خبرپارسی – گله دکتر روحانی را درست میدانم. ما رسانهایها تا حد قابل اعتنایی، از وظایف و کارکردهایی که در علم رسانه یاد گرفتهایم، فاصله پیدا کردهایم .
محمد مهاجری، فعال رسانهای، در روزنامه ایران نوشت: «ما رسانهایها معمولاً خیلی خوشمان نمیآید که دیگران از رفتارهایی که در عرصه اجتماعی از خود بروز میدهیم، انتقاد کنند. به همین منظور واکنشهایی هم که نسبت به این انتقادات از خود نشان میدهیم، در بیشتر مواقع به تندی صورت میگیرد. یعنی به همان اندازه که به خودمان حق میدهیم از دیگران انتقاد کنیم، این حق را به دیگران نمیدهیم که از ما انتقاد کنند.
اما من قصد دارم که این بار کاری خلاف عادت رسانهایها را انجام دهم. میخواهم بگویم که انتقاد رئیس جمهوری از ما رسانهایها کاملاً درست است. ما عملاً همان کاری را انجام میدهیم که بعضی از رسانههای خارجی انجام میدهند. رئیسجمهوری دیروز مسائلی را در مورد جنگ روانی مطرح کردند و گفتند که زمانی رسانههای دشمن تلاش میکنند تا مردم را نگران کنند که این مأموریت آنهاست اما در این شرایط از دوستان، توقع بیشتری میرود. من میخواهم بگویم هم این تعریف و هم آن تعریفی که دکتر روحانی از جنگ روانی در مراسم افطاری خود در جمع اصحاب رسانهها دادهاند، به لحاظ علمی با آن چه در کتابها با آن مواجه بودیم و در کلاسهای درس آموختهایم، منطبق بود.
گله ایشان را درست میدانم. ما رسانهایها تا حد قابل اعتنایی، از وظایف و کارکردهایی که در علم رسانه یاد گرفتهایم، فاصله پیدا کردهایم. فرض کنید که ما به عنوان یک رسانه همواره یاد گرفتهایم که خبر را بدون منبع به کار نبریم. یاد گرفتهایم که خبر را از تحلیل جدا کنیم ولی آیا عملاً این اتفاق در رسانههای کشور در حال رخ دادن است؟ آیا در حال حاضر تنها خبرهایی با منابع موثق را انتشار داده و از آن استفاده میکنیم؟ واقعاً این گونه نیست. برخی رسانههای خصوصی و همچنین فضای مجازی، بخش عمدهای از اطلاعاتی که مبتنی بر خبر واقعی نبوده و حتی میتوان با اطمینان گفت که شایعه و دروغی بیش نیست را به عنوان خبر منتشر میکنند.
حال برای عبور از بحران جنگ رسانهای، راهی جز این وجود ندارد که رسانههای ما شناسنامهدار بشوند. روزنامه ایران، روزنامه دولت است، خبرگزاری ایرنا از ارگانهای دولت محسوب میشود اما تکلیف خیلی از رسانهها مشخص نیست. شما هر چه در این دو رسانه مینویسید به حساب دولت گذاشته میشود. چه مردم خوششان بیاید و چه آن را نپسندند اما برخی رسانههای ما واقعاً این گونه نیستند. اسمشان مستقل است و ادای مستقلها را درمیآورند اما بلندگوی یک سری از بنگاههای سیاسی یا اقتصادی هستند. من بارها تأکید کردهام که تمام ارکان داخل نظام حق دارند که رسانه داشته باشند. اعم از دستگاههای نظامی و سیاسی و احزاب و همه و همه. اما نگویند که ما مستقل هستیم و در عمل مروج جبهه پایداری باشند؛ نگویند مستقلیم اما برای یکی از شاخههای احزاب اصلاحطلب و اصولگرا کار کنند. بنابراین اگر احزاب، سازمانهای دولتی و ارگانهای حکومتی، شناسنامه رسانههایشان مشخص باشد در این صورت بخش عمدهای از دغدغههای رئیسجمهوری حل خواهد شد.