زهرا جعفری:ذهن باز،شک سالم ،تواضع متفکرانه،انگیزه بالا وتفکر آزاد مهم ترین مؤلفه ها ی یک خبرنگار منتقد است/”اشرفی” خبرنگاری جسور،کنجکاو و دارای مشی صادقانه است

خبر پارسی – زهرا جعفری در یادداشتی به نقد آثار نجمه اشرفی در دوازدهمین نشست روزنامه نگار در زوم پرداخت.

در یادداشت متفاوت زهرا جعفری روزنامه نگار شیرازی آمده است:

این  تجربه آشنایی من با اوبه همین سال ها ی نزدیک بر می گردد;درجریان یک سفر کاری وهم اتاقی با او در زادگاه مادرش.با او بودن مرا از دل مشغولی های سفرهای ایرانی که عمدتأ در بازار وخریدوخورد وخوراک خلاصه می شود رها کردومن با چشمان اوکه همه چیز را لطیف وزیبا می دید،جنبه هایی دیگر از زندگی رانیزدیدم .”نجمه اشرفی”بود با باورها واعتقاداتی خاص والبته تعصباتش،اگرچه دراصل موضوعات اجتماعی وفرهنگی اشتراکاتی با هم داشتیم اما در برداشت ها ونتیجه گیری ها نتیجه بسیار متفاوت بود.درسیاست ومسایل اعتقادی هم هیچگاه باهم به یک نقطه اشتراک نرسیدیم. یکی دوبارهم بحث هایی با هم داشتیم که اوبا سرسختی بر باورها واندیشه هایش که از نظرمن رد پای تعصب درهمه جای ان دیده می شد پافشاری کرد  ودر آخر هم هیچ…اما،مابه باورها،اعتقادات وحتی تعصبات یکدیگر هم احترام گذاشتیم البته با ایجاد رسوباتی در ذهن یکدیگر.وامروز ،خاطره خوش آن سفر هنوزبامن است.همسفری با دختری آرام،محجوب،ساده دل،یکرنگ،حساس والبته باهوش وتیزبین .من او را با وجود دیدگاه ها وتعصبات خاص خودش معجونی از خوبی ها ،صداقت واخلاق یافتم.

وامانگاهی به کارنامه کاری وحرفه ای “نجمه اشرفی”

دریک نگاه کلی در زمینه بررسی ونقش کارکردی حضور زنان در عرصه رسانه به ویژه در حوزه خبرنگاری غالبأ با این موضوع روبرو خواهیم شد”زن رسانه”یا “رسانه زن”.

در واقع یک بانوی روزنامه نگار باید با نگاه و رویکرد جنسیتی به موضوعات وپیرامون خود نگاه کرده وانها را برجسته نماید یا باید موضوعات را درجای خودش دیده واجازه دهد به صورت طبیعی ردپایی از حس وجنس زنانه اورا دنبال کند.

دراین نگاه کارکردی به نقش زنان درعرصه رسانه”اشرفی” ایفا گر نقش”رسانه زن”است .اوابتدا سوژه را می یابد وبانگاهی حساس،لطیف ،تیزبین ونکته سنج آن را مورد واکاوی قرار می دهد اما  در ادامه نمی توانداز فضا وچالشی که خود درست کرده بیرون بیاید وغالبأ به دلیل غلبه احساساتش یا عدم دسترسی به همه اطلاعات وواقعیت ها درگیر  چالشی خود ساخته می شود  اگرچه او تلاش می کند با ارایه استدلالهای مختلف که بعضأ از زبان خودش یا سوم شخص مفرد بیان می شود به گونه ای  خود را ازاین فضا خارج کند اما درنهایت این اوست که بیشتر نقش یک مددکار اجتماعی را به خود می گیردتا خبرنگار یا گزارشگری بیطرف که باید با صداقت موضوعات را به مخاطب منتقل کند واجازه دهد تا خود مخاطب تحلیل یا نتیجه گیری نهایی را داشته باشد، تا به اثرگذاری برسد.

اشرفی”گزارشگری جسور،ماجراجو وبی باک است که ذوق واستعداد لازم را برای حضور دراین عرصه دارامی باشد امابا روزنامه نگاری مدرن ودموکرات فاصله دارد.

امروزه یکی ازعلتهای اصلی عدم استقبال مردم از رسانه هاونداشتن مخاطب،فقدان عناصر اصلی وبنیادینی چون ارزش های خبری،کلیشه ای بودن نوشتار،عدم ارضای کنجکاوی وپاسخگویی به سئوالات وشک های مخاطب است درواقع رسانه نتوانسته روشهای تصرف ذهن مخاطب را عملیاتی وپیاده سازی نماید وصرفأ درگیر درسبک های چهار بلوکه یا روش های هرم وارونه است.

“اشرفی”،درسوژه یابی وخروج از کلیشه ای بودن نوشتار انصافأ روزنامه نگاری تیزبین است  اوبه خوبی سوژه های مورد علاقه مخاطب را میبیند وبا آنهاارتباط برقرار می کند اما به دلیل اینکه ازیک خط روایی  بدون دسترسی به اطلاعات تکمیلی بهره می برد نمی تواند مخاطب را تاپایان با خود همراه سازد ودرنهایت این خود اوست که سوژه ویا هدف را ذبح کرده وکار آن راتمام میکند.

“اشرفی”بایدبداند درکنار لزوم حفظ جذابیت در نوشتار ودر گیرکردن منافع مخاطب باید از پرگویی ونقل قولهای متعدد پرهیز کرده وچیستی ها وچراهایی را که در دل آنها پاسخ به پرسش های مخاطب دیده شده به قلم  کشید.

“اشرفی”،شخصیتأ فردی  آرام وبی هیاهو وخبرنگاری پرشور و پرانرژی است اما شخصیت اصلی سوژه های گزارش هایش همیشه افرادی مستاصل ،نگران وبیچاره اند! در واقع تم اصلی گزارش های اوهمواره منفی وخاکستری یا رو به سیاهی است.درواقع نشاط وپویایی وحتی امید در نوشته های او از کمترین جایگاه برخوردار است.

“او”روزنامه نگاری است که می خواهد با بیرون کشیدن زوایای پنهان مسایل مختلف جامعه وآسیب ها نقادی کند وایجاد حساسیت .اما به نظر می رسد دراین روندچندان تکلیفش با خودش مشخص نیست.

“اشرفی” بایدازهوش ودانش خود برای شناخت موانع,استدلال صحیح،توان تشریح وسپس ارزیابی استدلال ها استفاده کرده و سعی کند درجایگاه یک روزنامه نگار انتقادی قرار گیرد.

بررسی کارنامه کاری “نجمه اشرفی”نشان می دهد او می تواند درجایگاه یک خبرنگار متفکر انتقادی باشد  تاخبرنگاری روایتگر.

خبرنگارنقادی  که دارای تفکر بد بینانه نیست وبا پیش داوری به دنبال یافتن خطاها نمی رود.

مطمئنأ برخورداری از تفکر انتقادی تهدیدی برای شخصیت یک فرد نبوده وهدف گرایی را بدون ایجاد تغییر در هویت قضیه افزایش  میدهد.

در واقع تفکر انتقادی یک عقیده نیست بلکه ارزیابی اعتبار عقایداست وبه عنوان یک

فرایند احساسات وتفکرات عاطفی راسرکرب یا جابه جا نمی کند.یک خبرنگار دارای تفکر انتقادی دریک فرایند طبیعی وغیر متعصبانه به ارزیابی ادعاها وعقاید دیگران میپردازد دراینجا باید یادآوری کنم که متقاعد کننده ترین استدلال ها آنهایی هستند که براساس نیازهای عاطفی یا انسانی طراحی شده اند.

ذهن باز،شک سالم ،تواضع متفکرانه،انگیزه بالا وبالاخره تفکر آزاد مهم ترین  مؤلفه ها ی  یک خبرنگاردارای تفکر انتقادی  است اما امروز “اشرفی”با برخی از این ویژگی ها فاصله گرفته است.

دراین جا لازم است یاد آور شوم که یک خبرنگار متفکرانتقادی باید  از ذهنی  غیر وابسته برخوردار باشد.

“اشرفی”باید بداند،توانایی درشناخت وایجاد فضای ارزیابی استدلال ها قلب تفکر انتقادی است واو علی رغم برخورداری از توانایی شناخت درعرصه ایجاد ارزیابی واستدلال برخی اوقات دچار سر در گمی است وتحت کنترل عقاید وافکارش قرار می گیرد.

درست است که یک خبرنگار دارای تفکر انتقادی الزامأ نبایداز استدلال های استقرایی(جزء به کل)یا استنتاجی( کل به جزء)پیروی کند اماباید نسبت به این دو نوع استدلال فهم خوبی داشته وهمه چیز راصفر یاسیاه وسفید مطلق نبیند.

اکثراستدلال ها برای تایید نتیجه گیری ازیکسری واقعیت ها استفاده می کنند زیرا قدرت یک استدلال به ضعیف ترین اطلاعات ارایه شده وابسته است لذا اگر واقعیتهایی که یک نتیجه گیری را تایید می کنند اشتباه باشند کل استدلال نیز دچار اشتباه خواهد بود .دربررسی اثار “اشرفی”نیز  گاهأ با چنین کاستی هایی  روبرو هستیم.

درآخر باردیگر یادآورمی شوم”اشرفی” خبرنگاری جسور،کنجکاو و دارای مشی مومنانه  وصادقانه است اما در ادامه روند رشد خود باید  مهارتهای تفکر انتقادی رادر خود ایجاد یا ارتقا بخشد تا درفرایند مهندسی افکار عمومی بتواند با انصاف باشد وفارغ ازتعصب.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.