افزایش همبستگی جمعی، آگاهی عمومی و مخاطب مداری را اگر ۳ محور کلیدی توسعه سازمانی ، به خصوص در سازمان های پیشرو بدانیم ، به نقش کلیدی روابط عمومی می رسیم ؛ چه اینکه هر سه ماموریت مهم در شرح کار روابط عمومی قابل تعریف است. به این موارد البته باید توسعه روابط میان سازمانی و با توجه به جایگاه روابط عمومی «بین المللی» را نیز اضافه کرد .
روابط عمومی هسته ای سخت و پوسته ای نرم دارد؛ در این تعریف پاره ای مسؤلیت ها در لایه سخت تعریف شده و در هر سازمانی به عنوان وظایف روابط عمومی شناخته می شود که ماموریت های پنجگانه فوق در این هسته است. از سوی دیگر با توجه به جایگاه میان بخشی روابط عمومی پاره ای وظایف نیز به وظایف تعریف شده در هسته سخت روابط عمومی نیز اضافه می شود . بخش نادرست کار، زمانی است که هسته و پوسته روابط عمومی، تفکیک نشود؛ به عبارتی بر اساس تخصص و شرح کار پوسته پایه ریزی و تعریف مسؤلیت صورت بگیرد.
اینجا است که گاه روابط عمومی از رسالت خود دور می شود و به مرور به جایگاهی تبدیل می شود که نه می توان نام روابط عمومی بر آن گذاشت و نه هیچ مسؤلیت دیگری.
وظایف هسته سخت روابط عمومی نیاز به تخصص، مهارت و صد البته نیروی متخصص دارد؛ موضوعی که البته با تغییر ابزارها، رشد شبکه های اجتماعی، ضرورت تغییر مراجع اثرگذار بر افکار عمومی، نیاز به بازآموزی و به روزرسانی را دوچندان می کند .
در نهایت اینکه روابط عمومی را در نقطه اتصال دانش و مهارت ، توان فردی و گاه ذاتی، هسته سخت و نرم مسؤلیت باید تعریف کرد و بازشناخت. این شاخص ها به ما می گوید که حال که در گرامی روز ارتباطات و روابط عمومی هستیم و به این بهانه با تعریف دوباره نقش روابط عمومی بر اهمیت آن تاکید کنیم.
چه اینکه روابط عمومی ضعیف، یعنی سازمانی شکننده و روابط عمومی خوب، حافظ جایگاه و ساختار سازمان است.