خبر پارسی – فرزاد صدری – ۱- تاریخ اسلام را اگر ورق زده باشیم می بینیم خوارج به هنگام نماز جماعت امام علی (ع) ، گوشه ای می ایستادند و فرادا نماز می خواندند!
می دانیم که امام علی (ع)در آن مقطع رهبر و پیشوای مسلمین بود و با اصرار و درخواست مردم خلافت را پذیرفته بود اما حضور در نماز جماعت و به رهبر مسلمین اقتدا نکردن،هرگز دلیل نشد تا مولایمان علی (ع) با آنها برخورد کند و حق مسلم آزادی عقیده و فکر را از خوارج بگیرد.همه می دانیم تا زمانی که خوارج شمشیر علیه خلافت علی (ع) نکشیدند امام مسلمین دست به شمشیر نبرد و آنها را بازداشت نکرد.
و باز می دانیم که خوارج به هنگام خطابه حضرت، سر و صدا به راه می انداختند و مزاحم استفاده مردم از خطابه دلنشین حضرت می شدند!به هنگام نماز حضرت، با خواندن آیات کفر و شرک به امام تعریض داشتند!ولی امام، با صبر و حلم و بردباری و سعه صدر می فرمود:
«لکم عندنا ثلاث خصال: لا نمنعکم مساجد الله ان تصلوا فیها و لانمنعکم الفی ء ما کانت ایدیکم مع ایدینا و لانبدؤکم بحرب حتی تبدؤنا …شما نزد ما سه چیز را دارید ۱ – مانع نماز خواندن شما در مسجد نمی شویم ۲ – حق تان را از فی ء (بیت المال) قطع نمی کنیم مادامی که دستتان در دست ماست; (یعنی دست به توطئه عملی علیه حکومت نزدید). ۳ – تا شما جنگ را آغاز نکردید، ما نبرد نمی کنیم (ما آغازگر جنگ با شما نیستیم).
۲- در اسلام به آزادی عقیده تاکید شده است. همچنانکه امام علی (ع) با خوارج رفتار کرد و به امت خود نشان داد انتخاب عقیده در فضای آزاد و به دور از اجبار و اکراه، امکانپذیر است.
در انقلاب اسلامی نیز از نظر امام خمینی(س) آزادی امر واضحی است که نیازی به تعریف ندارد، لذا ایشان فرمودند: « آزادى یک مسئله اى نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده شان آزاد است. کسى الزامشان نمى کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسى الزام به شما نمى کند که حتماً باید این راه را بروید. کسى الزام به شما نمى کند که باید این را انتخاب کنى. کسى الزامتان نمى کند که در کجا مسکن داشته باشى، یا در آنجا چه شغلى را انتخاب کنى ، آزادی یک چیز واضحی است .» (صحیفه امام، ج۱۰، ص: ۹۴)
بر اساس اندیشه امام خمینی(س) آزادی عطیه ای الهی است و اسلام آن را امری فطری می داند و در اوج شکل گیری نهضت اسلامی ایران بزرگ ترین جرم شاه را سلب آزادی های اجتماعی دانسته و چنان شفاف و آزاد اندیشانه از آن سخن می گویند که به حق شایسته روشنفکرترین و روزآمدترین و آگاه ترین سیاستمدار فرزانه و فرهیخته دینی است: « این چه وضعى است که در ایران هست؟ این چه آزادى است که اعطا فرموده اند آزادى را؟! مگر آزادى اعطا شدنى است؟! خود این کلمه جرم است. کلمه اینکه «اعطا کردیم آزادى را» این جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا کردیم» چه غلطى است؟ به تو چه که اعطا بکنى؟ تو چه کاره هستى اصلش؟ «اعطا کردیم آزادى را بر مردم»! آزادى اعطایى این است که مى بینید. آزادى اعطایى که آزادى- حقیقتاً- نیست، این است که مى بینید. براى این است که مردم را اغفال کنند.» (صحیفه امام، ج۳، ص:۴۰۶ و ۴۰۷)
امام خمینی در جایی دیگر می فرمایند:در جمهورى اسلامى کمونیست ها نیز در بیان عقاید خود آزادند ….»(صحیفه امام، ج۴، ص:۳۶۳و ۳۶۴)
۳ – اغلب روزنامه نگاران کشور به ویژه روزنامه نگاران استان فارس و شهر شیراز را بچه مسلمان های معتقد به نظام تشکیل می دهند که الگوی خود را در موضوع آزادی فکر و عقیده، امام علی (ع) و بنیانگذار جمهوری اسلامی یعنی حضرت امام خمینی (ره) قرار داده و بر همین اساس آزادی را به مفهوم «آزادیِ مخالف» دانسته و به خود اجازه می دهند که با برخی دیدگاه ها و نظرات شخصیت های سیاسی اعم از امام جمعه و فرماندهان نظامی مخالفت کرده و آن دیدگاه ها را نقد و بررسی کنند چرا که بیان امام جمعه و یا فلان فرمانده نظامی وحی و کلام خدا نیست و می شود گاهی با نظرات این عزیزان مخالف بود.جایگاه این عزیزان از نظر قانون اساسی با دیگر مردم یکسان است و مصون از نقد و نقادی نیستند همچنانکه در فصل سوم قانون اساسی و اصل نوزدهم آن آمده است: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»
اصل بیستم همین فصل هم می گوید: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان و در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.»
اصل بیست و سوم فصل سوم قانون اساسی نیز می گوید: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.»
و اصل بیست و چهارم همین فصل هم می گوید: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. »
جناب آقای دکتر بهزاد مریدی مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس!
می دانید که برخی از ائمه جمعه کشور از جمله جناب علم الهدی و سید احمد خاتمی گاهی مواضعی را بیان می کنند که مورد اعتراض صاحبنظران سیاسی و فرهنگی و …. قرار می گیرد و سخنان این عزیزان به راحتی در روزنامه ها نقد می شود یا گاهی سرلشکر فیروز آبادی و سایر شخصیت های صاحب منصب نظامی مطالبی را عنوان می کنند که در رسانه ها نقد می شود و بسیاری از اهالی فکر و اندیشه به بیان دیدگاه های خود در نقد این افراد می پردازند اما متاسفانه در فارس و شیراز گویا ائمه جمعه و فرماندهان نظامی مصون از نقد هستند و نعوذبالله سخنان آنها وجی منزل است که نباید نقد شوند! کافی است به عنوان نمونه سخنان اخیر امام جمعه مشهد را در رابطه با تیم فوتبال سیاه جامگان در اینترنت جست و جو کنید و ببینید تا چه اندازه این سخنان درست یا نادرست نقد شده و در اغلب رسانه ها منتشر شده است.از دماغ هیچ منتقد و روزنامه نگاری هم در جریان این نقادی ها خون نیامد و به هیچ منتقدی هم تماس گرفته نشد و هیچکدام از آنها هم تهدید نشدند.اینجا در استان فارس ،اما اگر روزنامه نگاری در نقد سخنان یک امام جمعه و یا اگر در نقد سخنان فلان سردار نظامی که جرات نمی کنم اسم آنها را ببرم،مطلبی بنویسد،بلافاصله هجوم تماس های تلفنی به سمت نویسنده مطلب سرازیر می شود و گاهی باعث می شود نویسنده مورنظر از ترس قالب تهی کند! و متاسفانه نه تنها در نشریات مکتوب و رسانه های الکترونیک جرات نقد نداریم که حتی در شبکه های اجتماعی نیز جرات یک نقد سالم و دلسوزانه را نداریم که اتفاقا گاهی همکاران روزنامه نگار ما مطالب منتشر شده را اسکرین شات می گیرند و برای خود شیرینی به دفتر فلان مسئوول می برند!
۴ – تاریخ اسلام را اگر ورق زده باشیم می بینیم خوارج به هنگام نماز جماعت امام علی (ع) ، (رهبر و پیشوای مسلمین )گوشه ای می ایستادند و فرادا نماز می خواندند و از دماغ هیچ خوارجی خونی نمی آمد و هیچکدام از آنها تهدید نمی شدند که برعکس خوارج امام و یارانشان را تهدید می کردند!
سئوال این است :آیا ائمه جمعه استان و فرماندهان نظامی در فارس از امام علی (ع) بالاترند؟ آیا حضرت امام خمینی (ره ) نفرمودند: در جمهورى اسلامى کمونیست ها نیز در بیان عقاید خود آزادند ….
جناب آقای دکتر مریدی در سالروز قیام تاریخی ۱۵ خرداد از شما تقاضا دارم به اندیشه های والای آن قیام بزرگ بازگشت کنیم که پانزده خرداد را مبدأ نهضت اسلامی ایران دانسته اند و در عین حالی که در زمان خودش مصیبت بود اما آن را مبارک هم می دانند چرا که برای کشورعزیزمان ایران، استقلال و آزادی هدیه آورد تا اینجانب به خود اجازه دهم در نامه ای سرگشاده فقط و فقط به اندازه سر سوزنی از مشکلات روزنامه نگاران پایبند به جمهوری اسلامی را بازگو کنم.بدون تردید ائمه جمعه برای همه ما چراغ راهند و فرماندهان محترم نظامی نیز امنیت را برای ما به ارمغان می آورند اما حرف و کلام آنها وحی منزل نیست و گاهی باید نقد شوند که همه ما در قانون اساسی یکسان و برابر تلقی شده ایم.
در پایان بر دست همه ائمه جمعه ای که اندیشه مولایم علی (ع) را پاس می دارند و حرمت می گذارند می بوسم و درود می فرستم به فرماندهانی که در سایه نظام اسلامی، امنیت و آرامش را برای ما به ارمغان می آورند و البته بر قلم توانمند روزنامه نگاران شهر و دیارم نیز بوسه می زنم که از زبان امام راحل به ما یادآوری می کنند: آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا کردیم» چه غلطى است؟ به تو چه که اعطا بکنى…