خبر پارسی – فرزاد صدری – گوشه ای از نمایشگاه بزرگ کتاب شیراز نشسته اند و بحثشان داغ است.از کم توجهی به کتاب می گویند و خواهان فرهنگ سازی در این زمینه هستند.سارینا با ۱۸ سال سن از همه کم سن و سال تر است.نگاهی به تبلتش می اندازد و می گوید:فقط شعار می دهند.هی از کنفسیوس فکت می دهند که چه می دونم «خواندن بی اندیشه بیهوده است ؛و اندیشه بدون خواندن خطرناک …» یکی دیگه شون نوشته بود: «مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم می شه،مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم می شه» خب راست می گی؟ برات گرون تموم می شه؟پس چرا نیومدی نمایشگاه خو…
برای من گلایه این دختر خانم ۱۸ ساله از کم توجهی به مطالعه و شعار زدگی نسل جوان از بهترین بخش های بحث این جمع کتاب دوست و کتابخوان دخترانه است.وقتی می گویم خبرنگارم باز هم این سارینا است که زود عکس العمل نشان می دهد.می گوید: وای خدای من چه موهبتی!فرصت خوبی است که ایده هایمان را از شبکه های اجتماعی به روزنامه ها ببریم.
می پرسم :ایده های شما در باره کتابخوانی است؟ این بار ملیکا دانشجوی سال آخر ادبیات فارسی است که با ۲۳ سال سن از همه بزرگتر است پاسخم را می دهد.می گوید: بله ما تعدادی جوان هستیم که با تشکیل یک گروه از علاقمندان به کتاب و مطالعه در واتساپ،کتاب های خوب و مفید در حوزه های مختلف را به همدیگر معرفی می کنیم.البته همه اعضا آنگونه که حرف می زنند عمل نمی کنند اما این مسئله ما را از مسیرمان باز نمی دارد.
مریم ۲۰ سال دارد و دانشجوی گرافیک است.قاطی بحث ما می شود و می گوید:با گسترش شبکه های اجتماعی علاقمندی به کتاب در میان جوانان کمتر از قبل شده ما به سهم خودمان تلاش می کنیم به جوان ها یادآور شویم این مطالعه کتاب است که به تفکر شما عمق می بخشد و دست شما را در ادامه مسیر پر تلاطم زندگی می گیرد.روزنامه و اینترنت یا مجلات مختلف اگر چه مطالعه کردنشان سودمند است اما غنای فکری کتاب را ندارند.
فاطمه ۲۲ ساله است معماری می خواند و ضمن تمجید از بخش های جنبی کتاب می گوید: با وجود زحمت های بسیاری که مسئوولان برای این نمایشگاه کشیده اند اما باید بگویم فاقد نوآوری است.معتقدم همانگونه که جشنواره فیلم فجر انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دارد بهترین کتاب از دید مردمی که به نمایشگاه کتاب آمده اند نیز باید انتخاب شود و در کنار آن پرفروش ترین کتاب نیز معرفی شود البته در حوزه کتاب های غیر درسی و غیرکمک درسی.
ریحانه با ۱۹ سال سن پشت کنکوری است او نیز از اینکه می تواند در شبکه های اجتماعی کتاب و کتابخوانی را تبلیغ کند خوشحال است.می گوید گاهی قسمتی کوتاه از متن یک کتاب را قرائت می کنیم و با استفاده از فیلم و یا ضبط صدا آن را در گروه قرار می دهیم با این روش نه تنها تبلیغ کتاب می کنیم بلکه گاهی بین اعضای گروه نیز مسابقه ترتیب می دهیم به نحوی که مثلا ۳ کتاب را معرفی می کنیم برای خواندن. بعد با پخش بخش هایی از قرائت یک کتاب از سایر اعضا می خواهیم که بگویند بخش قرائت شده از کدام کتاب بوده است.جالب است بدانید جایزه نفر برنده باز هم کتاب است که از حق عضویت ماهانه بچه ها خریداری می شود.هر کدام از گروه بیست نفره ما ماهیانه ۵ هزار تومان حق عضویت می دهد که عمدتا صرف مسائل فرهنگی از جمله خرید کتاب می شود گاهی نیز به دیدن یک فیلم می رویم و یا نسخه ویدیویی یک فیلم مستند یا سینمایی را تهیه می کنیم و دسته جمعی به تماشایش می نشینیم.
از این جمع کوچک دخترانه که ایده هایشان مرا به وجد آورده سئوال می کنم:آیا شما کتاب خاصی را خوانندگان این گزارش برای مطالعه سفارش می کنید؟ سارینا باز هم از خوشحالی جیغ می کشد و می گوید وای یک فرصت استثنایی برای معرفی کتاب…
ملیکا برای معرفی کتاب خواستار شور می شود.بیست دقیقه ای طول می کشد تا کتاب های منتخبشان را معرفی کنند. «ناطور دشت» /دیوید سالینجر ،«سیمای زنی در میان جمع» /هاینریش بل ،مسیح هرگز به اینجا نرسید،«تهوع» / ژان پل سارتر،«در جستجوی زمان از دست رفته» / مارسل پروست،یک عاشقانه آرام و بر جادههای آبی سرخ نادر ابراهیمی،بعد از عشق فریده گلبو،نیمه غایب / حسین سناپور،چراغ ها را من خاموش می کنم /زویا پیرزاد،«سووشون» /سیمین دانشور،«سهم من» /پرینوش صنیعی ، «عادت میکنیم»«بار دیگر شهری که دوست میداشتم» نادر ابراهیمی،«روی ماه خدا را ببوس» مصطفی مستور،«زنان، غذا و خدا» گنن روث،رهایی از زندان ذهن، وقتی نیچه گریست،«تاریخچه تقریبا همه چیز» بیل برایسون،دنیای سوفی،«پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است»،کتاب کوچک فلسفه،گلستان سعدی، «فرزند پنجم» /دوریس لسینگ….
به نظر می رسد فهرست کتاب هایشان متنوع است از رمان گرفته تا فلسفه و روانشناسی از نویسندگان ایرانی و خارجی …از حضور این جمع و عشق و علاقه شان به کتاب هم متعجب می شوم و هم خجالت می کشم.با خودم فکر می کنم از کتاب هایی که نام بردند چند کتابش را خوانده ام؟شاید به تعداد انگشتان یک دست.شاید…
در فکر فرو رفته ام یا از جمع دخترکان جوان عشق مطالعه زبانم قفل شده است را نمی دانم که جمله سارینا چون پتک بر سرم فرود می آید.می گوید: به نظرم باید یه تغییراتی تو زندگیت بدی و بدونی که برای اینکه در زندگی حرفی برای گفتن داشته باشی باید اهل کتاب و مطالعه باشی…
جمله سارینا این دخترک ۱۸ ساله تازیانه ای به من زد تا بیدارم کند به یاد جمله اولش افتادم اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم می شه