خبر پارسی – فرزاد صدری – مهدی غلامی – اغلب کتاب می خوانیم تا بخوابیم!نشست دیروز اما معرفی کتاب های زندگی بخش بود اصحاب قلم وفرهنگ جمع شده بودند کتاب بخوانند تا بیدار بمانیم به نظرنوعی شب زنده داری می مانست! نشست به اشتراک گذاری کتاب های خواندنی و زندگی بخش سه ساعت ما را بیدار نگه داشت و خستگی بر حوصله مان غلبه نکرد هر چه بیشتر از برنامه می گذشت حوصله مان بیشتر می شد!
ابوالقاسم فقیری با کتاب عروسی در فارس آمده بود عجب عروسی بود! سرشار از زندگی و پر از بیداری ! چقدر خوب حرف می زد فقیری! وقتی می گفت یکی از جلوه های زندگی عروسی است در واقع کتابش را معرفی می کرد معرفی کتابش نوعی ارائه کارت دعوت برای عروسی بود کارت دعوت برای بیداری و سرزندگی …
نشست سی ام بود.نشست کتابخوان را می گویم.همه نیامده بودند اما سالن همایش های مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس پر بود! امین جعفری رییس جوان نهاد کتابخانه های عمومی استان فارس از استاد ابوالقاسم فقیری خواست برای معرفی کتابش بالای سن بیاید.او هنگام دعوت از فقیری گفت: امثال فقیری مو سپید کردند تا ما رو سفید کنیم!کلام امین مثل شعرهایش بود. پر جذبه و صمیمی . او نه یک مدیر کل خوب که یک مجری خوبی هم بود! چقدر خوب است مدیر کل شاعر ! حرف که می زند بیلان کار نمی دهد کلامش پر از اندیشه است و احساس و کلانشهر فرهنگی شیراز چقدر این دست از مدیران را کم دارد شاید دوتا! یکی او و یکی بهتر از او! کوروش کمالی سروستانی را می گویم. فرهنگور فرهیخته ای که میزبانی برنامه کتابخوان امین جعفری را به عهده گرفته بود.
ابوالقاسم فقیری از کتاب هایش گفت از اینکه تعدادشان به عدد ۲۰ رسیده اما این نمره قانعش نمی کرد! حق داشت سالها معلم بوده و در باور یک معلم حتی ۲۰ نمره کمی است!
فقیری ما را به دهه سی برد وقتی در سال ۳۶ آموزگار دبستان دولتی فهلیون بوده و یک سال پس از آن به مصیری می رود. مصیری مسیر زندگی استاد را تغییر می دهد.همانجا شروع می کند به جمع آوری اولین فولکورهای فرهنگ عامه فارس. مسیری که در “مصیری” آغاز کرد تا الآن فقیری را رها نکرده او پس از سال ها کار و تلاش و پژوهش به نمره ۲۰ رسیده است و هنوز قانع نیست!
می گوید:دلم می خواهد تا می توانم مشق بنویسم و نوشتن دل مشغولی امروز من است.
استاد فقیری از فرهنگ عامه ممسنی گفت.معتقد است:ترانه های لری ممسنی به هایکوهای ژاپنی نزدیک است و بسیار زیبا جلوه می کنند مثل وقتی که می خوانند:
دلم می خواد بارون بیاد میشم بزایه
یا وقتی می گویند:
نشستم خونتون هیشکی تدیدم
فقیری از کشورهای کهن گفت. از کشورهایی که دارای ۲ فرهنگ هستند. مکتوب و شفاهی.او سپس به ما یاد آور شد:فرهنگ شفاهی سینه به سینه به امروز رسیده و ما وظیفه داریم این ها را نسل به تسل منتقل کنیم.
“عروسی در فارس” عنوان کتاب جدید استاد فقیری بود که انتشارات نوید چاپ کرده بود. در باور استاد فقیری عروسی یکی از جلوه های زندگی و از شیرین ترین لحظات زندگی است تا جایی که به آن “کار خیر ” هم می گویند.او سپس از عروسی های امروز گلایه می کند و می گوید: رنگ و بوی سابق را ندارند و تنها چیزی که از عروسی های دیروز مانده واسونک هاست.واسونک ها بهانه ای شد تا استاد از برخی به اصطلاح نویسندگان گلایه کند.نویسندگانی که واو به واو آثار استاد را در کتاب خود می آورند بی آنکه از گردآورنده اصلی اثر سخنی بگویند! استاد که از این اتفاق خیلی ناراحت بود یادآور شد اولین کارش را با شاملو و کتاب کوچه او شروع کرده است پس کاش حرمت کسوتش را نگه می داشتند.
ابوالقاسم فقیری در پایان جای نقد کتاب را در شیراز خالی دانست و گفت: من و برادرم معرفی کتاب داریم نه نقد! کاش استاد می گفت در همه حوزه ها اوضاع همین است روزنامه ها را که ورق می زنی اغلب مدح و ثنای مدیران است گاهی هم اگر نقدی هست به فحش شباهت بیشتری دارد!
بعد از فقیری، داریوش نویدگویی تاشر برگزیده کشور ه معرفی کتاب ” فرهنگ مردم شیراز” پرداخت و عنوان کرد که این کتاب میت واند کامل تر شود و درخواست کرد که در جمع آوری لغات قدیمی و بومی کمیته ای شکل بگیرد. وی در ادامه از مدیر جوان و نخبه اداره کل کتابخانه های عمومی استان تشکر کرد و خواهش کرد تا با کمک به وی شاهد پیشرفت بیشتر این بخش باشیم.
مهمان سوم مراسم عبدالمحمد شهرانی معلم کوچکترین مدرسه دنیا با ۴ دانش آموز بود. وی با معرفی کتاب ” جامعه شناسی خودمانی” گفت که این کتاب در رویه زندگی او اثر مثبت گذاشته و با معرفی بخش های مختلف این کتاب گفت: یکی از خصایص ما ایرانی ها قهرمان سازی و اسطوره سوزی است. به باور وی : ما مسائل را با متر خودمان می سنجیم و نگاه می کنیم.
مهمان چهارم این برنامه سرکار خانم فائزه فرارویی بود وی نیز به معرفی کتاب”جوان و نیروی چهارم زندگی” نوشته محمد رضا شرفی پرداخت و چهار نیروی زندگی را فطرت ، خانواده ، جامعه و تفکر و اراده خو اند و مهمترین آنها را اراده خود ساز شخصیت بر شمرد.
مهمان پنجم مراسم اما یک روشندل نخبه و خوش صدا و کتابدار بخش نابینایان، مریم باقری بود. وی که با صدای تشویق ممتد حاضران و مهمانان به روی سن رفت به معرفی کتاب ” تنهایی پر هیاهو “اثر جاوید بهمیل هرابال نویسنده برنده اسکار جمهوری چک پرداخت و وی را نویسنده دوران ساز و دارای سبک منحصر به فرد دانست و گفت : هرابال چک ترین نویسنده چک بود.
مهمان ششم مراسم کتابخوان خانم پروین زیلایی کتابدار بخش کودک و نوجوان بود که کتاب ” من چه کاره بشوم ” را معرفی کرد. وی از کودکانی بوده است که خود در مدرسه عشایری درس خوانده که توسط مرحوم استاد بهمن بیگی ساخته شده .حاشیه جالب این مراسم حضور بانو سکینه کیانی یادگار و همسر مرحوم بهمن بیگی بود که مدیر خانم زیلایی در دوران مدرسه بوده است که با ابراز احساسات مهمانان همراه بود.
مهمان هفتم این همایش یک روزه پژوهشگر جوان و مولف کتاب اقای مجید دهقانی بود وی نیز با معرفی کتاب “گلزار حکمت” به این مراسم امد و گفت که مرحوم میرزا علی اصغر خان حکمت موقع نگارش این کتاب نا شنوا و با شکستگی های متعدد در بدن خود مواجه بوده و با کمک یک جوان این کتاب را به اتمام رسانده بوده.
وی افزود :به جرات می توان گفت که این کتاب از غنی ترین مکتوبات تاریخ معاصر است که مغفول مانده است.
مهمان هشتم این مراسم دکتر ناصر امامی بود که به جای پروفسور خدا دوست جراح برجسته چشم ایران و جهان روی سن آمد و کتاب ” طلای شهامت” نوشته پربار استاد مرحوم بهمن بیگی را برای حضار پیش کش آورد.و نویسنده کتاب را دارای روح والا و پرتلاش نامید و از زحمات سالها تلاش وی قدردانی کرد.
مهمان بعدی کتابخوان بانو مرضیه اوجی شاعر و نویسنده بود که به معرفی کتاب شعرش با عنوان “زن را میان این غزلم حبس کردم” پرداخت و گفت: کتابش متشکل از ۳۷ غزل مرتبط با بانوان است و رنگ و بویی زنانه دارد.
مهمان دهم که به ایراد سخن پرداخت روح الله منوچهری دانشجوی دکترا بود که ضمن معرفی کتاب” عاشق کتاب و بخاری کاغذی” پیشناهد تاسیس روز جهانی کتابخوانی را داد که با تشویق حاضران همراه شد. آخرین میهمان این مراسم محمد رضا ابراهیمی بود که کتاب جالب و مصور ” تاریخ مصور جهان ” را معرفی کرد و عنوان کرد که این کتاب دارای بیش از ۸۰۰ عکس نقاشی و نقشه از دوران باستان تمدنهای مصر،یونان،و روم را در خود دارد. و خواندن ان اشتیاق را برای باستان شناسی در انسان زنده می کند. مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی فارس نیز در این نشست صمیمی اظهار داشت: آیا قرار است کتابخانه های ما تبدیل به موزه شوند و افراد کتاب ها را به عنوان یک پرستیژ اجتماعی در دست بگیرند و قرار است سرنوشت کتاب به کجا مختوم شود؟
بهزاد مریدی گفت: اگر بناست اقتصاد و قدرت یک کشور را داشته باشیم باید مردم شناسی آن کشور را به خوبی دانست. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس با بیان اینکه مردم شناسی و کتاب موزه نیست و آن چیزی است که مختوم به حوزه رفتارشناسی انسان خواهد بود، گفت: فعالیت اقتصادی در یک جامعه بدون دانستن رفتارهای اقتصادی و اجتماعی مردم آن امکان پذیر نیست.
مریدی اظهار داشت: چگونه در کشورهای دیگر کتابخانه ها محل تجمع مردم است ولی در کشور ما چنین رفتارهایی دیده نمی شود؟
وی بیان کرد: ایستگاه های تاکسی باید کنار کتابخانه ها باشند تا مردم به آنجا رجوع کنند و در اثر مجاورت با کتاب ملموس شوند.
در انتهای مراسم با حضور اساتید ، شاعران و نخبگان حاضر تندیسهایی به برخی از مهمانان اهدا شد و عکسی یادگاری برای ثبت در تاریخ انداخته شد.
این مراسم که با استقبال کتابخوانهای شیراز و استان فارس روبرو گشته بود سی امین مراسم ملی بود که قرار شد در شهرهای مختلف استان و دانشگاه ها برگزار گردد.
1 دیدگاه برای “گزارش خبر پارسی از سی امین نشست کتابخوان: کتاب خواندند تا بیدار بمانیم!”
باتشکر از سردبیر محترم آقای صدری که به زیبایی مطلب رابیان نموده ایدوبا پوزش از اساتید هنر نقداز اظهار نظرم باید بگویم من اشکالی را که درنقدهایمان میبینم دومساله است یکی اینکه اساتید نقاد ما بنظر میرسد معنی نقد که از نظر من واشکافی یک فراینداست وبیان تمام حقایق موجود وبیان فواید ومضرات یک اثر وبعد ارایه راهکارهای ارتقایی برای تعالی یک اثر یا برای نشان دادن قلم خود یا برای اینکه نظری داده باشند دست به قلم می شوند قبل از آنکه تمام ابعاد مساله رابدرستی مورد بررسی قرار داده باشند وراهکار ارتقا آن را بدانند نظر خود را مکتوب می نمایند باتشکر
باتشکر از سردبیر محترم آقای صدری که به زیبایی مطلب رابیان نموده ایدوبا پوزش از اساتید هنر نقداز اظهار نظرم باید بگویم من اشکالی را که درنقدهایمان میبینم دومساله است یکی اینکه اساتید نقاد ما بنظر میرسد معنی نقد که از نظر من واشکافی یک فراینداست وبیان تمام حقایق موجود وبیان فواید ومضرات یک اثر وبعد ارایه راهکارهای ارتقایی برای تعالی یک اثر یا برای نشان دادن قلم خود یا برای اینکه نظری داده باشند دست به قلم می شوند قبل از آنکه تمام ابعاد مساله رابدرستی مورد بررسی قرار داده باشند وراهکار ارتقا آن را بدانند نظر خود را مکتوب می نمایند باتشکر