خبر پارسی –یکی از مخاطبان خبر پارسی با ارسال یادداشتی از اختصاص پست های مدیریتی در وزارت بهداشت به پزشکان انتقاد و گلایه کرده چرا فقط پزشکان اجازه دارند نردبان ترقی را به سرعت در این وزارتخانه طی کنند.
سید محمد حسین صداقت کشفی در یادداشت خود نوشته است:
یکی از راههای منطقی و اصولی پیشرفت جامعه این است که در همه ادارات و ارگانها، سیرِ صعودی پیشرفت کارکنان خلاق و دارای توانایی مدیریتی از آغاز خدمت شروع شده و معمولا ( به جز بعضی انتخابهای جناحی و رابطه ای)، این دسته از افراد، به مرورِ زمان، صاحب صندلی مدیریتی سازمان خود می شوند. مثلا در یک بانک، فردِ مستعدِ مدیریت، ابتدا به عنوان تحویلدار استخدام شده و به مرورِ ایام و با کسبِ تجربه و تحصیلات، کم کم به مسئولیتهای دیگر و بالاتر نائل می شود. از این دست مثالها در همه جا و همه ارگانهای دولتی و حتی خصوصی قابل مشاهده می باشد.
اما در تنها سازمانی که این مهم به گونه ای دیگر رقم می خورد وزارت بهداشت و درمان و دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی و شبکه های بهداشت و درمان کشور است.
در وزارتخانه یاد شده، از صدر تا ذیل، طیفِ فراوان و متنوع شغلی و رشته ای از دیپلم گرفته تا متخصصین پزشکی و بهداشتی و سایر رشته ها وجود دارد که در این سیستم مشغول به کارند و در هر کدام، افرادی هستند مستعد و خلاق که می توانند سازمان خود را مدیریت کنند.
اما با کمال تاسف و درکمال ناباوری در این وزارتخانه، اکثریتِ پستهای مدیریتی، فقط و فقط در انحصار پزشکان است و دیگر کارکنان حتی با تحصیلات بالا و حتی در رشته های تحصیلاتی و کاری مرتبط با خود، فرصتی برای مدیر شدن ندارند. و اکثریتِ کارکنان از بدو استخدام تا بازنشستگی در همان جایگاه خود و یا شاید اندکی و مختصری بالاتر خواهند ماند و این پزشکان هستند که اجازه دارند نردبان ترقی را به سرعت طی نمایند.
کاملا بخاطر دارم که پزشکی برای گذران طرح نیروی انسانی به روستایی دور معرفی شد. ایشان، ظرف کمتر از چند ماه جهت تصدی پستی مدیریتی راهی شبکه شهرستان شد و از آنجا هم و بعد از گذشت چند ماه، سِمَتی در مرکز استان گرفت و تقریبا پس از یکسال و زمانی که هنوز طرح خود را به اتمام نرسانده بود، سر از وزارتخانه در آورد، آن هم به عنوانِ رئیس قسمتی مهم در وزرات بهداشت. از آن طرف، بسیار کسان را سراغ دارم که با مدرک کارشناسی بهداشتی در نقطه ای دور، استخدام می شوند و ۳۰ سال بعد هم با همان عنوان بازنشسته می گردند.
در حال حاضر می بینیم، حتی در پُستهای غیر مرتبط با تحصیلات پزشکی، باز هم، پزشکان، مدیریت ارشد آنرا به عهده دارند مثلا خدمات بهداشتی، خدمات پشتیبانی، کارگزینی، حراست، امور حقوقی، امور مالی و بودجه، اقتصاد سلامت، فن آوری اطلاعات، و …
همگان بر این نکته اذعان کامل داریم که رشته پزشکی از رشته هایی است که قبولی در کنکورِ آن دشوار و ادامه تحصیل در آن نیز مشکل و با زحمات زیادی روبروست و معمولا افرادی با پشتکار تحصیلی بالا در انجام آن موفق می شوند. این افراد، برای پزشک شدن و به عبارتی برای پزشک بالینی شدن و برای درمانِ شخص و حضور بر بالین شخص بیمار، آموزش می بینند و برای موفقیت در این رشته، هوش تحصیلی به خوبی جوابگوست.
این دسته، کسانی هستند که حداقل از سالهای اولیه دبیرستان با حبس خود در کتابخانه و منزل، به شدت درس می خوانند و در کلاسهای متنوع کنکور، حضور دارند بنابراین تقریبا به طور کامل از ورود به اجتماع وعرصه های اجتماعی پرهیز می کنند و مسلما، انسانی اجتماعی با درک روابط اجتماعی بالا نیستند و در دوران تحصیل هم به طریق اولی همین وضع تکرار می شود و اصلا ذاتِ رشته ایشان هم که بر شخص و درمان وی تاکید دارد همین را از آنان می خواهد، در نتیجه پزشکان، به هیچ وجه برای مدیریت و اداره مجموعه ها تربیت نشده و در این زمینه نه علم لازم را کسب کرده اند و نه تجربه ای دارند از آن طرف پر واضح است که مدیریت، کاری است صد در صد اجتماعی و مدیر، حتما نیازمند هوش اجتماعی بالا و نه ضرورتا هوش تحصیلی بالا می باشد و احیانا اگر مدیری در دارا بودن هوشِ تحصیلی، ضعیف تر از پزشکان باشد ولی هوش اجتماعی بالاتری داشته باشد، موفقیت او در مدیریت، تصاعدی بالا می رود.
بحثِ اجتماعی بودن نیز بحثی است که حضور در اجتماع و علاقه به فعالیتهای اجتماعی را می طلبد. بنابراین، کسی که که دارای روابط عموی بالایی است اصلا نمی تواند در جایی خود را حبس کرده و طولانی مدت مثلا درس بخواند این شخص، روحا ناگزیر از حضور در اجتماع است بنابراین بدون شک در اکثر مواقع نمی تواند در کنکور، رشته پزشکی قبول شود (البته بحث ما موارد استثنا را شامل نمی شود) اما شخصی با چنین روحیه ای قطعا می تواند وارد حوزه ی مدیریت به فراخورِ میزان هوش اجتماعی خود شود. با این توضیحات اگر شخصی با دارا بودن روحیه اجتماعی و استعداد مدیریتی مثلا در رشته پرستاری یا بهداشت قبول شود و سپس وارد مجموعه وزارت بهداشت شود و اجبارا تحت مدیریتِ پزشکی قرار گیرد که در هوش اجتماعی از وی پایین تر است چه فاجعه ای رخ خواهد داد؟ در یک کلمه می شود آنچه که الان وجود دارد: نه مردم از وضعیت بهداشت و درمان راضی هستند و نه کارکنانش.
البته وقتی به این امر هم اعتراض می کنیم که چرا مثلا فلان پزشک را به عنوان مدیر فلان مجموعه بهداشتی یا درمانی یا پشتیبانی منصوب کردید در پاسخ می گویند ایشان فوق تخصص است!!! این همان استدلال اشتباه و بی ربطی است که مطرح می شود. اگر کسی فوق تخصص فلان رشته پزشکی شد که ایجابا نمی تواند مدیر خوبی باشد و یا بهتر است بگوییم در اکثر اوقات، نمی تواند مدیر خوبی باشد و مدیرِ این چنینی هم جایگاه مدیریت را به شدت مخدوش می کند و هم جایگاه پزشکی را. در این فضا، بعضی کارکنانِ زیرک و کم اخلاق نیز حداکثر سوء استفاده را کرده و با وجود خلا شدیدِ مدیریتی مطلوب با دور زدن قانون، اقدام به هر کار ناشایستی می کنند و کارکنانِ کوشا و توانمند، روز به روز سرخورده تر و ناامیدتر می گردند که مثالهای آن بی شمار و خارج از حوصله این بحث است.
حال چه باید کرد؟
حل مشکل، فقط یک راهکار دارد و آن شایسته سالاری است و نه پزشک سالاری.
یعنی مانند سایر ادارات و شرکتها همه کارکنان در زمینه مدیر شدن، فرصت برابر داشته باشند و هر کس و با هر مدرک تحصیلی در زمینه شغلی خود در صورتی که شایسته باشد و به عبارتی هوش اجتماعی لازم را داشته باشد بتواند مدیر گردد و بتواند جایگاه والا و الاترِ مجموعه خود را صاحب شود. این تنها راه حل ممکن است و به جز این وضعیت سلامت مردم رو به وخامت می گذارد.
این مشکل در کشورهای پیشرفته وجود ندارد به طور مثال در ۴۳ کشور توسعه یافته دنیا حتی وزیر بهداشتشان هم پزشک نیست (سخنرانی آقای دکتر پزشکیان، نماینده مجلس در اردیبهشت ۹۳) و کلیه امور مربوطه به کسانی محول شده که علاوه بر تخصص لازم در زمینه کاری خود، مدیرِ قوی و توانمندی نیز هستند و پزشکانشان نیز از ابتدا می دانند که برای حضور در بالین بیمار تربیت می شوند ونه مدیریت ادارت بهداشتی یا درمانی و …. .
آقای صدری عزیز شما نباید نسنجیده مطالب دور از واقع و بدون کارشناسی کسی رو به عنوان صدر خبری درج کنید.
اولا معلوم نیست این به اصطلاح مخاطب کیست و ثانیا درج این این مطالب جز ایجاد تنش در جامعه پزشکی راه به جایی ندارد.
پس لطفا هر مطلبی را در سایت درج نکنید بخصوص اینکه در مورد آن علم کافی به احتمال زیاد ندارید
آقای صدری اتفاقا به جای حساسی دست گذاشته اید و اتفاقا بسیار کارشناسی و مستدل گفته اند . این امر در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بسیار است و همین امر باعث شده که کارکنان فعال و باهوش و ذکاوت بالا سرخورده شوند . احتمالا ایشان علم کافی نداشته و. یا خود از همان پزشکان جیره خوار می باشد . اگر شما به معاونت توسعه دانشگاه مراجعه کنید می بینید که معاون آن متخصص بیهوشی است که اکثرا حضور فعالی ندارد و کارها توسط قائم مقام معاونت انجام می شود که ایشان نیز پزشک است و فقط باندبازی خود را دارد ؛ مدیر امور حقوقی ، مدیر منابع انسانی (کارگزینی سابق) ، مدیر تحول اداری ، مدیر خدمات ، مدیر فن آوری اطلاعات (IT)، مدیر امور رفاهی کارکنان و… همگی پزشک هستد . بعد هم ما دم می زنیم که پزشک کم داریم . البته در سایر معونت ها همینطور است . مدیر حراست ، رئیس تخلفات اداری کارکنان، مدیر بازرسی و پاسخگویی به شکایات ، مدیر روابط عمومی و …
شما اگر جزو پزشکان مورد بحث نباشید حتما جزو افرادی هستید که طاقت کوجکترین انتقاد رو ندارن و یکی ار معضلات کشور شمایید عزیز من یه کم فکر کن پزشک مملکت با بدبختی داره ۷ سال درس میخونه با پول بیت المال پول بابای بلوچ پول مردمی که از بدبختی این روز ها بخاطر جیب خالی جرات نمی کنن برن مظب دکنر حالا این دانشگاههای بی انصاف میان از این پزشکا بجای استفاده صحیح کار اداری میکشن و خلاصه اقایون پزشک شدن ماشین امضا حالا اگه این هم درست باشه جناب بفرمایید فلسفه تربیت این همه نیروی کارشناس و کارشنلس ارشد و دکترای مدیریت بهداشتی و بیمارستانی و دولتی و هزار کوفت وزهر مار دیگه چیه ؟؟؟؟ میخای بقیه سمتهای مدیریتی مملکت رو هم بدیم به حضرات پزشک تا همه رو خراب کنن مثل وزارت بهداشت خیال همه راحت بشه؟؟….
جناب علی
لطفا بجای قیل و قال و توهین به نویسنده و فرار رو به جلو، پیشنهاد می گردد چنانچه منطقی و مستدل پاسخی دارید ارائه فرمایید و نسبت به سلب آزادی بیان، تحکم ننمایید به گمانم شما متن مندرج شده را درست مطالعه ننمودید، در مقاله فوق، پزشکانی چون شما مستثنا شده اند.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقای صدری لطفا گزارشی نیز از پست های مدیریتی در دانشگاه تهیه کنید تا عمق فاجعه روشن شود . مثلا در معاونت توسعه ومدیریت منابع دانشگاه
۱ نفر معاون ، ا نفر قائم مقام معاون ، ۱ نفر رئیس حوزه معاونت ، ۱ نفر رئیس دفتر ، ۲ نفر منشی ، ۱ نفر مسئول روابط عمومی معاونت و…
یا در حوزه ریاست دانشگاه به جز ریاست محترم دانشگاه و قائم مقام ایشان ، آقای دکتر باباجعفری رئیس حوزه ریاست ،آقای دکتر شیرازی مسئول دفتر ، آقای به نژاد مسئول پیگیری امور حوزه ریاست ، آقای منابری مسئول دفتر ریاست و …
به همه این افراد نیز حق مدیریت میلیونی پرداخت می شود مثلا قائممقام معاونت توسعه ماهانه علاوه بر حقوق ۱۵ میلیون تومان حق مدیریت می گیرد یا مدیر امور حقوقی ماهانه بین ۶ تا ۸ میلیون و … انگار که از جیب خودشان می پردازند
با نظر آقای کشفی کاملا موافقم در جامعه ما معمولا مدیران در همه دستگاههها دستخوش تغییرات سیاسی هستند و در وزارت بهداشت غیر از این موضوع مدیریت فقط متعلق به پزشکان میباشد و پزشک سالاری ویژه ای حاکم است و در این موضوع یعنی انتصاب پزشکان در سمتهای مدیریتی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز تعصب خاصی وجود دارد به نوعی که سالهاست در سمتهایی همچون مسوول تربیت بدنی و حتی حراست و معاون فرهنگی از پزشکان استفاده میشود حال معاونتهای دیگر از جمله معاون بهداشتی و معاون درمانی و معاون پژوهشی و معاون توسعه و پشتیبانی و حتی مسول دفتر ریاست دانشگاه و همه مشاوران و همه معاون معاونتها گویا به شکل وحی منزل از حضرات پزشک استفاده می شود ودر نتیجه وزارتخانه ای را میبینیم که همه از جمله پرسنل و مراجعه کننده و بیمارو ارباب رجوع همه ناراضی هستند و این قصه همیشه سر دراز داشته است و تغییراتی همچون برنامه پزشک خانوادهو نظام تحول سلامت نتوانسته است کمی از این نارضایتی بکاهد.
حال در نظر بگیرید پس از اینکه برای تربیت یک پزشک چند ده میلیون هزینه شد بدون گژراندن حتی یک واحد مدیریت به این افراد سمت های مدیریتی داده میشود و معمولا با استفاده از امتیاز این سمت مدیریت پس از چندی بدون داشتن تعهد نسبت به سمت مدیریت خود برای تخصص اقدام میکنند و برای همیشه از مدیریت خداحافظی میکنند بطور خلاصه اگر بگوییم پزشکان با بنیه علمی کم از امتیاز مدیریت برای قبولی در تخصص استفاده میکنند و جامعه ما غافل از این است که مدیریت سلامت را به گروهی میسپارد که در آن تخصص ندارد و فقط ااین سمت را تقبل میکند برای استفاده ازمزایای مادی ان
به امید روزی که هرکس در سمتی قرار گیرد گه برای آن تعلیم دیده است .
با کمبود شدید پزشک در مناطق محروم و شهرستانها چرا باید در واحدهای ستادی همه مدیریتها را به پزشکان بدهند؟؟ پزشکانی که مهمترین کارشان امضا کردن برگه ها و اسنادی است که توسط کارشناسان بهداشتی یا درمانی تکمیل شده است
با سلام
بنده چند سالی مدیریتی در نظام سلامت داشته ام. پزشک متخصص هم هستم. یکی از معظلات ما پزشک زدگی فضای مدیریت وزارت متبوع است. جای متخصصین تغذیه, روان شناسان, مددکاران, جامعه شناس ها و … خالی است. درمان و آموزش پزشکی هم بایستی جدا شوند!
با سلام
تا زمانی که آموزش و در مان به این صورت و در یک نهاد مدیریت شود اساتیدی که وظیفه ذاتی آنها تدریس و پژوهش است با انحصار طلبی به دنبال منافع خود بوده و در این بین هم حقوق دانشجو ضایح میگردد و هم حقوق بیماران . با ید آموزش علوم پزشکی نیز همچون سایر رشته ها و همچون گذ شته به وزارت علوم منتقل گردد. تا ضمن تفکیک وظیفه حق مردم نیز ادا گردد. اینگونه هر فردی در مسند متناسب خود انجام وظیفه میکند.
بنده نویسنده مقاله فوق هستم که لازم دیدم چند نکته را معروض دارم
۱- بحث اینجانب کلی بوده و به هیچ عنوان به دانشگاه خاصی نظری نداشته و نقدی بوده که به صورت تحلیلی و علمی مطرح کرده ام و از کسانی که با این نظر بنده مخالفند نیز تقاضا دارم به صورت تحلیلی و علمی موضوع را به بحث بگذارند
۲- ذکر اسامی درج شده در کامنتها به نظر من صحیح نبوده مخصوصا اینکه سندی نیز بر صحت گفته ها درج نشده که آبروی اشخاص مهمترین اصل هر نقدی می باشد که متاسفانه این بداخلاقیها باید کنار گذاشته شود و مسئول محترم سایت نیز دستور فرمایند ذکر اسامی و عناوین بدون سند رسمی به هیچ وجه درج نشود که ضمان دنیوی و اخروی دارد.
۳- همین طور که در مقاله آمده، نظر من مانند نظر همه عزیزان، نهادینه شدن شایسته سالاری است که می تواند پزشکانی را نیز که شایسته مدیریت هستند را شامل شود همچنانکه در حاضر پزشکانی داریم که مدیران ارزشمندی نیز هستند لذا عنایت به این موضوع و درک پیام مقاله می بایست مورد توجه قرار گیرد.
متشکرم
علاوم بر مواردی که نویسنده ذکر نموده اند
چرا در دانشگاه های علوم پزشکی تحقیقات و پژوهش های علمی به شرطی در کمیته های پژوهش موردد بررسی قرار می گیرد که حتما حتما یک پزشک مجری اول طرح باشد و حتما هم یک پزشک باید به عنوان ناظر طرح مراجل اجرای طرح را دنبال نماید
و تمام کسانی که می خواهند پژوهش نمایند باید با یک پزشک به توافق برسند تا اسمش اول نام پژوهش باشد، هزینه های طرح به حساب ان پزشک ریخته شود و نام ان پزشک به نام مجری اول طرح در مقاله ها ثبت گردد و کارمندی که تمام کارهای پژوهش را انجام داده اسمش به عنوان همکار پژوهش تنها ذکر شود
اجحاف از این بالاتر ؟؟؟
در دانشگاه های علوم پزشکی بیشتر از سایر ادراه ها و سازمان های دولتی اختلاف طبقاتی وجود دارد
این اختلاف هم از حیث پاداش های در نظر گرفته شده و هم از حیث موقعیت های حرفه ای ، امکانات رفاهی و…. می باشد
در دانشگاه علوم پزشکی جهت رفاه حال پرسنل یک بلیط نیم بهای سینما و خرید اقساطی لوازم منزل در نظر گرفته می شود و برای پزشکان و هیات علمی سفرهای خارج از کشور و فرصت های مطالعاتی در خارج از کشور
حتی بین کارمند هایی که در رشته های پیراپزشکی مدرک PHD دارند کمترین ارزشی قائل نیستند
آقای کشفی در دانشگاهی که تنها هیات علمی و پزشکان حق دارند ماشین خود را در حیاط و پارکینگ دانشگاه پارک کنند و کارمندان باید ماشین خود را در خیابان پارک نمایند چه انتظاری از تصدی پست های مدیریتی توسط دیگر کارمندان را دارید؟
با سلام
آقای صداقت
به نظر من پزشک هایی که پست هایی مدیریتی و ادراری را مشغول می نمایند با شرف تر و انسان تر از پزشک هایی هستند که با انجام کار درمانی علی رغم نداشتن دانش و سواد پزشکی سلامت و جان و سلامت انسان ها را به خطر می اندازند
من خود قربانی عدم کفایت و بی تدبیری پزشکانی هستم که نتوانستند مرا را به موقع درمان نمایند و به قول خودشان با یک معجزه فعلا زنده ام
با سلام
فلسفه تربیت نیروهای تخصصی در هر جامعه رفع نیاز های اجتماع در زمینه همان تخصص است و بکار گیری نیروها در رشته های مرتبط نتیجه ای جز اتلاف سرمایه انسانی و منابع مالی به دنبال ندارد و حتی منجر به سرخورده گی نیروهای توانمند نیز میشود.ایکاش دوستانی که به این بحث نقد منفی دارند به جای حاشیه روی با استدلال و آمار علمی (نه آمار خودساخته و تصورات ذهنی) وارد بحث میشدند.
با سلام
اگر هر کس در تخصص خودش به کار گماشته می شد اوضاع و احوال به از این بود .اینکه یک پزشک ناوارد جان فردی و یک مدیر نابلد جان جامعه و یا مجموعه ای را به مخاطره می اندازد حرف کاملا صحیحی است . درمقاله جای ذکراسامی روسای موفق و یا مدیران موفق غیر پزشک بیمارستانهای بزرگ دنیا خالی است . امید که در همه جا شایسته سالاری حاکم گردد .که هر چیز به جای خویش نیکوست
جناب آقای صدری از آقای مهندس محمد حسین صداقت کشفی سوال بفرماییدخود شما درحوضه مدیریت خودت چقدر صداقت داشته اید وآیا صادقانه کار کرده اید سرکارخانم خدامی همسر خودتان را چگونه بیمه کرده اید وحق بیمه ولیست بیمه ایشان را چگونه واز چه منابعه ای پرداخت می کردید سرکار خانم حسینی را باچه دسیسه ای از موسسه بیرون کرده آقا ی جعفری دوست خانوادگی را به جای او آورده ای اگر مجوزی برای آوردن ایشان داری بسم لااگر لازم است پاداش وحقوق هر دو راهم بگویم تازه ای مدیریت بر چند نفر بوده است اگرخدای نا خواسته آقای کشفی را به ریاست دانشگاه بگمارند چه خواهد شد الله اعلم
وای چقدر درد اور بوده است این مقاله اقای کشفی ……….
دوست ودشمن همگی یکپارچه مینویسند که فلانی چنین وفلانی چنان ….اصلا منظور این نویسنده فرد خاصی نبوده ایشان در باره موضوع مدیریت دکتر ها صرفا به دلیل دکتر بودن نقد قابل تاملی نوشتند که به نوعی اعاده لیاقت از اطبا است چرا که این نوع عملکرد باعث بد بینی ودلسردی مردم از کار درمان ودارو نیز خواهد شد
در مورد مطلب دوست عزیزمان اقای faroباید بگویم تا جایی که بنده مطلع ام سرکار خانم حسینی پناه به مرخصی زایمان تشریف بردند و اقای جعفری در موسسه معاونت اداری ومالی رو به عهده دارند نه جای خانم حسینی پناه حسابدار!انشااله پس از تمام شدن مرخصی برمیگردند و خانم خدامی نیز نا دستور مستقیم هیات مدیره استخدام شده ودر حال حاظر کارمند افتخاری موسسه است وهیچ گونه حقوقی دریافت نمیکند
البته همه اینها ربطی به هویت اصلی مقاله اقای کشفی ندارد !!!!!!
آقای حبیب بازهم شما که خودرا حبیب معرفی کردید یعنی دوست آنهم دوست آقای کشفی آقای عزیز اگر جناب کشفی قبل از این که ازسمت ریاست موسسه مهر حضرت فاطمه(ص) اخراج شوند این مقاله را نوشته بودند از سر دل سوزی برای این دانشگاه یا هر اداره دیگر بقول خودشان بود وشاید ازاین نوشته استقبال هم می شد اما امروز این دل نوشته ازدرد دل وسودی که دیگر عایدتان نمی شود است وگرنه ریاست برچند نفر آنهم نه موسسه که خودهیئت مدیره وریاست دارد این همه درد نداشت پس از چند روز مدیران رازیر سوال برد واین که فرمودیدسرکارخانم حسینی پناه به سرکار خودبر می گردندجای بسی خوشحالی است آن هم با دسیسه ای که شما اورا وادار به نوشتن نامه کرده اید بنده عرض کردم آقای جعفری از کجا وبا چه مجوز وارد موسسه شده اند شما پست معاونت اداری مالی راهم به خودتا تقدیم میکنید شما فکر میکنید موسسه بی در دربنداست بند از ورود شما به ده میپرسم شما ازخانه کدخدا میپرسی
روزنامه خبر مورخ ۶/۹/۹۳
در کشور ما شاهد یک عقبگرد ۳۳ ساله در حوزه پرستاری هستیم و این موضوع نشات گرفته از نگاه پزشک سالارانه در وزارت بهداشت است و سالانه ۱۰۰۰ پرستار ایرانی از کشور مهاجرت می کنند. مسوولان وزارت بهداشت فکر می کنند کمبود پرستار، کمی است اما این مشکل مربوط به نظام پزشک سالارانه موجود است.
آقای صدری عزیز شما نباید نسنجیده مطالب دور از واقع و بدون کارشناسی کسی رو به عنوان صدر خبری درج کنید.
اولا معلوم نیست این به اصطلاح مخاطب کیست و ثانیا درج این این مطالب جز ایجاد تنش در جامعه پزشکی راه به جایی ندارد.
پس لطفا هر مطلبی را در سایت درج نکنید بخصوص اینکه در مورد آن علم کافی به احتمال زیاد ندارید
آقای صدری اتفاقا به جای حساسی دست گذاشته اید و اتفاقا بسیار کارشناسی و مستدل گفته اند . این امر در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بسیار است و همین امر باعث شده که کارکنان فعال و باهوش و ذکاوت بالا سرخورده شوند . احتمالا ایشان علم کافی نداشته و. یا خود از همان پزشکان جیره خوار می باشد . اگر شما به معاونت توسعه دانشگاه مراجعه کنید می بینید که معاون آن متخصص بیهوشی است که اکثرا حضور فعالی ندارد و کارها توسط قائم مقام معاونت انجام می شود که ایشان نیز پزشک است و فقط باندبازی خود را دارد ؛ مدیر امور حقوقی ، مدیر منابع انسانی (کارگزینی سابق) ، مدیر تحول اداری ، مدیر خدمات ، مدیر فن آوری اطلاعات (IT)، مدیر امور رفاهی کارکنان و… همگی پزشک هستد . بعد هم ما دم می زنیم که پزشک کم داریم . البته در سایر معونت ها همینطور است . مدیر حراست ، رئیس تخلفات اداری کارکنان، مدیر بازرسی و پاسخگویی به شکایات ، مدیر روابط عمومی و …
شما اگر جزو پزشکان مورد بحث نباشید حتما جزو افرادی هستید که طاقت کوجکترین انتقاد رو ندارن و یکی ار معضلات کشور شمایید عزیز من یه کم فکر کن پزشک مملکت با بدبختی داره ۷ سال درس میخونه با پول بیت المال پول بابای بلوچ پول مردمی که از بدبختی این روز ها بخاطر جیب خالی جرات نمی کنن برن مظب دکنر حالا این دانشگاههای بی انصاف میان از این پزشکا بجای استفاده صحیح کار اداری میکشن و خلاصه اقایون پزشک شدن ماشین امضا حالا اگه این هم درست باشه جناب بفرمایید فلسفه تربیت این همه نیروی کارشناس و کارشنلس ارشد و دکترای مدیریت بهداشتی و بیمارستانی و دولتی و هزار کوفت وزهر مار دیگه چیه ؟؟؟؟ میخای بقیه سمتهای مدیریتی مملکت رو هم بدیم به حضرات پزشک تا همه رو خراب کنن مثل وزارت بهداشت خیال همه راحت بشه؟؟….
با سلام
تنش یعنی چی؟
جناب علی
لطفا بجای قیل و قال و توهین به نویسنده و فرار رو به جلو، پیشنهاد می گردد چنانچه منطقی و مستدل پاسخی دارید ارائه فرمایید و نسبت به سلب آزادی بیان، تحکم ننمایید به گمانم شما متن مندرج شده را درست مطالعه ننمودید، در مقاله فوق، پزشکانی چون شما مستثنا شده اند.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقای صدری لطفا گزارشی نیز از پست های مدیریتی در دانشگاه تهیه کنید تا عمق فاجعه روشن شود . مثلا در معاونت توسعه ومدیریت منابع دانشگاه
۱ نفر معاون ، ا نفر قائم مقام معاون ، ۱ نفر رئیس حوزه معاونت ، ۱ نفر رئیس دفتر ، ۲ نفر منشی ، ۱ نفر مسئول روابط عمومی معاونت و…
یا در حوزه ریاست دانشگاه به جز ریاست محترم دانشگاه و قائم مقام ایشان ، آقای دکتر باباجعفری رئیس حوزه ریاست ،آقای دکتر شیرازی مسئول دفتر ، آقای به نژاد مسئول پیگیری امور حوزه ریاست ، آقای منابری مسئول دفتر ریاست و …
به همه این افراد نیز حق مدیریت میلیونی پرداخت می شود مثلا قائممقام معاونت توسعه ماهانه علاوه بر حقوق ۱۵ میلیون تومان حق مدیریت می گیرد یا مدیر امور حقوقی ماهانه بین ۶ تا ۸ میلیون و … انگار که از جیب خودشان می پردازند
مستندات شما چیست نمی شود تو هوا گفت کسی ۱۵ میلیون حقوق می گیرد یا ۶ و ۸ میلیون
نویسنده مطلب زیبایی را بیان کرده که آنرا باید با آب طلا نوشت. لعنت بر پزشک سالاری و باندبازی
با نظر آقای کشفی کاملا موافقم در جامعه ما معمولا مدیران در همه دستگاههها دستخوش تغییرات سیاسی هستند و در وزارت بهداشت غیر از این موضوع مدیریت فقط متعلق به پزشکان میباشد و پزشک سالاری ویژه ای حاکم است و در این موضوع یعنی انتصاب پزشکان در سمتهای مدیریتی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز تعصب خاصی وجود دارد به نوعی که سالهاست در سمتهایی همچون مسوول تربیت بدنی و حتی حراست و معاون فرهنگی از پزشکان استفاده میشود حال معاونتهای دیگر از جمله معاون بهداشتی و معاون درمانی و معاون پژوهشی و معاون توسعه و پشتیبانی و حتی مسول دفتر ریاست دانشگاه و همه مشاوران و همه معاون معاونتها گویا به شکل وحی منزل از حضرات پزشک استفاده می شود ودر نتیجه وزارتخانه ای را میبینیم که همه از جمله پرسنل و مراجعه کننده و بیمارو ارباب رجوع همه ناراضی هستند و این قصه همیشه سر دراز داشته است و تغییراتی همچون برنامه پزشک خانوادهو نظام تحول سلامت نتوانسته است کمی از این نارضایتی بکاهد.
حال در نظر بگیرید پس از اینکه برای تربیت یک پزشک چند ده میلیون هزینه شد بدون گژراندن حتی یک واحد مدیریت به این افراد سمت های مدیریتی داده میشود و معمولا با استفاده از امتیاز این سمت مدیریت پس از چندی بدون داشتن تعهد نسبت به سمت مدیریت خود برای تخصص اقدام میکنند و برای همیشه از مدیریت خداحافظی میکنند بطور خلاصه اگر بگوییم پزشکان با بنیه علمی کم از امتیاز مدیریت برای قبولی در تخصص استفاده میکنند و جامعه ما غافل از این است که مدیریت سلامت را به گروهی میسپارد که در آن تخصص ندارد و فقط ااین سمت را تقبل میکند برای استفاده ازمزایای مادی ان
به امید روزی که هرکس در سمتی قرار گیرد گه برای آن تعلیم دیده است .
اکر قرار بوده پزشکان رئیس باشند و همه سمتهای مدیریتی را بگیرند پس فلسفه ایجاد رشته هایی چون مدیریت خدمات بهداشتی درمانی یا مدیریت بیمارستانی چیست؟؟
با کمبود شدید پزشک در مناطق محروم و شهرستانها چرا باید در واحدهای ستادی همه مدیریتها را به پزشکان بدهند؟؟ پزشکانی که مهمترین کارشان امضا کردن برگه ها و اسنادی است که توسط کارشناسان بهداشتی یا درمانی تکمیل شده است
در دانشگاه علوم پزشکی شیراز، معاون غذا و دارو، یک داروسازه اما چرا معاون بهداشتی، یه پزشکه؟؟؟؟؟؟
با سلام
بنده چند سالی مدیریتی در نظام سلامت داشته ام. پزشک متخصص هم هستم. یکی از معظلات ما پزشک زدگی فضای مدیریت وزارت متبوع است. جای متخصصین تغذیه, روان شناسان, مددکاران, جامعه شناس ها و … خالی است. درمان و آموزش پزشکی هم بایستی جدا شوند!
با سلام
تا زمانی که آموزش و در مان به این صورت و در یک نهاد مدیریت شود اساتیدی که وظیفه ذاتی آنها تدریس و پژوهش است با انحصار طلبی به دنبال منافع خود بوده و در این بین هم حقوق دانشجو ضایح میگردد و هم حقوق بیماران . با ید آموزش علوم پزشکی نیز همچون سایر رشته ها و همچون گذ شته به وزارت علوم منتقل گردد. تا ضمن تفکیک وظیفه حق مردم نیز ادا گردد. اینگونه هر فردی در مسند متناسب خود انجام وظیفه میکند.
آقای دکتر رامین افشاری به قول حشمت فردوس زکی
فاجعه از این بالاتر که رئیس دانشکده بهداشت شیراز، یک پزشک است؟؟ چرا همه ساکتند و خفه شده اند؟
بنده نویسنده مقاله فوق هستم که لازم دیدم چند نکته را معروض دارم
۱- بحث اینجانب کلی بوده و به هیچ عنوان به دانشگاه خاصی نظری نداشته و نقدی بوده که به صورت تحلیلی و علمی مطرح کرده ام و از کسانی که با این نظر بنده مخالفند نیز تقاضا دارم به صورت تحلیلی و علمی موضوع را به بحث بگذارند
۲- ذکر اسامی درج شده در کامنتها به نظر من صحیح نبوده مخصوصا اینکه سندی نیز بر صحت گفته ها درج نشده که آبروی اشخاص مهمترین اصل هر نقدی می باشد که متاسفانه این بداخلاقیها باید کنار گذاشته شود و مسئول محترم سایت نیز دستور فرمایند ذکر اسامی و عناوین بدون سند رسمی به هیچ وجه درج نشود که ضمان دنیوی و اخروی دارد.
۳- همین طور که در مقاله آمده، نظر من مانند نظر همه عزیزان، نهادینه شدن شایسته سالاری است که می تواند پزشکانی را نیز که شایسته مدیریت هستند را شامل شود همچنانکه در حاضر پزشکانی داریم که مدیران ارزشمندی نیز هستند لذا عنایت به این موضوع و درک پیام مقاله می بایست مورد توجه قرار گیرد.
متشکرم
علاوم بر مواردی که نویسنده ذکر نموده اند
چرا در دانشگاه های علوم پزشکی تحقیقات و پژوهش های علمی به شرطی در کمیته های پژوهش موردد بررسی قرار می گیرد که حتما حتما یک پزشک مجری اول طرح باشد و حتما هم یک پزشک باید به عنوان ناظر طرح مراجل اجرای طرح را دنبال نماید
و تمام کسانی که می خواهند پژوهش نمایند باید با یک پزشک به توافق برسند تا اسمش اول نام پژوهش باشد، هزینه های طرح به حساب ان پزشک ریخته شود و نام ان پزشک به نام مجری اول طرح در مقاله ها ثبت گردد و کارمندی که تمام کارهای پژوهش را انجام داده اسمش به عنوان همکار پژوهش تنها ذکر شود
اجحاف از این بالاتر ؟؟؟
در دانشگاه های علوم پزشکی بیشتر از سایر ادراه ها و سازمان های دولتی اختلاف طبقاتی وجود دارد
این اختلاف هم از حیث پاداش های در نظر گرفته شده و هم از حیث موقعیت های حرفه ای ، امکانات رفاهی و…. می باشد
در دانشگاه علوم پزشکی جهت رفاه حال پرسنل یک بلیط نیم بهای سینما و خرید اقساطی لوازم منزل در نظر گرفته می شود و برای پزشکان و هیات علمی سفرهای خارج از کشور و فرصت های مطالعاتی در خارج از کشور
حتی بین کارمند هایی که در رشته های پیراپزشکی مدرک PHD دارند کمترین ارزشی قائل نیستند
آقای کشفی در دانشگاهی که تنها هیات علمی و پزشکان حق دارند ماشین خود را در حیاط و پارکینگ دانشگاه پارک کنند و کارمندان باید ماشین خود را در خیابان پارک نمایند چه انتظاری از تصدی پست های مدیریتی توسط دیگر کارمندان را دارید؟
با سلام
آقای صداقت
به نظر من پزشک هایی که پست هایی مدیریتی و ادراری را مشغول می نمایند با شرف تر و انسان تر از پزشک هایی هستند که با انجام کار درمانی علی رغم نداشتن دانش و سواد پزشکی سلامت و جان و سلامت انسان ها را به خطر می اندازند
من خود قربانی عدم کفایت و بی تدبیری پزشکانی هستم که نتوانستند مرا را به موقع درمان نمایند و به قول خودشان با یک معجزه فعلا زنده ام
با سلام
یک پزشک ناوارد جان یک یا چند نفر را تهدید میکند ولی یک مدیر غر حرفه ای در نظام سلامت جان عموم مردم و سرمایه های حیاتی را تهدید میکند
با سلام
فلسفه تربیت نیروهای تخصصی در هر جامعه رفع نیاز های اجتماع در زمینه همان تخصص است و بکار گیری نیروها در رشته های مرتبط نتیجه ای جز اتلاف سرمایه انسانی و منابع مالی به دنبال ندارد و حتی منجر به سرخورده گی نیروهای توانمند نیز میشود.ایکاش دوستانی که به این بحث نقد منفی دارند به جای حاشیه روی با استدلال و آمار علمی (نه آمار خودساخته و تصورات ذهنی) وارد بحث میشدند.
با سلام
اگر هر کس در تخصص خودش به کار گماشته می شد اوضاع و احوال به از این بود .اینکه یک پزشک ناوارد جان فردی و یک مدیر نابلد جان جامعه و یا مجموعه ای را به مخاطره می اندازد حرف کاملا صحیحی است . درمقاله جای ذکراسامی روسای موفق و یا مدیران موفق غیر پزشک بیمارستانهای بزرگ دنیا خالی است . امید که در همه جا شایسته سالاری حاکم گردد .که هر چیز به جای خویش نیکوست
جناب آقای صدری از آقای مهندس محمد حسین صداقت کشفی سوال بفرماییدخود شما درحوضه مدیریت خودت چقدر صداقت داشته اید وآیا صادقانه کار کرده اید سرکارخانم خدامی همسر خودتان را چگونه بیمه کرده اید وحق بیمه ولیست بیمه ایشان را چگونه واز چه منابعه ای پرداخت می کردید سرکار خانم حسینی را باچه دسیسه ای از موسسه بیرون کرده آقا ی جعفری دوست خانوادگی را به جای او آورده ای اگر مجوزی برای آوردن ایشان داری بسم لااگر لازم است پاداش وحقوق هر دو راهم بگویم تازه ای مدیریت بر چند نفر بوده است اگرخدای نا خواسته آقای کشفی را به ریاست دانشگاه بگمارند چه خواهد شد الله اعلم
وای چقدر درد اور بوده است این مقاله اقای کشفی ……….
دوست ودشمن همگی یکپارچه مینویسند که فلانی چنین وفلانی چنان ….اصلا منظور این نویسنده فرد خاصی نبوده ایشان در باره موضوع مدیریت دکتر ها صرفا به دلیل دکتر بودن نقد قابل تاملی نوشتند که به نوعی اعاده لیاقت از اطبا است چرا که این نوع عملکرد باعث بد بینی ودلسردی مردم از کار درمان ودارو نیز خواهد شد
در مورد مطلب دوست عزیزمان اقای faroباید بگویم تا جایی که بنده مطلع ام سرکار خانم حسینی پناه به مرخصی زایمان تشریف بردند و اقای جعفری در موسسه معاونت اداری ومالی رو به عهده دارند نه جای خانم حسینی پناه حسابدار!انشااله پس از تمام شدن مرخصی برمیگردند و خانم خدامی نیز نا دستور مستقیم هیات مدیره استخدام شده ودر حال حاظر کارمند افتخاری موسسه است وهیچ گونه حقوقی دریافت نمیکند
البته همه اینها ربطی به هویت اصلی مقاله اقای کشفی ندارد !!!!!!
آقای حبیب بازهم شما که خودرا حبیب معرفی کردید یعنی دوست آنهم دوست آقای کشفی آقای عزیز اگر جناب کشفی قبل از این که ازسمت ریاست موسسه مهر حضرت فاطمه(ص) اخراج شوند این مقاله را نوشته بودند از سر دل سوزی برای این دانشگاه یا هر اداره دیگر بقول خودشان بود وشاید ازاین نوشته استقبال هم می شد اما امروز این دل نوشته ازدرد دل وسودی که دیگر عایدتان نمی شود است وگرنه ریاست برچند نفر آنهم نه موسسه که خودهیئت مدیره وریاست دارد این همه درد نداشت پس از چند روز مدیران رازیر سوال برد واین که فرمودیدسرکارخانم حسینی پناه به سرکار خودبر می گردندجای بسی خوشحالی است آن هم با دسیسه ای که شما اورا وادار به نوشتن نامه کرده اید بنده عرض کردم آقای جعفری از کجا وبا چه مجوز وارد موسسه شده اند شما پست معاونت اداری مالی راهم به خودتا تقدیم میکنید شما فکر میکنید موسسه بی در دربنداست بند از ورود شما به ده میپرسم شما ازخانه کدخدا میپرسی
روزنامه خبر مورخ ۶/۹/۹۳
در کشور ما شاهد یک عقبگرد ۳۳ ساله در حوزه پرستاری هستیم و این موضوع نشات گرفته از نگاه پزشک سالارانه در وزارت بهداشت است و سالانه ۱۰۰۰ پرستار ایرانی از کشور مهاجرت می کنند. مسوولان وزارت بهداشت فکر می کنند کمبود پرستار، کمی است اما این مشکل مربوط به نظام پزشک سالارانه موجود است.