سخنی با وزیرمحترم بهداشت و رئیس دانشگاه علوم پزشکی:کار تشکیلاتی از یک سو،مصلحت اندیشی ازسوی دیگر
خبر پارسی – نگاهی به افت وخیزهای روزهای اخیر،کارشناسان را برآن داشت که تحلیلی جدید از وضعیت دانشگاه علوم پزشکی شیرازوطرح های دردست اقدام و نقد آنها ارائه دهند.
جمعی از فعالان عرصه سلامت استان فارس در یاداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار خبر پارسی گذاشته اند معتقدند : اهداف سیاسی، شایدانتخابات و…دراصرار دکترایمانیه وحامیانش برابقاءوجود دارد.
قابل ذکر است دکتر ایمانیه در گفت و گویی تفصیلی با خبر پارسی به بسیاری از سئوالات پاسخ گفته، که بزودی منتشر می شود.
در یاداشت جمعی از فعالان عرصه سلامت استان فارس آمده است:
با توجه به تماس های مکرر و رایزنی با مقامات وزارت بهداشت-درمان وآموزش پزشکی وشخص وزیرمحترم،اظهرمن الشمس است که شخص وزیربا توجه به عملکرد قبلی رئیس دانشگاه با ادامه فعالیت نامبرده مخالف است.همه ما می دانیم که عزل ونصب هاحتی در محیط های دانشگاهی بخصوص در استان فارس با پیچیدگی های بسیاری همراه است.حال باید ببینیم علت اصرار دکتر ایمانیه برای ماندن در قدرت چیست؟وعلت تعلل وزیردرعزل ایشان کدام است.آیاتغییرات صوری و سطحی ومعامله ویادرخوش بینانه ترین وضع تعامل بانامبرده اصلامحلی از اعراب دارد یاخیر.دربحث وسخنی که بین دکترایمانیه وجمعی از دوستان صورت گرفته ایشان عنوان کرده که دوستان اصراردارند که درمقام بمانم و من نیز به این حجّت شرعی نرسیده ام که استعفاء بدهم.
سخن ما باایشان این است که دوستان ازنظرتشکیلاتی نفع خود رادرماندن شما می دانند.حمایت این دوستان را حجّت شرعی ندانید. بودن شمابه دلایل متعدد به ضررشأن خودتان(که ازنظرشرعی نیز موظف به حفظ آن هستید)،به ضرر سیستم دانشگاه علوم پزشکی و پویایی جریان دانشگاه(که از نظرشرعی باید جلوی این ضرر را بگیرید)وبه ضرر مردم(که حق الناس گناهی است که خدا نیز نمی بخشد) است.مدیریت شما وحداقل ادامه مدیریت حضرتعالی باعث ضرر به شما-دانشگاه و مردم خواهدشد.بیایید از تفکر تشکیلاتی به عقلانیت بدون وابستگی فکر کنید.
پس یکی از علت های اصرار نامبرده برای ماندن دوستان(تشکیلات)است. به نظرنگارنده علت دوم، شخصی است و دکتر ایمانیه از نظر شخصی به این مسئولیت وابستگی پیدا کرده است و خدای ناکرده به این میز وابستگی پیدا کرده است.متاسفانه دلایلی واضح برای اثبات این مسئله در دست است :سعی در حفظ لابی با دوستان خود،گسیل اکیپ های مختلف با نام زیبای تالیف قلوب جهت همراه کردن عده ای ازافرادباخودباقول دادن مسئولیت،استفاده از کلام های غیر صادقانه در حضورعزیزی در خصوص عزیزی دیگر و بالعکس و…..که هیچکدام ازاین فعالیت ها در قالب شرع و اخلاق نمی گنجد. دکتر ایمانیه خود می داند که تقریبا ۹۰درصدتفکراتش کهنه و غیرقابل اجرا در فضای جدید است وباید بداندکه دیگر تاریخ انقضاء این مسئولیت نزدیک است.حال این ماه نشد ماه دیگر.
و اماعلت تعلل وزیر درتعیین تکلیف دانشگاه چیست؟
وزیرخود می داند که دکترایمانیه گرچه حامی پروپاقرص جریانی خاص و افراطی است ولی اوخود معمارساختار تشکیلاتی و گماردن نیروهای خاص در معاونت هاو مدیریت های دانشگاه است.وزیر می داند که گرچه فضای امنیتی شاید در کل کشور در دانشگاهها حاکم بود ولی دکترایمانیه معمار فضای تشدید شده امنیتی است.وزیرخوب می داند که دکترایمانیه ازوزارتخانه خط نمی گیرد هرچندقول داده باشد.
وزیرخوب می داندکه اهداف سیاسی، شایدانتخابات و…دراصرار دکترایمانیه وحامیانش برابقاءوجود دارد.
وزیرخوب می داندکه حتی تغییرکلیه معاونین دانشگاه نیزحل کننده ی مسئله دانشگاه نخواهد بود.وزیرخوب می داند که بدنه اصلی دانشجو-استاد-کارمندبه کمترازتغییرراضی نمی شوند.وزیر خوب می داندکه مشکل منتقدان اصولگرابودن ومذهبی بودن دکتر ایمانیه نیست بلکه قرائتی خاص ازدین- مذهب-سیاست است وحتی حامیانش وی را فردی خود رأی می دانندپس علت تعلل درعزل نامبرده چیست؟مابه جزئیات آگاهی نداریم ولی احتمالا
۱-ازطرف مقاماتی درحوزه قم که ارتباطاتی بادکترایمانیه دارندتحت فشاراست؟ولی باید گفت آیا بزرگانی که برهمه مااحترامشان واجب است گاهی حالی ازمنتقدان پرسیده اند؟آیا کارشناسان مسایل فرهنگی و مذهبی درمسایل مدیریت علمی و پزشکی وبیمارستانی نیز صاحبنظرهستند؟آیا قراراست مسلمانی با غیرمسلمانی جایگزین شود؟
۲-ازطرف نمایندگان مجلس تحت فشار است؟
سوال این است که آیا طیف حاکم در مجلس راضی به ریاست جمهوری آقای روحانی بودند؟چند درصد نمایندگان اکنون بابرنامه های دولت هماهنگند؟ آیادولت روحانی درمجلس دخالت می کند؟وآیا تعامل با مجلس یعنی کوتاه آمدن ازاصول واندیشه های اعتدال؟وآیا نمایندگان می توانند جوابگوی عملکرد ضعیف مدیریتی نامبرده.که درمقالات گذشته به آنها اشاره شده باشند؟
۳-وزیرمصلحت اندیش است ومی خواهد دوروبر دکترایمانیه را خالی کند و سپس نامبرده راجایگزین نماید. با زیرکی وهوشمندی که از وزیرسراغ داریم و احتمالا باتوجه به اینکه موردهای ۱-و۲ نیز اتفاق افتاده است محتمل ترین گزینه مصلحت اندیشی وزیراست ولی ظاهرا نامبرده به این نکته توجه ندارند که درسال های اخیر تصمیمات دانشگاه در هیات رئیسه گرفته نمی شده است و فقط به اطلاع هیات رئیسه یعنی معاونان رسانده می شده است و عملا مشی مدیریتی دکتر ایمانیه عدم مشورت با زیرمجموعه بوده و مشاورانش همان تشکیلاتی بوده اند که اکنون درمقابل تغییر مقاومت می کنند.دکترایمانیه بااین تئوری که چند ماه وقت بدهید تغییرات ایجاد می کنم دوهدف را تعقیب میکند:
۱-گریزازفشار افکاردانشگاهیان در جهت عزل وی وخریدن زمان کافی برای بازسازی تشکیلات وتفکّر بدوراز فشار.
۲-خسته کردن مخالفینی که گرچه فاقد تشکیلات،رسانه و گروه های منسجم هستند ولی نماینده اکثریت دانشگاهیان می باشند.
۳-استفاده از تعدادی از نیروهای مخالفین به عنوان مشاور،معاون،قائم مقام وعملا به هم زدن اجماع این گروه وایجاد تشتت دربین مخالفان. نمونه آن انتقاد از بزرگی درحضور بزرگی دیگر و دادن نسبتی به بزرگ دیگر در حضوردیگری و در واقع در مقابل هم قراردادن گروه منتقدان.
اما وظیفه منتقدان چیست؟
۱-در زمین حریف نباید بازی کرد. همه می دانیم که معمار وضعیت کنونی دانشگاه دکترایمانیه وهمفکران وحامیان ایشان هستند.پس تصوراینکه دراثر انتخابات انقلاب روحی در ایشان اتفاق افتاده تفکری غلط و ساده لوحانه ای است.هرگونه عضویت در هیات رئیسه-قائم مقامی وقبول مسئولیت توسط افرادشاخص در دانشگاهی با ریاست دکترایمانیه با هر تضمین،هیچ مشکلی ازدانشگاه را حل نخواهد کرد و پس ازخوابیدن گرد و غبارهای حرکات اعتراضی دکترایمانیه باز هم به سبک و سیاق مدیریتی خود رجعت خواهد کرد.نرمش های اخیر وی تاکتیکی هوشمندانه است برای عبور سلامت زورق ایشان از تلاطم های تغییر مدیریتی . باید هوشیار بودتغییرات صوری-سطحی و ناکارآمد خواهد بود
۲-معامله هر فرد یاگروه درگرفتن معاونت وغیره ازطرف پیشکسوتان ویا افراد موثردردانشگاه با توجه به همراهی نامبردگان درابقای فردی که انتقادات فراوانی به مدیریت وروشش وارد است باعث جدایی نامبردگان از بدنه فکری غالب دانشگاه خواهد بود.تفکروجریان فکری تحول خواهان جریانی عمیق است وبا کم شدن۳-۲نفر ضعیف نخواهد شد.
۳-انتظارهمه فعالین ازپیش کسوتان این است که به تغییری کمترازتغییرریاست دانشگاه راضی نشده و دین خود را به عنوان حکمی که به حق رفتار کردند جاودانه کنند.نکند نام ایشان به عنوان حکمی که ابقا کننده تیم موجود باشد در تاریخ ثبت شود.پیش کسوتان ما نیاز به نام وخوشنامی وحمایت ندارندولی باید بدانند تلاش برای تثبیت نامبرده ظلم به علم،عالم، دانشجو و دانشگاه می باشدومطمئن باشند درآینده مدیریتی قوی تروتحول گراتر در دانشگاه با حمایت نامبردگان می تواند وجود داشته باشد.
دوستان بدانندکه اگر تقاضایی از طرف ریاست دانشگاه جهت به کارگیری گروهی از منتقدان مطرح شده نه از سرخیرخواهی بلکه در اثر فشار همین کسانی است که شاید پیش کسوتان آنهارابه حساب نمی آورند چون شناخت کافی نسبت به آنها حاصل ننموده اند. و بدانند که عقبه گروه منتقد هزاران جوان و میانسال دانشجو-استاد-کارمند است که دست ازخواسته های بحقشان برنخواهندداشت ومعامله نخواهندکرد.
واماسخنی باوزیر محترم: شجاعت به همراه مصلحت اندیشی لازمه ادامه فعالیت هوشمندانه شماست.نگران هیچ برخوردی نباشید.بسیاری از نمایندگان در این قضیه بی طرف-تعدادی موافق ابقاء ایشان و تعدادی مخالف ابقای ایشان هستند.با توجه به تصریح قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی ابقای نامبرده پس از ۸سال غیر قانونی و البته مضر است است که با توجه به همه مشکلات مدیریتی و…،به مصلحت وزارتخانه-دانشگاه وشخص رئیس دانشگاه و مردم نیست وقبلا نیز سابقه نداشته است.
واما سخنی با ریاست محترم دانشگاه: مگر شما مالک دانشگاه هستید که اظهارمی کنید اگر من به این یقین می رسیدم که بعد از من کسی می تواند دانشگاه را خوب اداره کند کنار می رفتم؟؟؟. برادر عزیز توانمندان قدر تر و معتقد و ملتزم به خرد جمعی در دانشگاه کم نیستند.آیا پس از پیامبر رحمت(ص) ،اهل بیت (ع) ،پس از امام راحل مقام عظمای ولایت و پس از هر رییس دولتی سرداری دیگر عرصه ی خدمت رسانی را سکان داری نکرده است.این چه توجیه نامقبولی است که برای ماندگاری غیر قانونی خود در این پست خطیر در محضر عالمانی فرهیخته در دانشگاه به کار می برید؟از دهها مورد سو مدیریتتان در حوزه های مختلف که بگذریم فقط سوءتدبیرتان در پیش قدم شدن برای به مسلخ بردن مقوله ی کلان سلامت فارس پهناور با اجرای طرح غیر کارشناسی پزشک خانواده کافی است تا اگر منصفانه خلوتی با خود کنید استعفایی عزتمندانه همراه با عذرخواهی از مردم شریف فارس را ترتیب دهید و چند صباحی به آسیب شناسی رفتارمدیریتی خود درحوزه های مختلف عملیاتیتان خصوصا در چند سال اخیربپردازید.
امروز مهمانی داشتم از یکی از دانشگاههای علوم پزشکی استانهای مرکزی کشور. از او خواستم نظرش را در این مورد بگوید. البته او مدتها دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. راستی این روزها آنقدر چایی داده ام که چایی خشکم ته کشیده لطف فرمایید برایم چایی و قند بیاورید نکند آبدارخانه تعطیل شود و بساط این سایت هم جمع شود.
آبدارچی آخر نگفتی اون دوست یا مهمون عزیزت چی گفت؟
آبدارچی جان تو برو ما خودمان سایت را جمع می کنیم
هادی جان تو برو ما تو سایت اخبار ورزشی می زنیم
مدیریت محترم سایت خبر پارسی
با درود
احتراما منظور ایمانیه از حجت شرعی و دوستان تشکیلاتی و…. چه می تواند باشد آیا ایشان برای دسته ای خاص کار می کند یا برای عموم مردم آیا ایشان به فکر منافع خود و گروهشان است یا منافع مردم آیا مردم اهمیت ندارند آیا جان مردم از نظر ایشان اهمیت ندارد آیا ایشان به دمکراسی و تعقل جمعی پایبندند یا به …… اصولا باید ایمانیه بداند که باید برود ..
چرا در خصوص ایشان رای گیری نمی شود؟ آیا اساتید این دانشگاه انقدر ارزش ندارند که نظرشان پرسیده شود؟
بی خیا ل دکتر علوی! اگه برا دوران مدیریت خود شما هم رای گیری می شد وضع خوبی نداشتی!
خدمت آقای دکتر علوی و سایر کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه بحث رای گیری در مورد دکتر ایمانیه را مطرح میکنند باد عرض کنم که گروه مخالف ایشون که البته اکثریت موجود در دانشگاه را تشکیل میدهد هیچ واهمه ای از یک نظرسنجی آزد و واقعی ندارند چراکه با کمی دقت و شناخت از وضعیت دانشگاه و نظرات کارکنان ، اساتید و دانشجویان میتوان به راحتی نتیجه آن را از هم اکنون پیش بینی کرد اما سوال اساسی از مطرح کنندگان این نظریه اینست که آیا در هشت سال گذشته هم برای ماندن ایشون در راس دانشگاه نظرخواهی صورت می گرفت ؟ ایا وقتی مردم به یک تفکر خاص حاکم بر جامعه نه گفته اند و خط ومشی حاکم را(انشاء الله فراموش نکرده ایم که دکتر ایمانیه یکی از اصلی ترین مهره های این جریان در هشت سال گذشته بوده است ) با حضور در انتخابات رد کرده اند باز هم باید برای هر تغییری پای صندوق رای بیایند ؟
آیا در رای اخذ شده از منظر آقایون شک و شبهه ای وجود دارد که دیگران نمی دانند ؟
آیا این رای از دید آقایون احترام ندارد که باید دوباره به محک ازمایش گذاشته شود؟؟؟!!!
پس بیایید بدون اینکه فرافکنی کنیم با صداقت تمام به نظر مردم احترام بگذاریم .
سلام برادر عزیز شما باید حافظ دو شان باشید. یکی شان خودتان ویکی هم شان مسئولیت امانتیتان.سعی کنید هر دو حفظ شود خصوصا دومی که امانت است.از دوستان بخواه که جواب دهندیا با عنوانی زیبنده تر ورود کنید.در ضمن کسی که یه زمانی تو این دانشگاه بوده که نمیتونه در خصوص چن سال اخیر که اینجا نبوده نظر بده خصوصا اینکه نمک گیرتون هم شده باشه..نقد باید واقعی و بدون دخالت موارد بیرونی اثر گذار خصوصا مهمانی و این قبیل چیزها باشد..لطفا اسمی متناسب با جایگاه خود انتخاب کنید.سپاسگزار
سخنی با ابدارچیان دکتر ایمانیه؛ عزیزان(مریدان)؛ ماندن و رفتن استاد محترمتان هر دو مشکل دار است.چرا که اگر بماند اظهر من الشمس است که با حمایت چند نفری که بیشتر بدنبال مطامع ومنافع شخصی شان هستند واز ماندن ایشان نفعی عایدشان میشود، مانده است واگر برود مابقی طومار خرابکاریها، خودسریها، وحیف ومیل هایش (سو مدیریتش ) باز خواهد شد. پس شما می خواهید از چوب دو سر سوخته ستون محکمی بسازید وبه ان تکیه کنید؟ ویا جسد بی جانی راسر پا نگه دارید؟ یا بازنده ای را برنده اعلام کنید؟ همانطور که بارها گفته ایم بهتر است تن به یک رای گیری عمومی دهید تا معلوم شود مرادتان چقدر مرید دارد؟
حجت شرعی هم در قانون انتخاب روسای دانشگاهها آمده؟
طبیعی است دکتر لنکرانی نمی گذارد شما استتعفا دهید
چه ربطی به داوود داره!؟
داوود این میون کاری با حجت و همت و بقیه نداره.
داوود فقط یکم از خیمه شب بازی خوشش می آد. عروسک گردون رو قلقک می ده،همین.
ضمنا اگه استعفای من مشکل تو وایمانیه رو حل می کنه با لنکرانی صحبت کنم بزاره من استعفا بدم، خوبه؟
احتمالا منظور ایشان از دوستان تشکیلاتی روسای اتحادیه خشکبار سقط فروش کشکساب علاقه بند و دونه مرغی فروشه!
چه حجت شرعی آقا؟ برو باباجون به سلامت دیگه بسه. بذار خرابیهاتو شاید یکی تونست درست کنه!!!!
آن کس که بداند و بداند که بداند / / اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند / / بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند / / لنگا ن خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند / / در جهل مرکب ابد الدهر بماند
درود بر دوستا ن گرامی با کمی تامل میتوان متوجه شد که بیت چهارم با افکار و عملکرد چه کسی خیلی مطا بقت دارد چون در اندیشه های غلط خود غوطه ور شده است و چشم و گوش خود را برتما می حقا یق بسته است و خود پسندی و مقام پرستی را مقدم بر همه امور میداند یعنی هما ن جهل مرکب
آمو وردار برو دیگه
یه ملتی رو معطل خودت کردی
جون معمر قذافی ، پل پوت، رابرت موگابه ،پینوشه بیا برو!