کمالی سروستانی در همایش «شیراز، خاستگاه تعزیه»: تعزیه رسانه شیعه است
خبر پارسی – نخستین همایش ملی «شیراز، خاستگاه تعزیه» طی روزهای ۲۵ تا ۲۷ مهرماه با حضور گروههای برتر تعزیه کشور در محوطه بیرونی سازمان اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار شد.
در این رویداد سه روزه، گروههای اصفهان، قزوین، مرکزی، یزد وهمچنین گروههای ممسنی، پیشکسوتان شیراز و چهارده معصوم از فارس به اجرای برنامه پرداختند.
در همایش فوق تعزیهشناسان و پژوهشگران، استادانی چون سید احمد محیط طباطبایی، اردشیر صالحپور و احمد جولایی به ایراد سخن پرداختند.
کوروش کمالی سروستانی ، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس درحاشیه این همایش گفت: بر کوبههای دالان تاریخ، سوگ واژه هایی حماسی نقش بسته است تا شکوه بزرگی را به تصویر کشد که تا هماره هستی، بر آزادگی، رادمردی و راستی ایمان راست قامتانی پای بفشرد که آیینهای تمام نمای از اسطوره و قداستاند.
وی افزود: آنگاه که این حماسه تا همیشه مانا بر تارک تاریخ نقش میبست، تعزیه؛ سوگوارۀ نمایش ایرانی ـ شیعی میرفت تا در سایه تعامل مذهب و هنر چونان رسانه شیعه و درام ماندگار در پاسداشت اسطوره حماسه و شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) نقش دوام یابد. چنانکه به باور پیتر چلکووسکی: «تعزیه هنر بومی پیشرو ایران است و از آنجا که شیعیان مرگ امام حسین(ع) را عمل مقدس و رهاییبخش میدانستند، اجرای مراسم محرم را نوعی تلاش به سوی نجات و فلاح به حساب میآورند، بعدها نیز پنداشتند که مشارکت در نمایشهای تعزیه، خواه در ردیف بازیگران، خواه تماشاگران، آنان را از شفاعت امام حسین(ع) در روز قیامت بهرهمند خواهد ساخت».
این پژوهشگر تاکید کرد: گرچه از نخستین دمان قرن سوم هجری سوگواری بر شهادت امام، به گونه نوحهسرایی، نقل و روایت فاجعه کربلا پدیدار شد، اما با گذر زمان در کسوت روضهخوانی روی نمود که خود توامان با ذکر مصائب بود. از آن پس، پردهخوانی، حملهخوانی، مسلمخوانی و مقاتلخوانی نیز بر این مقوله ها افزوده شد ، تا بدانجا که در دوران صفویه اوج گرفت و به شبیهخوانی رسید و در دوران زندیه در شیراز به تعزیه تکامل و تحول یافت و بدین ترتیب تعزیه به عنوان تکاملیافتهترین شیوه هنری پاسداشت حماسه کربلا در آمیزهای مؤثر از شعر و موسیقی و گفتگو و حرکت در شیراز اقبالی عمومی یافت و به یکی از قویترین شکلهای نمایش آیینی جهان تبدیل شد.
مدیر دانشنامه فارس ادامه داد: نصرالله فلسفی در کتاب« زندگانی شاه عباس اول»، یعقوب آژند در کتاب «نمایش در دوره صفوی»، جلال ستاری در کتاب «زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران»، محمدعلی سلطانی در کتاب «طریقت صفویه» و بسیاری از سفرنامهنویسان خارجی به ویژه ویلیام فرانکلین انگلیسی، برآنند که تکوین شبیهخوانی و تعزیهخوانی در دوران صفویه بوده است و تکامل و عمومی شدن آن در دوران کریمخان زند در شیراز و همه این شواهد را استاد صادق همایونی در سال ۱۳۷۷ در کتاب ارزشمند شیراز خاستگاه تعزیه در کنار هم آورده است.
کمالی سروستانی ادامه داد: گرچه تاکنون پیرامون تاریخ تعزیه، ویژگیها و زیباییهای آن و نسخ و روایات مختلفش، تحقیقات درخوری صورت پذیرفته، اما توجه به خاستگاه و زمینه اجتماعی آن از پژوهشی کم رنگتر بهرهمند بوده است. شاید بتوان با برخی از صاحبنظران در این راستا ، همداستان شد که: در واقع خروج شیعه از جامعه یا امت واحده اسلامی، درام آفرید و احساس غیریت پدید آوردند؛ زیرا شیعه با تقدیر به معنای سیاسی واژه یعنی واقعیت تاریخ عصر و نظام حاکم، درگیر شد و این برخورد، مبتنی بر دریافتی دراماتیک از تاریخ بود.
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس گفت: به زعم شیعه، تاریخ از معصومیت دور افتاده بود، چون خون علی(ع) و حسین(ع)، پیمان با خدا را شسته بود، پس میبایست لوث گناه را از دامان تاریخ سترد، به انتظار روزی که منجی ظهور کند و آلودگیها را بزداید. بنابراین، شیعه حکومت مستقر را غاصب میشمرد و واقعیت عینی را قبول نداشت و به نظامی آرمانی میاندیشید و آرزومند جایگزین کردنش با نظام حاکم بود و به بیانی دیگر، میخواست با ارادهاش، تاریخ را در مسیری دیگر اندازد، زیرا ، باور نداشت که آن تاریخ یا «جبر»، عادلانه و مثبت و امیدبخش و موجب خوشبینی و بهروزی و نیکفرجامی باشد. «از این رو ضرباهنگ زمان درونیاش با ضرباهنگ روند تاریخی یا زمان برونی، همخوان نبود. بدین جهت سر به اعتراض برداشت، چون در درون و بیرون خویش، آنچه حس و مشاهده میکرد، سراسر تضاد بود و همین تناقض و تعارض، زمینهساز پیدایی درام یا کشف درام شد. به بیانی دیگر شیعه نخواست خوشبینانه به تاریخ و جماعت عصر بپیوندد، بیهیچگونه جدل و جدالی و با نادیده انگاشتن فردیّت و امحاء شخصیتش، در جماعت یکپارچه، مستحیل شود. این فردگرایی در قبال جمعگرایی بود که درام آفرید».
وی توضیح داد: محمد عزیزه که این فرایند را صورتبندی کرده، بر آن است که: «تشیع به کشف تئاتر نائل آمد، زیرا قانونشکنی را تجربه کرده بود» و «ناهمگون» و «ناهنجار» شده بود. نتیجه اینکه در ایران پس از اسلام، شاهد ظهور و رواج و رونق درامی تاریخی ـ اسطورهای و مردمپسند به نام تعزیهایم.
کمالی سروستانی گفت: شیعه به سبب آنکه هر حکومت جز حکومت امامان و نواب امامان معصوم را غاصب میدانست، با واقعیت تاریخی درگیر شد، یعنی تاریخی را که واقعیت داشت، انکار و تکذیب کرد و تاریخی آرمانی را که هنوز نبود، ولی میبایست میبود، بر حق دانست و این «ناخوانی» و «ناهمزمانی» که ریشه و خصلتی سیاسی و اجتماعی و نه تنها اخلاقی داشت و نبرد میان خیر و شر و نور و ظلمت، اسطورۀ زیربنای آن است، بذر درام را در ذهن و ضمیر شیعیان افشاند که اندک اندک بالید و بر داد و تعزیه شد. بدین ترتیب بر تارک تاریخ نقشی از حماسه و اسطوره را رقم زد تا تعزیه گردانان به تصویر دوباره ای از این شکوه و حماسه دست یازند.
وی ادامه داد: این نمایش آیینی را فرصتی برای دوباره اندیشیدن به شکوه، رادمردی و آزادگی و استقامتی بر می شماریم که ریشه در عشقی ماندگار دارد.
از «سیاوشون» تا تعزیه
اردشیر صالحپور، پژوهشگر هم در این همایش تعزیه را یگانه نمایش جهان اسلام خواند و افزود: شیراز جایگاه این هنر آیینی را میتوان یکی از پایگاهها و خاستگاههای شکلگیری تعزیه و شبیهخوانی قلمداد کرد.
وی افزود: علت این موضوع، هم به واسطه پیشهها و ریشههای باستانی و ایرانی، از جمله مراسم سوگ سیاوش و «سیاوشون» است که در این دیار سابقه داشته است و هم به دلیل ذوق و قریحه شاعرانگی که در خاک این ولایت است.
صالح پور توضیح داد: بنا بر گزارش «ویلیام فرانکلین»، در کتاب «سفر به بنگال» اجرای تعزیه به شکل کامل آن پس از مرگ کریمخان گزارش شده است. همچنین گزارش دیگری از وان گوک هلندی و سالامون انگلیسی اجرای این هنر در این دوره را تایید کرده است.
وی افزود: پس از دوره صفویه و گذر از دوره افشاریه، که به حفاظت و حراست از مرزهای کشور گذشت، اوج و رواج و تکامل این هنر به لطف خان زند و عنایت ویژهای که به هنر و هنرمندان و به ویژه تبلیغ و رواج هنر شیعی و تعزیه خوانی داشت صورت گرفت؛ تعزیه با سامان بخشی نوینی مواجه شد که پیش از آن در دوره صفویه در شکل کاروانی وجود داشت.
صالح پور ادامه داد: تکایا از جمله تکیه مشیر، صحن و حیاط شاهچراغ (ع) از جمله اماکنی بوده است که در شیراز مجلس تعزیه برگزار میشده است.
وی افزود: شیراز به عنوان خاستگاه تعزیه نخستین بار در پژوهشهای زندهیاد صادق همایونی مطرح شد و زمینه مناسبی برای پژوهش و اجرای مجالس در این پایتخت فرهنگی فراهم شد که میتواند بعد ملی پیدا کند.
محیط طبا طبایى هم در بخشى از سخنان خود گفت: شیراز یکى از مراکز اصلى فرهنگ شیعى است وبه گواهى سفرنامهنویسان و محققان برجسته ایرانى از جمله استاد صادق همایونى، تکامل بخش هنر شیعى و ایرانى تعزیه در دوران کریم خان زند بوده است.
جولایى نیز در نخستین همایش ملی «شیراز، خاستگاه تعزیه» ضمن برشمردن آثار محققان تعزیه پژوه ایرانى و نیز آثار سفرنامهنویسان ایرانى وخارجى از جمله گوبینو، فرانکلین.برتلس وبراون بر نقش وجایگاه شیراز به عنوان خاستگاه تعزیه تاکید کرد وافزود: برخى از شهرهاى جنوب ایران نیز داراى نسخه هاى تعزیه با ٢۵٠سال قدمت هستند.
لازم به ذکر است این همایش توسط مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس با مساعدت و همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری شیراز، سازمان اوقاف و امور خیریه استان، کانون تخصصی تعزیه فارس و دانشنامه فارس برگزارشد.