خبر پارسی – آن هنگام که مهر خاتمیت بر دولت خاتمی زده شد و خورشید اقبال احمدی نژاد بردمید،اصلاحات و دستاوردهایش نیز به حاشیه رفت اگر چه این امر می توانست پیش بینی شود اما این همه ماجرا نبود ! جریان اصولگرا در آن روزگار از کلمه پر مغز اصلاحات معنی اندک برگرفت و در رسانه ها و جرایدشان نه در نقد اصلاحات که در نفی آن سخن ها راند و چهره ای وارونه از آن نشان داد و آن را برانداز خواند.
باید توجه داشت که اصلاح طلبی به دنبال ایجاد انفتاح و گشایش در ساخت تصمیم گیری های سیاسی و از بین بردن عوارضی است که مشروعیت،ثبات،و دوام و قوام نظام را تهدید می کند.در واقع اصلاح طلبی نه تنها براندازی نیست بلکه دارای شرایط زیر است:
۱- اصلاح طلبی امری قانونی است زیرا بر بستر قانون اساسی که میثاق ملی ایرانیان است انجام می شود.قانون اساسی غایت و هدف کلی دارد که در اصل دوم این قانون به آن اشاره شده و قانون گذار نیز راه های اصلاح و تغییر آن را پیش بینی کرده است.قوانین به لحاظ منطقی اصلاح خودشان را مادامی می پذیرند که با روح ،غایت و هدف کلی آن در تعارض نباشند بنابراین نمی توان قانون را آنقدر تغییر داد که به ضد خودش بدل شود.از این رو ،اصلاح طلبی در چهارچوب قانون اساسی ،هیچ گاه به نقض اصول این قانون منجر نمی شود بلکه باعث احیای اصول معطل مانده اش می شود.
برای نمونه ،برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال ۷۷ و در دوران اصلاحات ،احیای اصل هفتم قانون اساسی بود که تا آن زمان معطل مانده بود اصول معطل مانده دیگری در قانون اساسی وجود دارد که در این مقال تنها به یکی از آنها اشاره می شود و آن اصل هشتم قانون اساسی است که به امر به معروف و نهی از منکر اشاره دارد و بر طبق آن مردم نسبت به حکومت و حاکمان نیز حق امر به معروف و نهی از منکر دارند.پای فشاری بر حقوق شهروندی،آزادی احزاب و مطبوعات و مانند آنها ،همگی مقوله های آشنایی هستند که در قانون اساسی به آنها اشاره شده است و باعث اجرای بدون تنازل این قانون می شود.این معنای اصلاح طلبی در چهارچوب قانون اساسی است.
۲-اصلاح طلبی پیشینه تاریخی دارد و خواست تاریخی و دیرینه این مردم در بیش از یک قرن و نیم پیش است.این جریان نخست از سوی حاکمانی مانند عباس میرزا و امیر کبیر که به عقب ماندگی ایرانیان پی برده بودند،آغاز شد اما مجموعه ی اقدامات و اصلاحات این دو با ناخوشایندی کسانی مواجه شد که منافع خود را در خطر می دیدند.برای نمونه ،وضع مقررات دقیق و سخت بر خزانه ها،مخالفت درباریان و مستمری بگیران و ماموران مالیاتی را برانگیخت و منجر به پخش شایعه علیه عباس میرزا و امیر کبیر شد که افرادی خطرناک،مرتد،ضد دین و باطنا بی اعتقاد هستند.مجموعه این شایعات و نابخردی های درباریان،در آن دوران منجر به رگ زنی اصلاحات شد.اما این جریان باردیگر از سوی کسانی پیگیری شد که به نوعی با سبک زندگی دیگر آشنا شده بودند و در تلاش بودند آن را مطابق با شرع اسلام در ایران پیاده کنند.این جریان رفته رفته با تلاش و پیگیری های فراوان در میان مردم مقبولیت پیدا کرد و منشا اقدامات بسیار از جمله انقلاب مشروطه شد.
۳ –اصلاح طلبی مقبولیت مردمی دارد.رای بیش از بیست میلیونی آحاد مردم یه سید محمد خاتمی در سال های ۷۶ و ۸۰ نشان می دهد این جریان در میان مردم از مقبولیت بالایی برخوردار است.هرچند این جریان در سال ۸۴ کلید پاستور را از دست داد اما باید توجه داشت که مجموع آرای نامزدهای اصلاح طلبان در آن انتخابات،از مجموع آرای طرف مقابل بیشتر بود وشکست در آن انتخابات بیشتر محصول عدم هماهنگی آنان بود تا عدم مقبولیت نزد مردم.همچنین حمایت خاتمی از روحانی در جریان انتخابات و پیروزی روحانی در آن کارزار نشان از نفوذ و محبوبیت خاتمی در میان بخش قابل توجهی از جامعه دارد.این مهم در زمانی رخ داد که خاتمی اسیر هجمه های گوناگون و برخی بی اخلاقی ها از سوی تندروها بود.
۴ –اصلاح طلبی ،همگانی است.زیرا از سوی آحاد مردم حتی از سوی روحانیت که خود پایه گذار انقلاب است می تواند انجام شود.پیراستن و زدودن غبار خرافه از دامن دین و همچنین استخراج احکام اسلامی متناسب با اقتضائات زمانه که در فقه شیعی با نام اجتهاد پویا از آن یاد می شود کارکرد دیگر اصلاح طلبی است که می توان از آن با نام اصلاح دینی یاد کرد.
چهره دیگر همگانی بودن اصلاحات ،سازمان های مردم نهاد است،یعنی سازمان هایی که جزو ساختار دولت محسوب نمی شوند اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد فرد مردم و قوای حاکم حتی خود جامعه ایفا می کند.حل مسائل محیط زیست و معضلات اجتماعی و همچنین وجود موسسه های خیریه کارهایی است که سپردن آنها بدست مردم در جهت اصلاح اجتماعی و مشارکت فعال مردم،بهتر صورت می گیرد.
در این مقال اشاره ای به اصلاح طلبان و احزابشان نگفتیم بلکه از امر اصلاح طلبی گفتیم که به باورش گزینه ی پیش روی ایرانیان در دنیای امروز است که در بزنگاه تاریخ باید در رد یا قبول آن دست به انتخاب بزنند.
منبع :مجله پایتخت کهن