آیت الله عرب:امام حسین برای بازگرداندن عقلانیت به جامعه قیام کرد/ قدیسسازیهای غلوآمیز بزرگترین منکر است
خبر پارسی –آیت الله عرب، طی سخنانی در سوگواره تعزیت آفتاب مظلومیت امام حسین علیه السلام در زمان قبل از واقعه عاشورا را بیشتر از زمان عاشورا دانست و گفت: اگر تاریخ را دقیق بررسی کنیم، متوجه می شویم که مظلومیت امام حسین (ع) قبل از گودال قتلگاه، بیشتر از مظلومیت او بعد از گودال قتلگاه است. علامه طباطبایی می گوید در طول ۱۰ سال امامت ایشان، مردم مسلمان هم عصر او، فقط ۲ سؤال شرعی از ایشان پرسیدند و این به آن دلیل بوده است که قدرت حاکم اجازه نمی داده است دایره فعالیت علمی و عملی امام بیشتر شود. این یعنی غلبه «منطق قدرت» بر «قدرت منطق».
به گزارش خبرنگار شفقنا ازکاشان ،استاد سطوح خارج حوزههای علمیه کاشان گفت: اگر بخواهیم از عاشورا به عنوان یک راه و یک مکتب برای زمان حال بهره بگیریم، باید از خود بپرسیم که اگر امام حسین(ع) در اینزمان و زمین حضور داشت، در طبقه بندی معروفها و منکرات جامعه، چه ترتیب و ردیفی اتخاذ میکرد؟ به بیان دیگر باید به این پرسش جواب بدهیم که بزرگترین منکر جامعه کدام است؟
آیت الله عرب انسداد فکری را بزرگتریم منکر در حیات انسانی دانست و افزود: برای پاسخ به سؤال فوق، باید ویژگی و امتیاز اصلی انسان را بشناسیم. به باور من، حوزه «اندیشه» و «ایمان» و پس از آن حوزه «عمل» مهم ترین وجوه شخصیت انسان هستند. بنابراین، بزرگترین منکرها در حیات انسان، انسداد فکری، جلوگیری از بروز اندیشه های مختلف، سانسور، ایجاد جوّ کاذب، مصلحت سازی ها و مشروعیت سازی های غیرقابل قبول، قدیس سازی های غلوآمیز، تابو کردن و حریم سازی های خلاف واقع می باشند.به بیان دیگر، بزرگترین منکر در حوزه ارزش و اصالت انسان، این است که به جای «قدرت ِ منطق»، «منطق ِ قدرت» نشانده شود.
وی ادامه داد: با اینکه قرآن کتاب رحمت است ولی در آیاتی از قرآن، «لعن» هم به کار رفته است. مثلا از آیه ۷۹ سوره بقره استنباط می شود که کسانی که با اِعمال قدرت کاذب و تغییر حقیقت، جلو رشد و تعالی انسان را گرفتهاند، سه مرتبه مورد سرزنش جدی خداوند قرار گرفتهاند. اگر بقبه لعنهای قرآن را هم بررسی کنیم، متوجه میشویم که هر جا در قرآن، لعنی به کار رفته است، به این دلیل بوده که حق بزرگی از بشر ضایع شده است. لعنهای زیارت عاشورا را هم اگر از این منظر نگاه کنیم، قابل توجیه و استدلال است.
آیت الله عرب با اشاره به فراز «اعطیته مواریث الانبیاء» در زیارت اربعین خاطرنشان کرد: این فراز یعنی خدایا تو میراث همه انبیا را به حسین اهدا کردهای. به عقیده من، در رأس همه میراثها و سرمایههای انبیا، آگاهی آنها بوده است. به بیان دیگر، دارایی انبیا، «دانایی» آنها بوده است. بنابراین اگر یک فرد یا یک نظام اجتماعی و سیاسی، بخواهد ببیند در راه حسین هست یا خیر، باید این مقیاس را لحاظ کند. راه انبیا، راه دانایی و انتشار آن (به صورت تجلی) است و هر فکری که خلاف این باشد، راه شیطان است. آرزوی همه انبیا و آرزوی امام حسین (ع) این بود که این دارایی به همه بشر تعمیم و تقدیم شود.
وی «بینه» و «میزان» را وجه دیگر اشتراک امام حسین و انبیاء دانست و توضیح داد: وجه مشترک دیگر بین امام حسین و انبیا، می تواند «بیّنه» و «میزان» داشتن باشد. ابزار انتقال این نیز، از طریق منطق و استدلال بوده است.استدلال و برهان یعنی منطقی که بتواند طرف مقابل را اقناع کند. این منطق در عاشورا نیز وجود دارد. استدلال از نظر درون دینی، یعنی مجموعهای مبانی که در قرآن و سنت وجود دارد ولی ریشههای آن تاریخی است و هر انسان آزاد و آزاده ای میپذیرد. راه ورود و مدخل دین، «عقل» است. حس جستجوگری، مستقل از دین است.
استاد سطوح خارج حوزه علمیه کاشان در توضیح معانی استدلال گفت: استدلال معانی مختلفی می تواند داشته باشد: استدلال محض عقلی و فلسفی، وجدان اخلاقی، حقوق اساسی انسانی، قاعده عدالت، فلسفه تاریخ (قواعد کلی حاکم بر تاریخ)، و فضائل انسانی از جمله قِسم های مختلف استدلال و برهان می باشند. البته در مقابل این استدلال های دلنشین، شبه استدلالهایی نیز وجود دارد برای خارج کردن و خنثی کردن اثر مثبت آن.
آیت الله عرب ادامه داد: از نظر فقه شیعه، وقتی صحبت از «مصلحت نظام» میشود، منظور نظام زندگی انسان است، نه نظام مساوی با قدرت. مصلحت قدرت جایی در شریعت ندارد. شاید بتوان گفت مصلحت نظام به بیان امروزی همان مفهوم «منافع ملی» است. مشروعیت سازی های مصلحتی در طول تاریخ زیاد تکرار شده است. یک نمونه از مشروعیت سازی ها و مصلحت سازی های غیر واقعی که در قرآن ذکر شده است، مربوط به «فرعون» است. در آیه ۲۶ سوره غافر، از زبان فرعون آمده است که اجازه بدهید موسی را بکشم، زیرا خوف آن را دارم که موسی دین شما را عوض کند! و روی زمین فساد کند! این مشروعیت سازی خلاف عقل و خلاف عدل است. در حادثه عاشورا نیز چنین مشروعیت سازی مصلحتی وجود دارد. عبیدالله به مسلم می گوید آشوبگر و فتنه گر.
سخنران سوگواره تعزیت آفتاب افزود: استدلال گاه به مبانی اخلاقی و شرافت انسانی ناظر است. به عنوان نمونه می توان همان جمله معروف امام حسین (ع) را بیان کرد که وقتی احساس می کرد می خواهند به خیمههایش حمله کنند، فرمود اگر دین ندارید آزاده باشید. بنابراین آزاد منشی و خوی آزاد داشتن، ورای دین و شریعت است.
وی حق حیات را یکی از مهم رین اصول و حقوق اخلاقی انسان نامید و گفت: در آیات مربوط به داستان فرزندان آدم در قرآن و بعد از بیان ماجرا، نتیجه میگیرد که هر کس «انسان»ی را بکشد ( نه مؤمن متدینی را) بدون اینکه فرد کشته شده مرتکب قتل شده بوده یا فسادی انجام داده باشد که استحقاق قتل داشته باشد، مانند این است که همه انسانها را کشته است. این نشان میدهد حیات فیزیکی انسان بسیار مهم است.
آیت الله عرب تصریح کرد: امام حسین (ع) برای احقاق حقوق اساسی اش که اولین آن حق حیات است، به فضائل خودش اشاره می کند و بعد از آن می گوید حتی اگر این ها را هم قبول ندارید، آیا من به عنوان یک انسان، حق حیات ندارم؟ آیا من کسی از شما را کشته ام یا مالی را دزدیده ام یا قطع عضوی کرده ام که می خواهید من را بکشید؟ همان تکیه ای که امام حسین (ع) در عاشورا بر روی حقوق اساسی انسان دارد، امام سجاد (ع) نیز در شام دارد و سعی میکند با منطق تکیه بر فضائل، با یزید بحث کند. یزید ابتدا مخالفت میکند و میگوید میترسم در شهر فتنه شود ولی در نهایت میپذیرد. امام در آن جا از برخی فضائل اخلاقی خاندانش مثل علم و حلم و سماحت و فصاحت و شجاعت و محبوب بودن، نام میبرد.
وی با اشاره به سخنان حضرت زینب گفت: حضرت زینب (س) نیز در پاسخ طعنه عبیدالله، میگوید که جز زیبایی ندیدم. این جمله نیز نشان می دهد که او به آن رشد رسیده است که در جهان هستی، همه چیز را در قدرت خدا می بیند. حضرت زینب در آن خطابه معروفش در مجلس یزید، بسیار حساب شده ۲ آیه قرآن را انتخاب می کند و با استدلال هایی مبتنی بر قانون علت و معلولیت، نتیجه می گیرد که ظلم و ستم، سرنوشت محتومش سرنگونی است.
آیت الله عرب در توصیف مظلومیت امام حسین خاطرنشان کرد: اگر تاریخ را دقیق بررسی کنیم، متوجه می شویم که مظلومیت امام حسین (ع) قبل از گودال قتلگاه، بیشتر از مظلومیت او بعد از گودال قتلگاه است. علامه طباطبایی می گوید در طول ۱۰ سال امامت ایشان، مردم مسلمان هم عصر او، فقط ۲ سؤال شرعی از ایشان پرسیدند و این به آن دلیل بوده است که قدرت حاکم اجازه نمی داده است دایره فعالیت علمی و عملی امام بیشتر شود. این یعنی غلبه «منطق قدرت» بر «قدرت منطق». اگر بخواهیم هدف قیام امام حسین (ع) را در یک جمله خلاصه کنیم می توانیم بگوییم امام حسین (ع) برای بازگرداندن عقلانیت به جامعه قیام کرده است.