خبر پارسی – فرزاد صدری :تردیدی نیست که یکی از مهمترین فواید احزاب،کاهش نامزدهای انتخاباتی و معرفی تعداد معدودی از کاندیداهای بی شمار انتخاباتی به عنوان نامزدهای رسمی انتخابات است.
انتخابات شوراهای شهر و روستا و داوطلبان بی شمار این انتخابات،فرصت بسیار خوبی است تا مردم از سرگردانی خارج شده و به لیست احزاب اعتماد کنند. چرا که احزاب بر خلاف افراد، در کنار ارائه برنامه دقیق، زبده ترین افراد خود را برای انتخابات شوراها، در معرض انتخاب مردم قرار می دهند.اما زبده ترین افراد احزاب برای شورای شهر باید چه ویژگی های داشته باشند؟اگر بپذیریم که معماران، اقتصادانان، جامعه شناسان، مهندسان شهری، روانشناسان، فرهنگوران، هنرمندان و یا حقوقدانان می توانند « منشور توسعه شهر » را تدوین کنند،آیا در لیست انتخابی احزاب برای انتخابات شوراها، این ترکیب جمعیتی وجود دارد؟آیا اساسا احزاب پیش از انتخابات برنامه ای برای مدیریت شهر ارائه داده اند که بر اساس آن برنامه لیست کاندیداهای خود را معرفی کنند؟
با یک بررسی اجمالی در شهر شیراز متوجه خواهیم شد که نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان برنامه مدونی برای انتخابات ارائه نداده و حتا شهردار و تیم معاونین او را نیز انتخاب نکرده اند.آیا زمان آن فرا نرسیده که شهروندان حداقل برای اداره امور شهر بدانند برنامه احزاب چیست و شهردار منتخب آنها کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
اگر تربیت نیروهای متخصص و کارآزموده را یکی از وظایف و نکات مثبت احزاب تلقی کنیم آیا احزاب اصلاح طلب و یا اصولگرای ما در انتخابات شورای شهر شیراز این افراد را تربیت کرده اند؟اگر احزاب اصلاح طلب و اصولگرا برای انتخابات شوراها و اداره امور شهر توسط آنها افرادی را تربیت کرده اند چرا آنها را به مردم معرفی نمی کنند؟چرا برنامه خود را در حوزه های عمرانی،فرهنگی و اقتصادی شهر به مردم ارائه نمی دهند؟
نگاهی به لیست اولیه اصلاح طلبانِ شیراز در انتخابات شوراها نشان می دهد ترکیب افراد انتخاب شده،ترکیبی نیست که از دل آن منشور توسعه بیرون بیاید و چون دوستان ما برنامه خاصی را برای اداره شهر ارائه نداده اند،سخت است شهروندانی که به برنامه محوری رای می دهند را قانع کنند.این اتفاق مختص اصلاح طلبان نیست و در اردوگاه اصولگرایان نیز همین اوضاع برقرار است و آنها نیز برنامه مدونی برای اداره شهر ندارند اما از اصلاح طلبان که همواره حرکت خود را بر مبنای برنامه محوری قرار داده اند،انتظار بیشتری می رود و به عنوان یک رسانه اصلاح طلب از دوستان خود توقع بیشتری داشتیم.
همه ما در همه این سال ها ،قدرت طلبی اصولگریان و رسیدن به صندلی قدرت توسط آنها به هر طریق ممکن را نقد کرده ایم و همواره گفته ایم که تخصص و شایسته سالاری ،را ملاک گزینش خود قرار دهیم.نگاهی به لیست اولیه دوستان، ما را دچار تردید می کند که آیا واقعا همه کاندیداهای معرفی شده توسط آنها،توانایی لازم برای اداره امور شهر را دارند؟حتا اگر تخصص را کنار بگذاریم و فقط به پایگاه اجتماعی افراد تکیه کنیم آیا این لیست آنقدر پایگاه اجتماعی دارد که رای لازم را کسب کند و یا فقط دلخوش کرده ایم که مردم باز هم به لیست امید رای بدهند؟تجربه انتخابات در ایران نشان می دهد مردم ما غیر قابل پیش بینی بوده و نمی توان به شبکه های اجتماعی خیلی تکیه کرد.
به عنوان یک روزنامه نگار اصلاح طلب بسیار دوست می داشتم بخشی از این ترکیب جمعیتی کاندیداهای شورای شهر فعال سیاسی نبوده بلکه فعالان اجتماعی ،فرهنگی ،عمرانی و اقتصادی با رویکرد و مشی اصلاح طلبی را نیز در خود جای می داد.صد البته به خرد جمعی دوستان اصلاح طلب احترام می گذارم و البته دوستان نیز باید به همفکران خود در رسانه ها نیز احترام بگذارند و با اصحاب فکر و اندیشه مشورت بیشتری می کردند.در پایان برای لیست اصلاح طلبان هرچه که باشد آرزوی موفقیت می کنم.