خبرپارسی – دکتر محمدرضا خالصی، استاددانشگاه، پژوهشگر و نویسنده و شاعر معاصر در نشست تخصصی سعدی شناسی، در خصوص تاثیر تفکر عاشقانه ابوالحسن دیلمی بر سعدی شیرازی سخنانی ایراد کرد.
دکتر محمدرضا خالصی، استاد دانشگاه، پژوهشگر، نویسنده و شاعر معاصر، عصر دوشنبه ۲ اردیبهشت در بخش دوم نشست تخصصی سعدی شناسی، پیرامون تأثیر تفکر عاشقانه ابوالحسن دیلمی بر سعدی شیرازی، سخنانی ایراد کرد.
این استاد دانشگاه، ابتدا به موضوع عشق پرداخت و گفت: اگر به آثار عرفانی و حکمی بزرگان فرهنگِ اسلامی – ایرانی نظر کنیم بی شک عشق ارجمندترین واژه و مفهوم خواهد بود اما این واژه ارجمند برای به دست آوردن این جایگاه فراز و نشیب فراوانی را پشت سر گذاشته است علت اصلی آن هم این بود که این واژه در عصر جاهلیت تنها مبین نحوه دوست داشتن نیست بلکه بیانگر نوعی انحراف جنسی بی حد و مرز در اعراب جاهلی است و از همین روست که در قرآن از آن نامی برده نمی شود.
خالصی ادامه داد: ایزوتسو با واکاوی و تحقیق در این واژه آن را در جاهلیت معادل رفتارهای جنسی غیر اخلاقی دانسته است، جاحظ نیز در رساله القیان و رساله العشق و النساء به همین موضوع اشاره دارد به همین دلیل واژه عشق در میان صوفیان نخستین جایگاهی نداشت.
این سعدی پژوه گفت: صوفیان مکتب بغداد و خراسان به جد از به کار بردن نام آن خودداری می کردند ابونصرسراج، ابوبکرکلابادی، ابوطالب مکی، هجویری، عبدالله انصاری و ابوحامد غزالی از این کلمه استفاده نکردند یعنی نزدیک به دو قرن این کلمه به شکلی ممنوعه بود.
خالصی با بیان اینکه این واژه توسط رابعه و از او مهمتر حلاج، آرام آرام وارد فرهنگ تصوف اسلامی شد، یادآوری کرد که پیش از این در مورد تفاوت دیدگاهی رابعه و حلاج در مورد عشق در کنگره حافظ سخنانی ایراد کرده است و گفت: عشق در دید حلاج نوعی فضای یستمولوژیکی دارد.
این نویسنده و شاعر معاصر خاطرنشان کرد: متأسفانه مانند بسیاری از بزرگان این سرزمین از زندگی ابوالحسن علی بن محمد دیلمی نیز اطلاعی در اختیار نداریم، می دانیم از شاگردان شیخ کبیر عبدالله بن خفیف بوده و کتابی هم در سیره ابن خفیف به عربی نوشته که بعدها رکن الدین یحیی بن جنید شیرازی آن را به فارسی ترجمه کرده است؛ از متن عربی آن هیچ نشانی وجود ندارد اما متن فارسی آن به همت آنه ماری شیمل خاورشناس شهیر آلمانی تصحیح شده و در اختیار ما قرار دارد.
وی با یادآوری اینکه اطلاعات دقیقی از زندگی محمد دیلمی وجود دارد، تا جائی که مرحوم استاد قزوینی در حواشی شدالإزار می نویسد هیچ چیز از او نیافتم، گفت: اما با بررسی کتاب های موجود او می توان شمه ای از زندگی او را دانست.
خالصی با اشاره به اینکه از ابوالحسن علی بن محمد دیلمی، جز کتاب سیره شیخ کبیر، سه کتاب دیگر نیز به چشم می خورد؛ خاطرنشان کرد: کتاب مشیخه فارس که مأخذ و منبع مهم معین الدین جنید شیرازی در شدالإزار بوده و بارها و در صفحات متعدد به آن اشاره داشته و همچنین زرکوب شیرازی نیز در شیراز نامه این کتاب را مأخذ خود قرار داده، از کتابهای این شخصیت برجسته است، اما امروز از آن چیزی در دست نداریم.
این پژوهشگر اضافه کرد: اسرار المعارف که خود دیلمی در کتاب دیگرش به نام عطف الالف به آن اشاره دارد و از این کتاب هم اثری نیست، و در آخر کتاب عطف الألف المالوف علی اللام المعطوف که بحث ما بر اساس این کتاب شکل میگیرد.
خالصی با بیان اینکه از تاریخ تولد ابوالحسن علی بن محمد دیلمی نیز اطلاعی وجود ندارد، گفت: می دانیم در جوانی با شیخ کبیر دیدار کرده و از مریدان او شده است، او در حوالی سال های ۳۵۲ هجری که حدوداً ۱۹ یا ۲۰ ساله بوده به دیدار شیخ می رسد؛ ابن خفیف در سال ۳۷۱ هجری وفات یافته و دیلمی تا آخر عمر کنار او بوده پس دیدار او منطقا با شیخ باید حدود حوالی سال ۳۵۲ بوده باشد.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی استان فارس ادامه داد: از سوی دیگر شیخ، خادمی دارد به نام احمد کبیر که جنید شیرازی زندگی اورا در شدالإزار از قول دیلمی نقل می کند و دیلمی تاریخ وفات او را سال ۳۷۷ ه می نویسد. سال تولد دیلمی را میتوان بر اساس این مستندات حدود سال های ۳۳۲ هجری دانست.
خالصی گفت: قفطی در تاریخ الحکماء می نویسد که دیلمی در سال ۳۹۲ هجری با ابا علی مؤیدالملک، وزیر آل بویه در بغداد دیدار می کند، پس دیلمی تا اواخر قرن چهارم زنده بوده است؛ البته ماسینیون وفات دیلمی را ۴۱۶ بیان می کند اما مدرکی ارائه نمی کند.
این پژوهشگر ادامه داد: از کتاب های دیلمی بر می آید که او مردی
جامع الاطراف بوده و در زمینه های فلسفی، نجومی، فقهی، فلسفی، طبی و تصوف اطلاعات بسیاری داشته، اما از همه مهمتر این که او به شدت تحت تأثیر حلاج قرار داشته است.
خالصی با بیان اینکه دیلمی اهل سفر بوده و او را رجلا نشیطا یعنی پرانرژی و پرتکاپو، خفیف الحرکه یعنی پر جنب و جوش و مولعا بالرحله یا عاشق سفر معرفی می کنند، گفت: مهمترین کتاب دیلمی کتاب عطف الالف المالوف به شمار میرود، این کتاب نخستین کتاب با محوریت عشق الهی و انسانی بوده که تاثیر بسیاری بر متأخران خود گذاشته است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: دیلمی در این کتاب به شدت تحت تاثیر حلاج است و این کتاب را می توان به شکلی شرح اندیشه های حلاج دانست؛ بعد از بردار کردن حلاج کتاب عطف اولین کتابی است که آشکارا و صریح و واضح به تجلیل و تبجیل و تحسین و تمجید حلاج می پردازد و به سخنان او استشهاد می جوید و آن ها را تصدیق می کند و برای آن ها ادله و برهان می آورد.
خالصی ادامه داد: پس از مرگ و شهادت حلاج، تدابیر سختی برای محو نام و رسم و طریقت او از سوی خلافت شکل گرفت، آثارش را از میان بردند و به انهدام کامل اندیشه او پرداختند، هر آن کس که از شاگردان او محسوب می شد، مرگش حتمی بود، سر شاکربغدادی در باب الطاق بریده شد و حیدره، شعرانی و ابن منصور؛ از شاگردان حلاج کشته شدند و پیکرهایشان سال ها بر دیوار ساحل غربی ماند؛ کتاب های حلاج را سوزاندند تا جایی که قشیری می نویسد که استادش ابوعلی دقاق او را وادار به سرقت یکی از کتاب های حلاج از کتابخانه سلمی کرده است.
او تصریح کرد: در این شرایط دیلمی نخستین فردی است که به تشریح و تبیین و تعریف و تمجید او می پردازد و از نخستین منابع و ماخذ آثار حلاج به شمار می رود؛ حتی ژان کلوده معتقد است این سکوت سنگینی که سال ها بر آثار دیلمی حکمفرما بوده به دلیل آنست که به نشر اندیشههای حلاج پرداخته است.
خالصی با بیان اینکه نام کتاب دیلمی هم از اشعار حلاج وام گرفته شده است، گفت: واللام بالالف المعطوف مؤتلف/ کلاهما واحد فی السبق معناء؛ این شعر مغلق و سمبولیک عنوان ناآشنای کتاب دیلمی قرار می گیرد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد که ابن ندیم در الفهرست، نام کتابی از حلاج را می آورد که با نام کتاب دیلمی نزدیک است؛ این کتاب یعرف بالالف المقطوع و الالف المالوف، نام دارد.
خالصی با بیان اینکه هم زمان با دیلمی سه کتاب مهم در تصوف تالیف می شود، از این سه با عنوان اللمع سراج متوفی ۳۸۷ هجری، التعرف کلابادی متوفی ۳۸۵ هجری و قوت القلوب مکی متوفی ۳۸۶ هجری نام برد و گفت: این سه کتاب به شکلی برای تطهیر تصوف بعد از شهادت حلاج نوشته و در آن ها سعی شده است که مبانی تصوف با قرآن و سنت همخوان شود.
او خاطرنشان کرد: دیلمی کتاب خود را به عشق و مبانی آن اختصاص می دهد و دائره المعارفی در قرن چهارم می سازد که به مقوله عشق می پردازد و این اوست که کتابی مستقل در باب عشق الهی آن هم بر اساس اندیشه های حلاج می نگارد و طرحی نظریه مند مطرح می سازد و گامی اساسی در کراهت زدائی از عشق زمینی و قدسیت بخشی و تقویت نظری تصوف عاشقانه ارائه می دهد او برای تبیین اندیشه عشق از قرآن، حدیث، فیلسوفان یونانی، منجمان، متکلمان، ادیبان، پزشکان، فقهیان و صوفیان بهره می برد.
خالصی گفت: او از این میان به اندیشه حلاج بیش از همه توجه می کند و بر این باور است که؛ انفرد الحسین بن منصور بهذا القول عن سائر المشایخ؛ نکته مهم دیگر در کتاب عطف این است که دیلمی در کتابش تنها به عشق الهی بسنده نمی کند بلکه به تقدیس عشق زمینی نیز می پردازد او از طریق جمع آوری روایات و مستندات لازم به کراهت زدایی از عشق زمینی می پردازد و زیبایی صورت را واجد منشاء الهی می داند.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: دیلمی مفصل به عشق عذری می پردازد که نقطه مقابل عشق اباحی است؛ که عشقی است مجاز و بی پرده و جنسی و آزاد و کامجو؛ در صورتی که عشق عذری عشقی است پاک و عفیف و به دور از مسائل جنسی.
خالصی گفت: کتاب عطف از نخستین رفرنس های زندگی مجنون ( قیس بن ملوح) به شمار می رود، در این کتاب مفصل به زندگی و اشعار او و همچنین به دیگر قهرمانان عشق عذری مثل کثیرعزه، جمیل بثینه و بشرهند و … پرداخته شده است.
این پژوهشگر با تصریح اینکه کتاب عطف از طریق مکتب عرفانی شیراز گسترش و انتشار می یابد، گفت: روی جلد کتاب نوشته شده است؛ عطف الالف المالوف علی اللام المعطوف تالیف الشیخ الامام العارف ابی الحسن علی بن محمد الدیلمی رحمه الل تعالی علیه، از ابوالحسن دیلمی تحت عناوین شیخ، امام و عارف یاد می کند که از مقام والای او حکایت دارد.
او ادامه داد: این کتاب دو راوی دارد که هر دو شیرازی هستند؛ شیخ ابی الحسن بن بکران بن فضل؛ که هجویری او را شیرازی و از بزرگان مشایخ صوفیه می داند و هجویری با او ملاقات داشته است و او را از پیروان طریقت خفیفیه می نامد و او را خوش سخن، حاضر جواب و زیبا صورت بیان می کند؛و ابن عساکر هم در تاریخ دمشق جلد ۵۲ روایاتی از او نقل می کند.
خالصی راوی دوم را ابوشجاع محمدبن سعدان مقاریضی متوفی ۵۰۹ هجری دانست و گفت: در شدالازار، جنید شیرازی او را چنین معرفی می کند؛ کهف الاولیاء و سندالاوتاد و لم یکن له نظیرا فی فن التوحید و التحقیق و کان مستحضرا لجمیع الفنون.
او همچنین گفت: در شیراز نامه نیز او را؛ شیخ العالم الکامل الربانی، بحر المعارف و المعانی المحقق و المدقق و شیخ الشیوخ الزمان معرفی می کند و محمود بن عثمان در فردوس المرشدیه نیز او را قطب می نامد.
خالصی عنوان کرد: بنابراین کتاب عطف الالف توسط دو شیرازی که هر دو از بزرگان و مشایخ درجه یک تصوف هستند روایت می شود؛ بعد از این دو تن روزبهان بقلی شیرازی در حفظ این اثر کوشاست.
این پژوهشگر با بیان اینکه در پژوهشی به این موضوع پرداخته که نزدیک به یک سوم کتاب عبهر العاشقین، رونویسی از کتاب عطف است، گفت: سعدی شیرازی را می توان راوی عشق دانست؛ بطوریکه از مجموع ۷۱۳ غزل او که حدودا ۷۱۰۰ بیت می شود سه موضوع اساس افکار شیخ را در بر می گیرد.
خالصی تصریح کرد: عشق و ویژگی های آن در ۱۳۹۱ بیت، عاشق و صفات و ویژگی های آن در ۲۵۰۹ بیت، معشوق و صفات و ویژگی های آن در ۳۶۰۷ بیت مطرح شده که این نشان از بسامد بالای عشق در اندیشه و افکار سعدی دارد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در غزلیات سعدی می توان مسائل زیر را متاثر از کتاب عطف دانست؛ عشق عفیف، ارتباط عشق انسانی با عشق الهی، ارتباط عشق و زیبائی، جان سپاری در عشق، عشق و رنج، عشق زمینی و وصول به عشق الهی به وسیله آن، ازلیت عشق، لذت عشق با همه رنج ها و الم ها، عشق جوهری سیال و فعال، عاشق با عشق زنده می شود و با عشق می میرد، عاشق بر لطف و قهر معشوق به یکسان، حیرت آوری عشق، اتحاد عاشق و معشوق، محوریت عشق، جمال ستائی، تحسین عشق مجازی، عشق اساس خلقت است، عشق با شهوت نمی آمیزد، عشق دردی کهن، عشق پس از مرگ حتی در قبر نیز باقی است، عشق تا قیامت دوام دارد، استفاده سعدی از اشعار و زندگی مجنون و موارد بسیار دیگر.
این استاد دانشگاه، سپس به استشهاد به اشعار شیخ اجل و مضامین و مطالب کتاب عطف و تشابهات این دو در مقولات ذکر شده پرداخت.