کدام شادی را در سالیان پس از انقلاب در زندگی مردم رقم خورده که منشأ آن سیاستهای رسمی کشور بوده است؟
وقتی اوائل دهه هشتاد فیلم سینمایی «مارمولک» ساخته کمال تبریزی روی پرده سینمایی رفت و با مخالفت شدید عناصر مذهبی در نقاط مختلف کشور روبرو شد و از ادامه اکران بازماند، به همراه همکارم وقت مصاحبهای از امام جمعه وقت شیراز گرفتیم و در حین مصاحبه، نظر آیتالله را در خصوص فیلم مارمولک جویا شدیم.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی خطاب به منتقدان و مخالفان مارمولک گفت: «اگر راست میگویید فیلمی بسازید که اثر آن را از بین ببرد، با حذف آن موفق نمیشوید جامعه اسلامی بسازید.»
همین کلام آیتالله حائری شیرازی که یکی از مهمترین صاحبان تریبون رسمی حاکمیت بشمار میرفت، کافی بود تا مامورلک در شیراز بیش از هرجای دیگر کشور یعنی نزدیک دو ماه اکران شود و مخالفان نتوانند برای اکران آن در شیراز مانعی بتراشند.
آیت الله حائری شیرازی منتقدان و مخالفان مارمولک را به دلیل بیتوجهی به امر شادی عمومی و عدم استفاده از زبان هنر به خصوص سینما برای بیان اندیشههای دینی به باد انتقاد گرفت و گفت: «اثرگذارترین فیلمنامه عاشورایی[روز واقعه] را کسی نوشته که شما میگویید در طیف مخالفان دین[بهرام بیضایی] قرار دارد.»
با انتقادات اخیر رییس ونایب رییس مجلس شورای اسلامی و برخی بزرگان به انتشار چند فیلم رقص و پای کوبی دانشآموزان در برخی مدارس که ممکن است به استیضاح وزیر آموزش و پرورش منجر شود، آن گفتوگوی کوتاه با امام جمعه مرحوم شیراز در ذهنمنقش بست؛ هرچند انتقادات حوزویان در آن زمان باعث شد آیت الله حائری شیرازی در جمع طلاب قمی در قم، بخشی از بیان خود را اصلاح کند و گفت: «نگفتهام مانع از اکران فیلم مارمولک نشوید.»
اما به نظر میرسد رییس مجلس و کارگزاران فرهنگی و سیاسی کشور باید علاج واقعه را در سفارش آیتالله جستجو کنند.
کدام شادی را در سالیان پس از انقلاب در زندگی مردم رقم خورده که منشأ آن سیاستهای رسمی کشور بوده است؟
اگر نگاهی به تقویم رسمی کشور بیندازیم، عمده تعطیلات متوجه روزهای عزاداری مذهبی است و به تبع آن تلویزیون ملی هم به ماتمکدهای رنگین تبدیل شده است که اتفاقا کمترین رنگ و بوی هنری در تولیدات آن دیده میشود.
عمده تولیدات سینمایی و تلویزیونی هم رنگ و بوی غم و غصه و فقر گرفته و در مناسبتهای مذهبی دیگر نه اثری از سینمایی «روز واقعه» و سریالهای فاخر «امام علی»، «در چشم باد»، «سربداران» و … است و نه ردپایی از سخنوران فقید پیدا میشود که هر کدام به بهانه نقدی از رسانه ملی حذف شدند و اندک برنامههای کمدی یا فاقد کیفیت لازم هست و یا با تیغ سانسور روبرو میشود.
علاوه بر این در شهرها نیز دائما با بیلبوردهایی روبرو میشویم که عمدتا بر طبل افراطگرایی شیعی میکوبد و مراسمی مداح محور تبلیغ میکند همچون «عزاداری برای دهه اول و دوم محسنیه» و یا «دهه رقیه به یاد دختر شش ساله کربلا» که سابقه تاریخی اثبات شدهای از چنین مناسبتهایی در تاریخ شیعه وجود ندارد.
بر اینها، حجم بزرگ عزاداریها در خصوص کشتهشدگان حوادث طبیعی و یا سقوط هواپیما و کشتهشدگان سیل و زلزله و تصادفات رانندگی هم اضافه کنید.
برگزاری پیدرپی یادوارههای شهدای عزیز جنگ تحمیلی با رنگ و بوی عزاداری و مداحیهایی تند، بیش از آنکه بوی حماسه و غیرت بدهد، بوی مرگ و فراق میدهد و روح ماتم را در جامعه میدمد.
اگر به این موارد، مسائل و مشکلات اقتصادی و خانوادگی هم که معمولا هر خانواده به اقتضای طبیعت خود با آن درگیر است، اضافه کنید، میبیند که کشور را به ماتمکده بزرگی تبدیل کرده و جایی برای شادی رسمی مردم باقی نگذاشتهایم.
اکنون «علی لاریجانی» و «علی مطهری» یادگاران استاد معظم شهید مطهری از تریبون بلند مجلس شورای اسلامی به یک باره با دیدن چند کلیپ کوتاه از شادی دانش آموزان در مدرسه فریاد واغربتا سر داده و خواستار عزل مدیران مدارسی شدهاند که محصول همین بی سامانی در شادیاند.
در فرهنگ ایرانی _ اسلامی حزن و شادی قرین یکدیگرند و اما در ۴۰ سال گذشته بساط شادی به بهانه رویکردهای دینی در تصمیمسازیها برچیده شده و هر از گاهی شادی هم که در جامعه بروز پیدا میکند، به قول معروف از دستشان در میرود.
شادی مردم در انتخاباتهای ریاست جمهوری چند دوره گذشته، شادی بعد از مسابقات فوتبال در عرصه بینالمللی و ملی و برخی مناسبتهای ملی از جمله نمونههایی است که سیاستگذاران از پیش بینی آنها در میماند اما در لایههای زیرین شادی به نوع دیگری در زندگی رسوخ کرده وگاهی با هیجانات غیرعادی همراه است.
توصیه آیتالله حائری شیرازی پس از اکران مارمولک، حلقه مفقوده نشاط و همبستگی اجتماعی است؛ به شدت جای شادیهای اجتماعی و دسته جمعی در کشور خالیست.
وقتی برای شادیهای اجتماعی برنامه نداریم و اندک شادیهای مردمی هم به بهانه رعایت نکردن شئونات دینی تعطیل میکنیم، طبیعی است که مردم شادیهای مورد نیاز خود را در لایههای پنهان و زیرزمینی با هیجانات غیرواقعی پس از اتفاقاتی چون مسابقات فوتبال دنبال کنند که میتواند ساخت اجتماعی را تغییر دهد.
دولتی کردن شادیها یا بهمعنای دیگر کوتاه کردن دست مردم از شادی و سلیقهای کردن شادی، هیچگاه نخواهد توانست مانع از حرکت جمعی مردم برای کسب حالتهای شاد در زندگی خود شود.
اکران فیلم نه چندان خوش ساخت و کمدی «رحمان ۱۴۰۰» با دیالوگها و رفتارهای پرنوگرایانه توأم با استقبال کم نظیر مردم در حالی که سینمای ایران فیلمهای موفق و هنری در ژانر اجتماعی و تاریخی همچون «غلامرضا تختی» و «متری شش و نیم» بر روی پرده داشت، بیانگر همان نکته تغییر ذائقه مردم ناشی از عطش گفتمان شادیمحور در برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی است.
بنابراین بار دیگر دستاندرکاران عرصه فرهنگی و اجتماعی کشور را به توصیه آیتالله حائری شیرازی ارجاع میدهم و پرهیز از هرگونه کارکرد افراطیگرایی در حزن انگیز نشان دادن فضای عمومی کشور!
پرنده سرکش جامعه برای رسیدن به آسمان اعتدال و تعالی به دو بال شادی و اندوه با هم نیاز دارد.
با بستن بال شادی نمیتوان به آسمان اعتدال پر کشید.