خبر پارسی – امید صدیق : عمر آشنایی من با فرزاد صدری به دو دهه میکشد؛ دو دهه پربار. روایت این دو دهه، این عمر، نشستن بر صندلی نقد و قضاوت، کار سادهای نیست.
در همه این دو دهه، مطبوعات فارس بالا و پایین داشته، همکارانی وارد این حرفه شده اند، گروهی عطای کار را به لقایش بخشیده اند، نشریاتی متولد و نشریاتی به خاطره پیوستهاند؛ جوانانی به این عرصه پا گذاشته اند که عمرشان از سابقه کاری صدری کمتر است؛ شمعهایی خاموش شدهاند و به سطرهای کتابهای تاریخ مطبوعات استاد رومی وارد شدهاند. اما در همه این سال ها، صدری، کم و زیاد، خبر نوشته، گفت و گو کرده و گزارش روایت کرده؛ پیگیر دغدغههای مردم شیراز بوده، از شیراز نوشته و شیراز را روایت کرده و خواسته که «شهر» جای بهتری برای مردمان این دیار کهن باشد.
صدری، «فرزند ارشد» ایسنای فارس است. مدرسهای که به مدد دکتر پورعلی گرامی شکل گرفت و در سالهای پایانی دهه ۷۰ عامل رشد روزنامهنگارانی شد که ثمره کار آنها تا سالها در مطبوعات فارس وجود داشته و دارد.
صدری، ثمره ایسنا است؛ مکتب ایسنا برگرفته از خواستگاه خود، جهاد دانشگاهی است و نیروهایش را«جهادی» و «دانشگاهی» پرورش داده است.
بچههای ایسنا، آموختهاند که حرفهای، خبرنگار و روزنامهنگار شوند و این چنین است که حتا اگر بنا به نیاز بخشهای مختلف اطلاع رسانی و اجرایی، در دوره ای مشغله غالبشان، فراتر از کار مطبوعاتی شده باشد، اما همچنان حرفه خود را «روزنامهنگاری» میدانند.
باری، صدری محصول این کارگاه آموزش روزنامهنگاری بود.
اما او چه ویژگیهای خاصی دارد که در این سال ها چراغ راه و کارش روشن مانده است؟
نخست؛ برخی ویژگیها برای روزنامهنگار خوب شدن وجود دارد که نمیشود، نمیتوانیم، بیاموزیم و آموزش دهیم. این همه باید سال ها، همراه و همپای فرد باشد. «شم خبرنگاری»، این راز روزنامهنگاری، آموختنی در هیچ مدرسهای نیست.
تجربه سالها کار آموزشی کردن، کار با نیروهای علاقهمند به کار مطبوعاتی، به من میگوید نمیشود، نمیتوانیم فقط در مدرسه، در دانشکده، در کارگاه، روزنامهنگار بسازیم.
فرد وقتی به سن ورود به حرفه میرسد، باید آموختههایی، علایقی و تواناییهایی ارتباطاتی داشته باشد که نمیتوان و نمیشود در مدرسه و کلاس آموخت و آموزاند.
صدری چنین ویژگی داشته است؛ قبل از روزنامهنگار شدن، تجربه توسعه مهارت های ارتباطی را داشته؛ تئاتر کار کرده و جسارت رفتن در دل اجتماع را پیدا کرده است.
کتاب خوانده، شعر و رمان خوانده و میتوانسته بنویسد.
تاریخ خوانده و تسلط به تاریخ داشته و دارد؛ بی راه نیست که در کنکور کارشناسی ارشد علوم ارتباطات یکی از مواد درسی تاریخ معاصر است. روزنامهنگار باید گفتمانهای سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر را بشناسد.
صدری، مانند تمام بچههای ایسنای فارس، در ابتدا، بافت اصلی خبر را به عنوان شالوده روزنامه نگاری آموخت.
او با آن ویژگی اولیه، با شم خبرنگاری، با آموزش ابتدایی و در بستر مدیریت خوب، خبرنگاری ویژه شد؛ خبرنگاری با امضا.
تولید مطبوعاتی صدری، شناسنامه صدری است و امضای او را دارد.
صدری در گفت و گوی مطبوعاتی، گفت و گوهای پینگ پونگی،
گفت و گوهای گسترده و باز متبحر است؛ اشاره های کم نظیری می نویسد و داستان را که می خواهد باز کند، گفت و گو کننده و سوژه بحث را به خوبی می شناسد. گفت و گوهایش با چهره ها خواندنی است. حتا گاهی این چهره ها نه ارزش شهرت دائم، که ارزش موقت دارد؛ آشپز ساده ای است که در موقعیت خاص قرار گرفته یا نمونههایی مانند این.
صدری در حوزه روزنامه نگاری تحقیقی هم ورود می کند؛ ژانری بکر و مهم. خصوصا امروز و با رشد روزنامه نگاری آن لاین، روزنامه نگاری تحقیقی از برگهای برنده روزنامه نگاری چاپی است.
در کنار این ویژگی باید به یادداشت نویسی صدری که بر گرفته از ذوق و قریحه اوست اشاره کرد. صدری همچنین یادداشت نویس انتقادی هم هست؛ هر چند گاهی در ادبیاتش اصول کار مطبوعاتی را زیر پا می گذارد و قلم را بیش از آنچه باید در اختیار ذوق بالایش می گذارد و این به محتوای سخت اثرش لطمه می زند. مراعات نشدن پوسته سخت و محتوای نرم هر دو زیان رسانی برای یک یادداشت پیوسته است.
در حوزه خبر ، صدری از آموختههایش در ایسنا بهره می برد؛ خبر سخت همچنان همان خبر سخت است، اما بافت خبر با رشد رسانه های نو تغییر کرده است. صدری هم باید مانند روزنامه نگاران دیگر دنیای نرم خبر را تجربه کند و آن جا که لازم است به راه نرمخبر برود.
اما فراتر از ویژگی و محاسن صدری موضوعی وجود دارد که باید از زاویه نقد به آن اشاره کنم؛ او هر چند خبرنگار و سردبیر خبرگزاری کامل و پخته ای است اما آنگاه که به حوزه سردبیری در بخش چاپی وارد شده، چندان پر فروغ نبوده؛ چرایش شاید به ویژگی های شخصی اوست و البته الزامات دست و پاگیری که کار چاپی دارد.
در نهایت، اگر تعاریف «روزنامه نگار»و «خبرنگار» را از هم تفکیک کنیم که من قائل به این تفکیک هستم، اگر بپذیریم که روزنامهنگاری باید روز به روز تخصصیتر و عمقیتر شود، من معتقدم صدری به مفهوم حرفهای کلمه «خبرنگار» است.
او در قامت خبرنگار، شیراز را پاس داشته است.
خدمت بزرگ صدری به روزنامه نگاری فارس، دبیری سلسله نشستهای روزنامه نگار در زوم است که در سایه مدیریت دکتر کمالی سروستانی حرکتی بی نظیر بود؛ باید قدر دان این حرکت پیوسته بود و ثمره این حرکت را می توان تا سالها دید.
در نشست نقد سعید نظری گفتم که او یکی از دو خبرنگار برتر فارس در دهه هشتاد است؛ قطعا نفر دیگر فرزاد صدری است و اگر در یک نمای کلی تاریخ مطبوعات فارس را نگاه کنیم
انتهای دهه هفتاد و دهه هشتاد دهه طلایی عصر روزنامه نگاری فارس بوده؛ پس ارزش کار فرزاد صدری در مطبوعات فارس بیش از پیش نمایان میشود.