گزارش ویژه:بازگشت شاغلام به فجر پس از ۱۴۸۵ روز
خبر پارسی – بازگشت شاغلام به فجر از اواسط فصل قبل زمزمه می شد تا اینکه دیروز انتشار رسمی این خبر باعث شوکه شدن یاوری گردید.این مربی که فوتبالش را در برق آغاز کرده بود در امر مربیگری بیشترین سابقه را در فجر دارد. به بهانه بازگشت او به فجر و لیگ برتر نگاهی به سرگذشت مربیگری او داریم.
قهرمانی با برق شیراز
او بارها از قهرمانی برق در جام حذفی سال ۷۶-۷۵گفته.اینکه بیوگرادلیچ بود اما خلیل صالحی به مربی تازه واردش اعتماد نکرد وهمه امور را به دست شاغلام سپرد.
برق در جام حذفی سال۷۵-۷۴مقابل استقلال ودر فینال دردوبازی ۳بریک و۲برصفر باخت تا آنهایی که در آزادی بودند این گونه روایت کنند: صالحی مدیر عامل باشگاه دو انگشتی دست می زد وبا لهجه آبادانی وبا بغض برای مصطفوی می خواند: دستتون درد نکنه برقو بازوندین!همان سال ها فدراسیون مصطفوی متهم بود که می خواهد استقلال وپرسپولیس را به آسیا بفرستد.پرسپولیس ازراه لیگ به آسیارفت. لیگی که سرخپوشان پایتخت کم از بهمن عقب نیافتاده بودند اما ابر و باد ومه و خورشید و فلک والبته انسان های دو پا این عقب افتادگی را جبران کردند تا پرسپولیس راهی آسیا شود.
به عشق کربلا به میدان رفتند
فصل بعد برق با بهمن به فینال رسید. ابراهیم بیوگرادلیچ سرمربی برق شده بود. یکی از بازیکنان آن روزهای برق چنین می گوید:(آقای صالحی به پیروانی گفته بودند ارنج با خودت!شاغلام تردید داشت ومدیر عامل که خود سابقه بازی وسرمربیگری داشت گفت اگر نمی توانی، خودم ارنج می کنم. این مربی تازه آمده واز تیم شناختی ندارد..پیروانی مسئولیت ارنج راپذیرفت.درهتل محل اردوی تیم خلیل صالحی برای بچه ها حرف زد. همه حرف هایش به کنار اما آنجایی که از قهرمانی وحضور در جام در جام گفت بچه هارامتحول کرد.او با اشک می گفت: ببرید تا به کربلا برویم. نماینده ایران باید با پلیس عراق بازی می کرد. صالحی شده بود روضه خوان آن روز اردوی برق. شایدهم دلش به یاد برادر شهیدش پر می زد. او گفت و گفت و گفت.حصار تردیدها ترک برداشت.بچه ها همنوا با اوبودند. صالحی فریادزد: تا کربلا رسیدن یک یاحسین دیگر!و بچه ها حسین حسین گفتند.
جدال صالحی وفدراسیون و برکناری عجیب
تیم دوپینگ روحی کرده بود.برق در فینال بهمن را روی درخشش محمدرضا مهربانی سنگربان خود برد وآسیایی شد.این تیم در لیگ دسته اول سال بعددر حالی به میدان رفت که دوبازیکنش به نام های محسن رنجبران ومحمود خرمزی با وجود داشتن قرارداد و بدون اخذ رضایت نامه راهی پرسپولیس وذوب آهن شده بودند.خلیل صالحی از این دوتیم شکایت کرد.
فتحی رییس کمیته انضباطی بود وبه رغم محق بودن برق گفته می شد مصطفوی به خاطر برخورد مدیرعامل برق در پایان فینال جام حذفی دو دوره قبل با او،رای را به نفع طرف شکایت صادر کرده است!مدیر عامل برق به سازمان تربیت بدنی وشورای استیناف شکایت مجدد کرد و آنجا رای را به سود تیم شیرازی برگرداندند.یکی از همراهان صالحی در جلسه رسیدگی استیناف این گونه ماجرا را نعریف می کند:(به همراه ما دونفر از مدیران ارشد وزارت نیرو هم بودند. وقتی اسناد بررسی و برق صاحب حق تشخیص داده شد مصطفوی عصبانی شد اما نمی توانست کاری کند. قرار بود ۱۳امتیاز کسب شده پرسپولیس تا آنجای لیگ راکسر کنند وبازیهای این تیم را به نفع حریفان ۳برصفرکنند!شوخی بازی نبود. در پایان جلسه داریوش مصطفوی به دو مدیر ارشد وزارت نیرو گفت با شما کار خصوصی دارم! من وصالحی بیرون آمدیم.صالحی به من گفت: فلانی! مصطفوی زیرآب مرازد. مرا برکنار می کنند تا کسی پیگیر این پرونده نشود. من باور نکردم وفقط خندیدم.آن سال بعدها پرسپولیس به خاطر داشتن ۱۴ملی پوش از لیگ کناررفت در حالی که اگر می ماند وآن رای اجرا می شد معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد.
تیم درشیراز با تراکتورسازی بازی داشت. گرادلیچ به خاطر قضاوت داور اعتراض رد و یکسری درگیری هایی پیش آمد که فدراسیون گرادلیچ سرمربی و خوشنام مربی تیم را دوجلسه محروم کرد و رای به برگزاری دوبازی در استان دیگری راهم دادند.معلوم بود فدراسیون از سر عناد برخاسته!به مشهد رفتیم. با ابومسلم بازی داشتیم. در برگشت، از وزارت نیرو و از طرف همان مدیرانی که با ما به شورای استیناف آمده بودند تماس گرفتند واز صالحی خواستند استعفا بدهد!آنجا یاد حرف او افتادم که گفته بود مصطفوی زیرآب مرا زد!مدیر عامل بعدی آمد وپرونده شکایت از پرسپولیس پیگیری نشد.گویاقرار بود فدراسیون برای برق جبران کند!)
پیشنهاد پردردسر
بازی با پلیس عراق اولین گام آسیایی برق بود.در شیراز بازی بدون گل تمام شد. شوق سفر به کربلا برقی ها را بی تاب کرده بود. اما یک اتفاق عجیب همه چیز را به هم ریخت. عراق فقط به ۳۰نفر ویزا می داد. برقی ها لیستی فرستادند که ۱۳بازیکن و۱۷همراه را در برمی گرفت!یکی ازبازیکنان برق اوضاع آن روزها را چنین روایت می کند:(به ما گفتند عراق بیشتر از ۱۵نفر را ویزا نمی دهد. ۱۳بازیکن و۲مربی!بعدها فهمیدیم خیل همراهان اجازه رفتن بازیکنان را نداده.پیروانی به گرادلیچ ومدیر عامل تازه کار پیشنهاد پرسروصدایی داد. او نام سه بازیکن کمکی را اعلام کرد وهمین اوضاع برق را در هم ریخت. بازیکنانی که به شوق رفتن به کربلا در فینال جام حذفی به آب وآتش زده بودند حالا می دیدند نفرات کمکی جای آنها را گرفته اند. سیروس نعمتی نژاد از فولاد،بهنام سراج ار نفت آبادان وداریوش یزدانی که در پیام مشهد دوران سربازی را می گذراند به همراه ۱۰بازیکن برق به عراق رفتند. مسیر حرکت از طریق هوایی شیراز به تهران وتهران به کرمانشاه بود. از آنجا با ماشین به عراق می رفتند.)
شکست برق!
برق در آن بازی در حالی به مصاف حریفش رفت که روی نیمکت فقط محمد مطوری مهاجم ۲۰ساله تیم ومهیار شمس گلر ذخیره آنها نشسته بود.گرادلیچ سرمربی تیم بدون مترجمش(حمیداوی)لال مانده بود وشاغلام همه کاره شد.در دقیقه ۲۰امین زارع دفاع راست برق آسیب دید و به ناچار مطوری مهاجم در دفاع راست به کار گرفته شد.برق روی دوسانتری که شباهت عجیبی به سانترهای کره ای ها در بازی ایران وکره در گوانگجو داشت از همان جناحی که مطوری ناآشنا با قواعد بازی در خط دفاعی بازی می کرد دوگل دریافت کرد وحریف عراقی وبازی را دوبریک برد.در همان بازی داور بحرینی که به زبان فارسی اشراف کامل داشت صبوری مدافع برق را به دلیل فحاشی از زمین اخراج کرد.
آغاز مشکلات ،دودستگی تیم وسقوط برق
اما بشنوید از بازماندگان سفر به عراق. تیم بی روحیه وبی انگیزه در شیراز تمرین می کرد. در بازگشت بازیکنانی که راهی عراق شده بودند در حالی که تازه به مرز خسروی رسیده بودند فدراسیون اعلام کرد باید برق در چارچوب بازی های لیگ با استقلال تهران دیدار کند. این دیدار بنا به رای کمیته انضباطی باید دریزد برگزار می شد.اصرار برقی ها برای تعویق بازی یا لغو محرومیت از بازی خانگی هم علیرغم قول قبلی فدراسیون مبنی بر (جبران کردن برای این تیم) بی ثمر ماند وبرقی ها از کرمانشاه راهی یزد شدند.
آنهایی که در ایران مانده وبه عراق نرفته بودند هم از شیراز به یزد رفتند وتیم چند پاره برق ۶برصفر به استقلال باخت.این سرآغازی بر نزول برقی ها بود و با آمدن حسن حبیبی به جای گرادلیچ هم درد این تیم که به خاطر بردن بازیکنان کمکی به عراق دچار چند دستگی شده بود حل نشد وبرق به لیگ دسته دو سقوط کرد.
شاغلام سرمربی می شود!
در لیگ دسته دوم ودر میانه راه حبیبی به بهانه بیماری از ناحیه چشم به تهران برگشت وغلامحسین پیروانی سرمربی شد. او آن فصل با این استدلال که خودش تیم را نبسته بود نتوانست برق را به دسته اول برگرداند. فصل بعد هم خودش تیم را بست اما چون تا در هفته های ابتدایی توفیقی کسب نکردعذر اورا خواستند ودر سال ۷۸محمد عباسی سرمربی برق شد.
کسی جرات نداشت پیروانی را اخراج کند!
رفتن پیروانی از برق هم ماجرای جالبی داشت.روزی که قرار بوداورا برکنار کنند هیچکس خبر نداشت وهمه از گفتن این خبر ابا داشتند. پیروانی از هواداران خاص خود برخوردار بود ورفتنش می توانست سکوها را ملتهب کند. کوروش آذری سرپرست آن زمان تیم برق می گوید :سر تمرین بودیم که اکبری مدیر عامل باشگاه تماس گرفت وگفت به پیروانی بگو استعفا بنویسد.گفتم خودت بیا بگو ،گفت من اصفهانم!به سایر مدیران زنگ زدم هرکدام اسم شهری را آوردند وگفتند مسافرت هستند.به ناچار ماجرا رابا شاغلام در میان نهادم واو خیلی راحت پذیرفت واستعفا نوشت. جالب اینکه از روی استعفا کپی گرفتند وبه تماشاگران دادند تا بدانند کسی مربی دلخواهشان را اخراج نکرده وخودش استعفا داده است. استعفایی که نسخه اصلی آن هنوز نزد کوروش آذری است!
تیم ملی جوانان ودستیاری در فجر
سازگار نژاد رییس وقت هیات مدیره برق ،عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال در دوران ریاست صفایی فراهانی بود. او پیروانی را به تیم ملی جوانان برد تا در کنار مهدی مناجاتی به عنوان دستیار کارکند. تیم ملی جوانانی که شاغلام روزگاری کاپیتان آن بود وبا این تیم قهرمان آسیاشده بود.صفایی فراهانی بعدها از مناجاتی خواست این مربی را کنار بگذارد. مناجاتی می دانست پیروانی در شیراز از جایگاه خاصی برخوردار است،واین گونه کنار گذاشتن وی صحیح نیست. به همبازی سابقش در پاس که حالا سرمربی فجر سپاسی بود زنگ زد وماجرا را در میان نهاد. دوسرهنگ با هم مشورت کردند. یاوری ومناجاتی عاقبت به این نتیجه رسیدند که شاغلام دستیار محمود یاوری در فجر شود.
دلخوری یاوری وسرمربیگری پیروانی در فجر
تیم یاوری در آخرین دوره لیگ آزادگان در سال۸۰ -۷۹عملکرد بسیار خوبی داشت وبا کسب رده سوم عنوان بهترین شهرستانی را از آن خود کرد.این بهترین رکورد یاوری در فوتبال ایران است.در روزهای پایانی آن دوره ،مدیران فجر باب مذاکره را با ابراهیم قاسم پور گشودند تا اورا جانشین یاوری کنند. یاوری از این موضوع برآشفت وآن را به دور از انصاف وحرفه ای گری دانست. وی معتقد بوددر حالی که لیگ به پایان نرسیده وتیم در جام حذفی هم تا مرحله نیمه نهایی بالا آمده این رفتارها حرفه ای نیست. در پایان لیگ یاوری رفت وقاسمپور هم حاضر نشد به فجر بپیوندد. تیم برای جام حذفی بدون سرمربی مانده بود. به ناچاراز ۴ اردیبهشت۱۳۸۰ عنان امور را به دست شاغلام سپردند. او در جام حذفی مقابل ذوب آهن فجر را قهر مان کرد واز همانجا سرمربی تیم شد.
کارنامه پیروانی در فجر
این مربی ازابتدای اولین دوره لیگ برتر تا پایان هشتیمن فصل آن سرمربی فجری ها بود.در این سال ها کارنامه ای این گونه داشت. در جام حذفی فصل ۱۳۷۹-۸۰ فجر سپاسی در فینال با ذوب آهن روبرو شد که در دوبازی رفت وبرگشت (۰:۱) (۱:۲) ودر مجموع سه بریک حریف را برد وبا قهرمانی راهی جام در جا م آسیا شد. آنجا هم مثل حضور در برق در گام نخست به السد قطر باختند واز گردونه بازیها کنار رفتند. پیروانی از این بازی وبازی با پلیس عراق به عنوان تجارب بین امللی اش یاد می کند.در دوره بعد جام حذفی ودر فصل ۱۳۸۰-۸۱ بازهم این تیم با پیروانی به فینال رسیدامااستقلال تهران در فینال در دودیدار رفت وبرگشت (۱:۲) (۲:۲) در مجموع۴بر۳ فجر را شکست دادو شیرازی ها از قهرمانی مجدددبازماندند. زرد پوشان شیرازی انگار در جام حذفی تبحر خاصی داشتند.
آنها دوره بعد هم به فینال رسیدند تا هت تریک فینال هایشان تکمیل شود. این بار ذوب آهن در حالی که در دو بازی رفت برگشت با نتایج مشابه۲بر۲مقابل فجر به تساوی رسیده بود درضربات پنالتی از حریف شیرازی انتقام گرفت وقهرمان شد. این قهرمانی در سال ۸۱-۸۲به دست آمد.
اما در لیگ برتر ودر اولین دوره فجر سپاسی با پیروانی دهم شدآنها از ۲۶ بازی۶ برد ۹ مساوی و ۱۱ شکست در کارنامه داشتند. ۲۹گل زده و ۳۲ گل خورده وکسب ۲۷امتیاز در مقابل نام آنها به ثبت رسید.
پایان دهه چهارم زندگی، پایان کامیابی ها
دوره دوم ودر فصل ۸۱-۸۲فجر سپاسی به مقام چهارم رسید.در۲۶ دیدار آنهابا ۱۱برد۹مساوی ۶ شکست ۲۸ گل زده۲۱ گل خورده و ۴۲امتیاز عنوان بهترین تیم شهرستانی را کسب کردند. این موضوع مقارن با آخرین حضور فجری ها در فینال جام حذفی بود.آنروزها پیروانی در ۴۹سالگی آخرین روزهای دهه چهارم زندگی اش را سپری می کرد وبا پا نهادن به دهه پنجم زندگی اش دیگر نتوانست مقام در خور شانی کسب کند هرچند بعضابا گرفتن یقه استقلال وپرسپولیس همچنان نامش برسر زبان ها بودتا ثابت شود در فوتبال ما بازی مقابل دوتیم مطرح پایتخت برای اعتبار تیم های شهرستانی تاچه اندازه مفید است وبه تمام یک فصل می ارزد.در این فصل فجر یک بار استقلال تهران را یک برصفر برد ودر بازی برگشت ۳بر دوباخت.مقابل پرسپولیس هم یک شکست دوبرصفر ویک تساوی بدون گل در کارنامه تیم شاغلام به ثبت رسید.از اینجا شکست ناپذیری فجر در حافظیه مقابل پرسپولیس کلید خورد وتا لیگ هفتم ادامه یافت.
رکورددار تفاضل گل های منفی ورتبه های دورقمی
دیگر فوتبال ما پیروانی را به عنوان یک مدعی نه در لیگ برتر نه در جام حذفی ندید.انگار سقف آرزوهای او ارائه بازی خوب مقابل دوتیم تهرانی وبه خصوص پرسپولیس بود والبته معرفی پدیده ها به فوتبال ایران. تیم او همواره تعداد گل های خورده اش از گل های زده بیشتر بود.دردوره سوم لیگ برتر فجر سپاسی روی رده یازدهم جدول ایستاد. آنها در ۲۶ بازی خود۶پیروزی و۱۱مساوی و۹شکست داشتندو با ۲۷ گل زده و۳۵ گل خورده ۲۹امتیاز کسب کردند.فجری ها مقابل استقلال یک بار به تساوی ۲بر۲رسیدند ودر بازی بعد هم ۳بر۲باختند. مقابل پرسپولیس هم در بازی رفت در برابر تیم بگوویچ۵بر۲درتهران باختند ودر بازی برگشت یک بریک مساوی شدند.
در فصل بعداین تیم با نام مقاومت سپاسی به میدان آمد ورتبه یازدهم خورا تکرار کرد.آنهادر اولین دوره ای که لیگ از ۱۴تیم به ۱۶تیم افزایش داشت۳۰ بازی انجام دادندو۹برد۸مساوی و۱۳شکست کسب کردند. ۲۴گل زده و۳۲گل خورده بازهم تفاضل شاگردان پیروانی را منفی نشان می داد.این تیم آن فصل ۳۵ امتیاز اندوخت.آنها در برابراستقلال یک بار ۲بریک باختندوباردوم هم بازی بدون گل خاتمه یافت. در دیدار روبروی پرسپولیس هم یک شکست ۵بریک ویک مساوی بدون گل داشتند.
وقتی سلطان خداحافظی می کند
فصل پنجم رقابت های لیگ برتر با رتبه دهمی مقاومت سپاسی همراه شد. آنها در ۳۰بازی ۸برد۱۲مساوی و۱۰شکست داشتند. ۲۷گل زده و۳۳گل خورده ویک تفاضل منفی دیگر در جلوی نام مقاومت ثبت شد و ۳۶امتیاز هم بدست آوردند.شاگردان پیروانی در برابر استقلال قلعه نوعی ،یک شکست سه برصفر ویک تساوی بدون گل داشتند.آنها پرسپولیس علی پروین را در آزادی و مقابل چشمان بهت زده هواداران این تیم با درخشش حسن فرجی وغلامرضارضایی ۴بر۲بردندودر شیراز هم ۲بر۲مساوی شدند.در پایان بازی رفت پروین از پرسپولیس خداحافظی کرد اما خیلی زود برگشت. پیروانی آن روز بعداز گل چهارم از بازیکنانش خواست حرمت پروین را نگه دارند وبیشتر ازاین گل نزنند!
دوره ششم بازی ها فجر سپاسی دهم شد ویک رتیه دورقمی دیگر را به دست آورد.آنها در ۳۰بازی ۷برد۱۳مساوی۱۰باخت ۲۹گل زده و۳۲گل خورده داشتند. این بارهم تفاضل گل آنها منفی بودو۳۴امتیاز اندوختند. یک تساوی یک بریک وشکست ۳بر۲مقابل استقلال به دست آوردند اما طلسم شکست ناپذیری شان در شیراز ودر برابر پرسپولیس با دو تساوی یک بر یک و۲بر۲پابرجا ماند.
بدترین کارنامه پیروانی
در دوره هفتم لیگ برتر تیم مقاومت سپاسی با ایستادن روی جایگاه چهاردهم جدول بدترین رتبه دوران حضور شاغلام را تجربه کرد. در این فصل لیگ ۱۸تیمی برگزارشد ودر۳۴بازی ،این تیم ۹برد۱۵مساوی و۱۰شکست داشت. ۳۷بار دروازه حریفان را گشودند اما بازهم تعداد گل خورده آنها با عدد۴۱برگل های زده شان می چربید. آنها در مجموع ۴۲امتیاز کسب کردند.شاگردان شاغلام در برابر پرسپولیس آن فصل که با افشین قطبی قهرمان شد در تهران ۳بر۳مساوی کردند. بازی برگشت نباید از خاطر فوتبال دوستان رفته باشد. دیداری که در پرواز تهران به شیراز شیث رضایی دست به شیرین کاری زد ودر پایان آن بازی که با برتری ۲برصفر سرخپوشان همراه بودتا طلسم حافظیه وقلعه عقاب ها مقابل این تیم تهرانی بشکند افشین قطبی به گمان اینکه سرمربی تیم ملی شده در ورزشگاه حافظیه دورخداحافظی با هواداران پرسپولیس زد اما در سالن کنفرانس بعداز بازی ،از زبان خبرنگاران شنید که دایی سرمربی تیم ملی شده است. مقابل استقلال هم یک بار صفر برصفرشدند وباردیگردوبر یک باختند.
تیم تفنگ بادی کجاست؟
پیروانی آخرین فصلی که روی نیمکت مقاومت نشست با اتفاقات متعددی همراه شد.این تیم در آن فصل مهره چندانی از دست نداد وبازیکنان خوبی راهم به خدمت گرفت. تیمی که مظهر سازندگی بود هم عاقبت به مصرف گرایی روی آورد تا انتظارات از پیروانی افزایش یابد.آنها در دور رفت ودر هفته نهم با تک گل فرید عابدی دربی را به برق باختند وهفته بعد در تهران هم به استقلال ۵بر۲بازی را واگذار کردند. پس از آن بازی شاغلام جمله عجیبی برزبان آورد وگفت بازیکنانم برای اولین بار ورزشگاه آزادی رادیده اند! تیم آن فصل پیروانی تیم باتجربه ای بود وهمه بازیکنان آنروزش حتی جوانترین شان که محمد پورمند بود وبه عنوان یار تعویضی به میدان رفت سابقه بازی مقابل سرخابی های پایتخت را در کارنامه داشتند. در این دیدارمیثم منیعی دقیقه(۱۰)، خسرو حیدری(۳۳)، سیاوش اکبرپور(۶۳ و ۶۸) و جان واریو(۷۵) برای استقلال ورضا خالقی فر(۹) و شهرام گودرزی(۱۸) برای مقاومت سپاسی گل زدند.روز بعداز بازی سردار مهدیان فر،رییس هیات مدیره باشگاه از عملکرد پیروانی به شدت انتقاد کردتا پس از سالها پایه های صندلی با ثبات ترین مربی لیگ برتر بلرزد.در هفته یازدهم مقاومت هت تریک کرد وسومین شکست پیاپی رامقابل ذوب آهن به به دست آورد.
در این دیدار ایگور کاستر وخلعتبری گل زدند تا هواداران شیرازی به شعار علیه پیروانی وهمکارانش بپردازند.آنها می گفتند تیم تفنگ بادی کجاست؟ این مربی قبلا با نبود مهره های مطرح در تیمش می گفت با تفنگ بادی با جنگ توپ وتانک می رویم وحالا این کنایه ای به تیم خودش بود که بازیکنان خوبی داشت.شاغلام آن روزدر سالن کنفرانس استعفا داد وچندروز بعد با افزودن اصغر اکبری ومحمدرضا گلاب زاده از سوی هیات مدیره به کادرفنی وتقویت آن،این مربی هم ه مقاومت برگشت. با این شوک آنها سایپا را در کرج با دوگل خالقی فر بردند و در هفته سیزدهم هم با گل به خودی کریم باقری پرسپولیس را در حافظیه شکست دادند تا تیم به آرامش برسد. مقاومت در بازی برگشت هم در حافظیه استقلال را ۴بریک برد وپرسپولیس را در آزادی ۲بریک شکست دادند.پیروانی آخرین بار روز جمعه ۶اردیبهشت ۱۳۸۸روی نیمکت مقاومت نشست ومقابل سپاهان به تساوی بدون گل رسید.او که از ۴اردیبهشت ۸۰ هدایت این تیم را برعهده گرفته بود مجموعا۲۹۲۲ روز( ۸ سال و ۲ روز) سرمربی این تیم بودو با ثبات ترین مربی لیگ برتر در یک تیم به حساب می آید.مقاومت سپاسی در فصل ۸۷ -۸۸ ودر دوره هشتم لیگ برتر در جایگاه نهم ایستاد.آنها از ۳۴بازی صاحب ۱۱برد۱۱مساوی و۱۲شکست شدند. عجبا که بازهم تفاضل گل این تیم منفی بود.مهاجمانشان ۳۳گل زدند وتور دورازه مقاومت ۳۷بارلرزید تا ۴۴امتیاز پس انداز نمایند.
در پایان آن فصل او سرمربی تیم ملی امیدشد و همزمان مدیریت فنی برق در دسته اول را برعهده داشت تا در کنار کلانتری برای برقی ها نسخه بپیچد. برق هم نتوانست راهی لیگ برتر شود.مقاومت اما در غیاب او با مهابادی وسپس احمدزاده به دسته اول سقوط کرد. شاغلام اما در ادامه در نفت آبادان و مدت کوتاهی در برق شیراز و ابومسلم روزهای خوبی را تجربه نکرد.
بیلان کلی ۲۳۶ بازی ۶۷ برد ۸۸ مساوی ۸۱ شکست ۲۳۴ گل زده ۲۶۳ گل خورده تفاضل منفی ۲۹ و ۲۸۹ امتیاز، تمام بیلان ۸ ساله پیروانی درفجر در لیگ برتر بود. اوحالا بعد از ۱۴۸۵روز به فجر برگشته تا کارنامه ترک برداشته اش را ترمیم کند.آیا می تواند؟ آیا مانند همان فصل اول که آنجا هم جانشین یاوری شده بود می تواند موفق باشد؟