شادی های یک ملت فراموشکار
ما فراموش می کنیم. این فراموش کاری امتیاز ما ایرانی هاست. ما با این فراموشی از هر تلخی ای می گذریم و چشم انتظار شیرینی می نشینیم.
دلتنگ بودیم. دلتنگ این شادی. دلتنگ بیرون ریختن از خانه فریاد شادی سر دادن. ما ملت بی تجربه ای هستیم. من – نسل من– شاید هرگز تجربه نکند دو شادی ملی به فاصله ۴ روز را.
ما چنان دلتنگ این شادی بودیم که هیچ نیازی به تفسیر فوتبالی نود دقیقه بازی زیر فشار کره ای ها را نداشتیم. وقتی گوچیِ محبوب از مدافع کره ای فرار کرد و یک ملت را به هوا فرستاد، حتی یادمان رفت که خلعتبری هم می توانست در این دیدار عرصه را به مدافعین چشم بادامی تنگ و تنگ تر کند.
وقتی رحمان احمدی دو بار خود را در برابر مهجمین حریف قرار داد و پژمان منتظری با چنگ و دندان توپ را از مقابل دروازه به بیرون زد هیچ کس سراغ رحمتی را نمی گرفت. ما چنان دلتنگ شادی بودیم که یادمان رفت بازیکنان زیادی با دعوت به تیم ملی همانند یک پیشنهاد باشگاهی برخورد می کنند و بدون اینکه ابایی داشته باشند، دعوت تیم ملی کشورشان را رد می کنند.
ما فراموش کردیم و فراموش می کنیم. کفاشیان را با همه بی کفایتی اش فراموش کردیم و دست به دعا شدیم تا تیم ملی مان به مسافر برزیل شود حتی در ریاست کفاشیان همیشه خندان. ما فراموش کردیم و فراموش می کنیم چون دلتنگ هستیم. چون دوست داریم شادی کنیم، چون دوست داریم درو کنیم اگرچه می دانیم به خوبی نکاشته ایم.
الان هم فراموش می کنیم. فراموش می کنیم تیمی که در مقابل حریف آسیایی اش اینگونه به لاک دفاعی می رود چطور می خواهد سه بازی به مراتب سخت تر را در برابر حریفانی بزرگتر در برزیل پشت سر بگذارد. و فراموش می کنیم بزرگترین باشگاه های ما به دست نظامیان سپرده شده تا مدیرانی که تخصص اقتصادی دارند.
امروز کی روش بزرگترین مربی دنیاست و همه مربیان محترم وطنی در حیرت توانایی او هستند و وای اگر آن ضربه سر در دقیقه ۹۰ به گل کره تبدیل می شد و از الان باید به فکر اردن و بعد از آن اروگوئه می بودیم. آن موقع بود که توپ و تانک و فشفشه به سمت کارلوس حمله ور می شدند و همه مربیان بزرگوار تبدیل به منتقدانی می شدند که از قبل می دانستند این تیم بنیه رفتن به جام جهانی را ندارد.
ما حتی تلخی این پاراگراف را هم فراموش می کنیم چون همین الان از خیابان هایی می آییم که میزبان جشن و سرور ملت بوده، جایی که شعار “ازبکها بای بای” و” برزیل داریم میایم” سر داده می شد.
بله ما فراموش می کنیم. این فراموش کاری امتیاز ما ایرانی هاست. ما با این فراموشی از هر تلخی ای می گذریم و چشم انتظار شیرینی می نشینیم. اما فکر می کنم باید خدا را شاکر بود. به خاطر جشنهای پی در پی که در راه این ملت قرار داد و صد البته به خاطر فراموشی ای که اگر نبود شاید زیبایی ها را نمی دیدیم.