فال فارس با استاندار / سید محمد احمدی:نباید عرصه را برای ابراز نظر مخالفان تنگ کنیم/ هیچ خلاف شرعی در برنامه های فرهنگی استان ندیدم/ کلاس نهج البلاغه را نمی بینند اما زنان کم حجاب را خوب می بینند!/ برخی بازار محبت انسانی را به بهانه دلواپسی کساد کرده اند
خبر پارسی –نقطه سر سطر.آقای استاندار را آورده ایم به سر سطر. به زادگاهش در روستای فال تا از همان روزهایی برایمان حرف بزند که دیوارهای کاهگلی خانه ها بوی مهر می داد. «فال» فارس را میان حرف هایش گرفتیم.حافظ گوشه ای آرام می خواند «این دل شوریده حالش به شود دل بد مکن.»
نقطه سر سطر.استاندار روستازاده را میان کوچه باغ های روستایی حوالی کامفیروز رها کرده ایم.چشم هایش طعم شرجی می دهد و نگاهش غرق در اجابت دعای دختری بی بضاعت است که دلش را دورادور به پنجره فولاد شاه طوس دخیل بسته بود تا شمس خواسته اش در قنوتی پر از شرف الشمس طلوع کند.چشم هایش خیس خیس بود.تو گویی همه ماموریتش اجابت خواسته همان دختر بوده باشد.نگاهش جولانگاه عطوفت بود. بهارمگر غیر از این است؟
نقطه را هر کجای سطر می خواهید بگذارید.سطر آخر سطر رویش است سطر دوری از دلواپسی های دلواپسانی که تمامیت خواهی شان تما می ندارد.فارس زیر نگاه استاندارش می خواهد قد بکشد. می خواهد همه عقب ماندگی ها را جبران کند و افراطیون انگار تلاش دارند نقطه ای سر راه سطر رویش بگذارند و همه را برگردانند به سر سطر دلخواهشان. جایی که هشت سالش هفت سال قحطی کنعان و مصر را یادمان می آورد.خوابشان خدا کند تعبیر نشود.
گفت و گوی ما (سعید نظری و فرزاد صدری و محمد محسنی ) با دکتر سید محمد احمدی، استاندار فارس خواندنی است.بی هیچ توضیح اضافه ای بخوانید:
* یکی از شاخصهای مهم جمهوری اسلا می توزیع قدرت در بین آحاد جامعه است. آیا شما به عنوان یک روستازاده هیچ گاه در رویای کودکیتان به استانداری فارس فکر میکردید؟
– من متولد روستای فال از توابع لارستان قدیم و شهرستان مهر امروزی هستم. پدرم مجتهد بود و از طرف مراجع وقت نجف به منطقه جنوب فارس برای تبلیغ و نشرامور دینی اعزام شده و خیلی هم مورد احترام مردم منطقه بود و پدر بزرگم هم از مراجع تقلید ساکن در میمند فارس بود و همتراز بزرگانی چون مرحوم شیخ جعفر محلاتی و آیت الله سیدعبدالحسین لاری قرار داشت. دوران کودکی را در مکتب خانه های قدی می درس خواندم و در حوزه علمیه فال تحصیل کردم. بعد از طی دروس مقدماتی تصمیم گرفتم دروس جدید را هم در مدرسه طی کنم بنابراین کلاس ششم ابتدایی را به صورت متفرقه امتحان دادم و در سال ۱۳۴۹ وارد کلاس هفتم شدم. با اینکه دروسی مثل ریاضی را نخوانده بودم اما به عنوان دانش آموز ممتاز قبول شدم. در پاسخ به سئوال شما باید بگویم در رویای کودکانه ام چندان بلند پرواز نبودم اما همیشه متفاوت با هم سن و سالانم فکر می کردم و مطمئن بودم با ارتباطی که با خدا دارم حتما موفق خواهم شد. * در چه مدارسی درس خواندید؟
– دوران متوسطه را در میمند و شیراز و در مدرسه احمدی میمند و مدرسه احمدی شیراز فلکه خاتون که الان به شهید شهرستانی تغییر نام داده، تحصیل کردم و در سال ۵۵ در رشته جامعه شناسی دانشگاه شیراز پذیرفته شدم و اولین فردی بودم که از منطقه مهر به دانشگاه راه پیدا کرد. * چرا رشته جامعه شناسی؟
– انتخاب رشته جامعه شناسی به دلیل علاقه ای بود که به دکتر شریعتی و مطالعه آثار او داشتم. علاقمند بودم که در حکومت طاغوت تحول ایجاد کنم. با برادران خود تقسیم کار کردیم که آنها در کسوت روحانیت و من در کسوت دانشگاهی و فرهنگی علیه طاغوت مبارزه کنیم.
* نوع ارتباط شما با مراکز و شخصیت های فرهنگی اثرگذار چگونه بود؟
– همیشه با افراد فرهنگی از معلمان و فرهنگیان گرفته تا علمای دینی ارتباط متفاوتی بر قرار می کردم. در دبیرستان احمدی شیراز رییس انجمن دینی بودم و در صف صبحگاهی قرآن تلاوت می کردم و متولی مسائل مذهبی مدرسه می شدم و به همین جهت مورد توجه مرحوم «جلیل آسمانی» از دبیران مدرسه قرار گرفتم که مدیر نشریه پیام آسمانی بود. در دوران دبیرستان مجرد زندگی می کردم و با تدریس خصوصی در منازل مردم روزگار می گذراندم. در دوران دانشجویی هم در دبیرستان بوعلی و شمس شیراز و مدرسه ای هم در مرودشت تدریس می کردم و در مسیر مبارزه با جریان طاغوت، به دانش آموزان آگاهی می دادم. امروز چند نفر از دانش آموزانم پاسدار یا مدیران ارشد کشور در حد معاون وزیر هستند.
* ارتباط با روحانیت را در شیراز ادامه دادید؟
– در دانشگاه ارتباط تنگاتنگی با حوزه علمیه داشتم. در مدرسه حکیم در درس اخلاق مرحوم شهید ایت الله «دستغیب» شرکت می کردم. شهید دستغیب هم اصرار داشت که طلبه بشوم و لباس روحانیت بپوشم ولی ایشان را راضی کردم که در لباس غیر روحانی به مبارزه ادامه دهم. در طول تحصیل از معارف حوزه و دانشگاه توامان بهره مند شدم.
* بعد از فراغت از تحصیل چگونه وارد بازار کار شدید؟
– سال ۵۶ و ۵۷ با اوج گیری انقلاب اسلا می به مناطق جنوبی مثل کنگان و جم و لامرد و عسلویه می رفتم و در جلسات محفلی یا جلسات عمو می در مساجد برای مردم سخنرانی می کردم، هماهنگی و رهبری مبارزه مسلحانه در منطقه را بر عهده داشتم. هنوز نوار سخنرانی هایم که در آن صدای شلیک گلوله از تفنگ های برنو شنیده میشود، را دارم.
بعد از انقلاب تا انقلاب فرهنگی در دانشگاه ماندم و هنوز درسم تمام نشده بود و همزمان کمیته انقلاب اسلا می گله دار را تشکیل دادم. در جهادسازندگی شیراز با آیت الله «ربانی شیرازی» تماس گرفتم و همکاری کردم. به عنوان اولین عملیات عمرانی، راه بندرطاهری به گله دار را بازگشایی کردیم که این منطقه را به دریا پیوند می زد و به روستاهای منطقه آبرسانی کردیم. بعد از انقلاب فرهنگی وارد آموزش و پرورش فیروزآباد شدم که منطقه محروم به شمار می رفت و چپی ها آنجا را کاملا تسخیر کرده بودند. آقای «رنجبر» که الان مسئول شورای نظارات بر انتخابات استان فارس است، رئیس آموزش و پرورش فیروزآباد شد و موفق شدیم آموزش و پرورش را از دست گروه های چپ مارکسیستی خارج کنیم و به عنوان معلم مشغول به تدریس شدم. در بخش فرهنگی سپاه فیروزآباد هم دانش آموزان نخبه را جذب و در مسائل ایدئولوژیک آموزش می دادیم و یا کتاب های شریعتی را تدریس می کردیم، من درس «معاد» را آن موقع می گفتم.
* چگونه وارد وزارت کشور شدید؟
– منطقه فیروزآباد گرفتارهایی مثل ناامنی داشت. یک روز جمعه قبل از خطبه های نمازجمعه در مصلای فیروزآباد سخنرانی کردم، بعداز ظهر همان روز فرماندار فیروزآباد تماس گرفت و اصرار داشت بخشدار قیروکارزین شوم. هم بخشدار و هم شهردار قیروکارزین شدم. هفته ای ۳ روز هم در مدارس فیروزآباد تدریس می کردم. سال ۶۲ به سمت فرماندار مرودشت منصوب شدم و نزدیک به ۵ سال در این سمت کار کردم و همزمان به دلیل برخی مشکلات منابع انسانی با حکم استاندار وقت، مسائل شهرداری مرودشت را دنبال می کردم. در همین زمان برای مدتی سرپرستی فرمانداری شیراز را برعهده داشتم و مدتی هم همزمان مدیر کارخانه یک و یک بودم. اواخر سال ۶۵ فرماندار لارستان قدیم شدم و بعد از دو سال به فرمانداری آباده رفتم که الان هر کدام به چندین شهرستان تبدیل شده است.
* عملکرد خودتان در زمان فرمانداری را چگونه ارزیابی می کنید؟
– همیشه در جذب اعتبارات عمرانی در شهرستانها وضع خوبی داشتم تا آنجا که پیشنهاد شد مدیرکل برنامه و بودجه سیستان بلوچستان شوم اما استاندار وقت موافقت نکرد. در این زمان کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران قبول شدم و از اوائل سال ۷۰ به وزارت خارجه منتقل شدم.
* در وزارت خارجه چه سمت هایی را تجربه کردید؟
– مدتی مسئول بخش سیاسی شبه قاره هند بودم و بعد از آن معاون اداره خلیج فارس شدم و در سال ۷۳ با سمت کاردار به بحرین اعزام شدم. مدتی بعد سطح روابط کشور با بحرین به دلیل اتهاماتی که این کشور به ایران وارد می کرد، دچار فراز و فرود شد بنابراین سطح روابط تنزل پیدا کرد و سفیر به کشور برگشت و من قریب به ۴ سال سرپرستی سفارت ایران در بحرین را عهده دار شدم. پس از مراجعت به کشور با سمت مشاور امور کنسولی و مجلس وزارت خارجه در دستگاه دیپلماسی کشور فعالیت کردم.
* چرا دوباره به وزارت کشور برگشتید؟
– در سال ۸۱ قرار بود آقای دکتر انصاری لاری استاندار وقت فارس به سمت سفیر ایران در یکی از کشورهای خارجی منصوب شوند به همین دلیل نمایندگان وقت فارس اصرار کردند که به عنوان معاون سیاسی امنیتی استانداری به فارس بیایم اما آقای انصاری لاری در فارس ماندگار شد و من مهرماه ۸۳ به سمت استاندار ایلام منصوب شدم و تا آذرماه ۸۴ که دولت احمدی نژاد روی کار آمد در این سمت باقی ماندم و با طوفان تغییرات استاندارها، با دستور احمدی نژاد عزل شدم. البته ایلام به دلیل مسائل عراق استان مهم در عرصه دیپلماتیک بود،من به عنوان یک فرد آشنا با مسائل دیپلماتیک عازم این استان شده بودم.
* احمدی نژاد باعث شد مجددا به وزارت خارجه بازگردید؟
– در اولین سفراستانی آقای احمدی نژاد که به استان ایلام انجام شد، با طوفان تغییرات برکنار شدم اما با حکم حجت الاسلام پورمحمدی وزیر وقت کشور، مشاور وزیر کشور شدم. آقای پورمحمدی اکثر استانداران اصلاحات را نگه داشت و در نهایت احترام برخورد می کرد بنابراین در گروه مشاوران وزیر کشور، مسائل کشور مثل اصلاح قانون انتخابات را پیگیری کردیم. در این زمان به وزارت خارجه با سمت کارشناس ارشد خلیج فارس و خاورمیانه مجددا بازگشتم و مقطع دکتری حقوق بین الملل نیز در زمان استانداری ایلام طی کردم و دکترا گرفتم. پس از بازگشت به وزارت خارجه در شورای معاونین وزارتخانه، به عنوان سفیر در اردن انتخاب شدم اما به دلیل اینکه در دوران اصلاحات استاندار بودم، آقای احمدی نژاد حاضر نشد اعتبارنامه ام را امضا کند و از سفارت بازماندم. * ظاهرا در دانشگاه آزاد اسلامی هم سابقه فعالیت دارید؟
– بعد از بازگشت مجدد به وزارت خارجه، به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه آزاد هم تدریس می کردم و هم به عنوان اولین مدیرکل معاونت برون مرزی منصوب شدم و قریب به دو سال با آقای دکتر ظریف همکاری نزدیک داشتم اما با تغییرات مدیریتی دانشگاه آزاد و ورود برادران دانشجو، با دکتر ظریف از دانشگاه آزاد خارج شدیم. تا انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ که با همکاری مجمع استانداران اصلاحات وارد تبلیغات انتخابات شدیم و جز اولین گروه هایی بودیم که خواستار کاندیداتوری دکتر روحانی شدیم و از ایشان حمایت کردیم تا حماسه ۲۴ خرداد آفریده شد. * بعد از ۲۴ خرداد ماه هم شما در لیست کاندیداتوری استانداری فارس قرار گرفتید و در بین ده نفر قرعه فال به نام شما افتاد.
– من هیچ قصدی برای ورود به استان فارس نداشتم و با توجه به سابقه آشنایی با دکتر ظریف دوست داشتم در وزارت خارجه بمانم اما اصرار برخی از اعضای دولت مجبور شدم استانداری فارس را در سال های آخر خدمتم بپذیرم و ۱۷ مهرماه ۹۲ در هیات دولت رای اعتماد گرفتم و ۲۸ مهرماه به عنوان استاندار معرفی شدم. * شما همه سطوح وزارت کشور را در کارنامه کاری خود دارید. یادتان هست با کدام استاندارهای فارس همکاری کردید؟
– اولین حکم بخشداری را از مرحوم آیت الله مهدوی کنی دریافت کردم. با آقایان محمدنبی حبیبی، تقا، نقره کار شیرازی، نجفی عل می و دانش منفرد به عنوان بخشدار و فرماندار همکاری کردم و بعد به وزارت خارجه رفتم. * از برنامه یکی از استانداران راست مبنی بر کاشت گوجه و بادمجان در بلوارهای شیراز هم صحبت می کنید؟
– همیشه سعی کردم آنچه را علم دارم، مطرح کنم بنابراین چیزی در این مورد از استانداران گذشته نشنیدم اما یادم هست که در باغچه های استانداری به جای چمن، یونجه و به جای گل، کلم کاشته بودند! و روزی که معارفه آقای نقره کار شیرازی به جای آقای تقابود، به کارمندان استانداری بسته های کلم هدیه می دادند!
* رابطه شما در طول مدیریت وزارت کشوری با نمایندگان مجلس چگونه بود؟
– در زمانی که فرماندار و بخشدار بودم تنها با نمایندگان شهرستان مربوطه همکاری داشتم ولی در دوران استانداری فارس و ایلام یا معاونت سیاسی امنیتی استانداری فارس با مجمع نمایندگان همکاری و تعاملی خوبی داشتم و سعی می کنم با رفاقت و دوستی مسائل استان را پیش ببرم. * شما تقریبا با همه دولت های بعد از انقلاب به غیر از دولت احمدی نژاد سابقه همکاری داشتید، به اعتقاد شما تفاوت دولت روحانی با دیگران در چیست؟
– به اعتقادم نام اعتدال باید برای دولت روحانی در تاریخ ثبت شود. برداشتن شبح جنگ از سر کشور و ایجاد امید در مردم کار بزرگی است نباید به سادگی از کنار آن رد شویم. ایجاد اعتدال در جامعه ای چند صدایی سخت است چرا که جلب رضایت همه جناح ها و به کارگیری نیروهای ارزشمند همه گروهها کنار همدیگر بسیار دشوار است. نزدیک کردن قلوب جامعه به همدیگر کار دشواری است. باید باور کنیم دولت آقای روحانی دولت اصلاحات نیست هرچند که بسیاری از مدیران کلیدی آن اصلاح طلب هستند اما مشی حاکم بر دولت، ایجاد اعتدال در کشور است. من معتقدم دولت ها را باید به نسبت به شرایط زمانی خود آنها مقایسه و قضاوت کرد. اگر در دولت اصلاحات حواسمان جمع بود، مملکت دست طیف احمدی نژاد نمی افتاد که دلار ۹۰۰ تومان به ۴۰۰۰ تومان برسد و جامعه ضربه مغزی شود. پذیرش مسئولیت در شرایط پس از دولت احمدی نژاد مثل حرکت در زمین مین گذاری شده بود. به این موضوع خود حامیان احمدی نژاد هم اعتراف دارند. در همین شرایط برخی از حامیان دولت برای اینکه مثلا پستی نگرفته اند، در رسانه ها علیه کارگزاران مطلب می نویسند که در نهایت دولت روحانی را هدف گرفته اند و فکر نمی کنند با این کارشان به دولت آسیب می رسانند.
* استان فارس در شش سال گذشته دچار تنش های سیاسی مختلف و بی سابقه ای شده و از منظر صاحب نظران برخی افراطیون تلاش دارند با رویکردهای تندروانه فارس را از شاخص فرهنگی خود دور سازند. در این ۱۸ ماه شما هم از این اتفاقات در امان نمانده اید. به نظرتان مدیریت در استان فارس چگونه است؟
– من با علم و اطلاع به فارس آمدم و همه تلاشم این بود که وقت خود را صرف منازعات سیاسی نکنم. معتقدم واگرایی به زیان توسعه و امنیت کشور است. معتقدم در دو طیف سیاسی کشور نیروهای ارزشمندی وجود دارند اما کسی نمی تواند اختلاف سیاسی را رفع کند. برآیند همه نیروهای سیاسی استان می تواند خیر و برکت برای فارس به همراه داشته باشد. در این ۱۸ ماه همه طیف های سیاسی از افراطیون تا اعتدالیون را دعوت کردم و از آنها برنامه خواستم و برای توسعه استان همه را به مشاوره گرفتم. اداره کردن فارس کار ساده ای نیست در این استان همه طوایف و مذاهب رسمی کشور ساکن هستند و از طرفی جلب همکاری ۱۸ نماینده و ۷۰ امام جمعه نیازمند تعامل سازنده است. استانداری دور قبل دست عده ای خاص بود که برای تکه ای دستمال، حاضر بودند همه استان را به آتش بکشند. موضوع اظهارات شخصی فرمانداران یا سخنرانی اقای مطهری فضای همدلی استان را بهم ریخت. هیچ عقل سلیمی این چنین رفتار را نمی پذیرد. معتقدم نباید عرصه را برای ابراز نظر مخالفان تنگ کنیم. نسیم های این گونه عظمت کشور را تحت تاثیر قرار نمی دهد و نباید نگران باشیم. اصلا انقلاب کردیم که مردم در اظهار نظر آژاد باشند. عده ای شعار آزادی در اول انقلاب را فراموش کرده اند وگرنه آزادی ولنگاری که زمان پهلوی وجود داشت و جای آزادی اندیشه خالی بود. هنوز متاسفم که چرا این اقدام و حرکت نامطلوب در شیراز ایجاد شد و همه ما را گرفتار خود کرد. در این استان باید عقل بر منطق حاکم شود و همدلی جای خود را به تفرقه دهد.
*ارزیابی شما از وضع کنونی استان فارس چیست؟
– اگر علاقه به استان فارس نبود، بعد از جریان حمله به اقای مطهری یک روز کارکردن در این شرایط فایده ای نداشت چرا که خیلی ها بد اخلاقی کرد و خلاف واقع نوشتند و امیدوارم که خداوند همه را به راه راست هدایت نماید. اما از وضع استان ناامید نیستم. باید در مسیر حل مشکلات و گرفتن ابزار از دست افراطیون حرکت کنیم و راههای عقلانی و منطقی را در پیش بگیریم. برخی مواقع با سکوت بهتر می توان کار کرد، چرا که سکوت گاهی فریاد است و فریاد خفته من خیلی ها را ناراحت کرد. معتقدم حد و اندازه افراد متفاوت بوده و آبروی مردم برایم از همه چیز مهمتر است، حاضر نیستم آبروی بی آبروترین آفراد را ببرم، شاید همین ها در پبشگاه خدا با آبروتر باشند. از طرفی نقش رسانه ها هم در همگرایی و واگرایی نیروهای استان بسیار مهم می دانم. برخی رسانه ها بی جهت فضای استان را متشنج جلوه می دهند و سعی می کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند. در کل معتقدم فضای استان به سمت همگرایی در حال حرکت است و همه طیف های سیاسی از برخی شرایط پیش آمده توسط افراطیون ابراز نگرانی کرده اند بنابراین می توان امید داشت که فارس به دوران طلایی خود در همین دولت تدبیر و اعتدال باز گردد.
* از مدیران استان فارس راضی هستید؟
– پست های استان محدود است و خیلی از انتصابات دست من نیست و از طرفی طبق قانون در عزل مدیران استان هم دخالتی ندارم ولی در نصب آنها وارد عمل می شوم. در مجموع از برخی مدیران رضایت ندارم ولی ۱۰۰ درصد از پیکره اجرایی استان راضی نیستم تا آنجا که مجبور شدم بعضی از مدیران را به استانداری راه ندهم و برای برخی سازمان ها هم ۵ نفر به وزیر معرفی کردم و با برخی وزرا بر سر انتصاب مدیران استان اختلاف نظر پیدا کردم. برخی مدیران هم تثبیت کردم مثلا مدیران بخش آب در حوزه آب منطقه ای و آب شهری و روستایی خوب کار کردند. در مجموع مدیران استان باید قوی تر از شرایط فعلی باشند. اینجا استان فارس است. هم نام و هم مساحت وهم قدمتش بزرگ و تاریخی است متاسفانه بسیاری از مدیران اهل ریسک و نوآوری نیستند در حالیکه باید اتوماتیک کار کنند و منتظر فرمان استاندار و وزیر نماند.
* استان فارس با چالش های اجتماعی مختلفی هم درگیر است، برای رفع چالش های اجتماعی چه سیاستی دنبال می کنید؟
– بخشی از چالش های اجتماعی استان ریشه در چالش های کلان کشور دارد. بیکاری و نبود شغل مهمترین چالش اجتماعی استان است بنابراین ریشه همه مسائل را در اقتصاد می دانم. به قول شهید مطهری اقتصاد نه زیربناست نه روبنا اما چیزی در حد هر دو است. در شرایط فعلی نارضایتی ها در شکل ظاهری افراد بروز پیدا می کند. گاهی مواقع از خواندن گزارش وقایع امنیتی استان فارس اشک می ریزم. همه زندگی ام را صرف حل مشکلات کردم و هر شب بعد از ساعت ۱۲ و یک می خوابم. روز ۲۰ فروردین برای سرکشی از روستاهای سپیدان که روزی جز مرودشت بودکه فرماندارش بودم، عازم مناطق کامفیروز و روستاهای آنجا شدم. در یکی از روستاها با خانم دختری روبرو شدم که به سرعت من را شناخت و گفت از تلویزیون اخبار استانداری را پیگیری می کند. همین دختر روستایی پدر ناشنوایی داشت و به همراه دو خواهر دیگر با داشتن لیسانس مدیریت آموزشی دوران سختی را می گذراندند. توصیه کردم مدیران کل کمیته امداد و آموزش و پرورش به مشکلاتشان رسیدگی کنند و در یکی از مدارس همان منطقه مشغول به کار شوند. یک خانواده با سه دختر جوان در روستایی معطل کار و اشتغال برای امرار معاش هستند. دختر روستایی می گفت روز ۱۹ فروردین که روز شرف الشمس است دست به دامن امام رضا برای حل گرفتاریش شده است و ظاهرا بنده مامور امام رضا برای حل مشکلات این خانواده روستایی بودم. با شنیدن این حرف دختر روستایی در میان کوچه های روستا راه می رفتم و اشک می ریختم. مردم این استان لایق خدمتند نباید به بهانه های واهی فضای کار و تلاش را در فارس تعطیل کنیم.
* برخی ریشه مسائل اجتماعی را در ضعف سیاست های فرهنگی استان می دانند و با نگاهی منتقدانه وقایع فرهنگی استان را دنبال می کنند. شما در این زمینه موافقید؟
– من به عنوان فردی که در دامن روحانیت و حوزه بزرگ شدم و به حلال و حرام خدا پای بند هستم، هیچ خلاف شرعی در برخی برنامه های فرهنگی ندیدم. معتقدم برخی گزارش ها را ممکن است جهت دار به محضر علما ارائه کنند و این مشکل از ارتباط مدیران با روحانیت و علما ناشی می شود. برخی در استان سخن چین هستند، کلاس و سخنرانی های نهج البلاغه را نمی بینند اما زنان کم حجاب را خوب می بینند؛ نمی دانم مشکل از چشم آنهاست یا واقعا گوششان نمی شنود! به نظرم دیوار بی اعتمادی مانع از اظهار نظر منصفانه در استان شده است. من هنوز همه سخنرانی های شهید مطهری در سال ۵۱ در دانشگاه شیراز را حفظم در حالی که برخی سخنرانی های امروز در مردم تاثیری ندارد. نگاه بسته و تنگ و سیاست گرایانه برخی اجازه تاثیرگذاری در عمق جامعه نمی دهد. برخی منتقدان قبل از اظهار نظر خود حتی ۵ درصد هم احتمال نمی دهند که گزارش دریافتی دروغ یا غیر واقع است و به خود زحمت نمی دهند در این مورد تحقیق کنند. بنابراین گوهر انسانیت را به هیچ چیزی نمی فروشم.
* حالا که معتقدید ریشه حل مشکلات اجتماعی استان را باید در توسعه اقتصادی و بهبود معیشت مردم دنبال کرد. چه برنامه های کلانی را در این حوزه پیگیر هستید؟
– فارس در دوران بعد از انقلاب وارد عرصه کشاورزی شد و همه توان فکری و مالی و زیربنایی خود را صرف تامین غذایی کشور کرد و به عنوان استان برتر تولیدکننده گندم در همه این سال ها مطرح شد و همه باور کردند که کشاورزی تنها عرصه اقتصادی و کسب درآمد فارس است و به راههای دیگر و متنوع امرار معاش فکر نشد. نتیجه این اقدام یک بعدی در حوزه اقتصاد این شد که همه سفره های زیر زمینی فارس دارای بیلان منفی شود، عمق چاههای فارس از ۳۰ متر به حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر رسیده و کشاورزی در شرایط فعلی به صرفه نیست. این در حالی است که در برخی از شهرهای فارس حتا یک واحد صنعتی نداریم و برخی استان های محروم در تولید ثروت ملی بیشتر از فارس نقش دارند. سمنان با یک معدن گچ به یک شهر صنعتی بزرگ تبدیل شده در حالیکه فارس فقط در بخش مرکزی شیراز و مرودشت تعداد محدودی صنایع فعال دارد و صنعت نتوانسته موتور محرک توسعه اقتصادی فارس باشد. صنعت پتروشیمی در فارس فقط چند تابلوی شکسته در اراضی حاشیه چند شهر است بنابراین راه نرفته و کار انجام نشده در فارس زیاد داریم. باید تلاش کنیم از کارهایی که دست و پای فارس را می گیرد، نجات پیدا کنیم. البته باید یادآور شوم بعد از انقلاب توسعه عمرانی بسیار خوبی در حوزه زیرساخت های فارس انجام شده است. به همه شهرها گازرسانی و آبرسانی انجام شده و همه از نعمت برق و تلفن برخوردارند. اصلا شرایط استان با اول انقلاب قابل مقایسه نیست. زمانی که فرماندار لارستان بودم در منزل حاج اقای شهیدی امام جمعه لامرد با تیسمار نامجو رییس وقت نظام وظیفه برخورد کردم که قبل از انقلاب رئیس ژاندارمری همین منطقه بوده و حالا برای تجدید خاطره به منطقه برگشته بود؛ باورش نمی شد که اوضاع فارس از برکت نظام اسلا می این چنین دگرگون شده و یا حتا یادم هست زمانی آیت الله رسولی محلاتی نماینده امام خمینی در بنیاد مسکن به منطقه آمده بود و ما در برخی مناطق راه نداشتیم که ایشان بتوانند به مناطق سرکشی کنند ولی فرودگاه داشتیم.
* با این شرایط باید شتاب بیشتری به جذب سرمایه گذاری و فعال سازی طرح های اقتصادی در فارس داد!
– دقیقا. الان موضوع تقویت و ایجاد صنایع دانش بنیان و های تک با وجود پارک علم و فناوری فارس و دانشگاههای برتر کشور در این استان به دغدغه جدی مدیران تبدیل شده و بخش خصوصی کار احداث پالایشگاه مهر را شروع کرده و پالایشگاه دوم شیراز نیز بزودی عملیات اجرایی اش آغاز می شود. در شهر لپویی شهرک دارویی احداث می کنیم و در فروردین ۹۴ به میزان ۳۰ هکتار زمین برای شهرک داروهای گیاهی در منطقه انجیره و صدرا به بخش خصوصی واگذار کردیم. موضوع احداث پالایشگاه خون بزرگترین مرکز پالایش و تامین فراورده های خونی خاورمیانه با استانداردهای بین المللی و تجهیزات پیشرفته در شیراز به تصویب رسیده و زیرساخت های احداث شهر سلامت در غرب شیراز که فقط تابلویی بود، به سرعت در حال احداث است. در تلاشیم منطقه ویژه اقتصادی شیراز و معادن بهرام گور را که مهمترین معادن آهن فارس در آن قرار گرفته با همکاری سازمان محیط زیست و حفظ شرایط اقلیمی و جانوری آنجا فعال سازی کنیم و در همین راستا در هفته سوم فروردین جناب مهندس نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز از منطقه بازدید کردند. ایجاد ۷ واحد پتروشیمی در شرق و غرب فارس، ده ها کارخانه، کارگاه های تولیدی و معدنی دیگر در حال احداث هستند. * به نظر می رسد که استان نسبت به گذشته رویکرد معدنی بیشتری به خود گرفته و از قرار معلوم معادن فارس از مهجوریت خارج خواهند شد؟
– توسعه معدنی را همراه با توسعه صنایع فرآوری دنبال می کنیم و می خواهیم مانع از خام فروشی معدنی شویم. با چینی ها برای توسعه معادن سنگ و احداث شهر سنگ در شمال فارس در حال رایزنی هستیم. چینی ها تجربه موفقی در ترکیه داشتند و درآمد ترکیه را از محل تولید سنگ و فرآوری آن چند صد برابر کردند. علاوه بر این چندین واحد فولاد در فسا و اقلید و نی ریز دست احداث داریم که فولاد نی ریز از صفر تا صد فولاد را تولید خواهد کرد و یک واحد مادر است و در حاشیه صنایع وابسته نورد می تواند شکل بگیرد. * گردشگری در نگاه شما چه نقشی در توسعه و آینده استان خواهد داشت؟
– گردشگری محوری ترین برنامه توسعه فارس خواهد بود که به نظرم در مدت زمان کوتاهتری به بار خواهد نشست. با اتخاذ سیاست های تنش زدای دولت در عرصه بین المللی باید شاهد ورود تعداد زیاد گردشگر خارجی به فارس باشیم. بنابراین همه توان خود را صرف تامین زیرساخت های گردشگری خواهیم کرد و تجربه کشورهای موفق در حوزه گردشگری را نیز مطالعه خواهیم کرد تا به الگویی موفق در حوزه گردشگری برسیم. الان شرایط و آمار ورود گردشگران به نسبت چند سال گذشته بهتر شده اما این همه توان و استعداد فارس در حوزه گردشگری نیست.بخش گردشگری نیاز به جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی در زمینه ساخت هتل ها، توسعه فرودگاهی و حمل و نقل و نرم افزارهایی چون تورگردانان حرفه ای دارد. *حالا که از هر دری حرف زدیم از ورزش هم بگوئیم ؟
از وضعیت ورزش استان چندان راضی نیستم ما تقریبا در بعضی رشته های ورزشی در سطح ملی حضوری کم رنگ داریم. ندیده ام و نشنیده ام وقتی تلویزیون یا رادیو را روشن کنم از تیم های ورزشی فارس خبری باشد. شاید اگر فجر شهید سپاسی را در لیگ دسته اول فوتبال نداشتیم بازتاب فعالیت های ورزشی استان در رسانه ملی به صفر می رسید! هنوز مردم ورزش فارس و شیراز را با نام تیم فوتبال برق می شناسند که متاسفانه در دولت قبل نابود شد. اما خوب است از هیات تیروکمان و مدال آورانش که نام فارس را در ورزش زنده نگه داشتند تشکر ویژه داشته باشم و نیز از امید نوروزی پهلوان و قهرمان کشتی فرنگی جهان که سالهاست به ورزش استان عزت و آبرو داده. در کنار این ها از مدال آوران جانباز استان نیز باید به شایستگی یاد کنم که مایه فخر و سربلندی ورزش این سرزمین بوده اند.
* از وضعیت فعلی باشگاه برق اظهار تاسف کردید برنامه ای برای تغییر مطلوب این باشگاه دارید؟
– انشاالله مدیر کل جدید تربیت بدنی فارس رسیدگی به باشگاه برق را که نماد ورزش استان است را در اولویت کارهای خود قرار می دهد و امیدواریم برای هواداران پر شمار این باشگاه ریشه دار خبرهای خوبی در آینده داشته باشیم * کلام آخر؟
– می دانید که اردیبهشت شیراز رویائی است اول اردیبهشت نیز یادروز این شاعر شیرین سخن شیرازی است،سعدی همواره از مدارا و مهربانی سخن گفته است.بسیار سفر کرده و فردی دنیا دیده است.دنیا نیز شیراز را با نام او و خواجه بی مثالش می شناسند که با وجود امثال آنها خال رخ هفت کشور شده ایم.این روزها اما اخلاق در شیراز آنگونه که سعدی به ما آموخت نیست. سعدی دلی پر از عشق به بشریّت داشت و وجود عزیزش آکنده از مهر و محبت بنی نوع انسانی بود و در نگاهش بنی آدم اعضای یکدیگر بودند این روزها اما برخی بازار محبت انسانی را به بهانه دلواپسی کساد کرده اند و و صدای مخالف را یارای شنیدن ندارند، لذا آنها را به این کلام سعدی ارجاع می دهم که
کرامت جوان مردی و نان دهی است مقالات بیهوده، طبل تهی است
بزرگی به ناموس و گفتار نیست بلندی به دعوی وپندار نیست
8 دیدگاه برای “فال فارس با استاندار / سید محمد احمدی:نباید عرصه را برای ابراز نظر مخالفان تنگ کنیم/ هیچ خلاف شرعی در برنامه های فرهنگی استان ندیدم/ کلاس نهج البلاغه را نمی بینند اما زنان کم حجاب را خوب می بینند!/ برخی بازار محبت انسانی را به بهانه دلواپسی کساد کرده اند”
به این جمله ایشان توجه کنید:
” هنوز متاسفم که چرا این اقدام و حرکت نامطلوب در شیراز ایجاد شد و همه ما را گرفتار خود کرد.”
وظیفه یک استاندار خیلی بیشتر از ابراز تاسف بعد از فاجعه است. اگر شما قبل و حتی حین وقوع حادثه تمهیدی و تدبیری کرده بودید الان اوضاع این گونه نبود. آقای مطهری بعد از مورد حمله قرار گرفتن چند ساعت داخل کلانتری بوده اند و حمله کنندگان به وی کلانتری را در محاصره خود داشته اند و حتی خوروهایی که از کلانتری خارج می شده اند را نیز بازرسی می کرده اند. اینکه روز قبل از حضور آقای مطهری این همه پیامک رد و بدل کرده و کلی سازماندهی کرده بوده اند و هیچ تمهید پیش گیرانه ای از طرف شما نشده بود به کنار! شما حتی بعد از وقوع فاجعه دردناک نیز هیچ اقدام موثری نکرده اید و ساعت ها کلانتری در محاصره بوده است! هیچ نیرویی برای بازداشت یا حتی متفرق کردن!!! آنان نمی فرستید. آیا این شورای تامینی است که فارس باید داشته باشد؟!
فرزادصدری باپوا استانداری،دسیسه موسوی و نیرنگ محسنی به چاه افتاده و خوش هم نمی فهمد.تنها فایده ی حضور احمدی در استان فارس بزرگ شدن عقب افتاده هایی مثل محسنی بود.عقب افتاده هایی که تنها اثر حضورشان باج خواهی از مدیران دولتی است.تاریخ خیلی چیزها را روشن خواهد کرد.ولی آنروز نه سید محمود موسوی سکه بگیری وجود دارد و نه سید محمد احمدی بی خبر از همه چیز و همه جا
آقو . یجایی بد سوختی درد گرفته… استاندار بی خبر و دسیسه موسوی و نیرنگ محسنی و از این حرفا…
راستی پروژه شما هم مثل اینکه عوض شده تا دیروز اون رفیقاتون میگفتن سکه داده حالا میگی گرفته هماهنگ باش داستانها یکی شه
چقدر هم قشنگ امثال محسنی بزرگ می شوند.خنده داره سایت مال کس دیگه (البته اگر پولش از بیت المال نباشه) هول می می خوره تو مصاحبه،نشریه اش را هم می زاره رو میز تا عکسش بی افته .خنده داره
اگر احمدی استاندار دولت راستگویان است با دیگررسانه ها هم بدون چک نهایی در همچنین محفل دوستانه ای به مصاحبه بنشیند.
گندش را در آوردی فرزاد خان صدری با این همه خوش خدمتی.برای این مصاحبه چند گرفتی؟
صدری جان یادت هست در آخرین روزهای حضور انصاری لاری استاندار وقت در جلسه ای گفتی که به مرده نباید چوب زد، بهتره الان در جواب پاسخ هایی ارسال شده در مورد احمدی استاندار فارس هم همین مطلب را اضافه کنی.
در ضمن با مطالبی که در مورد محسنی گفته شده نیز موافقم و معتقدم که استاندار فارس هرچه ضربه خود از ناحیه موسوی و محسنی بود
در مورد خودت هم اطمینان دارم که اهل زد و بند نیستی و اگه مطلبی می نویسی از سر وظیفه است ولی مواظب اطرافت باش
به این جمله ایشان توجه کنید:
” هنوز متاسفم که چرا این اقدام و حرکت نامطلوب در شیراز ایجاد شد و همه ما را گرفتار خود کرد.”
وظیفه یک استاندار خیلی بیشتر از ابراز تاسف بعد از فاجعه است. اگر شما قبل و حتی حین وقوع حادثه تمهیدی و تدبیری کرده بودید الان اوضاع این گونه نبود. آقای مطهری بعد از مورد حمله قرار گرفتن چند ساعت داخل کلانتری بوده اند و حمله کنندگان به وی کلانتری را در محاصره خود داشته اند و حتی خوروهایی که از کلانتری خارج می شده اند را نیز بازرسی می کرده اند. اینکه روز قبل از حضور آقای مطهری این همه پیامک رد و بدل کرده و کلی سازماندهی کرده بوده اند و هیچ تمهید پیش گیرانه ای از طرف شما نشده بود به کنار! شما حتی بعد از وقوع فاجعه دردناک نیز هیچ اقدام موثری نکرده اید و ساعت ها کلانتری در محاصره بوده است! هیچ نیرویی برای بازداشت یا حتی متفرق کردن!!! آنان نمی فرستید. آیا این شورای تامینی است که فارس باید داشته باشد؟!
درود بر استاندار فارس که در متن فوق اهالی ورزش فارس را نسبت به تعویض مدیر کل شادمان نمود.درود و صد درود بر صدری بزرگوار و همکاران ایشان
چقدر سنجد قشنگ شده تو عکس!
فرزادصدری باپوا استانداری،دسیسه موسوی و نیرنگ محسنی به چاه افتاده و خوش هم نمی فهمد.تنها فایده ی حضور احمدی در استان فارس بزرگ شدن عقب افتاده هایی مثل محسنی بود.عقب افتاده هایی که تنها اثر حضورشان باج خواهی از مدیران دولتی است.تاریخ خیلی چیزها را روشن خواهد کرد.ولی آنروز نه سید محمود موسوی سکه بگیری وجود دارد و نه سید محمد احمدی بی خبر از همه چیز و همه جا
آقو . یجایی بد سوختی درد گرفته… استاندار بی خبر و دسیسه موسوی و نیرنگ محسنی و از این حرفا…
راستی پروژه شما هم مثل اینکه عوض شده تا دیروز اون رفیقاتون میگفتن سکه داده حالا میگی گرفته هماهنگ باش داستانها یکی شه
چقدر هم قشنگ امثال محسنی بزرگ می شوند.خنده داره سایت مال کس دیگه (البته اگر پولش از بیت المال نباشه) هول می می خوره تو مصاحبه،نشریه اش را هم می زاره رو میز تا عکسش بی افته .خنده داره
اگر احمدی استاندار دولت راستگویان است با دیگررسانه ها هم بدون چک نهایی در همچنین محفل دوستانه ای به مصاحبه بنشیند.
گندش را در آوردی فرزاد خان صدری با این همه خوش خدمتی.برای این مصاحبه چند گرفتی؟
صدری جان یادت هست در آخرین روزهای حضور انصاری لاری استاندار وقت در جلسه ای گفتی که به مرده نباید چوب زد، بهتره الان در جواب پاسخ هایی ارسال شده در مورد احمدی استاندار فارس هم همین مطلب را اضافه کنی.
در ضمن با مطالبی که در مورد محسنی گفته شده نیز موافقم و معتقدم که استاندار فارس هرچه ضربه خود از ناحیه موسوی و محسنی بود
در مورد خودت هم اطمینان دارم که اهل زد و بند نیستی و اگه مطلبی می نویسی از سر وظیفه است ولی مواظب اطرافت باش