“گشت ارشاد” علاقه قلبی به حجاب را کاهش می دهد؟!
خبر پارسی – مستانه مرتب – مهم تر از تصویب هر طرح یا قانون،”اجرا”ی آن است. معلم می تواند با شیوه های رفتاری و تدریسی خود شاگرد را نسبت به درس علاقمند یا متنفر کند و مجریان هم تاثیر شگرفی در پذیرش یا عدم پذیرش یک باور یا قانون در جامعه دارند. “گشت ارشاد” بی هیچ تعارف و اغراق واژه ایست که کام اغلب جوان ها را تلخ می کند. حال اگر ما دلسوز این جامعه باشیم و به فرهنگ ها و باورها اهمیت بدهیم، به این مقوله ریشه ای می اندیشیم و چاره ای عاقلانه می یابیم. در ارتباط با جامعه ما نظریه ای وجود دارد که می گوید:۲۵ درصد از افراد اعتقاداتشان را حفظ می کنند حتی اگر حکومت ضد اعتقاد باشد (مانند دوران حکومت پهلوی)، ۲۵ درصد هستند که کاملا بی اعتقادند حتی اگر حکومت مذهبی باشد. ۵۰ درصد مابقی کسانی هستند که با نوع حکومت فکری و فرهنگی در هر دوره ای متغیرند. با توجه به اینکه این پنجاه درصد اگر با هر کدام از آن دو دسته هماهنگ شوند اکثریت فرهنگی و اعتقادی جامعه را تشکیل می دهند،اهمیت نوع رفتارهای اجرایی کاملا مشخص می شود. سوالی که ذهن جوانان ما را مشغول کرده، این است که چرا آنها باید مطابق سلیقه ی مجریان گشت ارشاد لباس بپوشند نه در چارچوب قانون و شرع؟ چرا اکثر ایرادها بر مبنای رنگ لباس و مدل آن است؟ برخی بانوان با اعتراض به اینکه زن ایرانی عفیف است و قانون ما به شکلی است که زن ها در خیابان برهنگی ندارند،برخورد مجریان گشت ارشاد را کاملا سلیقه ای و به اعتقاد این گروه،برای کسب درآمد می دانند! و جریمه های نقدی را زیاد و غیر منصفانه تلقی می کنند. در گفت و گو با بیش از ۲۰ جوان که توسط مجریان گشت ارشاد دستگیر شده بودند، دلایلی عنوان شد که از دید آنها غیر معقول می نمود. دلایل این دسته از جوانان عبارت بودند از: رنگ مانتو اعم از سفید و سبز و زرد!مدل های پوشش ها،گذاشتن عینک آفتابی بر سر!کفش های پاشنه بلند رنگی،پوشش هایی با پارچه طرح دار،پوشیدن چکمه،مدل موهای جدید آقایان و با عنوان شیطان پرست!،زنجیر گردن برای آقایان و…که به نظر می رسد اغلب هیچ منافاتی با شرع و قانون نداشتند.
به گفته یک خانم معترض: در قسمت بازداشتگاه زنی که قاچاقچی مواد مخدر بود و دیگری که بارها به جرم فساد و فحشا گرفته شده بود همراه با چند مجرم دیگر در کنار هم بودند که این از نظر اخلاقی درست نیست و مسائلی پیش آمد که از گفتن آن شرم دارم.
این خانم معترض ادعا کرد: حتی به چشم خود مادری را دیدم که دخترش جریمه مالی شده بود حال آنکه دختر ظاهر متعارفی داشت و به ماموران با اشک خواهش می کرد جریمه را ببخشند چون قادر به پرداخت نیست اما مامورین هیچ اهمیتی ندادند و گفتند اگر جریمه را ندهد دخترش همین جا می ماند!
سئوال اینجاست که :آیا این جریمه های هنگفت خرج فرهنگ سازی برای حجاب می شود؟ لباسی که در مغازه های کشور ما تحت عنوان “مانتو” برای پوشش بیرون عرضه می شود چرا باید مورد برخورد قانونی قرار گیرد؟اگر این مانتو مشکل دارد باید با تولید کنند و عرضه کننده آن برخورد شود معلوم است جوان از مدل جدید خوشش می آید.رنگ های روشن نیز که همواره مورد تاکید معصومین ما بوده اند چرا باید جزء جرائم بدحجابی باشد؟ چرا باید به آقا پسر ایرانی به خاطر مدل موهایش لقب شیطان پرست بدهند حال آنکه همین مو سیخ سیخی ها(!) شب های محرم و قدر را عاشقانه در مساجد و هیئت ها می بینیم و اتفاقا در رسانه ها با نگاه مثبت بر آنها زوم می کنیم!
با چند خانم محجبه که از پوشش چادر استفاده می کنند در همین راستا صحبت کردیم.آنها هم یا مخالف کلی طرح و یا مخالف برخورد سلیقه ای و غیر اسلامی بودند چون اعتقاد داشتند نتیجه عکس داشته و باعث “حجاب گریزی” در نسل جوان ما شده و حتی می تواند باعث تبعات سیاسی و دور شدن جوانان ما از حکومت شود و آب به آسیاب دشمن بریزد. یکی از بانوان می گفت: من خیلی اوقات در اماکن عمومی با اخم و عصبانیت و نگاه های بد خانم های مانتویی مواجه می شوم!با اینکه به اعتقادم و پوششم ذره ای شک ندارم اما می دانم این رفتارها ناشی از چه برخوردهای اشتباهی است که با آنها شده است.با اینکه مخالف بدحجابی در جامعه هستم اما با اجرای طرحی که مطمئنم مجری آن درست عمل نمی کند بیشتر مخالفم و باید بپذیریم حجاب را نه با چماق بلکه با فرهنگ سازی و آموزش های متفاوت در همه مقاطع، آن هم در چارچوب دین و قانون می توان نهادینه کرد و ما با ایجاد رعب و وحشت و استفاده از پلیس فط ظاهر جامعه را حفظ می کنیم و علاقه قلبی به حجاب را کاهش می دهیم.
نگارنده معتقد است: اگر به جوان ما آموزش داده شود که پوشش نامناسب ممکن است باعث تحریک دیگران شود و این تحریک های پیاپی باعث سرطان پروستات در آقایان و سرطان سینه در بانوان می شود و سلامت جامعه به خطر می افتد،آیا او را به فکر و تجدید نظر وا نمی دارد؟ چرا باید با محدود کردن آزادی هایی که در محدوده ی قانون و دین هستند عرصه را آن قدر بر جوانان تنگ کنیم که به فکر فرار بیفتند یا احساس سرخوردگی و نفرت کنند؟ با نگاهی به گذشته می بینیم این طرح از ابتدای انقلاب فرهنگی تا کنون در دولت های مختلف به شیوه های گوناگون اجرا شده و بدون هیچ تعارفی شیوه اجرای آن، آثار منفی آن بسیار بیشتر از آثار مثبت بوده و گاه حتی جواب عکس داشته است. این طرح ها و بویژه شیوه اجرای آن، همواره مورد بحث و اختلاف در بین مقامات و حتی علمای مذهبی ما هم بوده اما گاها دیده شده که به نظر علما هم سلیقه ای توجه می شود!کافی است در اینترنت یک جست و جوی ساده کنید خواهید دید که اغلب مراجع معتقدند سئوال از نسبت پسر ودختری که در خیابان با هم هستند جایز نیست اما ماموران گشت ارشاد همچنان پسران و دخترانی که با هم هستند را مورد سئوال قرار داده و حتی بازداشت و جریمه می کنند! با توجه به اینکه مسئولیت این طرح اخیرا به وزارت کشور واگذار شده و این وزارت هم با تشکیل شورای اجتماعی سرپرستی این طرح را به عهده گرفته،امیدواریم ایده های بهتری ارائه دهد چرا که مطمئنا عفت عمومی را “فقر” و ناتوانی در ازدواج بیشتر تهدید میکند تا رعایت حجابی که مطابق استانداردهای عده ای خاص است! البته که به عنوان یک زن مسلمان ایرانی به پوشش مناسب بانوان میهنم باور عمیق دارم و ایمان دارم هر جا بانویی ایرانی پوشش مناسب را پس می زند اغلب نتیجه کوتاهی متولیان فرهنگی و نظارتی است …
1 دیدگاه برای ““گشت ارشاد” علاقه قلبی به حجاب را کاهش می دهد؟!”