نقدی بر تصاویر سیزده گانه فقرا و اغنیا/ تصاویر اغواگر دنیای سرمایه داری نباید خاک بر دیدگان روشن بین ما بپاشد
خبر پارسی – عبدالکاظم دریساوی – در جوامع طبقاتی اکثر انسان ها قبل از تولد وارث همه فقری هستند که خود هیچ نقشی در بوجود آمدن آن نداشته اند. بنابراین با سرنوشتی مجبور به ساختن یا مبارزه کردن می شوند که از قبل وجود داشته است لذا نمی توان ویژگی های برشمرده تصاویر فقرا و اغنیا را جز ویژگی ذاتی یا ارثی این دو گروه از انسان ها قلمداد کرد،توجیه گران فقر و غنا در جهان به دنبال اثبات این نظریه ضد علمی هستند که گویا ثروتمندان به دلیل داشتن هوش و ذکاوت و خوشبینی و محتوا اندیشی و…به ثروت رسیده اند و فقرا به دلیل بدبینی و نومیدی و کم تلاشی و کم مایه ای و …فقیر شده اند.این از همان توجیهات وترفندهای شناخته شده جهان سرمایه داری است که سعی داشته و دارد که فقر و غنا را امری ابدی و ازلی و محتوم و موضوعی مرتبط با ویژگی های خاص افراد نشان دهد نه مربوط به نظام بهره کشی ظالمانه و رانت خوارانه…
زندگی نشان داده است که بسیاری از ثروتمندان نه به دلیل تلاش های فردی بلکه به دلیل وجود ثروت های به ارث رسیده. نزدیکی به قدرت وهمراهی با گروه های رانتینر و از راه انواع زدو بندها و امتیازات بر ثروت های خود اندوخته اند و فقرا و مردمان مستاصل به دلیل انواع محرومیت ها و محدودیت ها و راه نداشتن به کانونهای ثروت و قدرت و رانت مجبور و محکوم به گذران زندگی در چارچوب حداقل های تعریف شده زنده ماندن و…می باشند و هیچ ارتباطی به بدبینی و سیاه بختی و تنبلی و کم هوشی ندارد و…بنابراین تصاویر اغواگر دنیای سرمایه داری نباید خاک بر دیدگان روشن بین ما بپاشد. اگر مبلغین سرمایه داری در روز روشن از روشنایی روز سخن گفتند باید به این نوع تعریف شک کرد زیرا در جامعه طبقاتی تقسیم شده به فقیر و غنی،هیچ اندیشه ای وجود ندارد که بر آن مهر طبقاتی نخورده و بیانگر منافع گروه ها و طبقات نباشد.