مجلسِ بی دوست را هیچ نباشد نظام/ همدلی رسانه و مدیریت ارشد فارس برای آینده‌ای روشن‌تر

*حسن دهقان:*

در فضای معمول و پرشتاب نشست‌های رسمی، کمتر پیش می‌آید که جلسه‌ای خبری، رنگی از صمیمیت و روایتی انسانی داشته باشد؛ اما دیدار اخیر دکتر حسینعلی امیری استاندار فارس با خبرنگاران شیراز، در شکلی متفاوت و معنابخش، ورق تازه‌ای در مناسبات رسانه و مدیریت ارشد استان گشود. نشستی بدون سخنرانی‌های سنگین، بی‌نیاز از گزارش‌های رسمی و مهم‌تر از آن، با حذف هر آنچه می‌تواند خبرنگاران را برای پوشش خبری به زحمت افکند و فاصله میان سیاست‌گذار و پرسش‌گر را بیشتر کند.
در ابتدای این دیدار، استاندار با همراهی مهدی رنجبر مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، بدون تشریفات معمول، صمیمانه به میز تک‌تک خبرنگاران سر زد، خوش‌آمد گفت و حتی همچون یک میزبان قدیمی، احوال‌پرسی‌هایی گرم و چهره‌به‌چهره داشت.
بیتی از غزلی ماندگار از سعدی، شاعر بزرگ اخلاق و مدارا، بر پرده سن نقش بسته و بر صمیمیت این محفل افزوده بود؛ فضایی که نه تنها بوی ادب و فرهنگ می‌داد، بلکه رایحه‌ای از همدلی و همفکری در آن جاری بود.
«گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر / چشم امیدم به راه تا که بیارد پیام»
شعری که رسالت رسانه متعهد را با زبانی ادیبانه و در عین حال روشن و دقیق، بازگو می‌کرد. رسانه‌ای که گوش جان بر درِ حقیقت دارد و چشم امیدش به راه پیام روشن فرداست؛ نقشی که خبرنگاران، در همه سختی‌ها و هیاهوهای جامعه، بی‌ادعا ایفا می‌کنند. انتخاب این بیت، جایگاه خبرنگار را به‌مثابه دیده‌بان بیدار جامعه و پیام‌آور امید، به زیباترین شکل ممکن بازتاب می‌داد.
هرچند تنها همین بیت بر پرده جلوه‌گری کرده بود، اما در تعلیقی هنرمندانه، بیت بعدی این غزل گویی در ذهن و دل‌ها جاری بود:
«دعوت بی شمع را هیچ نباشد فروغ / مجلس بی دوست را هیچ نباشد نظام»
معنایی ژرف که خبرنگاران را نه صرفاً ناظران بیرونی، بلکه شمع‌های روشنی‌بخش مجلس توسعه و دوستان همراه مسیر پیشرفت استان تصویر می‌کرد. در این نگاه، خبرنگار نه بیرون از دایره مدیریت، که در متن ماجرای ساختن، فهمیدن و همراهی قرار دارد؛ نگاهی که اگر در ساختار حکمرانی نهادینه شود، بی‌تردید مسیر توسعه را هموارتر و انسانی‌تر خواهد کرد.
از طرفی، تمهیداتی چون در نظر گرفتن میزی برای هدیه کتاب‌های شعر و داستان معاصر ایران، به‌روشنی نشان داد که درک استاندار از جایگاه خبرنگار، محدود به ابزار اطلاع‌رسانی نیست؛ بلکه او خبرنگار را عضوی از جریان فرهنگی و دانشی جامعه می‌داند. اهدای کتاب، آن هم نه به شکل کلیشه‌ای بلکه با انتخاب آگاهانه، پیامی ضمنی در خود دارد: خبرنگار نیز باید بخواند، بیندیشد و همواره در فرآیند آموختن باشد؛ همان‌گونه که مدیر باید بشنود، بفهمد و با رسانه همراه شود.
این رویکرد فرهنگی، بیش از هر گزارش عملکرد و نمودار رشد اقتصادی، به دل می‌نشیند. چرا که توسعه، بدون درک انسانی از جایگاه “سرمایه انسانی” مفهومی ناقص و توخالی است. خبرنگار آگاه، تحلیل‌گر و متعهد، یکی از بازوان همین سرمایه انسانی است که باید با احترام دیده شود، نه با عینکِ بی‌اعتمادی و گاه طلبکارانه.
امروز در جهان پیچیده رسانه، که هر گوشی هوشمند به یک خروجی خبر مبدل شده و شبکه‌های اجتماعی مرز میان واقعیت و جعل را کمرنگ کرده‌اند، خبرنگاران حرفه‌ای بیش از همیشه نیازمند حمایت، اعتماد و فضای تنفس هستند. مدیری که این را بفهمد و خود را از حلقه‌ی محدود روابط عمومی‌ها فراتر ببرد، در حقیقت فهم دقیقی از حکمرانی نوین دارد.
دیدار استاندار فارس با خبرنگاران شیراز کمی مس از عیدانه‌های پیشین، نه یک مناسبت نمادین بلکه نشانه‌ای از یک تفکر تازه در حکمرانی استانی بود؛ تفکری که می‌داند توسعه واقعی، نه فقط در آمار و پروژه‌ها بلکه در اعتمادسازی، ارتباط و گفت‌وگو شکل می‌گیرد؛ اگر این مسیر ادامه یابد و به یک گفتمان فراگیر بدل شود، می‌توان امیدوار بود که آینده استان، نه فقط آبادتر بلکه انسانی‌تر، فرهنگی‌تر و اخلاقی‌تر خواهد بود.
چنین نشست‌هایی، اگر با صداقت، استمرار و شنیدن واقعی همراه باشند، می‌توانند کاتالیزوری برای بازسازی اعتماد، ترمیم شکاف‌های رسانه‌ای و هم‌افزایی نخبگانِ رسانه‌ای باشند. اکنون که جامعه بیش از همیشه به همدلی و گفت‌وگو نیاز دارد، چنین الگوهایی باید برجسته، تکرار و به زبان رسانه و فرهنگ ترجمه شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.