خبر پارسی – رسول بهروش – مراسم ترحیم هادی نوروزی در تهران یک مهمان ویژه داشت؛ مهمانی که شاید کسی منتظرش نبود. محمود احمدینژاد که بیگمان یکی از پرهیاهوترین چهرههای تاریخ معاصر ایران بوده، بعد از مدتها بیخبری و سکوت در مجلس بزرگداشت کاپیتان پرسپولیس آفتابی شد تا نشان بدهد هنوز هم «فوتبال» میتواند دست و پایش را شل کند؛ درست مثل همان روزهای اول حضور در پاستور که ناگهان سر از تمرین تیم ملی درآورد و کودکانه شروع به پنالتی زدن کرد. فوتبال نقطه ضعف احمدینژاد است؛ آنقدر که او را در ضیافت پذیرایی از مورالس به سالن بازی میکشاند و به وجد میآورد. مردی که در موردش میگویند مدام با فرهاد مجیدی جلسه برگزار میکرده و چند سال پیش حتی تا یک قدمی ریاست فدراسیون فوتبال هم پیش رفته بود(!) حالا دوباره خودش را در یک اتفاق فوتبالی غرق میکند. وقتی همه نگاهها خیره به هادی نوروزی است، میشود سری به مجلس سوگش کشید و جاهطلبانه دستی برای مردم تکان داد. نه؟
نفس حضور احمدینژاد در تعزیه نوروزی، اتفاق بدی نیست؛ چه اینکه او هم مثل همه ایرانیان دیگر حق داشته خودش را در غم فقدان کاپیتان پرسپولیس شریک کند. مشکل اما از جایی شروع میشود که رییس دولت سابق لب به سخن میگشاید: «بازیهای فوتبال را میبینیم و امیدوارم پرسپولیس به جایگاه واقعیاش برگردد.» عجب نگاه سخاوتمندانهای! فقط این وسط انگار یک اشتباه کوچک رخ داده است. ظاهرا آرزو کردن و رویا بافتن باید کار آدمهایی باشد که هیچ سلاح دیگری در اختیار ندارند و فقط همین کار از دستشان برمیآید، نه یکی مثل محمود احمدینژاد که خودش هشت سال همه کاره مملکت و طبعا پرسپولیس و استقلال بوده است. در این سالها خیلی از هواداران هم مثل هادی دچار ایست قلبی شدند و نفسشان گرفت. در چنین شرایطی آقای رییس دولت سابق برای حل مشکلات چه کرد؟ امروز میشود در توجیه مشکلات مرگبار سرخابیها گفت چشمان روحانی اصلا ورزش را نمیبیند و او به طور کلی این حوزه را رها کرده است، اما در مورد احمدینژاد که خودش یک پا تیفوسی بود چه میشود گفت؟ او برای رسیدن پرسپولیس به جایگاه واقعیاش چه کرد؟ فقط مدیرعامل تغییر داد و به انباشت بدهی و شکایت و شکایتکشی یاری رساند؟ امروز همه نگران وضعیت مالی خانواده نوروزی هستند؛ کسانی که بازوبند کاپیتانی پرسپولیس را در خانه نگه میداشتند، اما منزلشان اجارهای بود. مساله اینجاست که هادی در سالهای حضورش در این تیم، بخش زیادی از پولش را نگرفته و بیش از یک میلیارد تومان طلبکار است. کاش رییس دولت پیشین میگفت خودش و سه وزیرش چقدر به بهبود این وضعیت بلبشو و هردمبیل در فوتبال ایران کمک کردند. «آرزو» کردن کار ما رعایاست محمود خان؛ شما صاحب منصبان باید «کار» میکردید که نکردید.
حضور احمدینژاد در بزرگداشت نوروزی اما لحظات زجرآورتری هم داشت؛ جایی که او به رسم کلیشههای معمول گفت: «هادی الگوی ورزشی و اخلاقی ما بود.» عجبا؛ مگر میشود حتی سر سوزنی از مرامهای الگویت را بو نکشیده باشی؟ شاید هادی فوتبالیست فوقالعادهای نبود، همانطور که احمدینژاد اصلا رییس دولت فوقالعادهای نبود؛ این به آن در، اما دنیای هادی زمین تا آسمان با دنیای محمود فرق داشت. ما امروز در سوگ پسری زانوی غم بغل گرفتهایم که صدای رجزخوانی و بیادبیاش را هیچکس نشنید، کم یا زیاد، هرچه در توانش بود را خرج کرد و لقمهای بیش از استحقاقش برنداشت، از جنجال دوری کرد و بیش از آنچه لازم بود تعهد و مسوولیت پذیری داشت، حرمت دیگران را نگه داشت و هرگز ادعاهای بزرگ و دور از واقعیت نداشت. به این کلمات خوب نگاه کن و ببین کدام یک از اینها مشخصات شماست آقای احمدینژاد؟ کاش از الگویت کمی الگو میگرفتی اخوی؛ اینطوری شاید هشت سال ریاست شما بر دولت هم مثل هشت سال حضور هادی در پرسپولیس طوری میشد که بعد از پایانش، مردم خون گریه کنند