خبر پارسی – مستانه مرتب– “زمان” بسیاری از اتفاقات، اشیاء، آدمها و یا حتی علوم ارزشمند را در معرض فراموشی یا کم لطفی قرار می دهد. شاید یکی از آنها “طب سنتی” باشد که با وجود اطلاعاتی همچون گنجینه از اهمیت و کابرد مناسب در جامعه برخوردار نیست. هرگز نمی توانیم منکر پیشرفت و خدمات پزشکی مدرن در قرن گذشته شویم اما استفاده نکردن از دانش های طبابت سنتی منطقی به نظر نمی آید.
علی رغم پیشرفت تکنولوژی و علم و ورود آن به تغذیه امراض مردم به مراتب پیچیده تر و مداوای آن سخت تر شده است و هرگز نمی توانیم منکر شویم که اجداد ما از ما سالم تر بودند. مطمئنا نظم وتعادل آفرینش ایجاب می کند که هر آنچه در جهان هستی وجود دارد، معکوسش هم وجود داشته باشد و قاعدتا برای هر درد هم درمانی در طبیعت هست و نیازی به داروهای شیمیایی نیست.حتی پزشکان طب مدرن هم معتقدند اکثر داروهای شیمیایی کارخانه ای دارای عارضه هستند و حتی المقدور باید از مصرف آن پرهیز کرد اما هرگز نشنیده ایم که گیاهان و مواد طبیعی عوارض جانبی داشته باشند. اینکه چرا طب سنتی ایرانی ابن سینا با آن دانش شگرف و جهانی در عصر خود از ایران برچیده شد علت های مختلف سیاسی و اجتماعی دارد که موضوع بحث ما نیست اما ای کاش مسئولینی که امکانات و هزینه های گزاف برای دانش مدرن پزشکی می پردازند، توجه بیشتری به احیای این علم بی بدیل در کشور داشته باشند.کشور چین تا به حال شصت هزار طبیب سنتی را برای آموزش طب سنتی به کشورهای دیگر فرستاده حال آنکه طب سنتی ایران که بسیار بالاتر است در پستوی عطاری ها خاک می خورد که یکی از علت های آن خودباختگی ما در برابر تمدن غرب می باشد که این اتفاق نه فقط در حوزه پزشکی بلکه از هر چه نام سنت است ما را دور کرده و به غلط یا درست بودن آن سنت هیچ اهمیتی داده نشده است.
ضمن تقدیر از خدمات دنیای پزشکی امروز متاسفانه باید گفت: روزها بیش از حد درگیر بازی های پولی است و حتا گاهی شبیه صنعتی سودآور می شود. جالب اینجاست که در غرب بخاطر انتقادات فراوانی که به عوارض طب مدرن شده ، طب مکمل و طب “کل گرا” دارد جایگزین می شود که مخلوطی از آموزه های مدرن و سنتی است.
در کشور نروژ هم اکنون ۸۸ درصد درمان ها طبیعی و سنتی است. در فرانسه با آب درمانی و ورزش به جنگ سرطان می روند و بسیاری کشورها کشاورزی و داروسازی خود را اورگانیک کرده اند اما همچنان مردم ما اصرار به مصرف دارو و تزریق و جراحی دارند. طب مدرن، طب جزء نگر و تخصص گراست و درمان یک عضو را بدون توجه یا با توجه اندک به سایر اعضا انجام می دهد اما طب سنتی همه ی اعضاء بدن را به هم مربوط می داند و سعی در ایجاد تعادل در بدن دارد تا از بروز بیماری جلوگیری کند و اهداف درمانی دارد حال آنکه سیستم پزشکی مدرن بیشتر بر اساس سرکوب یا کنترل است و شاید تنها پیشگیری در طب مدرن واکسناسیون باشد.
یکی از معجزه های فراموش شده ی طب سنتی حجامت است.بیشتر مردم ما بدون تحقیق در مورد فواید آن سریع به قضاوت می نشینند که: چطور می توان با چند خراش بر بدن و دفع مقدار اندکی خون بیماری ها را پیشگیری یا درمان کرد؟ پروفسور یوکا سالونن(سوئدی) پس از سال ها تحقیقات علمی اعلام کرد که در بین دو کتف،سیستم لنفاوی و وریدی مویرگی به نحوی تعبیه شده است که سموم خون، ذرات سنگین و ماکرو المانهای سرگردان و مضر خون در این عروق در به تله افتاده و محبوس است. در کتاب جراحی شوارتز (منبع جهانی علم جراحی مدرن) اشاره ای شده که ایجاد خراش های موازی و متعدد روی پوست به طرز عجیبی سبب افزایش ترشح اینترلوکینها(کلید فعال شدن سیستم ایمنی بدن) می شود. با توجه به این سخنان درک علمی بودن و موثر بودن حجامت آسان می شود.
هدف از این گفته ها جبهه گیری علیه طب مدرن نیست، بلکه دفاع از علم ارزشمند دیگری است که به فراموشی سپرده ایم .علمی که می تواند بسیار کارآمد باشد.طب سنتی و طب مدرن در بسیاری جهات می توانند مکمل هم باشند، نه در تقابل با هم. علم طبابت سنتی بر پایه تغذیه است و معده را مهمترین عضو در سلامت بدن می داند و شعارش این است که “غذای ما باید دوای ما باشد”.سیستم حیات بدن را وابسته به چهار مزاج(صفرا،سودا،دم و بلغم) می داند که با به هم خوردن تعادل آنها بدن آمادگی بیماری پیدا می کند. اثر تغذیه حتی بر روحیه و اخلاق انسان ها هم به وضوح پیداست و غذاهای سرد و گرم اثر معکوس دارند. یکی از پژوهشگران طب سنتی در یک تحقیق اعلام کرد: سالانه بیش از سه هزار نفر به دلیل تجاوز اعدام می شوند. با بررسی نوع تغذیه و مزاج های آنها و پشیمانی بسیاری که اذعان داشتند از کنترل خارج شده اند، متوجه شدیم تغذیه آنها بسیار نا مناسب بوده که باعث بالا رفتن سودا در بدن شده و آنها را از کنترل جسم و روح خارج کرده است. بسیاری از آنها از خانواده های آبرومند بودند و نمی توان گفت محیط تربیتی بدی داشته اند.
با کنترل تغذیه و شناخت طبع خود و دانستن آنچه باید و نباید بخوریم می توان از جرائم کاست. حتی متاسفانه با وجود هشدارهای فراوان هنوز در غذای پادگان ها کافور می ریزند. سیتم سرکوب برای میل جنسی بسیار غلط است و باید آن را کنترل کرد که این امر با تغذیه و داشتن کارشناس در پادگان ها میسر است. کافور مغز را سرد می کند و به مرور زمان باعث بیماری های وحشتناکی مثل آلزایمر می شود.
و کلام آخر اینکه….هر چه ابن سینا ریسید، ما پنبه نکنیم. شاید برای موارد اورژانس هیچ راهی جز پزشکی مدرن و جراحی نباشد اما بیماری های معده و پوست و … را با طب سنتی و اعتماد به گیاهان و در واقع اعتماد به آنچه خداوند آفریده می توان درمان کرد و آسیب هم ندید.