خبر پارسی –
حمید روستا
۱- باید اعتراف کنم که من هم با همه ارادت و علاقهای که به فرزاد صدری دارم، گاهی ایدههای او را جدی نگرفتم. اوایل تابستان ۱۳۹۴ که از ایده برگزاری سلسه نشستهای «روزنامهنگار در زوم» با من صحبت کرد، امید چندانی به تداوم آن نداشتم. حس میکردم همانند صدها رویداد فرهنگی دیگری که در شیراز آغاز اما بسیار زود در غبار بیبرنامهگی و هیجان محو شدند، «روزنامهنگار در زومِ» صدری هم به جلسه سوم نمیرسد. اما امروز من در حال نوشتن یادداشت برای سیامین نشست هستم.
با این مقدمه میخواهم قبل از پرداختن به کارنامه رسانهای فرزاد صدری، به دو ویژگی شخصیتی او اشاره کنم؛ صدری به صورت غیرقابل باور و آشکاری «ساده» است. بیآلایش و رک حرف میزند و عمل میکند. از پیچیدگیهای زندگی امروزی و رندیهای رایج این روزها بیبهره است. او در کنار این ویژگی آشکار، یک ویژگی پنهان دیگر هم دارد که برای تشخیص آن باید صدری را از نزدیک و در یک بازه طولانیِ زمانی بشناسید. دبیر سلسله نشستهای روزنامهنگار در زوم، «سماجتِ» بسیار زیادی دارد.
اینکه در عصر آشفتگی و فراموشی در شیراز یک برنامه فرهنگی، به جلسه سیام میرسد از همین دو ویژگی فرزاد صدری نشات میگیرد. او به ایدههایش «ساده» نگاه میکنم و با «سماجت» آنها را پیگیری میکند.
۲- به نظر من از خوشاقبالی روزنامهنگاری فارس بوده که چرخش ایام «صدریِ جوان» را از دل تاریخ و تئاتر و فوتبال به عرصه رسانه کشاند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در شهر سعدی بزرگ دست به دست هم دادند تا این جنوبی پرانرژی راه کج کند و ناگهان خبرنگار شود. صدری بیش از بسیاری از روزنامهنگارانی که در شیراز متولد شدهاند، دغدغه توسعه شیراز و فارس را دارد و در ایامی که بهار مطبوعات به خزان کشیده شده بود و اهل قلم در شوک معجزه هزاره سوم بودند او با همان سادگی و سماجت، به جای خالی کردن عرصه، سراغ ریشهها رفت تا بر ظرفیتهای توسعه فارس متمرکز شود.
یکی از ویژگیهای بارز صدری که دوست و دشمن بر آن متفقالقول هستند، «جسارت» اوست. البته صدری چنان باتجربه و باتدبیر هست که جسارت خود را به شیوهای حرفهای و صدالبته محترمانه بروز دهد. او در اوج کشمکشهای سیاسی در مقابل امامجمعه شیراز مینشیند و با همین جسارت، آیتالله را خطاب قرار میدهد و از موضع یک روزنامهنگار منتقد، بالاترین شخصیت مذهبی استان را به چالش و پاسخگویی میکشاند.
صدری با همین نگاه جسور، به حوزههای متنوع سرک میکشد و از موضوعهای بدیهی و دیدهنشده، برای تولید گزارش سوژه خلق میکند. صدری برای تهیه گزارشهایش مطالعه و تحقیق میکند و برخلاف روال رایج از پشت میز کارش بلند میشود و سوژه را در میدان دنبال میکند. این رویکرد تحقیقی و عملیاتی وقتی با جسارت او تلفیق میشود، نتیجه کار بدون شک دلنشین و البته موثر میشود.
۳- هرچند صدری به خبر وفادار است اما با مروری بر آثارش، او را بیشتر شیفته گزارشنویسی میبینیم. او که اهل تاریخ و ادبیات و تئاتر است، با تکیه بر داشتههایش از این سه عرصه، گزارشهای خواندنی و نافذی مینویسد. جالب اینکه او حتی بهترین گفتگوهایی که انجام داده را نیز در قالب گزارش تنظیم کرده است و میل چندانی به انتشار گفتگوهایش به صورت سئوال و جواب ندارد. صدری البته این کار را با مهارت انجام میدهد. او فضای گفتگو و حواشی آن را در دل گزارش میگنجاند تا خواننده خسته نشود؛ البته این تلفیق را با وسواس انجام میدهد تا مطلب به بیراهه نرود. به همین خاطر نکتههای حاشیهای را در مسیر اصلی گفتگو قرار میدهد و سعی میکند با استفاده از این عناصر ریز و به ظاهر کماهمیت، به محتوای گفتگو غنا ببخشد و خواننده را با متن همراهتر کند. (پیشنهاد میکنم گفتگوی صدری با فلاح را بخوانید و به نقش پررنگ «جعبه شیرینی» در این گزارش توجه کنید.)
۴- قبل از اینکه کارنامه فرزاد صدری به نقد کشیده شود، بهتر است فضای مطبوعاتی و فرهنگی شیراز بیرحمانه نقد شود که چرا از صدری آنچنان که باید بهره نبرده است؟ اگر کارنامه حرفهای صدری در ۱۸ سال گذشته منصفانه مورد بررسی قرار گیرد، به صراحت میبینیم که او بیش از انکه حمایت شود، مورد هجمه و نامهربانی قرار گرفته است. همینکه شخصی مثل فرزاد صدری پس از ۱۸ سال، همچنان در عرصه رسانه و فرهنگ حضور دارد و با برخورداری از کمترین حمایتهای صنفی و سیاسی، به صورت مداوم به کار خود ادامه میدهد، باید از او تقدیر کرد.
۵- انرژی و هیجان زیادی که فرزاد صدری در کار رسانهای خود دارد، گاه به وضوح در آثارش خودنمایی میکند. در پارهای موارد او ناخواسته با موضع و نتیجهگیری وارد گزارش میشود و مخاطب را به سمت «آنچه خود میپسندد»، هدایت میکند. از او به عنوان یک گزارشگر باتجربه و ماهر انتظار میرود با بیطرفی بیشتری به تحلیل و روایت سوژهها بپردازد و نتیجهگیری را به مخاطب بسپارد.
به فرزاد صدری که در آستانه ورود به سومین دهه فعالیت حرفهای خود در عرصه رسانه است، پیشنهاد میکنم بیشتر از قبل به کار تیمی در عرصه رسانه بپردازد. این پیشنهاد را نه به خاطر خودش بلکه برای نسل جدید و نسل بعدی روزنامهنگاری فارس مطرح میکنم. نزدیک شدن صدری به فضای کار گروهی و مطبوعاتی این شانس را به روزنامهنگاران جوان میدهد که از تجربهها و ترفندهای او بهرهمند شوند.
همچنین به صدری که هنوز هم سرشار از انرژی و انگیزه است، پیشنهاد میکنم از این بعد کمتر سراغ سوژههای متنوع برود و تمرکز خود را بیش از پیش به یک حوزه تخصصی معطوف کند. او میتواند با تکیه بر کولهبار ارزشمندی که تاکنون اندوخته به یک روزنامهنگار – گزارشگر تخصصی در عرصه محلی تبدیل شود. صدری با توجه به مسئولیت جدیدی که برعهده گرفته میتواند با افزایش دانش تخصصی خود، با نگاهی جدیتر و عمیقتر به تولید آثار مطبوعاتی بپردازد و همزمان با دوران پختگیاش، فصل جدیدی از کارنامه حرفهای خود را خلق کند.
۶- فرزاد صدری یک پرسپولیسی دوآتشه و بیمنطق است. شک ندارم این روزها که قرمزهای پایتخت بعد از یک فصل قهرمانی، امسال هم با اختلاف در صدر جدول هستند، حال او خیلی خوب است. برانکو ایوانکویچ، سرمربی امروز پرسپولیس، سالها پیش و زمانیکه هدایت تیم ملی را برعهده داشت، همواره در مقابل منتقدانش یک جمله را تکرار میکرد: درهای تیم ملی همیشه باز است اما بازیکنان خوب باید خودشان را به تیم ملی تحمیل کنند.
وقتی به کارنامه فرزاد صدری نگاه میکنم، میبینم که او علیرغم همه سختیها و موانع، با سادگی، سماجت و البته جسارت همیشگیاش خود را به روزنامهنگاری فارس تحمیل کرده است. به عنوان یک شیرازی، از او بابت این تحمیلگری متشکرم.