سینما بیشتر ضرر میدهد یا فوتبال؟ /«رستاخیز» گرانتر از کل بدهی تاریخ پرسپولیس!
خبرپارسی-رسول بهروش-۱- به نظر می رسد فوتبال را در ایران باید «توسری خور» دایمی و ابدی همه حوزههای دیگر به حساب آورد؛ آنجا که اهالی فعال در زمینههای علمی و فرهنگی یا هنری و اجتماعی به هر مناسبتی به فوتبال یورش می برند و محبوبترین رشته ورزشی جهان را آماج انتقادات ریز و درشت خودشان قرار می دهند. اینجا وقتی المپیک و پارالمپیک برگزار می شود، همه یادشان می افتد به دریافتی های بالای فوتبالیستها اشاره کنند، همانطور که همزمان با المپیادهای فیزیک و شیمی هم دانشجویان گرامی توقعاتشان در مورد لزوم رسیدگی به آنها همتراز با اهالی مستطیل سبز را رسانهای می کنند. از این مدل فشارهای گاه و بیگاه به فوتبال، همه جورش را طی این سالها تجربه کرده بودیم، غیر از این که برگزاری جشنواره فیلم فجر به بهانهای برای تاختن به این رشته ورزشی تبدیل شود. حالا برنده سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد در جشنواره سی ودوم، چراغ اول را روشن می کند و از تریبونی که به خاطر فتح این جایزه در اختیار او قرار گرفته برای یورش به فوتبال بهره می برد: «باید به ما جوانان هنرمند هم توجه شود. ما در سینما با فیلم جدایی از مرزها گذشتیم،در فوتبال چنین اتفاقی کی افتاده است؟ همه این فوتبال شده یکی داربی توهینآمیز که همیشه با تبانی(!) صفر- صفر می شود.» بابک حمیدیان در ادامه به دریافتی بازیکنان و تحصیلاتشان هم می پردازد: «خسته شدیم از بس این فوتبالیستها صاحب پول و ماشین و خانههای آنچنانی هستند آن هم در حالی که فعل و فاعل یک جمله را نمی توانند درست منعقد کنند، ولی من و امثال من نه خانه داریم و نه ماشین!»
۲- در اینکه خیلی از ریختوپاشها در فوتبال ایران اضافی است و برخی بازیکنان بیشتر از حقشان پول می گیرند شکی وجود ندارد، اما حداقل سینما و تلویزیون در این مورد برای اعتراض چندان محق به نظر نمی رسند. حقیقت آن است که ریختوپاشها در هر دوی این حوزهها تقریبا همزمان با هم شروع شد، اما سینما خیلی زود گوی سبقت را از فوتبال ربود. اگر این رشته ورزشی در ایران از اوایل دهه ۸۰ و با آغاز عصر حرفهای گری وارد فاز هزینههای کلان شد، هنرهای نمایشی در کشورمان نیز درست از همین مقطع شروع به دریافت بودجههای هولناک کردند. گفته می شود ساخت سریال ناموفق «تفنگ سر پُر» در سال ۱۳۸۱، حدود ۱۳میلیارد تومان هزینه داشته و تولید فیلم سینمایی «دوئل» به عنوان طلایهدار آثار پرریختوپاش، یکونیم میلیارد تومان خرج روی دست دولت گذاشته است، گرچه در گیشه تنها کمتر از نصف این هزینه را برگرداند! این اما تازه آغاز راه بود و بعدتر رونمایی از مخارج برخی فیلمها دود از سر ملت ایران بلند کرد. تامین هزینه ۵میلیارد تومانی «ملک سلیمان» یا مخارج ۷ و ۲۰ میلیارد تومانی سریالهای «یوسف» و «مختارنامه» طی سالهای اخیر اعتراضات فراوانی را به همراه داشته است، هرچند این موارد در مقایسه با بودجه برخی پروژههای سینمایی اصلا به حساب نمی آید! فکرش را بکنید؛ اثری مثل «راه آبی ابریشم» با سه سال فیلمبرداری در سه کشور، بیش از شش میلیون دلار هزینه در بر داشت که تا ریال آخرش را بنیاد دولتی فارابی پرداخت کرد و بودجه لازم برای تکمیل فیلم «محمد» چیزی حدود ۳۰ میلیون دلار تخمین زده شده تمام بدهی های تاریخ باشگاه پرسپولیس فقط معادل پول یک اثر سینمایی مثل «رستاخیز» است که بیش از ۴۰ میلیارد تومان خرجش کردهاند و حالا به دلیل حاشیههایش نمی توانند پخشاش کنند! در همین جشنواره امسال فیلم سه میلیاردی «شهابی از جنس نور» در مورد جنگ ۳۳ روزه، حتی ۳۳ تماشاچی را هم نتوانست تا انتها در سالن نگه دارد، حالا سینمایی ها از چه و از که گله می کنند؟
۳- خوب شد سینمای ایران یک اثر استثنایی و ناهمگون مثل «جدایی نادر از سیمین» تولید کرد تا همه اهالی این حوزه پشتش سنگر بگیرند و عملکرد نازل خودشان را توجیه کنند. با این حال اما هنرمند با استعدادی مثل حمیدیان بهتر است ۲۸ خرداد ۹۲ را به یاد بیاورد؛ روزی که صعود تیم ملی همین فوتبال به جامجهانی میلیونها ایرانی را از فرط شادی کف خیابان ریخت و ۱۱ میلیون دلار پاداش خالص برای کشورمان به ارمغان آورد. این خصلت بدی است که آدمها گمان کنند فقط کاری که خودشان انجام می دهند «مهم» است و هزار بار جای افسوس بیشتری دارد که چنین ذهنیتی نزدیک به اصطلاح «هنرمند» شکل بگیرد. بساط استدلال آخرین منتقد فوتبال چنان محقر است که حتی اشاره به قلیانکشی بازیکنان در کیش هم نمی تواند کمک چندانی به او بکند، چه اینکه وضعیت اخلاقی حاکم بر سینما، هزار بار بحثبرانگیزتر بهنظر می رسد. اینجا اگر ما یک محمد مایلی کهن داریم که گاهی از تاس و تخته سخن می گوید، سینما هم حاجی مایلی خودش را دارد؛ جناب «ف. سلحشور» که ادعا می کند سریال یوسفش را چهار میلیارد نفر در جهان دیدهاند(!) و هرازگاهی حرفهای شنیدنی فراوانی در مورد پشت پرده سینما به زبان می آورد! جانماز آب نکش برادر بابک، ما همه از یک طایفهایم، از قبیله درد….
۴- بابک حمیدیان برای نشان دادن اوج عداوتش با فوتبال می گوید: »اگر از گروهمان در جامجهانی بالا رفتیم، یک سال فیلم بازی نمی کنم». این فوتبال را هم می شود یک سال تعطیل کرد، اگر «رنج و سرمستی» استاد جهانگیر الماسی نیز ثلث هزینه میلیاردی تولیدش را در گیشه زنده کرد. راستی شایعه دستمزد ۶۰۰ میلیونی کارگردان فلان اثر فاخر صحت دارد استاد؟ با ۶۰۰ میلیون از ثروت ملت ایران هم نمی توان خانه و ماشین خرید برادر؟