خبر پارسی – آیین بزرگداشت ابراهیم سلطان، کاتب قرآن، به مناسبت ششصدمین سال درگذشت وی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار شد.
در این رویداد که با حضور دانشجویان و پژوهشگران برگزار شد، تاریخپژوهان و خطشناسانی چون غلامرضا امیرخانی، معاون کتابخانه ملی، عبدالرسول خیراندیش، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز و حمیدرضا قلیچ خانی سخنرانی کردند.
همچنین از یکی از نسخههای نفیس قرآننگاری ابراهیم سلطان بانام «مصحف ابراهیم» که توسط دانشنامه فارس و با همکاری مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس و سازمان میراث فرهنگی استان منتشر شده، رونمایی شد.
محمدصادق میرزا ابولقاسمی، مولف کتاب هم دیدگاه های خود را در خصوص جایگاه ابراهیم سلطان در زنجیره خوشنویسان بیان کرد.
کوروش کمالی سروستانی، مدیرمرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در این رویداد گفت: از آن زمان که ابن مُقله بیضاوی (۳۲۸ـ۲۷۲ ه. ق) هنرمند خطاط فارسی رسمالخط بدیع و شیوه جدید خط عربی را در قالبهای ماندگار محقق، ریحان، ثلث ریحان، ترقیع، رقاع و نسخ که مدار آنان بر دایره و سطح بود، سامان داد و تا امروز که آثار مکتب قرآننویسی فارس و شیراز زینتبخش گنجینهها، مساجد و خانههاست، در هیچ زمانی تلاش عاشقانه و عابدانه هنرمندان، نگارگران و خطاطان قرآنآرا، آرام نگشته است.
وی افزود: اگر چه آرایهها هم قدر و قدرت کلمات خدا نیستند، اما نشاندهنده کوششی زمینی از سرِ عشق برای ارجگذاری به سخنان آسمانیاند، در این بخش از هنر اسلامی نیز چون دیگر نهادهای تمدن اسلامی نقش فارسیان تأثیرگذار و ماندگار است.
کمالی سروستانی ادامه داد: بیشک نقش سیبویه فارسی در ساماندهی نحو عربی، مجدالدین فیروزآبادی در تدوین قاموس عربی و ابنمقله بیضاوی در تعالی خط عربی بر هیچ پژوهندﮤ تمدن اسلامی پوشیده نیست.
وی افزود: مطاﻟﻌﮥ تاریخ جمع و نگارش قرآن کریم نشان دهندﮤ آن است که قرآننگاری را میتوان با کمی تسامح به دوران پیش و پس از ابنمقله تقسیم کرد؛ چرا که در قرن چهارم هجری در دوران خلافت المقتدر عباسی و وزارت ابنفرات «ابن مقله»این فرصت را مییابد که از تلفیق زیباشناسانه خطوط بومی سرزمینهای عربستان و عراق که در تحقیقات بعدی به نامهای کوفی، مکی، مدنی، حجازی و عباسی خوانده شدهاند، خطی بیافریند که به مناسبت سهولت در تحریر و قرائت و زیبایی بصری، ناسخ خطوط دیگر شود و از همین رو «نسخ» نام گیرد و از آن زمان در امپراطوری اسلامی شایع و رایج شود؛ بررسی ویژگیهای قرآنهای به دست آمده تا پیش از ابنمقله که تا اوایل قرن چهارم را در برمیگیرد، برای اثبات مدعای فوق کارساز خواهد بود.
کمالی سروستانی با استناد به کتاب سبک عباسی گفت: «بیشتر قرآنهای پیش از قرن چهارم، که در دسترس ما قرار دارد، به شکل رقعاتی است که اغلب شامل یک تک برگ و یا حتی قسمتی از آن است»؛ به عبارت دیگر تا قرن چهارم هیچ قرآن کاملی را سراغ نداریم که در گنجینههای جهان نگهداری شود. یکی از ویژگیهای دستنگاشتههای نخستین قرآنی، تنوع بیش از حد آنهاست. تنوع این دستنگاشتهها به گونهای است که آنماری شیمل اسلامشناس آلمانی «گونههای سبک نگارش را در این دوران برابر با تعداد دستنوشتههای نگاشته شده میداند».
وی افزود: گسترش جغرافیایی کشورهای اسلامی، ضرورت حل و فصل نهایی قرآن نویسی در جهان اسلامی را در دستور کار عالمان، حاکمان و خلفای عباسی قرار داد و سرانجام در اوایل قرن چهارم پس از پراکندهنویسیهای بیسامان، جهان اسلامِ وسعت یافته برای یکدستی و هماهنگی، نیازمند تدوین متن واحدی از قرآن شد و ابنمقله بیضاوی این افتخار را نصیب خود کرد.
وی با استناد به کتاب «کارهای استادانه» ادامه داد: «در سدﮤ چهارم هجری، شکل ظاهری قرآنهای دستنویس به نحو شگرفی دچار تغییر و تحول شد. در اکثر مناطق کاغذ جای پوست را گرفت و صفحهآرایی افقی به صورت عمودی درآمد».
مدیر دانشنامه فارس توضیح داد: با پیشنهاد «رسمالخط نوین» ابنمقله دوران تازهای را در قرآننگاری جهان اسلام پی ریخت؛ دورانی که با خلق آثار ارزشمند ابن بواب (م. ۴۱۳۰ق)، یاقوت مستعصمی (م. ۶۹۸ ق) و ابراهیم سلطان بن شاهرخ (۷۹۶ـ۸۳۸ ق) تداوم یافت. بر اساس کتاب پس از تیمور، «در سراسر قرن نهم و دهم (ﻫ. ق) شهر شیراز یکی از مراکز اصلی تدوین کتب دستنویس به شمار میآمد. برخی از آثاری که در شیراز کتابت شده، از نظر کیفیت و سبک و سیاق با نمونههای متعلق به تبریز یا قزوین برابری میکند». اگر چه بهترین کاتبان و مذّهبان شیراز در اواخر قرن نهم به استخدام دربار آققویونلو در تبریز و دیگر نقاط درآمده بودند و آثار ارزشمندی آفریدند؛چنانکه در همین دوران عبدالحق امانت خان شیرازی خوشنویس و قرآننگار برجسته به هند مهاجرت میکند؛ در کتاب «کمال آراستگی» درباره او می خوانیم که«هم به عنوان کاتب رسمی دربار امپراتوران مغول و هم به عنوان هنرمندی که کتیبههای متعددی را برای ساختمانهای با ارزش نوشته، شهرت دارد و مهمترین کتیبه او بر مشهورترین عمارت اسلامی هند، یعنی تاجمحل در آگرا نقش بسته است». اما در همین ایام خوشنویسان برجستهای چون شهر امیر، حسین فخار شیرازی، عبدالله شیرازی، محمد شیرازی، محمدرضا شیرازی و…در قرن نهم تا یازدهم (ﻫ . ق) شیراز را با آثار خود در تاریخ قرآننگاری ماندگار کردند.
وی افزود: بر این قرار، سیر کاروان کتابت نور، قرآن کریم، که از نخستین قرون در ممالک اسلامی آغاز شده بود، به سال ۸۳۰ هجری قمری، به ابراهیم سلطان، حاکم فارس و نسخه &مصحف ابراهیم& رسید و او به خلقی سترگ و هنرمندانه دست یازد و برگی زرین بر کارستان شگرف قرآن نگاری این دیار افزود. او که اقلام ستّه را به نیکویی یاقوت می نگاشت و کتابت های بسیاری بر عمارات شیراز همچون مسجد جامع عتیق، صفۀ بارگاه سعدی، عمارات دارالصفا و دارالایتام، کاخ تچر و بقعۀ علی بن حمزه داشت، کتابت قرآنها و دیوانهای فراوانی را در کارنامه سترگ هنری خویش داراست.
مدیر دانشنامه فارس تاکید کرد: ششصدمین سال درگذشت ابراهیم سلطان، ما را و یاران همراه را بهانه ای شد تا به قدم شوق به چاپ نسخه کتاب ارزشمند او به گونه ای نفیس برآییم و با تبیین ویژگی های هنری و علمی این اثر مانا، از سویی دین خود را به مصحف کریم و قرآن نگاری فارس ادا کنیم و از دیگر سوی، مقام شامخ هنرمندانه ابراهیم سلطان را به جهت خلق آثار هنری و پاسداشت قرآن کریم، در ششصدمین سال درگذشتش ارج نهیم.
معاون کتابخانه ملی هم در این رویداد به تشریح وضعیت سیاسی شیراز در عهد ابراهیم سلطان پرداخت و این دوران را روزگاری نسبتاً آرام خواند و تأکید کرد: وی حاکمی نسبتاً عادل، اهل ذوق و حس بود.
غلامرضا امیرخانیکه در مورد « شیراز در عهد ابراهیم سلطان» سخن میگفت، کتابت و نگارش آثاری همچون ظفرنامه، انیس الناس و تدوین منشور کتابداری را از مهمترین رویدادهای فرهنگی آن زمان خواند.
دکتر عبدالرسول خیراندیش، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز هم در این نشست در مورد «تجارت و امنیت در ابرقو، سیاست و فرهنگ در شیراز (عصر میرزاییان؛ فارس در روزگار جانشینان تیمور)» سخن گفت.
وی با تبیین تحولات اواسط قرن هشتم به تبدیل هرمز به یک بندر بزرگ بین المللی و جانشینی آن با بندر سیراف پرداخت.
وی افزود: جانشینی بندر هرمز باعث ایجاد منبع جدید از ثروت برای فارس و ایجاد راه بازرگانی تازه میشود؛ در این میان کشمکشهایی میان فارس و کرمان وجود داشت و در نهایت ابرقو به عنوان یک راه میانه در نظر گرفته شد.
خیراندیش گفت: به عنوان یک مورخ جدا شدن ابرقو از فارس با توجه به پیشینه تاریخی آن موجب ناراحتی است.
وی افزود: شاهرخ با توجه به جایگاه کلید فارس برای انتقال ثروت ابراهیم سلطان را به قدرت رساند و محور ارتباطی فارس به خراسان برقرار شد. در این دوره شیراز موقعیت خودش را حفظ کرد؛ تلاش ابراهیم سلطان برای جلوگیری از خروج ثروت در فارس و حفظ جایگاه اشراف و ثروتمندان باعث شد فارس مامنی برای هنرمندان باشد.
وی همچنین به شکلگیری طریقت مرشدیه از کازرون تا سایر نقاط فارس اشاره کرد که در این دوره خانقاههای مرشدی موجب تحولاتی شدند که در نهایت به ظهور «شیخ روزبهان بقلی» در شیراز منجر شد. اندیشه های روزبهان در ارائه جلوه ای از عشق مجازی باعث پیوستن جنبه جمالی و رمزی عرفان در خط شد و جنبشهای نقطویه و حروفیه را با تکیه بر رموز عرفانی شکل داد.
وی خاطرنشان کرد: در همین دوران خط به صورت رمزنگارانه و زیباشناسانه مورد توجه اشراف و ثروتمندان و شاهزادگان قرار گرفت .
در ادامه آیین بزرگداشت ابراهیم سلطان، حمیدرضا قلیچ خانی، به عیار سنجی آثار ابراهیم سلطان پرداخت و گفت: شگرد وی در کتابت، کتیبه نویسی است که در الگوی کتیبههای بنای علی ابن حمزه(ع) دیده می شود.
وی با طرح این موضوع که باید اثر هنری سیاستمدارن را فارغ از ملاحظات سیاسی و اجتماعی آنان ارزیابی کرد گفت: این موضوع در حوزه ادبیات کاملا اتفاق افتاده و مثلا عیار اشعار ناصرالدین شاه برای مردم مشخص است.
نویسنده اولین کتاب مرجع خوشنویسی مغفول ماندن پژوهش در جلوههای زیباشناسانه، صفحه ارایی و عیارسنجی آثار شاهزادگان تیموری را فارغ از موقعیت سیاسی و اجتماعی آنها فقدانی در پژوهشهای هنر خط اعلام کرد؛ به گفته وی باید آثار ابراهیم سلطان را با در نظر گرفتن آثار خوشنویسی بعد و قبل از وی بررسی کرد.
قلیچ خانی افزود: نگارش قرآنی توسط هنرمندان ملی که به دست خوشنویسی ایرانی کتابت شده باشد و بتوان آن را با نام ایران در جهان معرفی کرد کاری دشوار است که طی ۴۰ سال گذشته صورت نگرفته است.
محمدصادق میرزا ابوالقاسمی عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز درخصوص جایگاه ابراهیم سلطان در زنجیره خوشنویسان به جایگاه فرهنگی او اشاره کرد و گفت:وی در نسخه آرایی و تولید نسخ خطی رقیب برادرش بایسنقر میرزا است و رقابتی که این دو باهم در حوزه فرهنگی و تولید کتاب و حمایت از هنرهای وابسته به کتاب دارند، باعث مراودات و تولید نسخ برای تبادل و ارتباط هنرمندان شد.
مولف کتاب مصحف ابراهیم در مقایسه بایسنقر میرزا و ابراهیم سلطان جایگاه ابراهیم سلطان را از لحاظ تعداد نسخه و کیفیت آثار رفیعتر دانست و عنوان کرد: وجوهی از استعداد هنری ویژه در خوشنویسی برخی آثار او از جمله آثار بقعه سعدی و ظهیری به چشم میخورد.
میرزا ابوالقاسمی با اشاره به اینکه هر اثری در منابع تاریخی به ابراهیم سلطان نسبت داده اند، امروز وجود خارجی ندارد، تصریح کرد: در منابع تاریخی به آنچه امروز از ابراهیم سلطان شناخته شده اشاره نشده که یا کتیبه اند یا کتابت قرآن؛ درنتیجه حوزه ابراهیم سلطان در خوشنویسی به طور دقیق و مشخص با آثارش در منابع تاریخی و آنچه از او موجود است، مطابقت دارد.
وی در ادامه به مشهورترین زنجیره تاریخ خوشنویسی، با عنوان زنجیره یاقوت اشاره کرد و گفت: ابراهیم سلطان در زنجیره یاقوت، با دو تا سه واسطه به یاقوت می رسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز به رشد صنعت کاغذسازی در سده هشتم هجری اشاره کرد که منجر به ساخت کاغذ در قطع بغدادی شد که عامل گسترش «بزرگنویسی» در سرزمین های اسلامی بود.
میرزا ابوالقاسمی ادامه داد: قرآن ۳۰پاره اولجایتو در سال ۷۰۶ به عنوان اولین نمونه از این قطع و آخرین آن در این قطع قرآن ابراهیم سلطان است؛ از سوی دیگر کتیبه نویسی در ذات خود با مفهوم درشت و بزرگ نویسی همراه است و درنتیجه مصحفنویسی ابراهیم سلطان تابع کتیبه نویسی اوست.
وی به پژوهشهای صورت گرفته در جهان غرب در حوزه هنرهای اسلامی اشاره کرد و بیان داشت: بر اساس این تحقیقات از جمله بهترین آثار هنری در کارگاه و تحت حمایت ابراهیم سلطان تولید شده و او را به عنوان حامی هنر معرفی میکنند.
مولف کتاب مصحف ابراهیم، این نسخه را از این جهت که جزو سالمترین
نسخهها و آخرین نسخههای اوست و خطش به نسبت دیگر آثار ابراهیم سلطان بهتر است و همچنین به دلیل ناشناختگی آن درحوزه بین المللی شایان توجه دانست.
این همایش با همکارى سازمان میراث فرهنگى فارس ،دانشنامه فارس و مرکز اسناد وکتابخانه ملى فارس برگزار شد.
دراین رویداد نسخه اصلى قرآن ابراهیم سلطان توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس به نمایش گذاشته شد؛ مصیب امیرى مدیرکل این سازمانهم در حاشیه این همایش اعلام کرد که اقدامات اولیه جهت ثبت ملى قرآن ابراهیم سلطان آغاز شده است.