خبر پارسی – مستانه مرتب- شاید بیشترین معضلی که شهروندان را در تردد با تاکسی می آزارد مشکل پول خرد باشد.اگرچه همه مشکل نیست .
در گزارش زیر نگاهی می کنیم به برخی از مشکلات شهروندان شیرازی در رفت وآمد با تاکسی . مشکلاتی که از پول خرد شروع و به بی اعتمادی ختم می شود!
با وجودی که مدتی پیش تاکسیرانی خبر از نصب دستگاههای اتوماسیون بر تاکسی ها داد اما این امر تا کنون محقق نشده و اعتراضات همچنان باقی است. آقایی میانسال می گفت:اکثر راننده های تاکسی حتی حاضر نیستند از پنجاه تومان خودشان بگذرند اما توقع دارند مسافر از صد و پنجاه تومان بگذرد و کورس را با جمله ی “پول خرد ندارم” پانصد تومان حساب می کنند. اگر خیلی منصف باشند صد تومان پس می دهند. مسافر توقع دارد کسی که شغلش مسافرکشی است پول خرد مورد نیاز را برای کارش فراهم کند. از طرفی هم راننده انتظار دارد مسافر پول خرد داشته باشد. مطمئنا روزانه این کشمکش ها بی شمار است اما هیچکس حوصله ندارد بخاطر ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومان به تاکسیرانی شکایت کند. ای کاش تاکسیرانی در یک تعامل و همکاری با بانک ها تلاشی برای حل این مشکل کند.
شهروندان بسیاری مدعی بودند :ما بارها دیده ایم برخی رانندگان پول خرد دارند اما می گویند نداریم تا مسافر از مابقی پولش صرف نظر کند.
خانمی دیگر گله می کرد:با وجود کورس بندی کردن خیلی مسیرها توسط تاکسیرانی مثل مسیر خیابان قصردشت رانندگان مطابق سلیقه خود از مردم پول می گیرند و چانه زدن با آنها هیچ فایده ای ندارد. حتی دیده ام در برخی مسیرهای پر ترافیک و طاقت فرسا که می افتند توقع دارند مسافر کرایه بیشتری بدهد و می گویند برای ما صرف نمی کند این همه زمان را برای یک کورس بگذاریم. البته حق هم دارند اما مقصر وجود ترافیک مسافر نیست.با وجودی که تاکسی شهر برای من که زن هستم امنیت بیشتری دارد اما ماشین های شخصی که مسافرکشی می کنند منصف تر هستند و این چیزی نیست که فقط من به آن معتقد باشم
یک مسافر مرد هم می گوید: برخی رانندگان تاکسی که البته تعدادشان اندک است با مسافر بسیار بد اخلاق هستند و لحن طلبکارانه و غیر مودبانه دارند.قبول داریم که شغلشان پر تنش است و اعصاب را فرسوده می کند اما دلیل موجهی برای بد رفتاری نیست.البته در مقابل آنها راننده های خوش اخلاق هم داریم و من روزی به یکی از آنها برخوردم که علاقمند به ادبیات بود و تا رسیدن به مقصد، شعرهای زیبایی با هم خواندیم.خواستم به او کرایه بیشتری بدهم اما او نپذیرفت و چقدر برایم زیبا بود که خوش برخوردی او با مردم بخاطر انرژی دادن بود، نه دریافت پول. اگر تعالیمی برای رانندگان بگذارند که کارهایی از این قبیل خوشرویی ها بیشتر ببینیم هم روز خود راننده پر از شادی و انرژی می شود هم مسافر.
خانمی جوان هم با ناراحتی می گوید : متاسفانه ما خانم ها در ترددها با مزاحمت های زیادی روبرو می شویم حتی در تاکسی. یکی از روزهایی که از سر کار به خانه بر می گشتم آقایی که کنار من نشسته بود باعث مزاحمت شد. صندلی جلو هم مسافر نشسته بود و نمی توانستم جایم را عوض کنم.هر چه خودم را کنار کشیدم فایده نداشت و به ناچار به راننده تاکسی اعتراض کردم که این آقا را پیاده کنید. او هم با لحنی تند گفت: اگر کرایه اش را حساب می کنی پیاده اش می کنم!! به شدت جا خوردم و اصلا توقع همچین جوابی نداشتم.ای کاش برخی رانندگان تاکسی می دانستند همه چیز پول نیست و تاکسی برای مردم مخصوصا خانم ها نماد امنیت در تردد است. بارها اتفاق افتاده که مجبور شده ام قبل از رسیدن به مقصد پیاده شوم و هیچ عکس العمل یا تذکری از راننده ها ندیده ام با وجودی که اکثر آنها متوجه این مزاحمت ها می شوند.در یک مورد هم خود راننده تاکسی برایم مزاحمت ایجاد کرد که پیاده شدم و واقعا حوصله شکایت و پی گیری نداشتم.
خانمی دیگر تعریف می کرد: از فلکه قصردشت سوار یک تاکسی بیسیم شدم که داشت مسافرکشی می کرد.کرایه من تا مقصد هفتصد تومان می شد و اسکناس دو هزار تومانی دادم. متوجه شدم راننده قصد برگرداندن بقیه پول را ندارد. از او پولم را خواستم و در جواب گفت من تاکسی بیسیم هستم، نه تاکسی کورسی! گویا برای او بیسیم بودن حکم هواپیمای بوئینگ داشت!بعد هم پایش را گذاشت روی گاز و رفت! چرا آن راننده فکر نکرد شاید من در کیفم همان دو هزار تومان را داشته باشم و هنوز مقداری از مسیرم باقی مانده و می بایست تاکسی دیگری سوار می شدم؟چه کسی پاسخگوی این رفتارهای نادرست و گستاخانه بعضی راننده هاست؟باور کنید اینجور مواقع آدم جوری شوکه می شود که حتی فراموش می کنیم شماره پلاک ماشین را برداریم!
در صحبت با مردم به موارد نارضایتی بسیاری از تاکسی تلفنی ها هم بر می خوریم مخصوصا آژانس هایی که در بالاشهر قرار دارند و با فرض اینکه مردم این منطقه ثروتمندتر هستند پول بیشتری می گیرند که این کار از نظر اخلاقی واقعا صحیح نیست.
یک مسافر آقا در این ارتباط می گوید: بارها برای من پیش آمده یک مسیر را با دو آزانس متفاوت رفته ام و کرایه های متفاوت داده ام که این روشن می کند یکی از آنها متخلف است.منزل من معالی آباد است و بیشتر وقت ها به سطح شهر می روم و در برگشت با آژانس های مناطق وسط شهر متوجه می شوم آژانس های معالی آباد خیلی گران می گیرند. این اتفاق را در آزانس های خیابان های قصردشت و سایر مناطق بالاشهر هم دیده ام.
شهروندان بسیاری هم از نرخ تاکسی های فرودگاه و ترمینال و بازارهای بزرگ مثل آفتاب فارس و مجتمع های دیگر گلایه داشتند و آنها را بسیار گران و غیر معقول می دانستند. امیدواریم مدیریت محترم و زحمتکش تاکسیرانی مشکلات و معضلات مردم را بیشتر پی گیری کنند چون اکثر آنها معتقدند از لحاظ وقت و هزینه برای صد و دویست تومان نمی توانیم شکایت کنیم.
همه گلایه ها البته از پول خرد و کورس و اعصاب راننده و مسافر تاکسی نیست.خیلی اوقات کافی است فقط زن باشی تا حتا در تاکسی هم احساس امنیت نکنی! زن که باشی چه بسیار رانندگان تاکسی که شما را دعوت به نوشیدنی و پارک و بستنی و سینما می کنند!زن که باشی خیلی از مردهای این جامعه دست و دلباز می شوند!ومن البته دلم می خواهد از جناب راننده سئوال کنم :آخرین باری که با همسرش به تماشای فیلمی نشسته،یا در کافی شاپی نوشیدنی خورده را به یاد می آورد؟
راننده عزیز! مسافر خانمی که پا به تاکسی تو می گذارد به امنیت سلام می کند، به اعتماد به برادر به پدر و فراتر از همه این ها به یک «مرد» سلام می کند!
خبر پارسی به احترام همه رانندگان تاکسی ای که «مرد» هستند کلاه از سر بر می د ارد…
بعضی رانندگان تاکسی هم هر یک تقاطع چراغ قرمز را یک کورس میدانند مانند از چهار راه خلدبرین تا چهارراه ملاصدرا