خبر پارسی – امید صدیق: بهار در حال رخ نمودن است؛ آهسته و پیوسته…
طلوع آفتاب بهار، این تقدیر گریزناپذیر زمستان، اما از آسمان شیراز، زیباتر و خواستنیتر است که «خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز».
و شیراز، این عروس زیبا، دلرباتر از همیشه میشود؛ برای مسافران، رهگذران، برای مردم شهرش. مردمی که «شیراز نام دیگر» آنهاست.
کوچه باغها، آماده عطر بهار نارنجند؛ که بپیچد؛ نسخه زمستان را بپیچد.
و شهر زندهتر از همیشه میشود؛ از باغهای قصرالدشت گرفته تا باغ ارم؛ از خواجو تا حافظیه؛ از سعدیه تا تمام شهر…
***
و اما آستانه بهار و زمستان، مرزی است برای پایان و آغاز؛ آغاز سال پیش و پایانی بر آنچه گذشت.
در این آستانه و مرور و گذر، در موعد دلبرایی شیراز، بد نیست نگاهی داشت به چند اتفاق رسانهای در این شهر.
در این سال روزنامهای تازه به شیراز اضافه شد. شیراز نوین، روزنامه دهه نودی، پیش و بیش از اینکه به خبرجنوب کهنهکار یا به دهه هفتادیها شبیه باشد، به دهه هشتادیها، افسانه و تحلیلروز، حداقل در چیدمان صفحه اول شبیه است. اضافه شدن این روزنامه را باید به فال نیک گرفت هر چند نواقص زنجیره مطبوعات فارس، از تحریریه تا عرضه، اجازه نمیدهد حضور یک رسانه تازه، چندان به فضای عمومی کشیده شود؛ به دیگر سخن باز هم اگر حرفی، بحثی، اثری از روزنامه تازه وجود دارد، مانند تمامیت فضای روزنامههای چاپی، بحثی در فضای اداری و رسانهای فارس است.
شیراز نوین، وارث تمام مسائلی است که روزنامهنگاری فارس در این
سالها با آن دسته به گریبان بوده اما در این میان راهی به روزنامهنگاری حرفهای و مخاطب، جسته و میجوید؛ این تلاش ستودنی است.
در این سال روزنامه افسانه، چاپ های ویژه پر شمارگان و مجلههای اقماری را در دستور کار داشت. این موضوع تلاش دیگری بود برای شکستن بن بست مخاطب- رسانه در روزنامهنگاری پر قدمت فارس.
شاید این گام افسانه، بتواند زمینهساز حرکت تازهای در فضای رسانهای این دیار شود؛ هنوز خاطره عصر پنجشنبه برای اهالی رسانه و مخاطبان زنده است و شاید تغییر وضعیت مطبوعات فارس و رفتن به سمت ماهنامه و هفتهنامههایی که دغدغههای روزنامه را کمتر دارند و بیشتر به فکر مخاطبند، بتواند فضای مطبوعات فارس را دگرگون کند. این البته می طلبد که نگاهی جامع به اقتصاد این چنین رسانههایی داشت.
در این سال، کتابخانه ملی فارس همچنان میزبان نشستهای ماهانه روزنامهنگار در زوم بود؛ رویدادی که تداومش قطعا توانسته و میتواند فضای رسانهای فارس را پویاتر، علمی و حرفهایتر کند. جایگاه «روزنامهنگار» را در سپهر رسانهای فارس متحول کند و یادمان بیاورد که نگاه، زاویه و دید حرفهای روزنامهنگار است که رسانه را زنده نگه می دارد؛ که رسانه را به رسالتش نزدیک میکند.
و اما در سالی که گذشت، فضای رسانهای فارس هم مانند تمام کشور، متاثر از رسانه تازهای بود که مرزهای کلاسیک را جابجا کرده است؛
رسانهای در اختیار همه؛ تلگرام.
کانال های تلگرامی، فارغ از محدودیتهای زمان، الزامات فیزیکی چاپ و در گسترهای وسیع میتواند مخاطب را از تازهها با خبر کند. به سادگی امکان انتشار و مشارکت در انتشار پیام را در همه قالبهای چند رسانهای ممکن میکند و همه را در تولید و انتشار خبر سهیم میکند. رسانه، دیگر، واقعا، خود مردم است.
در این فضا کانالهای تلگرامی هم در شیراز رو به گسترش است؛
کانالهایی که به سادگی مخاطبان و اعضای آن ها، هر کدام به اندازه تمام روزنامههای چاپی شیراز است.
این همه، کار را بیش از همیشه برای روزنامههای شیراز سختتر کرده است و سال های پیش رو، سال های سخت و متفاوتی برای روزنامهنگارانی است که با واقعیت های زمانه، خود را هماهنگ نکنند.
باشد که سال ۹۶، سال کم کردن فاصلهها باشد؛ بین روزنامهنگاری فارس با آنچه روزنامه نگاری در جهان، در حال حرکت به سمت آن است. در این راه نیازمند حرکت، نیازمند مطالعه، نیازمند آموزشیم.
***
و شیراز، همچنان با شکوه در انتظار بهار است…
دوستت دارم
بهارانت را
آسمانت را
صبح خمارآلود و پسین دلگشایت را
شیراز را دوست دارم*
……………………..
*منصور پایمرد