خبر پارسی -رسول بهروش – این روزها فضای کلی کشور به شدت تحت تاثیر انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفته و این موضوع به ویژه از عصر جمعه گذشته و برگزاری نخستین مناظره تلویزیونی بین نامزدها حسابی تشدید هم شده است. مسلما این موضوع چیز عجیبی هم نیست؛ چه اینکه انتخابات پایان ماه جاری، بخش مهمی از سرنوشت کشور در چهار سال آینده را روشن خواهد کرد و هر شهروند فعالی دلش میخواهد حتیالمقدور در این زمینه اثرگذار باشد. موضوع انتخابات برای ستارههای ورزش و هنر هم به سوژهای جذاب تبدیل شده و خیلی از آنها را به سوگیری و اظهارنظر وا داشته است. البته مطابق معمول بسیاری از دوستان سرشناس ترجیح میدهند مواضع چندان روشنی اتخاذ نکنند و طوری پیش نروند که بعدا جایگاهشان به خطر بیفتد. این وسط اما استثناءهایی هم وجود دارد؛ از جمله فوق ستاره به یادماندنی فوتبال ایران یعنی علی کریمی که زودتر از همه و صریحتر از همیشه موضعش را روشن کرد و با درج عبارت «با روحانی تا ۱۴۰۰» روی صفحه اینستاگرامش، تکلیف کار را یکسره کرد.
البته که کنش دموکراتیکی مثل انتخابات، پهنه احترام به عقاید و سلایق مختلف است و هر شهروندی میتواند با رایی که میدهد و یا حتی نمیدهد، حرف خودش را بزند. با این وجود به نظر میرسد باید به علی کریمی تبریک گفت؛ هماو که بیهراس از هر حرف و حدیث و تهمت و افترایی تصمیمش را میگیرد و آن را آزادانه و از سر رغبت با میلیونها مخاطبش در میان میگذارد. رفتار اخیر کریمی به ویژه از دو جهت قابل توجهتر است؛ نخست آنکه خبر میرسد تلاشها برای متقاعد کردن او به منظور ایفای نقش در فیلم انتخاباتی حسن روحانی بینتیجه بوده و جادوگر تصمیم گرفته حرف دلش را کاملا خودجوش و «مجانی» با دو میلیون فالوورش مطرح کند و دوم اینکه مواضع او در مقابل دولت فعلی هرگز صفر و صدی نبوده است. خیلی از ما تصور میکنیم هر گاه در هر حوزهای انتخابی داشتیم و پشت کسی ایستادیم، لزوما باید چشممان را به روی کموکاستیهای طرف فرو ببندیم و هرگز تحت هیچ شرایطی لب به اعتراض باز نکنیم. قصه جادوگر اما قصه متفاوتی است. او همینقدر که صریح و بیچمشداشت برگ رأی خودش را وقف ادامه کار رییسجمهور فعلی میکند، به وقتش همینقدر هم بیپروا و جسورانه پنبه او را میزند؛ درست مثل زمانی که در صفحه روحانی با آن ادبیات تند به مساله ریزگردهای خوزستان اشاره کرد و با یک کامنت چهار خطی، سازمان محیط زیست را به صدور جوابیه رسمی مبسوط وا داشت!
علی کریمی در دوران بازیگریاش (بیشتر) و در دوران بازنشستگیاش (کمتر) ستارهای ناسازگار بوده که شاید خیلی از رفتارهایش با موازین و شئونات حرفهای جور در نمیآمده. با این وجود جادوگر را در زندگی عادیاش میتوان مصداق بارز یک شهروند ممتاز و دغدغهمند دانست؛ کسی که هرگز در زرق و برق زندگی اشرافی سوپراستارها گم نشد و هر کجا کاری از دستش برآمد، دریغ نکرد. در همه این سالها، مردم ایران هر کجا چرخیدهاند کریمی را کنار خودشان دیدهاند؛ از روزی که رییس دولت پیشین سر از تمرین تیم ملی درآورد و جادوگر نگاهش را دزدید تا حالا که غم و غبار بدعهدیها و ناتوانیها را روی دلش تحمل میکند، اما میداند قهر کردن و کنار نشستن هم دوای درد نخواهد بود. او همیشه با ما بوده؛ از سیاحت سبز مشترکمان تا این آفتاب کمجان پاییزی که هر چه باشد، وجودش هنوز بهتر از ظلمت و تاریکی است.