خبرپارسی – محمود احمدینژاد نامهای را به رهبر معظم انقلاب نوشته است که محتوایش با سابقه او همخوانی ندارد.
روزنامه قانون نوشت: «عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه برنامه اپوزیسیون سازی، سخنانی تازه به زبان آورده است که یاوران سابق او باید در این زمینه پاسخگو باشند زیرا اظهارات او با مصلحت نظام همخوانی ندارد.
دگردیسیهای فراوانی در ایران صورت گرفته است؛ اصولگرایان اصلاحطلب شدهاند، تحولطلبان محافظهکار شدهاند، مسئولان پاسخ ناکارآمدیهای خود را از مردم میخواهند و در تازهترین نوع این استحالهها فردی که بسیاری مدعی هستند او برآمده از مهندسی انتخابات است با ارسال نامه به رهبر معظم انقلاب درخواست برگزاری انتخاباتی آزاد، زودهنگام و به دور از مهندسی کرده است! محمود احمدینژاد همان پدیده خانمان براندازی که برای جریانهای سیاسی حامی او جز پریشانی و پشیمانی ارثی به جا نگذاشته است روز گذشته بعد از سه روز تبلیغ نامهای را خطاب به حضرت آیتالله خامنهای ارسال کرده است که به قد و قواره او به هیچ وجه نمیخورد.»
این روزنامه در بخش دیگری مینویسد:
مصلحت نظام در خطر
اظهاراتی را که احمدینژاد در نامه خود آورده شاید مطالباتی باشد که سالهاست جریانهای مختلف در ایران بیان میکنند ولی یاوران همین فرد آنها را به براندازی و خیانت به نظام و ملت متهم کرده و با عناوینی مانند تشویشگر اذهان عمومی و اقدامکننده علیه امنیت ملی با آنان برخورد میکنند ولی امروز فردی که به عنوان عضو مجمعتشخیص مصلحت نظام است فرمان را به دست گرفته و بیاناتی را مطرح میکند که اگر هر کدام از اهالی دیگر سیاست به زبان میآوردند با انگهای فتنهگر و … به حاشیه رانده میشدند.
حقیقتهای نچسب
نکته دیگر این که حامیان و سینهچاکان احمدینژاد در سالهای نه چندان دور باید امروز پاسخ دهند این است که چرا کفن پوش به خیابان نمیآیند و مقابل او نمیایستند؟! هر چند که بیشتر سخنان او به حق است ولی شنیدن این بیانات از دهان فردی که خود متهم ردیف اول زیر پا گذاشتن بسیاری از این مسائل و قوانین است به دل هیچکس نمینشیند.
سکوت ننگین
این سکوتی که جماعت مذکور در دستور کار خود قراردادهاند چند دلیل بیشتر ندارد؛ یا آنها با احمدینژاد همفکر هستند که باید با صدای بلند اعلام کنند و از لاک خود بیرون بیایند؛ یا آن که جرات ایستادن و اعتراض به سخنان احمدینژاد را ندارند و میترسند این فرد با راهکارهایی که دارد این جماعت را نابود کند. فرضیه سوم نیز این است که نان افراد مذکور در سکوت است و میشود آنها را ساکتین اصلی فتنه ناب احمدینژاد خواند. امروز آنهایی که چندی پیش جوانان و دلسوزان این مرز و بوم را به خاطر این فرد نابود کردند و چشم بستند تا این سرزمین را آب بیمسئولیتی ببرد باید پاسخگو باشند که چرا آن زمان مصلحت این ملت را به دست فردی دادند که امروز نیز مصلحت نظام را نمیداند.
خفتگان بیدار شوند
جای تعجب است آنهایی که ادعای اعتقاد به عقوبت گناه داشتند چگونه امروز صم و بکم خود را به بی حسی زدهاند. آنهایی که تهدید به استفاده از مولفههای دینی برای کنترل جریانهای سیاسی میکردند چرا امروز در برابر هیاهوی این فرد سکوت کردهاند؟! زمانی که ثروت بیمایه شده بود و صحت بیمار، همه از تدین این فرد سخن میگفتند و به گفته آیتا… فاضل لنکرانی از این شهر به آن شهر میرفتند که برای او رای جمع کنند و دل به دست بیاورند، چرا امروز خفته اند؟!
عقوبتی دردناک
چه خوش گفت آن بزرگ که بخشی از قیامت در این دنیاست و آنهایی که بدون هیچ حد و حصری در دهه ۸۰ تازیدند به گمان آن که دیگر دنیا به پایان رسیده و آنها بر دنیا سوار شدهاند امروز با حضور فردی مواجه هستند که به راحتی از بخشی از یاران سابق خود عبور کرده و دل به سودای تازهای دارد که هدفش نامعلوم است.