۲ماه پس از حادثه؛ لعنت به جاده ها اگر معنی شان جدایی است!/این یادداشت، سئوالات یک خبرنگار است در مورد حادثه نیریز!
خبر پارسی – علی محمد پشوتن – ۲ دستگاه اتوبوس، در یک روز به فاصله یک ساعت در یک مسیر دچار سانحه شده و قریب به ۶۰ نفر که اکثر آنان سربازان تحصیلکرده و جوان هستند. فوت کرده یا مصدوم میشوند!!
ارتش اعتقاد دارد این حادثه ناشی از قصور آن نهاد نظامی نبوده است. نیروی انتظامی هم تاکید دارد که کارش را بهخوبی انجام داده و اگر راننده تخلف کرده، حد فاصل ۲ پاسگاه پلیس راه این اتفاق حادث شده است. میماند شرکت خصوصی تامین کننده خودرو، راننده، سربازان (مسافران). در این میان رسانهها را سرگرم میکنیم با مسائل عاطفی و احساسی موضوع!
در نهایت با تلاش گسترده مسئولان متوجه می شویم که سربازان فوت شده و زخمی مقصر نیستند! بنابراین با انجام بررسیهای دقیق، شرکت حمل و نقل که متعلق به بخش خصوصی است، محکوم شده و تعطیل میشود! چون این شرکت از اتوبوسهایی استفاده کرده بود که اسقاطی است و اجازه حمل کالای قاچاق به راننده داده و از طرفی چرا راننده مسن را بهکار گرفته است!!
از طرفی بیمه ملزم میشود که خیلی سریع، یعنی بلافاصله بعد از برگزاری مراسم تدفین جانباختگان، اعضای خانوادهها را در یک جلسه جمع کرده و بخشی از غرامت را به آنان پرداخت کند، مبلغی حدود یک چهارم دیه یک انسان.
دعواها کمی هم رنگ و بوی سیاسی بهخود میگیرد زیرا برخی تنها بهدنبال یافتن راهی برای جابهجایی یکی از مدیران که همفکر آنان نیست هستند و البته جایگزین کردن یکی از دوستان و یارانی که در دوران انتخابات همراهی لازم را با آنان داشتهاند!!
تعدادی از رسانههایی که درگیر مسائل عاطفی شدهاند، مسیرش را به سمت سیاست تغییر میدهند و موجی ایجاد میکنند و ذهنها را به سمت نارضایتی از خدمات بیمارستانی هدایت میکنند.
پس از گذشت ۲ ماه از حادثه تصادف حامل سربازان در جاده نی ریز اصل ماجرا همچنان در پرده ابهام قرار دارد و کسی در آن مورد حساسیتی نشان نمیدهد. بیان اینکه ما نباید بهدنبال مقصر باشیم!! پاسخ جالبی بود که از زبان بعضی مسئولان شنیده شد.
همه تقصیرها به گردن خودرو، راننده و شرکت تامین کننده میافتد و بخشی از سئوالها بیپاسخ رها شدند. سئوالهایی که اگر بهدنبال پاسخشان باشیم، باید منتظر مواجهههای سخت و سیاسی بود.
اما سئوالات پس از گذشت ۲ ماه همچنان روی مغز یک خبرنگار راه میرود. این خبرنگار عذاب وجدان گرفته و پاسخی برای سئوالاتش نمییابد. بهدنبال توجیه خود هم نیست.
تلویزیون را روشن میکند تا با سرگرم کردن خود. مانند بسیاری دیگر، بهخواب فرو رود. اما خبری منتشر میشود از استعفای یک مسئول بلند پایه در کشوری دور. مسئولی که خود را مقصر و بهترین راه عذر خواهی را استعفای ساده و کوتاه میداند.
این سئوالات هنوز به ذهن خبرنگار هجوم میآورند و خدای ناکرده بی آنکه نهاد یا دستگاهی را مقصر بداند فقط و فقط سئوال می کند و نه داوری.
آیا واقعا یک نهاد نظامی به نام ارتش که مسئولیت امنیت مرزها را عهدهدار است از سیستم ترابری به روز و مناسب شان این نهاد خوشنام ، برخوردار نیست؟ آیا واقعا با شرکتهای حمل و نقل قرارداد داشته؟چرا؟
اگر قرار داد داشته،چرا در زمان قرارداد، موضوع سلامت فنی وسایل نقلیه و خصوصیتهای مهم راننده خودرو، مد نظر قرار نگرفته است؟
آیا مسئولان یک یگان نظامی متوجه فرسودگی خودروهایی که برای جابهجایی سربازانشان به پادگان آمدهاند، نشده اند؟
چرا روز را برای اعزام سربازان انتخاب نمیکنند؟ مگر سربازی که ۲ ماه درسختترین شرایط ممکن خدمت کرده است را نمیتوان یک شب دیگر در همان پادگان نگهداشت؟حتما دلایل برادران عزیز ارتش برای این سئوال منطقی است کاش این منطق را به صورت شفاف اعلام عمومی می کردند.
راستی چرا از سربازان پول کرایه دریافت شده بود حال آنکه قانون دریافت هزینه ایاب و ذهاب از سربازان را ممنوع کرده …
راستی چرا فرمانده ارشد نظامی استان کرمان و فرمانده پادگان صفر پنج کرمان، در روزهای اول حادثه،رودر روی رسانهها پاسخگوی سئوالات نبودند و توضیحی ارائه نکردند؟شاید هم توضیح داده باشند و ما در استان فارس بی خبر مانده باشیم!
اصلا چرا مسئولان کرمان، از مدیر ارشد این استان تا سایر ردهها مدیریتی دستگاههای مسئول، واکنش قانع کننده ای نشان ندادند. مگر نه خودرو مربوط به آن استان بوده و بخشی از وظیفه به عهده مسئولان آن استان است؟شاید هم پاسخگو بوده اند و منِ خبرنگار نمی دانم!
راستی چرا وقت وقوع حادثه، آمبولانسهای ارتش یا هلیکوپترهای این نهاد نظامی برای جابهجایی مصدومان و انتقال سریع آنان وارد عمل نشد؟اگر شد چرا یکی مثل من متوجه نشد؟!
و باز هم سئوال!
آیا پلیس راه وقتی دفترچه راننده را مهر میکند، نگاهی به وضعیت فنی و گواهیهای لازم انداخته است؟آیا پلیس راه اجازه داده یک اتوبوس بیش از حد مسافر داشته باشد؟
در این میان راه و شهرسازی هم باید پاسخگو باشد، مسئولانی که خود را پشت سایه ایجاد شده پنهان کردند!
چرا راهداری در مسیر گردنههای نیریز، تدبیر لازم را برای بخشنده کردن جادهها انجام نداده است؟ مگر نه سالهای سال آمار میدهیم و مدعی هستیم؟
چرا سازمان عریض و طویل حمل و نقل و پایانههای راه و شهرسازی، نظارت کافی و مناسبی بر سیستم ناوگان حمل و نقل ندارد. مگر نه باید سیستمهای ناوبری برای همه اتوبوسها استفاده شود؟ چرا با بررسی دقیق و بهموقع پیشگیری را در دستور کار قرار ندادهایم؟
سئوالات منِ خبرنگار به این محدود نمیشود و باید یک بار دیگر از اورژانس پرسید چه مدت زمانی بهطول انجامید که اولین آمبولانسها به محل حادثه برسد؟ با توجه به شدت حادثه که در گزارشهای اولیه هم اعلام شده بود، چه تعداد آمبولانس اعزام شد؟
و ….. راستی خبرنگاران و رسانههای استان کرمان چرا سراغ مسئولانشان نرفته و از آنان مسائل را جویا نشدهاند؟آیا از سربازان سئوال کردیم که چرا بعد از روز اول، هیچ کس دیگر در مورد کالا و انسان قاچاق حرفی نزد؟
ما در کشوری زندگی میکنیم که معتقدیم بهترین دین را دارد. با مطلوبیتی حداکثری که اگر به تمام دستوراتش با دقت عمل شود، قطعا جایگاهی درخور در ابعاد مختلف خواهیم داشت. اما چرا در کشور ما تمام مسئولانمان عذرخواهی را دوست ندارند؟
چرا در کشور ما سیاستمداران حاضر به خروج از این عرصه و بازنشستگی نیستند تا زمانی که مرگ آنان را با زحمت از پستان این گاو شیرده، جدا کند!
چرا مسئولان بخشهای مختلف اجرایی، سیاستگذاری و نظارتی، هیچ زمانی عذر تقصیر نیاورده و در مقابل افکار عمومی مسئولیت را نپذیرفتهاند؟چرا همیشه بخش خصوصی و مردم مقصران اصلی شناخته می شوند و آنان را به انواع مکافاتها محکوم کردهایم و ……….
خبرنگار داستان ما، آرام آرام خوابش برد، قرصی که به او داده بودند اثر کرد. قرصی که فردی از آنسوی خط تلفن برایش تجویز کرده بود! خبرنگار گویا این بار چشم ناظر جامعه نبود،او خوابید و وقت بیداری کاملا رها شده بود! او حالا به این فکر میکرد که سربازان قربانی حادثه واژگونی اتوبوس، چه خوب زمانی دنیا را رها کرده و در کنار پروردگار خانه گزیدهاند.
او حالا به این میاندیشید که چه مسئولان خوبی داریم، در آن روزها همه مسائل مهم کاری خود و جلسات بسیار با اهمیت را رها کردند و با آن همه مشغله برای دید و بازدید سربازان مصدوم و رسیدگی به امور آنان رفتند!؟ خواب را بر خود حرام کردند تا مقصر را پیدا و تنبیه کنند.
خبرنگار آزاد اندیش ما در دورانی که آزادی بیان حاکم است، با این اندیشه که چه زود مقصر حادثه شناسایی و به سزای عمل خود رسید، به زندگی روزمره باز گشت روز خبرنگار را تجربه کرد و بی خیال سرباز و راه و جاده آجیل هایی را که به او هدیه داده بودند شکست! آنقدر آجیل شکست که بیمه سربازان را فراموش کند،راه را فراموش کند.جاده را فراموش کند و همه سئوال های بی پایان ذهنش را فراموش کند و در حضور استاندار از رئیس یک مرکز درمانی تعریف دهد که این روزها حرف های خوبی راجع به او نمی شنود!
خبر نگار آزاد اندیش ما را با یک مشت آجیل سرگرم کردند نه در اتوبوس در یک ساختمان اداری سرگرمش کردند تا فراموش کند بنویسد لعنت به جاده ها اگر معنایشان جدایی است!
خیلی جالب است!
آقای پشوتن عزیز به هر دری می زنند تا تنها کسی که در این قضیه اسمش به نام مقصر نباشد، ایمانیه و دانشگاه علوم پزشکی شیراز باشد!!!
ایشان انقادات وارد شده به عملکرد دانشگاه علوم پزشکی در قضیه مذکور رو به لطایف الحیلی، سیاسی نمودن موضوع تعبیر می کنند.
در جایی دیگر سوال می کنند چرا ارتش آمبولانس و یا هلی کوپترهای خود را وارد قضیه نکرد؟ آیا ایشان نمی دانند اعزام هلی کوپتر و آمبولانس اورژانس در سوانح جاده ای به عهده سیستم بهداشتی درمانی استان است و نه ارگانی همچون ارتش یا… این اورژانس است که باید همواره آمادگی چنین سوانحی(چه برای اتوبوس حامل سربازان ارتش چه دیگر مسافران) را داشته باشد و این از وظایف ذاتی دانشگاه علوم پزشکی هر استان است. بنده منکر انتقاداتی که پادگان مربوطه در این زمینه وارد است نیستم، ولی این گونه آسمان و ریسمان به هم بافتن برای تبرئه ایمانیه را هم اقدامی ناشایست می دانم.
اتفاقا بر خلاف ادعای ایشان که مدعی شده اند رسانه ها در فضایی عاطفی و احساسی مسئله را به سمت سیاسی سوق داده اند، دقتی اندک در این متن نشان می دهد که نگارنده آن سعی کرده در فضایی احساسی، مدیر عزیزدردانه مد نظر خود را تبرئه نماید.
حذف خبر مربوط به زباله های عفونی بیمارستانی و جابجایی دو نوزاد در بیمارستان حافظ توسط آقای پشوتن از خروجی ایسنا را هم هنوز فراموش نکرده ایم!!!
دوست عزیز حذف خبر ایمانیه از خروجی ایسنا هیچ ربطی به پشوتن ندارد این را من که سالهاست در ایسنا بوده ام می گویم به شما اطمینان می دهم پشوتن هم منتقد ایمانیه است و طرح پزشک خانواده او /بارها و بارها از او و طرحش انتقاد کرده با این توضیح که همه موفقیت های علوم پزشکی را نباید به پای ایمانیه نوشت
در متن فوق تمام تلاش پشوتن این بوده که داوری نکند و سئوال طرح کند در جایی هم که داوری کرده تلاش داشته منصف باشد