خبر پارسی – رسول بهروش – وقتی در ویژهبرنامه نوروز ۹۳ مهران مدیری در سیمای یک قهرمان به تلویزیون برگشت و مدعی شد «به زودی» سریال جدیدش از این رسانه پخش خواهد شد، شاید باور نمیکرد دوران انتظارش برای محقق شدن این اتفاق، درست یک سال طول بکشد. به هر حال اما مجموعه «در حاشیه» به کارگردانی مدیری، از اواسط نوروز ۹۴ روی آنتن شبکه سوم رفته است؛ سریالی که پخش آن با اعتراض شدید جامعه پزشکی همراه شده و کار را به جایی رسانده که هفت هزار دکتر برای تجمع علیه صداوسیما اعلام آمادگی کردهاند!
این موضعگیری آقایان و خانمهای دکتر از دو جنبه قابل نقد است. نخست آنکه در یک جامعه سالم، بیگمان همه آدمها و مشاغل میتوانند قابل نقد باشند یا دستمایه شوخی قرار بگیرند. مسلم است که بسیاری از پزشکان زحمات زیادی برای مملکت میکشند، اما آیا این فقط آنها هستند که خدمات کلیدی انجام میدهند؟ مثلا در کلانشهر تهران اگر فقط برای یک هفته رفتگران شهرداری فعالیتشان را تعطیل کنند، چنان افتضاحی به وجود خواهد آمد که در اثر آن معتبرترین جراحان هم دیگر نخواهند توانست از کاخهایشان بیرون بیایند. اگر در تلویزیون این مملکت با همین رفتگران شوخی شده (مثلا در طنز پاورچین) و اگر بسیاری از حرف و مشاغل دیگر هم هدف سریالها و فیلمهای فکاهی قرار گرفتهاند، پس چطور پزشکان عزیز توقع دارند کسی کار به کار آنها نداشته باشد؟ آیا این جماعت عقیده دارند خون آنها از خون دیگر ایرانیان رنگینتر است؟ جدا که باید به حال این وضع افسوس خورد. وقتی گروهی از نخبهترین علم آموختگان کشور قدرت درک چنین مساله سادهای را ندارند، چطور میتوان به بهبود وضع جامعه امیدوار بود؟
گاف دوم اطبای گرامی اما بسیار اساسیتر است؛ آنجا که لشکر پزشکان شاکی، با فعالیتهای عجیب اعتراضیشان به یک سریال ضعیف و بیمایه اصالت دادند و به قرار گرفتن آن در کانون توجهات کمک کردند. اگر این همه سروصدای کاذب از سوی جامعه پزشکی به وجود نمیآمد، قطعا فضای مناسبتری فراهم میشد تا در آن مردم و منتقدان بنشینند و سقوط شگفتانگیز مهران مدیری را تماشا کنند. در آن صورت حتما میشد خیلی از سوالات مهم را با کارگردان این مجموعه مطرح کرد؛ اینکه تا کی قرار است سیامک انصاری نقش عالمی گرفتار در محاصره افراد متقلب و نادان را بازی کند، اینکه محمدرضا هدایتی تا چند سال دیگر میتواند صدای خمیازه خرس دربیاورد تا بقیه پا به فرار بگذارند، اینکه چطور سوژهای که «ساختمان پزشکان» بر اساس آن به اوج موفقیت رسید، اینجا اینقدر ضعیف و نچسب اجرا شده است، اینکه کاراکترهای حاضر در سریالهای مدیری تا چه زمانی باید کنار هم بخوابند تا از دل این همجواری شبانه موقعیتهای کمیک بیرون بیاید، اینکه حکمت پخش ۱۰ دقیقه پشت صحنه در پایان هر قسمت چیست و دوستان بابت هر دقیقه قالب کردن برداشتهای ناموفق به مردم چقدر از صداوسیما پول گرفتهاند، اینکه چگونه میتوان از مهران غفوریان با آن همه استعداد یک سیاهی لشکر ساخت و از همه مهمتر اینکه کاراکتر مهم و معنادار «مسعود شصتچی» در مرد هزارچهره، چطور تا سطح شخصیتی تهی و آبکی مثل «دکتر کاشف» در این کار جدید تنزل کرده است؟ ما با برنامهای طرف هستیم که همین حالا موج بزرگی از انتقادات را متوجه خودش میبیند و بیتردید اگر امضای مهران مدیری به عنوان یکی از محبوبترین مردان ایران پای این کار نبود، حجم اعتراضات به مراتب بیشتر هم میشد. با این وجود اما، پزشکان نازک نارنجی کشور در بهترین زمان ممکن به فریاد مدیری رسیدند و کاری کردند که او به جای شماتت از سوی افکار عمومی، مورد حمایت آنها هم قرار بگیرد. در وضع فعلی شاید هیچ معجزهای نمیتوانست اینقدر به مهران مدیری و رفقایش کمک کند، اما کمظرفیتی برخی از دکترهای محترم، فضا را کاملا به سود سریال «در حاشیه» تعدیل کرد.
سالهاست که خیلی از بیماران ایرانی از تشخیصهای غلط پزشکانشان شکایت دارند و مدعیاند این مساله دردسر آنها را دوچندان کرده است. حالا هم انگار پای یک تشخیص اشتباه دیگر وسط است؛ جایی که دکترهای گرامی به جای اینکه آرام سر جایشان بنشینند و محاکمه شدن مدیری به خاطر ساخت ضعیفترین سریالش را ببینند، ناشیانه به میدان آمدهاند و از او قهرمانی ساختهاند که حرف دل ملت را در مورد ضعف سیستم درمان در کشور میزند. واقعا که خسته نباشید!
1 دیدگاه برای “وقتی دکترها مهران مدیری را نجات میدهند/خون پزشکان رنگین تر از دیگران نیست!”
در پاسخ به نویسنده این مطلب باید گفت اولا زمانی حرف شما در مورد ساخت طنز و انتقاد از تمام اصناف و اقشار جامعه درست است که شما بتوانید واقعا از همه انتقاد کنید و طنز بسازید.در صورتیکه در جامعه حال حاضر ما همین آقای مدیری نمی تواند طنزی در مورد مدیر کل یک اداره و فرماندار یک شهرستان دور افتاده بسازد چه رسد به نماینده های مجلس(البته به جز مجلس ششم)، وزیر ، روحانیون، مداحان و بقیه مقامات کوتاه پایه ، میان پایه و بلند پایه کشور. آیا خون این مقامات و حضرات از خون پزشکان رنگین تر است که آقای مدیری طنزی در مورد آنها نمی سازد؟ پس مطرح کردن بحث رنگین تر بودن خون جامعه پزشکی از اساس اشتباه و بر اساس غرض ورزی است. همه ی ما در پس این اظهار نظرهای مغرضانه که از سریال مهران مدیری حمایت می کند، می دانیم چه چیزی واقع شده است. آن هم رو در رو قرار دادن مردم با جامعه پزشکی به منظور انتقام گیری و تضعیف این قشر آن هم به خاطر توهمی که در ذهن برخی به عنوان فاصله طبقاتی بین خود و جامعه پزشکی (آن با هم دیدن بخش کوچکی از این قشر که در شهرهای بزرگ مطب ، داروخانه و آزمایشگاه دارند) به وجود آمده و تصور می کنند که جامعه پزشکی با گرفتن پول زور و نا حق این فاصله را ایجاد کرده است. غافل از اینکه بسیاری از پزشکان ، داروسازان و دندانپزشکان متخصص ۱۲ تا ۱۳ سال از بهترین سال های جوانی خود را با خواندن سخت ترین درس ها در دانشگاه سپری کرده اند، آن زمان که ما در تعطیلات نوروز و دیگر تعطیلات سال در کنار خانواده به تفریح می پرداختیم آن ها مشغول کشیک های شبانه، طولانی و طاقت فرسا بوده اند تا سلامت بیماران را تامین نمایند. تازه بعد از همه ی اینها باید راهی روستا یا شهرستانی دور دست شوند تا دوره ی طرح خود را برای چند سال دور از خانه و کاشانه سپری کنند.
پس جناب آقای بهروش سعی نکن یک طرفه به قاضی بروی چرا که شاید نمی دانیم یا خودمان را به ندانستن بزنیم که تضعیف شدن این قشر به معنای تضعیف شدن هر چه بیشتر کیفیت خدمات سلامتی است که جامعه پزشکی می تواند به مردم عرضه کند.
در پاسخ به نویسنده این مطلب باید گفت اولا زمانی حرف شما در مورد ساخت طنز و انتقاد از تمام اصناف و اقشار جامعه درست است که شما بتوانید واقعا از همه انتقاد کنید و طنز بسازید.در صورتیکه در جامعه حال حاضر ما همین آقای مدیری نمی تواند طنزی در مورد مدیر کل یک اداره و فرماندار یک شهرستان دور افتاده بسازد چه رسد به نماینده های مجلس(البته به جز مجلس ششم)، وزیر ، روحانیون، مداحان و بقیه مقامات کوتاه پایه ، میان پایه و بلند پایه کشور. آیا خون این مقامات و حضرات از خون پزشکان رنگین تر است که آقای مدیری طنزی در مورد آنها نمی سازد؟ پس مطرح کردن بحث رنگین تر بودن خون جامعه پزشکی از اساس اشتباه و بر اساس غرض ورزی است. همه ی ما در پس این اظهار نظرهای مغرضانه که از سریال مهران مدیری حمایت می کند، می دانیم چه چیزی واقع شده است. آن هم رو در رو قرار دادن مردم با جامعه پزشکی به منظور انتقام گیری و تضعیف این قشر آن هم به خاطر توهمی که در ذهن برخی به عنوان فاصله طبقاتی بین خود و جامعه پزشکی (آن با هم دیدن بخش کوچکی از این قشر که در شهرهای بزرگ مطب ، داروخانه و آزمایشگاه دارند) به وجود آمده و تصور می کنند که جامعه پزشکی با گرفتن پول زور و نا حق این فاصله را ایجاد کرده است. غافل از اینکه بسیاری از پزشکان ، داروسازان و دندانپزشکان متخصص ۱۲ تا ۱۳ سال از بهترین سال های جوانی خود را با خواندن سخت ترین درس ها در دانشگاه سپری کرده اند، آن زمان که ما در تعطیلات نوروز و دیگر تعطیلات سال در کنار خانواده به تفریح می پرداختیم آن ها مشغول کشیک های شبانه، طولانی و طاقت فرسا بوده اند تا سلامت بیماران را تامین نمایند. تازه بعد از همه ی اینها باید راهی روستا یا شهرستانی دور دست شوند تا دوره ی طرح خود را برای چند سال دور از خانه و کاشانه سپری کنند.
پس جناب آقای بهروش سعی نکن یک طرفه به قاضی بروی چرا که شاید نمی دانیم یا خودمان را به ندانستن بزنیم که تضعیف شدن این قشر به معنای تضعیف شدن هر چه بیشتر کیفیت خدمات سلامتی است که جامعه پزشکی می تواند به مردم عرضه کند.