعدی یک از پدیدآورندگان نخستین داستانک های ایرانی است
استاد حسن میرعابدینی منتقد ادبی معاصر دومین سخنران این شب بود که به بررسی جنبه های روایی آثار سعدی پرداخت.این پژوهشگر با اشاره به اهمیت جایگاه حکایت های کوتاه در تاریخ ادبیات ایران گفت:« سعدی بر خلاف منبری های شریعت مدار، مسایل اندرزی مورد نظر خود را به صورت حکایت هایی شیرین که در آنها لطیفه ای گنجانده شده بود و بر شیوایی سخن می افزود بیان می کرد و گلستان سعدی بهترین نمونه از حکایت های کوتاه فارسی است که جنبه هایی از زندگی مردمان دوران زیست شاعر را پیش روی ما می گذارد و همچنین به بیان مفاهیم و مسایل تربینی و اخلاقی مورد نظر سعدی می پردازد.»
میرعابدینی دلیل قوت داستان کوتاه ایرانی نسبت به رمان را گذشته از دلایل سیاسی و اجتماعی اول ریشه غنی حکایت کوتاه در سنت ادبی ایران و دیگر ایجاز موجود در آن که نزدیک به شعر است دانست و گفت:« سعدی هم مثل دیگر حکایت نویس های ایرانی نوشته های خود را با مقاصد تعلیمی و تربیتی پدید آورده است اما در موارد بسیاری موفق می شود پیام مدنظر خود را ضمن یک حادثه داستانی و به صورتی غیرمستقیم مطرح کند و به مدد هنرهای زبانی و روایی به ایجاز داستانی بگرود.»
وی افزود:« حکایتهای منظوم او در بوستان غالبا جهت نیل به نتیجه تعلیمی مورد نظر شاعر حال و هوایی تمثیلی پیدا می کنند و شاعر به ندرت موفق می شود که حکایتی حول شخصیتی کنشگر که درگیر بحرانی داستانی می شود بنویسد اما در گلستان که به نثر نوشته شده است با حکایتهای شکل گرفته تری مواجه می شویم.»
این استاد دانشگاه با اشاره به سفرهای فراوان سعدی و تاثیر آنها بر روایت گویی او گفت:« یکی از دلایلی که سعدی قصه هایش را حول محور سفر شکل می دهد این است که پیرنگ مبتنی بر سفر در حکایت نویسی و داستان نویسی کهن ایرانی جایگاه بالایی داشته و پیش بردن ماجراها حول پیرنگ سفر به نویسندگان اجازه می داده که شخصیتهای داستانی خود را درگیر ماجراهایی کنند که برای مخاطبان جذاب باشد.»
وی سعدی را قصه گویی برآمده از سنت مقامه نویسی دانست و گفت:« سعدی مانند همه مقامه نویسان برای افزودن بر قدرت پند آموزی، قصه خود را با هنرهای زبانی می آمیزد تا شنوندگان را مجذوب سخن خود بسازد یعنی سعدی فقط به ارایه پیام نمی اندیشد بلکه صورت و سبک زبان اثر نیز برای او اهمیت بسیار دارد.»
میرعابدینی سعدی را به واسطه توجه بسیار به زبان و ایجاز حکایت،یکی از پدیدآورندگان نخستین داستانک های ایرانی ذکر کرد که آثار او غالبا با یک چرخش زبانی مبهوت کننده ای پایان می یابند و در پایان حکایت جنبه روایی قصه را بیشتر می کند.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به تاثیر سعدی بر داستان نویسی معاصر ایران گفت:«تاثیر سعدی بر داستان نویسان معاصر می توان از دو جنبه زبان و ساختار و شیوه روایتگری و همچنین مسئله پیام و مضمون بررسی کرد که در این راه نویسندگانی که پیشتر با سنت ادبیات کلاسیک ارتباط داشتند همچون محمدعلی جمالزاده، محمد حجازی یا ابوالقاسم پاینده بیشتر از جنبه مضمونی و ساختار تعلیمی و تربیتی حکایتهای گلستان متاثر شدند و گروه دیگر از نویسندگان که سویه های مدرن تری از داستان نویسی را مدنظر دارند و بیشتر به چگونگی کاربرد زبان در روایت می اندیشند یا به چگونگی ساخت دادن یا فرم و قالب تازه به روایت دادن فکر می کنند از جنبه های دیگری از کار سعدی تاثیر پذیرفتند مانند ابراهیم گلستان که به فرم و قالب داستان اهمیت می دهد و در هر داستان به دنبال پدیدآوردن زبانی در خور آن داستان است.»
تاثیر نهج البلاغه بر سعدی شیرازی
استاد سید محمد مهدی جعفری سومین سخنران شب چهارم یود که یکی از مهمترین دوره های فرهنگ ایران زمین را سده های هفتم و هشتم هجری عنوان کرد و گفت: سعدی شیرازی در آغاز این سده از فارس به سوی مراکز فرهنگی آن روزگار هجرت کرد تا از دانش و دانشمندان و میراث با ارزش فرهنگ بشری توشه ها برگیرد و در بازگشت به شیراز، آموخته های خود را به زیباترین و فاخر ترین جامه بیآراید وبه فرهنگ بشری پیش کش کند .
جعفری با بیان اینکه سعدی در بغداد به نهج البلاغه ای دست می یابد که توسط سید رضی گردآوری شده بود و بیشترین توشه را از آن بر می گیرد، می گوید: این کتاب تاثیر ژرفی بر ادبیات فارسی و عربی گذاشت، بگونه ای که اززمان تالیف نهج البلاغه در قرن پنجم هجری مورد بررسی و برداشت دانشمندان و شعرا و ادیبان قرار گرفته است .
این استاد سعدی پژوه هجرت سعدی به بغداد را سده هفتم هجری و زمانی که خبر حمله مغول ها به فارس منتشر می شود عنوان می کند و می افزاید:سعدی که خبر خزیدن قوم مغول را را به پارس می شنود یعنی سال ۶۲۰ هجری، از شیراز کوچ می کند و در سال ۶۵۵ هجرری به شیراز بر می گردد و بر گرفته هایش را در قالب شعر و نثر به مردم عرضه می دارد .
استاد سید محمد مهدی جعفری هدف سعدی از هجرت را کسب دانش و عرفان بوده و در این راه سلوک بسیار داشته و طبیعی است از مکتب علوی نیز بهره مند شده باشد و لذا با مطالعه گلستان و بوستان در می یابیم که او با اقتباس و استفاده هنرمندانه از ننهج البلاغه این آثار فاخر را آفریده است .
او تفاوت سعدی و دیگر شاعران در استفاد از نهج البلاغه را در استفاده هنرمندانه می داند بدین معنی که مثلا عطار تنها کتاب را ترجمه کرده است، مولانا اما شاعرانه تر برخورد کرده و از خود هم مطالبی افزوده است اما سعدی بدون اینکه کسی متوجه بشود آنچه را از نهج البلاغه برگرفته را بسیار هنرمندانه و حکیمانه در بوستان و گلستان به صورت نثر یا شعر نی آورد .
این استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات و شعر تاکید میکند که تا کسی با نهج البلاغه آشنا نباشد متوجه نمی شود که سعدی از کجا الههام گرفته و منشا و مخزن دریای بیکران اشعارش کجاست .
یادآورمی شود که همه شب این سلسله برنامه ها از پیج sadishenasi شبکه اجتماعی اینستاگرام از ساعت ۱۸ تا ۲۲ پخش می شود .