خیر پارسی – نقل از روزنامه آرمان- دکتر «علی اصغرخان مودبالدوله» شغلش وزیر صحیه و امور خیریه بود در کابینهای که ریاستش را میرزا سیدضیاءالدین طباطبایی بر عهده داشت. او در ۵اسفند۱۲۹۹ به این سمت منصوب شد تا ۱۴خرداد۱۳۰۰ شمسی که صندلی وزارت خود را به «میرزاحسن خان حکیمالدوله» سپرد. حکیمالدوله هم تا ۳۰شهریور۱۳۲۰ شمسی در کابینه قوامالسلطنه بر کرسی وزارت تکیه زده بود.
وزرای بهداشت نخستین کشور، اندیشهای جز طبابت نداشتند و القابی که به آنها نسبت داده میشد اثباتکننده حیطه وظایفشان بود که نمونه آن همان لقب دومین وزیر بهداشت که در آن زمان وزیر صحیه خوانده میشد یعنی «حکیمالدوله» بود. وزیر بهداشت میدانست که وظیفهاش رسیدگی به وضعیت بهداشت و درمان جامعه با استفاده از امکانات و کادر مجرب است و از همان سال ۱۲۹۹ تا به امروز این وظیفه تغییر نکرده و تنها در هر دوره که گذشته بر بار مسئولیت وزرای بهداشت با توجه به فراگیر و گسترده شدن بیماریها افزوده شده است. سوال معنادار
در نمایشگاه مطبوعات امسال تسنیم از تصمیم وزیر بهداشت درباره برنامهاش برای کاندیداتوری ریاستجمهوری دوازدهم سوال کرد و او البته این موضوع را رد کرد اما سوال این خبرگزاری را میتوان به معنای زمینهسازی افکار عمومی برای پذیرش رقابت وزیر بهداشت دولت یازدهم با رئیس این دولت برای انتخابات ریاستجمهوری آینده ارزیابی کرد؟ چراکه معمولا وزرای سیاسی کابینه بیشتر در معرض سوالاتی از این قبیل قرار میگیرند تا وزرایی مثل بهداشت که عملا حوزه اقداماتشان دور از موضوعات سیاسی است.
بنابراین این سوال نمیتواند فیالبداهه و بدون پیشزمینه مطرح شده باشد. از سوی دیگر رویکرد خبرگزاریهای اصولگرا مثل فارس و تسنیم نوعی استقبال از این موضوع را نشان میدهد و اینکه ظاهرا آنها میخواهند با ترغیب و تشویق این مساله را حساب شده جلوه دهند تا در نبود گزینه جدی برای رقابت با دکتر روحانی، از وزیر برگزیده او حمایت کنند. اما امروز…
«وضعیت بهداشت در دولت جدید خیلی خوب شده است» این جمله بسیار شنیده میشود. اجرای طرح تحول سلامت پیک شادی را به بیماران هدیه داد. دکتر سیدحسن قاضیزاده هاشمی زمانی که با رای بالای مجلس بر کرسی وزارت بهداشت تکیه زد وعده دگرگونی در سیستم بهداشت و درمان را داد.
امروز او با افتخار میگوید که کشور تنها با کمبود ۳۱ پزشک در شهرهایی با جمعیت زیر ۲۰هزار نفر مواجه است و افزایش تعداد بیمارستانهای تحت پوشش، هتلینگ و ارتقای وضعیت کیفی بیمارستانها با اختصاص اعتبار ۵۰۰میلیارد ریالی از دیگر اقدامات امیدبخش وزارت بهداشت دولت یازدهم است که در کنار آنها نباید از کاهش هزینههای کمرشکن درمان عبور کرد که موجبات رضایت جامعه را فراهم کرده است. هاشمی وزیر متبحری است و به خوبی زخمهای بخش بهداشت و درمان جامعه را میشناسد اما بر روی این زخمها چسب زخم نمیزند چون میگوید موقتی است و باید زخمها را کامل درمان کرد. طعم گس ائتلاف
از زاویه دیگری هم میتوان به عملکرد هاشمی نگاه کرد که شاید طعم آن گس باشد. وزیر بهداشت اگر فعال است باید تحسین شود، اگر به مراسمهای مختلف با عنوان وزیر بهداشت میرود هم شایسته تقدیر است. اگر ایازی یعنی دست راست قالیباف را قائممقام خود کرد، حتما به تواناییهای او آگاه است که حکمی برایش صادر کرد.
اگر به مراسم پسر عماد مغینه رفت و شهادت او را تبریک و تسلیت گفت، اقدام ارزشمندی است و اگر به روستاها میرود و چشم روستاییان را عمل میکند، واژهای جز احسنت نمیتوان بدو گفت اما همه اینها یک روی سکه است. آن روی سکه در سایه خدمترسانی قابل تقدیر وزیر بهداشت کمرنگ و در کنار آن سوالات زیادی در اذهان پررنگ شده است.
دلیل برخی اقدامات وزیر بهداشت چیست؟ حضور ایازی در وزارت بهداشت و آن هم در جایگاه بالا را چه باید تعبیر کرد؟ ایازی احتمالا نقش پل ارتباطی قالیباف با افراد دیگر را بازی کرده است که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته هم میتوان نقش پررنگ او را مشاهده کرد. ایازی یعنی همان نیروی توانمندی که گرایش اصلاحطلبی او بر اصولگرایی میچربد، اکنون چه روش مدیریتی در وزارت بهداشت دارد؟ تعاملات او با برخی که نمیتوان نسبتی میان آنها و بخش درمان جامعه یافت علامتهای سوال زیاد دیگری در ذهن شکل میدهد یا اصرار برخی برای خبری شدن مداوای چشم یککاندیدای در حصر از سوی هاشمی هم نشانه مبهمی از تقویت برخی گمانههاست. ائتلاف با رقیب رئیسجمهور؟
قاضیزاده هاشمی میخواهد رئیسجمهور شود؛ تکذیب شود یا نشود اما برخی مراودات و روشهای خبری شدن برخی اقدامات وی این شائبه را در ذهن متبادر میکند که نکند هدفی بالاتر از وظایف وزارتی مدنظر دارد. چه آن زمان که موضع سیاسی خود را در ابهام قرار میدهد، چه زمانی که میداند برای بهتر دیده شدن چه باید کرد و به کجا باید رفت! بد نیست در این زمینه نگاهی به عملکردهای یکی از رقبای روحانی در انتخابات گذشته ریاستجمهوری بیندازیم.
او با اقدامات خود در دوره مدیریتش سعی کرد ضمن خدمترسانی، از این اقدامات بهرهبرداری تبلیغاتی و سیاسی لازم را هم بکند اما به هر دلیل نتیجه مثبت و قابل انتظاری نگرفت و حتی در شهری که او این خدمات را ارائه داد میزان رایش نسبت به کاندیداهای مطرح دیگر پایینتر بود. حال اگر قاضیزاده هاشمی بهرغم میل باطنی خودش از سوی دوستان یا مشاوران در این مسیر (کاندیداتوری) حرکت کند باید تجربیات کاندیدای شکستخورده را مرور کند شاید محبوبیت امروز او در آن زمان پاسخی معکوس دهد. هاشمی تفکری جز خدمت در ذهن ندارد و تردیدی در آن نیست؛ از سوی دیگر حق هر فردی است که تواناییهای خود را عرضه نماید اما مهم روش این کار است بطوری که در مظان اتهام قرار نگیرد.