خبر پارسی در آستانه بیستم مهرماه، یادروز حافظ، شاعر ملی ایران، کتاب «حافظ شیرازی» فرح نیازکار منتشر شد.
به گزارش ایسنا، به گفته این پژوهشگر، در این کتاب که توسط دفتر پژوهشهای فرهنگی در شش فصل تدوین شده، به شناخت شاعر سترگ ایرانزمین، حافظ شیرازی، بهگونهای فراگیر و جامع پرداخته شده، و از حافظ و دیدگاههایش، زندگی و شعرش؛ روزگار و همعصران او؛ جهان معناییاش، سنتها، آیینها و باورها؛ یادمان حافظ و بازتاب حضور حافظ و دیوانش در جهان سخن به میان آمده است.
به باور دکتر نیازکار، نگرشِ عارفانه ـ عاشقانه، شاکله غالب غزلهای خواجه حافظ را تشکیل میدهد؛ نگرشی که حافظ با آن، دیدگاه شاعرانه، معرفتشناسانه و رندانه خود را به جهان هستی و قوانین و اصول حاکم بر آن تبیین میکند.
نویسنده در این کتاب همچنین معتقد است که اگر امروز شعر حافظ را نماد یکی از بهترین دستاوردهای شعر فارسی میدانند و او از چنین رسالتی در ادبِ مردم برخوردار است، بدان معناست که شعرش تجسمگر ارزشهایی است که شعر فارسی در تاریخ چهارصدسالهاش تا دوران او، بدان دست یافته بود و حافظ با اِشراف بدان سنّتها، آنها را به اقتضای خاستگاه هنری خود و نیازهای فرهنگی زمان، سامان ادبی بخشیده است.
این استاد د انشگاه شعر حافظ را خاستگاه تأملی، عاطفی و آرمانی بشری میداند که بهازای بار تأملی، عاطفی و آرمانیشان با زندگی مردمان و عواطف آنها رابطه برقرار میکنند؛ و اگر چه حافظ خود را به مهرورزی شهره شهر میداند، اما کلامِ عبیرآمیز و سخنهای دلانگیزش، خاصه در سرایش غزلهای ناب، او را در عرصه فرحناکِ شعر، شهره آفاق کرده است؛ چنانکه در پایان دوران خویش، آوازه نامش در جهان فارسیزبانان و از آن پس تاکنون در جهانِ دیگرزبانان، خوش درخشیده است.
نیازکار همچنین درباره تدوین این کتاب بر آن است که سخن گفتن از حافظ، هم دلنشین است و هم دشوار؛ دلنشین از آنروست که «قبول خاطر عام» و« لطف سخن خداداد» دارد؛ به پارهای از سنّت ما بدل شده و از زبان حالِ ما با ما سخن میگوید و دشوار از آن روی که ما ناگزیریم که تنها به قدر همّت و دانش خود از او سخن بگوییم و نه به گستره بینش او؛ پس به ناچار از درک کامل او عاجزیم. با اینهمه کلامش را با جان و دل میخوانیم و مشعوف و حیران میشویم. با او زندگی میکنیم و او را در حافظه خویش غریب و ناآشنا نمییابیم. پرسشهای ما را پاسخ میدهد و همروزگار ما میشود. گویی متفکری است که بر اندیشهاش، ردای شعر میپوشاند و آن را با ما در میان مینهد. او زندگیشناس است و این شناخت را هنرمندانه در اختیار ما قرار میدهد.
او میگوید: حافظ پس از گذر شش قرن، در دل و ذهن ما جاری است. گویی با ما، از زبان ما سخن میگوید. گویی آشنایی است که خواستههای ما، دردها و آمال ما را میشناسد و از آن با ما سخن میگوید. اینچنین است که همگان او را قدر مینهند؛ بر صدر مینشانند و حدیث خوشش را، به تکرار، در گوش هوش میخوانند. ما نیز خوشهچینان خوان اوییم!