خبر پارسی – یک سال پس از پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری،اکنون اصولگرایان و مخالفان او ،در سخنرانی که علیه دولت تدبیر و امید به کار می برند،از واژه لیبرالیسم به کرات استفاده کرده می گویند:«دولت روحانی یک دولت لیبرال است.»یا تاکید می کنند که«تفکرات این دولت لیبرالی است»و سپس نتیجه می گیرند که مبانی انقلاب و ارزش های آن ،مقابل لیبرالیسم قرار دارد و در نتیجه این دولت”انقلابی”نیست.آن ها دفاع دولت از “سرمایه” و “سرمایه داران” و نیز تشویق دولت به سرمایه گذاری را مصداق لیبرالیسم اقتصادی می دانند.آزادی های فرهنگی و تساهل و تسامح در حوزه فرهنگ را لیبرالیسم فرهنگی می خوانند و سپس با توجه به نظرات دولت و دولتمردان در آزادی شبکه های اجتماعی ،تاکید می کنند:روحانی و اطرافیان او در جاده لیبرالیسم قدم می زنند.
ماهنامه مهرنامه از صاحب نظران درباره نسبت دولت یازدهم با “لیبرالیسم”نظر خواهی کرده است.هوشنگ ماهرویان،یحیی یثربی و حجت الاسلام فاضل میبدی به طرح دیدگاه هایشان در این باره پرداختند.
لیبرالیسم را نحیف کردند
هوشنگ ماهرویان درباره این که آیا دولت حسن روحانی را می توان دولتی لیبرال دانست،می گوید:مشاور و اطرافیان ایشان آدم های خوش فکری هستند.کسانی مانند دکتر سریع القلم مشاور ایشان است.درباره آزادی اقتصادی صحبت می کنند.این ها به جهان لیبرال نزدیک هستند.درباره تعامل با جهان حرف می زنند.این رویکرد خوبی است.خب وقتی درباره آزادی فردی و اقتصادی حرف می زنند این ها مولفه های لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی است.»مفهوم “لیبرالیسم” در مقطعی از تاریخ ایران در فضای سیاسی-اجتماعی بیش از آنکه به عنوان یک نوع تفکر تلقی شود؛به عنوان یک “توهین” مورد بهره برداری جریان های چپ و مذهبی قرار می گرفت.بنابراین جریان فکری لیبرال هموارده در محدودیت بوده است.بر همین اساس که وی متذکر می شود«ما بعد از انقلاب اسلامی ایران فرصت دولت لیبرال نداشتیم.مولفه های مهم لیبرالیسم چیست؟!یکی استقلال قوه قضاییه است.دیگری حکومت قانون و تفکیک قواست.همچنین آزادی مطبوعات از دیگر مولفه هاست.یکی دیگر از مولفه ها وجو آیین دادرسی کیفری مدنی است،برای وقتی که می خواهید محاکمه کنید.آیین دادرسی مدنی و رعایت این ها ضرورت دارد.از ۱۳۵۷ به بعد ،بخش مهمی از جریان های چپ وطنی شعار “مرگ بر لیبرال”،سر می دادند.این شعار ها در بخشی از جناح راست وطنی هم بود.آن ها هم همین شعار ها را می دادند.حتی من در دوره اصلاحات و انتخابات آقای محمد خاتمی می دیدم بخشی از نیروهای طرفدار محمد خاتمی شعار می دادند”درود بر خاتمی،مرگ بر لیبرال “،آن چنان این شعر ها تکرار و مکرر شد که دیگر جایی برای لیبرالیسم نبود.آنقدر این شعار ها را جاه انداختند که ما دیگر سالیان سال باید زحمت بکشیم تا بگوییم”لیبرالیسم ” و “آزادی خواهی”چیست؟!آن قدر با این دست رفتار ها لیبرالیسم را نحیف کردند،که اصلا در سال های دهه شصت نمی شد درباره لیبرالیسم صحبت کرد.“لیبرالیسم” نحیف شد و جای آن را خشونت های بی شمار گرفت،مدام با ترور و اعدام رو به و شدیم؛این خشونت ها ناشی از نگاهی بود که مدام می گقفت:”مرگ بر لیبرال”.از بس شعار مرگ سر دادند که دیگر شما جرات نمی کردید، بگویید “حکومت قانون”.چون حکومت قانون و استقلال قوه قضاییه جزو جدایی ناپذیر لیبرالیسم است.»
ماهرویان معتقد است تفکر لیبرال در جامعه سیاست ایران فرصت ظهور و بروز نیافته است؛یا این حال تصریح دارد حرکت هایی در استقرار این نوع تفکر در جامعه و دولت ها شکل گرفته است و توضیح می دهد که “اما بخش هایی از جامعه و دولت های ایران در این سه دهه سعی در تحقق این مساله داشتند و به سمت لیبرالیسم حرکت کردند.شعار محمد خاتمی مبنی بر جامعه مدنی ،بخش مهمی از توسعه سیاسی جامعه است که لیبرالیسم را رشد می دهد.محمد خاتمی این حرکت را در احیاء اصل مغفول مانده قانون اساسی هم کرد و اصل شورا ها را اجرا کرد.یک حرکت اصولی و درست کرد و کاری ندارم که به چه سرنوشتی مبتلا شد.آن هنگام که ایشان از شورای شهر و روستا صحبت و شوراها و انجمن های محلی را مطرح کردند،دیدگاه مهمی برای رشد جامعه مدنی بود.رشد جامعه مدنی به معنای رشد سیاسی و در نهایت به معنای توسعه لیبرالیسم است.»
لیبرالیسم قابل جمع با نظام اسلامی نیست
از سویی یحیی یثربی استاد فلسفه معتقد است جریان فکر اسلامی با لیبرالیسم قابل جمع نیست و می گوید:«آیا ترکیب نظام اسلامی با لیبرالیسم امکان دارد یا ندارد؟ببینید لیبرالیسم،دو اصل دارد که قدرت را به دست انسان می دهد تا انسان خودش قرار دادی کارهایش را انجام دهد.یکی دیگر این که انسان را منشاء تمام تکلیف ها و حقوق می داند.در نظام لیبرالیسم اساس زندگی توافق و قرار داد است.آیا در جامعه آب جو باشد یا خیر؟!در غرب می گویند نمایندگان آن تصویب کردند ،هست.اما در نظام دینی اساس بسیاری از احکام و وظایف و اخلاق وحی آسمانی است،بنابراین ما در نظام اسلامی زیر حکم هستیم.باید ببینیم که حکم این قضیه چیست؟!شاید تمام جامعه دلشان بخواهد محرم و نامحرمی نباشد.اینجا باید دید حکمش چیست؟!اما آنجا می خواهند ببینند خواست مردم چیست؟!بنابراین”لیبال”بودن یعنی اساس کار توافق و قرارداد است.اما در مسلمان بودن اساس کار وحی الهی است.معتقدم یک روحانی،ممکن است کارهای شبیه لیبرال ها انجام دهد اما نمی تواند لیبرال باشد.لیبرالیسم ذهنیتی می طلبد و اسلامی بودن ذهنیت دیگری را می خواهد.بنابراین یک رییس جمهوری روحانی و مسلمان نمی تواند لیبرال باشد.ولی از لیبرال ها بهتر می تواند حقوق بشر را تامین کند،البته اگر بخواهد و شرایط چنین اجازه ای به او بدهد.»
وی نظام اخلاقی و معرفتی اسلامن را برتر از لیبرالیسم می داند و برخلاف منتقدان دولت اعتدال می اندیشد و می گوید:«چرا باید به خاطر این حرف ها یک آخوند را کسی بدانیم که ضد دین و قدت دارد عمل می کند؟!چرا فکر می کنیم یک آخوند قیام کرده است تا حرف های دویست سال قبل را اینجا پیاده کند؟!نه آقا این جور نیست،این حرف ها الفبای دین اسلام است.دین اسلام می گوید به زندگی خصوصی مردم دخالت نکنید.»
باید دید منظورشان از لیبرالیسم چیست؟
حجت الاسلام فاضل میبدی مدرس حوزه علمیه اما از منظری دیگر به اتهام های مطرح شده منتقدان دولت اعتدال نگاه می کند.
وی درباره مفهوم”لیبرالیسم”طرح پرسش می کند و می گوید:«من نمی دانم آقایانی که دولت را به لیبرالیسم متهم می کنند،اصلا منظورشان از “لیبرال”چیست؟نباید،وقتی یک مفهوم در فضای فرهنگی ما معنای مذمومی هم گرفته است،آن کس را آن گونه وصف کنیم و او را به آن مفهوم بچسبانیم.کلمه دموکراسی هم ریشه در غرب دارد.اما ما افتخار می کنیم که این دولتی دموکراتیک است.دموکراسی در این کشور هم حاکم است.دموکراسی را به مردم سالاری تعبیر می کنیم.بنابراین باید دید مراد منتقدان از “لیبرال”چیست؟باید روشن شود.اگر مراد از “لیبرال”این است که دولت به مردم و آراءشان احترام می گذارد و به حق اکثریت احترام می گذاردو حقوق اقلیت را رعایت می کند،روش دموکراتیک را دنبال می کند؛خب هرچه می خواهند بگویند.اگر مراد از لیبرال این است،باید گفت بله این دولت لیبرال است.اما اگر منظور از “لیبرال”مخالفت با ارزش های اسلامی است؛این کاملا غلط است.اگر بخواهند بگویند این دولت با ارزش های اسلامی و دینی مخالف است من اصلا این را قبول ندارم.اصلا نمی پذیرم این دولت دنبال جریانی باشد که در تضاد با ارزش های دینی و اسلامی است .این که بخواهند با مفاهیمی رقیب را از میدان به در کنند و با اتهام زنی و به کار گیری مفاهیمی که معنای آن را هم بلد نیستند حریف را متهم کنند این اصلا زیبنده رقابت ها و فعالیت های سیاسی نیست.»