از ابتدای روی کار آمدن تیم جدید در شورا وشهرداری شیراز، جناح رقیب شکست را بر نتابید و از هر امکان و ابزاری که در دست داشت برای حمله به رقیب استفاده کرد .
در این میان اما مدیریت جدید شهری اجرای پروژه های مردم محور را سر لوحه کار خود قرار داد و به جای پاسخ دادن و درگیر کردن مدیران و مسوولان به بازی حریف، کار کردن را استراتژی خود قرار داد که اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم در این مسیر موفق بوده است .
اما در یکی دو ماه اخیر گروه رقیب با استفاده از رسانه های در اختیار، بر شدت حمله های خود افزود و به طور مشخص چند پروژه شاخص را هدف قرار داد و با ایجاد شبهه از هر طریق ممکن به تخریب عملکرد شهرداری پرداخت .
بالاخره این انتقادات کاسه صبر شهردار شیراز را لبریز کرد و او را واداشت که پس از یک وقفه بیش از یک سال و چند ماهه سکوت را بشکند و بی پرده با رسانه ها سخن بگوید و بخشی از پشت پرده انتقادهای جهت دار را افشا کند، کاری که بهتر بود خیلی پیش از این انجام می شد .
شاید هم نشست خبری اخیرشهردار شیراز نشان از تغییر در نگاه و ناکارآمد دانستتن برنامه های مقابله ای تیم خود و استراتژِی “مقابله بی کلام” داشت، هر چند که به نظر می رسد دیر شده باشد .
در این میان یک واقعیت انکار ناپذیر وجود این است که بین اصلاح طلبان و اصولگرایان یک تفاوت فاحش و آشکار وجود دارد، هر چه قدر جناح اصولگرا به استفاده از رسانه اهمیت می دهد و از تمام ظرفیت های در اختیار استفاده می کند، جبهه مقابل یا هیچ اعتقادی به این ابزار مهم ندارد و یا اینکه در انتخاب مسیر مدام در اشتباه به سر می برد، این ضعف حتی در سطح کلان و ملی هم به وضوح دیده می شود به گونه ای که به پاشنه آشیل و نقطه ضعفی بزرگ تبدیل شده است .
استفاده نکردن از ظرفیت های در اختیار و اهمیت ندادن به نیروهای همراه، موجب دلسردی، کناره گیری و منفعل شدن دوستان، به خصوص رسانه ای ها و بکار گماردن به میدان آمدن برخی افراد کارنابلد شد، امری که میدان را خالی و مبارزه را برای حریف ساده و آسانتر از قبل کرد، باور کنیم که ابزار مقابله با هجمه وحمله رسانه ای تنها و تنها با رسانه مقدور است .
هرچند که همین هجمه ها و انتقادات بی پایه واساس خود شاهد این مدعاست که مجموعه شهرداری و شورای شهر شیراز در این دوره کارهای ارزشمندی را انجام داده اند و مسیر پیشرفت شهر را به خوبی شناخته وهموار کرده اند زیرا اگر به جز این بود اینچنین جناح مقابل به تکاپو نمی افتاد اما دریغا که در این میان این رقیب بود که به خوبی موج سواری کرد .
مدیریت فعلی در انجام پروژه های عمرانی و مردم محور با وجود سنگ اندازی ها، کارشکنی ها و محدودیت های موجود رکورد هایی زد که تا پیش از این خواب ورؤیا بود، اتمام پروژه های نیمه تمامی همچون خط یک مترو، تکمیل و بهره برداری از تقاطع بزرگ کشن که تنها ۳۰ درصد از پروژه و آن هم طی حدود ۳ سال پیشرفت فیزیکی داشت و تکمیل آن در مدت زمانی کمتر از یک سال به انجام رسید و سرعت عملیات طرح ها و پروژه های جدید همچون خط دو قطار شهری از این جمله است.
در همین گزارش اخیر شهردار شیراز در خصوص پروژه های در دست اقدام و آماده افتتاح به ۱۵۰ پروژه شاخص اشاره شد که در خصوص هر کدام می توان ساعت ها قلم فرسایی کرد .
پروژه هایی که تنها یک سازه بتنی که از حجم یا ارتفاع آن بتوان گفت نیست، زیرا هر کدام دروازه و مسیر فرهنگی جدید را بروی شهروندان می گشاید و این یعنی تحقق ادعای سیاست مردم محوری .
در پایان یادآور می شود هر چند که مدت زمان کوتاهی از عمر زمامداری مدیریت شهری باقی مانده است اما باز هم می بایست فرصت را غنیمت شمرد و جبران مافات کرد که اگر به جز این باشد، اقدامات انجام شده با روی کار آمدن تیم بعدی، به دلیل نبود اطلاع کافی و عدم مطالبه گری عموم مردم به فراموشی سپرده می شود .