حجت های آیت الله حائری شیرازی
خبر پارسی – سعید نظری؛ اردیبهشت ماه سال ۸۴ وقتی انتخابات ریاست جمهوری نهم به اوج خود نزدیک می شد، فاطمه و یاسر فرزندان هاشمی رفسنجانی عازم شیراز شدند تا در مراسم میتینگ طرفداران پدرشان شرکت کنند.
فرزندان رئیس مجع تشخیص مصلحت نظام پیش از حضور در متینگ، در مراسم نه چندان خصوصی که جمعی از خبرنگاران حضور داشتند، به دیدار آیت الله حائری شیرازی نماینده وقت ولی فقیه در استان فارس شتافتند و نامه ای از پدر به امام جمعه وقت شیراز تحویل دادند.
آیت الله حائری شیرازی که در خرداد ۷۶ سرسختانه به دفاع از ناطق نوری پراخته تا جایی که زیبایی سیدمحمدخاتمی را به یزید تشبیه کرده بود، این باز نیز تصمیم خود را گرفته و قریب یک سال بود که تریبون نمازجمعه شیراز را به سکوی دفاع از شهردار وقت تهران تبدیل کرده است. او از هر فرصتی برای تجلیل از شهردار نه چندان نام آشنای تهران استفاده می کرد و همواره مثال می زد که «در فلان بارندگی، وقتی فلان خیابان تهران آب گرفته بود، شهردار خود آستین بالا زده و با بیل کارگران راه سیلاب را گشوده است». مثالی که پیش از آن در ستایش شهید باکری شهردار فقید ارومیه بارها و بارها شنیده بودیم.
آیت الله حائری شیرازی تسلیم خواهش های فرزندان هاشمی رفسنجانی در آن دیدار نشد و هر چند به پدرشان ادای احترام کرد و جز نیکی از هاشمی و اقداماتش در قبل و بعد از انقلاب چیزی نگفت. امام جمعه سابق شیراز در آن زمان از حجت خود برای حمایت از جوانان سخن گفت و خواست که هاشمی رفسنجانی نیز راه جوانان در مدیریت عالی کشور باز کند.
آیت الله حائری شیرازی همچنان حامی احمدی نژاد ماند و به درخواست نزدیکانش در موتلفه برای حمایت از لاریجانی نیز پاسخ منفی داد و در دیدارش با محسن رضایی هم بازکردن راه جوانان را مهمترین هدفش برای حمایت از احمدی نژاد خواند.
اما آیت الله حائری شیرازی بعد از انتخابات سال ۸۸ در جمع طلاب بسیجی طرح رضوان در قم گفت: من در دوره اول حضور احمدی نژاد برای اینکه آقای هاشمی رای بیاورد تلاش کردم، عدهی پیش من آمدند برای اینکه من از احمدینژاد حمایت کنم، من به آنها گفتم شما بر اساس فهم خود و با قصد قربت عمل کنید، اما هنگام رایگیری، بنده سرصندوق استخاره کردم که آیه “و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض …” آمد.
آیت الله حائری در دولت نهم مزد حمایت همه جانبه اش هم گرفت و استانداری فارس به پسر باجناقش ـ محمدرضا رضازاده ـ واگذار و داماد خواهرش ـ علیرضا طهماسبی ـ عازم وزارت صنایع و معادن شد و پزشک مخصوصش یعنی کامران باقری لنکرانی به وزارت بهداشت رسید. خود نیز استاد اخلاق دولت شد.
آیت اله حائری شیرازی در همین زمان از مقام خود به عنوان نماینده ولی فقیه در استان فارس و امامت جمعه شیراز کناره گیری کرد و ترجیح داد به حوزه برگردد و به زودی نیز احمدی نژاد هم رویه ای دیگر پی گرفت. طهماسبی و لنکرانی یکی پس از دیگری برکنار شدند. آیت الله اما در انتخابات ۸۸ از کسی حمایت نکرد یا لااقل نشان داد حامی کسی نیست و البته رضازاده هم از استانداری فارس رفت.
روح الله احمدزاده ۳۰ ساله استاندار جدید دولت دهم در فارس شد. یاران جدید دولت احمدی نژاد خدمات استاد برای پیروزی رئیس شان را فراموش کردند و هر آنچه در چنته داشتند علیه استاد رو کردند و به زودی فرزندان استاد در رسانه های فارس متهم به زمین خواری شدند و بخشی از مسئولان سابق دفتر استاد دستگیر یا تحت تعقیب قرار گرفتند. آیت الله حائری شیرازی نیز در برابر فشارهای افکار عمومی به رئیس قوه قضائیه نامه نوشت که «خلاف قانون و خلاف مقررات و خرید افراد برای عبور از قانون در هر صورت از دید اینجانب مردود است. در مورد افرادی که در گذشته با اینجانب کار میکردند هیچ تفاوتی با دیگران نیست. بلکه مسئولیت آنان سنگینتر است ولی اگر خلاف ثابت نشود مفتری هر چند از مسئولین باشد باید معرفی و مجازات شود». هر چند این موضوع با دخالت آحمدی نژاد و تذکر به کارگزارانش برای خاتمه دادن به موضوع زمین خواری در شیراز، ناتمام باقی ماند.
در این زمان اما اظهار نظرهای غیر متعارف اسفندیار رحیم مشایی آغاز شده و سیر انتقادات علما روانه پاستور شد که ناگاه نامه حائری شیرازی خطاب به رحیم مشایی منتشر شد. نماینده مردم فارس خبرگان رهبری بر خلاف دیگر همفکرانش که در هر تریبونی جز انتقادات بی پایه ، توان پاسخ گویی منطقی به نزدیکترین یار محمود احمدی نژاد نداشتند، در نامه ای مفصل خطاب به «جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی دوست نزدیک رئیس جمهور» از علل حرمت موسیقی سخن گفت و ادله فقهی را به قضاوت افکار عمومی گذاشت تا نشان دهد که حجت آیت الله حائری شیرازی جنسی علمی دارد نه سیاسی و حزبی!
حجت بر شیخ شیراز تمام نشده بود؛ استاد اخلاق دولت دست از نامه نگاری بر نداشت و این بار از تخت بیمارستان نمازی و در حالت بیماری برای مشایی نامه نوشت و در باب مکتب ایرانی سخن گفت. نامه ای که البته مخاطبان دیگری هم داشت. افراطیونی که به جای پاسخ دادن منطقی به مشایی، فقط فحش می دادند.
آیت الله در مقدمه شدیدالحن نامه خود خطاب به منتقدان احمدی نژاد نوشت: «کسانیکه به رئیس جمهور هتک حرمت می کنند گمان نکنند از رئیس جمهور عبور کرده اند آنها از رهبری عبور کرده اند . فتنه را باید شکافت و چشم فتنه را در آورد جواب مطالب آشکار پاسخ های آشکار است!فتنه پاسخ ندادن به مطالب آشکار است.مناظره حتی با رئوس ملحدین از شیوه امامان ششم و هشتم (علیهما السلام) است.در آینده نه چندان دور این شیوه زنده خواهد شد چون اسلام هنوز زنده است و به حیات خود ادامه می دهد. به عنوان شروع کار در پاسخ به مطرح کننده بحث مکتب ایرانی مطلبی نگاشته ام .مطالب ایشان رامدتها قبل شنیده اید مطالب ما راهم بشنوید.»
او سپس به نقد مکتب ایرانی در نامه خود پرداخت و دلائل علما برای دفاع از مکتبی اسلامی ـ ایرانی را شرح داد.
امام جمعه سابق شیراز بار دیگر به حجت خود عمل کرد و پیش از اعلام نتایج احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان که زمزمه رد صلاحیت هاشمی بالا گرفت، به رهبری نامه نوشت و خواستار بازنگری در نظر شورای نگهبان شد.
او به رهبر انقلاب نوشت:«حماسه سیاسی در انتخابات و مشارکت حداکثری که همواره موردنظر رهبری بوده است، وقتی تحقق می یابد که افراد رده اول دو طرف در رقابت حاضر باشند. مثلاً بازی استقلال و پیروزی، همه را در استادیوم حاضر می کند و جای خالی نمی ماند. حذفی یکی از این دو تیم حضور را به حداقل می رساند.
همین طور حذف یک فرد برجسته از صحنه انتخابات در شرایط کنونی با هدف ایجاد حماسه سیاسی ناسازگار است. حتی اگر توجیهاتِ حذف، منطقی باشد.»
او در نامه خود نوشت: در انتخابات حذف یک طرف یا حذف فرد برجسته آن در شرایط کنونی با مصلحت ضرورت ایجاد حماسه سیاسی سازگار نیست.
آیت الله اما در برابر همان افزاطیونی که احمدی نژاد و یارانش را بی هیچ منطقی به اسلام زدایی متهم می کردند، مجبور شد توضیح دهد که نامه اش به رهبری بر اساس وظیفه بوده، آنچنان که اقدام شوری نگهبان نیز بر اساس وظیفه بود.
استاد اخلاق دولت در دهه گذشته نشان داد که به فهم ملموسی از جامعه دست یافته که حاضر است هم به مشایی نامه بنویسد و هم از هاشمی رفسنجانی دفاع کند و هم به منتقدان هاشمی و مشایی پاسخ دهد که یکی از دلسوزان نظام و رهبری عزیز انقلاب است و حجت مصلحت نظام است.
کاش حائری شیرازی رئیس شورای نگهبان بود!